رویداد۲۴ مازیار وکیلی: روز گذشته نظرسنجی جدیدی از مرکز تحقیقات صداوسیما منتشر شد که نتیجه آن این بود که تلویزیون محبوبترین رسانه نزد مردم است و بالاتر از اینترنت و شبکههای اجتماعی قرار دارد. تا کنون صداوسیما مدعی بود که از ماهواره محبوبتر است و اکنون در دوره علی عسگری به این نتیجه رسیدهاند که محبوبیتشان از شبکههای اجتماعی هم فراتر رفته است!
صداوسیما هر از گاهی از این دست نظرسنجیها منتشر میکند و معمولا در آن پیروزی از آن صدا و سیما و شکست از آن شبکههای ماهوارهای و به تازگی شبکههای اجتماعی و اینترنت است.
اینکه قواعد این نظرسنجیها به چه صورت است و مبنای آن چیست را هیچکس نمیداند، اما نکته واضح این است که مسئولان سازمان صدا و سیما همیشه از قاعده تعمیم جزء به کل در نظرسنجیها استفاده و تلاش میکنند نشان دهند، چون یک سریال در طول یک فصل محبوب شده، از این جزء میتوان نتیجه گرفت که کل برنامههای صدا و سیما محبوب است.
در همین نظرسنجی اخیر از تابستان ۱۳۹۹ گفته شده که برنامههایی همچون عصر جدید و دورهمی و سریال پایتخت بسیار پرمخاطب بودهاند و مسئولان نظرسنجی این سازمان با اتکا به همین برنامهها اعلام میکنند: «از نظر ۴۵/۹ درصد مردم در فصل تابستان، تلویزیون محبوبترین رسانه بوده است و پس از آن اینترنت با حدود ۲۵ درصد، شبکههای اجتماعی با حدود ۱۴ درصد، رادیو حدود ۶ درصد و روزنامه و مجلات با حدود ۱ ٫ ۵ درصد در رتبههای بعدی قرارگرفتهاند.»
این شکل از نظر سنجی دقیقاً همان قاعده نتیجهگیری کلی از یک جزء کوچک را اثبات میکند. مسئولان صدا و سیما از چند برنامه پُرمخاطب به این نتیجه میرسند که کلیت برنامههای این سازمان جذاب و مورد اعتماد مردم است و به این اشاره نمیکنند به غیر از این چند برنامه پرهوادار اکثر قریب به اتفاق برنامههای دیگر این سازمان مخاطب چندانی ندارد. مثلاً به برنامههای کممخاطبی اشاره نمیشود که صرفاً به خاطر اصرار مدیران سازمان پخش میشود. یا به این نکته اشاره نمیکنند که از میان انبوه برنامههای مذهبی سازمان که با بودجه بیتالمال تهیه میکند، صرفاً سمت خدا است که تا حدی توانسته توجه مخاطبان را جلب کند.
در حوزه سریالها و فیلمهای سینمایی هم قاعده رعایت میشود. درنتایج نظرسنجی صدا و سیما آمده است: «در این نظرسنجی نام پربینندهترین سریالها در فصل تابستان هم آمده که میتوان به دخترم نرگس و زمین گرم و مختارنامه و... اشاره کرد.»
اینجا هم این قاعده به همان شکل رعایت شده چرا که اولاً درصد رضایت مخاطب از این سریالها ذکر نشده و از طرف دیگر به این نکته اشاره نشده که این سریالها در قیاس با برنامههای ماهوