رویداد۲۴ روز سه شنبه یازدهم آذرماه نمایندگان مجلس شورای اسلامی کلیات و جزئیات طرح «اقدام راهبردی برای لغو تحریمها و صیانت از حقوق ملت ایران» را به تصویب رساندند. مصوبه مجلس در واکنش به ترور شهید محسن فخری زاده دانشمند هستهای کشورمان در حالی تصویب شد که اجرای آن منوط به تایید شورای نگهبان است. تصویب این مصوبه با واکنشها و موضع گیریهای زیادی روبرو بود. علی ربیعی سخنگوی دولت در نشست با اشاره به مصوبه مجلس گفت: به نظر دولت، موضوع از اختیارات شورای عالی امنیت ملی است و مسئولیت هر گونه تصمیم چه درباره برجام و چه برنامههای هسته ای، براساس اصل ۱۷۶ قانون اساسی فراقوهای بوده است وهیچ نهاد و قوهای به تنهایی نمیتواند خارج از این چارچوب اقدام کند.
عبدالرضا فرجی راد استاد ژئوپولتیک و سفیر پیشین در نروژ و مجارستان معتقد است که وقتی تعدادی از مصوبات مانند معیشتی و ان. پی. تی تصویب میشود و قابلیت اجرایی به خود نمیگیرد اعتبار مجلس در واقع به نوعی زیر سوال میرود، به خصوص در مسائل هستهای که در نهایت منجر به از بین رفتن نگرانیهای غرب میشود. در ادامه مشروح این گفتگو را میخوانید:
مجلس شورای اسلامی اخیراً کلیات طرح اقدام راهبردی برای لغو تحریم را تصویب کرد که تولید اورانیوم ۲۰% و همچنین توقف اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی از جمله موارد مطرح شده در این طرح هستند. فکر میکنید در شرایط فعلی این اقدام در راستای منافع کشور بوده است؟
جنایت اخیر اسرائیل در ترور دانشمند هستهای کشورمان باید با درایت و هم اندیشی تلافی شود. در این بین نمایندگان کشور مانند بقیه مردم ایران از این حادثه ناراحت و عصبانی هستند و از همین رو با تعجیل دست به این اقدام زدند. اگر مبنا لغو تحریمها است که ایران در همین زمینه در حال تلاش است و در آن سو و طرف جدید آمریکایی نیز در تلاش برای بازگشت به توافق هستهای و احتمالا لغو تحریمها است. اگر نمایندگان مجلس خواستار اقدامی بودند باید صبر میکردند تا مشخص شود اقدامی از سوی طرف مقابل صورت میگیرد یا خیر. در صورت عدم اقدام آن گاه میتوانستند مصوبهای را تصویب کنند.
مجلس در حالی این مصوبه را تصویب کرده که مقامات دولتی و شخصیتهای مختلف موضع گیری کرده و گفته اند که این اقدام به مجلس ارتباطی نداشته چرا که به مسائل هستهای مربوط است. وقتی چنین اتفاقی رخ میدهد اعتبار مجلس و مصوباتش در شرایط حساس زیر سوال میرود؛ از همین رو ضرورت ایجاب میکند که با درایت بیشتری مصوبات به تصویب برسند. همانطور که نمایندگان خود را انقلابی و حساس نسبت به مسائل کشور میدانند که در واقع نیز همینطور است و بسیاری از آنها مسئولیت پذیر هستند تعدادی از مصوباتشان بی نتیجه مانده و به نظر نمیرسد که جنبه عملیاتی نیز به خود بگیرند. وقتی تعدادی از مصوبات مانند معیشتی و ان. پی. تی تصویب میشود و قابلیت اجرایی به خود نمیگیرد اعتبار مجلس در واقع به نوعی زیر سوال میرود. به ویژه در خصوص مسائل هستهای که غربیها همواره دغدغه این را داشتند که مبادا مجلس ایران مصوبهای را در خصوص ان. پی. تی تصویب کند.
هر گاه ایران از غرب برای انجام تعهداتش انتظار داشت و اقدامی صورت نمیگرفت مجلس بحث بی توجهی به ان. پی. تی و تصویب مصوبهای را در ارتباط با آن مطرح میکرد. نکته اصلی در این زمینه اینجاست که اگر این تهدیدات جنبه عملی به خود نگیرد آن نگرانی که مقامات غربی قبلا داشتند نیز از بین خواهد رفت. به همین دلیل است که باید مصوباتی داشته باشیم که همچنان بتواند عزت و اعتبار مجلس را حفظ کند. امیدواریم مصوبه اخیر نیز با همت مقامات ارشد کشورمان مدیریت شود تا در داخل شاهد اختلاف و تنش نباشیم.
برخی این اقدامات را مانور انتخاباتی برای سال ۱۴۰۰ تلقی میدانند؛ چرا که در سالهای قبل و در زمان برگزاری مذاکرات دانشمندان هستهای ایران ترور میشدند، اما واکنشها به این تندی که الان شاهدش هستیم نبود، نظر شما چیست؟مجلس جدید از زمان تشکیل شدنش حساسیتی نسبت به دولت داشت که امری طبیعی است. نمایندگان همفکر با دولت نیستند و نسبت به عملکردش مواضع منتقدانه دارند. مصوبات اخیر نیز در راستای فشار به دولت بوده است؛ حتی شاهد بودیم که طرح سوال از رئیس جمهور نیز مطرح شد که با پادرمیانی طوری قضیه خاتمه یافت که رئیس جمهور در مجلس حاضر نشود. شاید خواسته آنها این است که روند مذاکرات ایران با اروپا و یا آمریکا در قالب ۱+۵ به تعویق بیفتد و اوایل سال ۱۴۰۰ دنبال شود. در این برهه ایران وارد فضای هیجان انگیز انتخاباتی خواهد شد و پس از عید کسی دنبال مذاکرات نخواهد رفت و شاید مصوبه اخیر نیز در همین راستا باشد.
با این اوصاف در صورت پیروزی نامزد اصولگرا در انتخابات ۱۴۰۰ مسیر مذاکرات و توافق هستهای به کدام سمت خواهد رفت؟ آیا شاهد فرسایش و تجربه سالهای قبل خواهیم بود؟هر نامزد برنده با هر گرایش و وابستگی حزبی باید موافق لغو تحریمها باشد. نمیتوان تا ابد این وضعیت را تحمل کرد و شاهد تورم، گرانی ارز، سکه و دیگر مسائل بود. دولت باید به هر نوعی پاسخگوی مردم باشد. دولت ترکیه به تازگی اعلام کرده که برنامه واکسیناسیون به طور گسترده را از دو هفته دیگر با واکسنهای چینی و آلمانی برای مقابله با بیماری کووید ـ ۱۹ آغاز خواهد کرد. این در حالی است که در ایران اعلام شده که در خردادماه واکسن ایرانی تولید خواهد شد که هنوز مشخص نیست به مرحله تأیید نهایی خواهد رسید یا خیر. به خاطر تحریمهای موجود حتی شاهد این بودیم که ایران قادر به وارد کردن واکسن آنفولانزا نبود. به هر حال مردم انتظاراتی دارند و فرقی ندارد که نامزد برنده اصولگرا باشد یا اصلاح طلب.
بیشتر بخوانید: دست انداز هستهای مجلس برای کشور / لغو تحریمها یا بازگشت به فصل هفتم شورای امنیت؟
با چنین وضعیتی تحریمی موضوع تنها معطوف به زمان مذاکره است؟ انجام آن تا قبل از انتخابات نمیتواند در وضعیت کشور تأثیرگذار باشد؟مردم خواستار لغو هرچه سریعتر تحریمها هستند، صلاح بر این نیست که گفتگوها برای رفع تحریمها در اوایل سال بعد انجام شود، از همین رو تأخیر یک هفتهای نیز نمیتواند درست باشد. اگر نتایج انتخابات در ۱۴۰۰ مشخص شود تازه در مردادماه دولت جدید امور را در دست میگیرد و تا کابینه هم تکمیل شود حدود ۸ یا ۹ ماه زمان میبرد و تحمل آن برای مردم بسیار دشوار خواهد بود. باید یک هماهنگی در داخل شکل بگیرد تا مساله رفع تحریمها جناحی نشود. با تصمیم گیری درست و درایت کامل باید همه جناحها و احزاب با یکدیگر هم اندیشی و هم فکری داشته باشند تا این مساله بر مبنای حفظ عزت ملی و حل و فصل شود. مهمترین مساله در این بین گرفتن ضمانت است تا فردی مانند ترامپ در دورههای بعدی نتواند همه چیز را از بین ببرد. اینکه امتیازات را به راحتی به طرف مقابل واگذار نکنیم مساله مهم دیگر است که باید بدان توجه کرد. در این بین باید در نظر داشت و سنجید که تا ۸ و یا ۹ ماه دیگر اقتصاد ایران با چه چالشهای جدی روبرو خواهد بود.
با ترور دانشمند هستهای کشورمان و ایجاد فضای تنش آلود بی سابقه فکر میکنید چنین امری میتواند تحقق پیدا کند؟جای تأسف و ناراحتی است که ایران یکی از باارزشترین دانشمندان خود را از دست میدهد، وقوع چنین حادثه تلخی کم کاری از سوی ایران بود. معتقدم که ایران باید در زمان مناسب انتقام خود را از اسرائیل بگیرد. نمیتوان نسبت به اقدامات اسرائیل و ترور دانشمندان کشورمان در سالهای اخیر بی تفاوت بود. از سویی باید واقعیات آمریکا را و دو طیف سیاسی موجود آن را بررسی کرد. یک گروه به دنبال صدمه زدن با ایران است که همان دولت فعلی ترامپ است و دیگر گروه دیگری است که در انتخابات پیروز شده و خواستار بازگشت به توافق هستهای با ایران است. این در حالی است که جنگ و جدل بر سر نتایج انتخابات نیز همچنان ادامه دارد. منظور این نیست که ایران مستقیما با آمریکا وارد مذاکره شود این روند میتواند در قالب ۱+۵ آغاز شود که ما در این زمینه شاهد تحرکات تازه اروپاییها برای تشویق دولت بایدن برای بازگشت به برجام هستیم. در این مدت ایران نیز میتواند با اروپا، چین و روسیه نیز همکاریهای لازم را داشته باشد تا در زمان تشکیل دولت جدید در آمریکا هر چه سریعتر جلسات ۱+۵ تشکیل شوند. در چنین زمانی است که مشخص خواهد شد آیا اروپاییها و آمریکاییها منفعلانه عمل خواهند کرد یا خیر. اگر چنین بود مجلس شورای اسلامی میتواند با استدلال بر آن مصوباتی را در خصوص پروتکل الحاقی و دیگر مسائل تصویب کند.
لغو هر چه سریعتر تحریم ها، داشتن استراتژی مناسب، گفتگو و همکاری با همسایگان از مهمترین اولویتهای ایران در این دوره به شمار میروند در این دو یا سه سال اخیر که فشار تحریمها بر ایران به شدت افزایش یافته است تازه متوجه شده ایم که از همسایگان خود غافل بوده ایم و حالا که متوجه شدیم ضرورت ایجاب میکند که برنامه ریزی دقیقی داشته باشیم. از ۸ میلیارد دلاری که ایران از صادرات درآمد داشته همگی مربوط به کشورهای همسایه بوده است و نشان میدهد که در وضعیت بحرانی نیز تا حد همسایگان میتوانند گره گشا باشند؛ بنابراین ایران ضمن اینکه بار دیگر سیستم مالی و بانکی خود را به دنیا متصل میکند باید با اروپا، شرق و غرب همکاری داشته باشد و همسایگان خود را به لحاظ فعالیتهای اقتصادی در اولویت قرار دهد.
یکی از موانع بزرگی که دولت بایدن با آن روبروست فشار لابی عربی صهیونیستی برای ممانعت از بازگشت آمریکا به توافق هستهای است، از طرفی بایدن نیز روابط نزدیکی با اسرائیل دارد و همین موضوع به پیچیدگیهای قضیه اضافه میکند. فکر میکنید این شرایط چه تأثیری بر روند بگذارد؟این از بدیهیات دنیای سیاست است. لابیهای ضدایرانی در تلاش برای تحقق منافع بر اساس تصمیمات و سیاستهای خود هستند. آنها تمایل دارند تا فردی همچون در کاخ سفید باشد. ایران نیز باید کار کند و با گروهی که در آمریکا قدرت را به دست میگیرد در قالب ۱+۵ همکاری کند. ایران نیز لابیهایی دارد که باید آنها را فعال کند، برخی از لابیها مستقیم و برخی دیگر غیر مستقیم هستند. وقتی لابیها ضدایرانی تلاش میکنند ایران نیز باید تلاش کند. نمیتوان منتظر نشست و نظاره گر تلاشهای آنها بود و ما این طرف هیچ اقدامی انجام ندهیم. ضمن اینکه باید در نظر داشت که آمریکا با توجه به تجربههایی که از جنگ افغانستان و عراق در منطقه بدست آورده اند خواستار درگیری نیستند، حداقل اینکه خود به طور مستقیم خواهان درگیری نیستند. به علاوه زیانهای مالی بابت جنگ هزاران میلیارد دلار ضرری را در نظر بگیرید که ویروس کرونا به آنها تحمیل کرده است و باید پاسخ چند میلیون بیکار را در کشور بدهند و اقتصادشان را رونق بخشند.
دولت جدید آمریکا علائمی از خود نشان داده که میتوان فهمید با اقدامات عربستان و تندروهای اسرائیل مخالف است. گروهی از افرادی که در انتخابات آمریکا پیروز شده اند جز اولین کسانی بودند که به نحوی ترور شهید فخری زاده را محکوم کردند. همچنین اعلام کردند که عاملان آن به دنبال ایجاد دردسر و ایجاد بن بست برای برجام هستند. این افراد حتی قبل از اینکه همسایگان ما این حادثه را محکوم کردند واکنش نشان دادند. مسائل نشان میدهد که میتوان مانند دوره قبل از ترامپ با اروپاییها و آمریکاییها برای حل مشکلات مذاکره کرد.
به نظر شما تا زمان خروج ترامپ از کاخ سفید ایران باید چه سیاستی را در پیش بگیرد که ناخواسته وارد زمین بازی دشمن نشود؟تا حدودی همه تحلیلگران خارجی و حتی داخلی به این نتیجه رسیده اند که کشورهای شرور مانند عربستان، آمریکا و رژیم صهیونیستی درصدد آن هستند تا در مدت باقی مانده بهانههایی را ایجاد کنند که طی آن ایران تحریک شده و در این بین ضربههایی زده و خورده شود تا مانند جریان شهید قاسم سلیمانی سطح تنشهای ایران و آمریکا همچنان در اوج بماند و روند برجام مختل شود. طبیعی است که ایران وقتی از این سناریو آگاه میشود باید از وقوع آن جلوگیری کند؛ بنابراین ایران در زمین آنها بازی نخواهد کرد. ضمن اینکه باید توجه داشت که علاوه بر اتفاقات اخیر در روزهای آینده نیز ممکن است شاهد اقدامات دیگر با هماهنگی رژیم صهیونیستی و عربستان نیز باشیم. پشت ترور شهید فخری زاده یک مثلت و یا به عبارت بهتر یک مربع وجود داشت که شامل رژیم صهیونیستی، آمریکا، عربستان و حتی امارات میشود.
به نظر میرسد در حادثه اخیر مدیریت آن با رژیم صهیونیستی بود، اما نوع انفجار برای اولین بار بود که در ایران علیه دانشمندان هستهای به کار گرفته میشود که شیوه آن داعشی بود. از همین رو نمیتوان نقش عربستان را در این حادثه کم دانست. به عنوان نکته آخر باید عنوان کنم که ایران باید در واکنش به این ترور انتقام بگیرد، اما در این ۵۰ روز باقی مانده باید صبوری به خرج دهد.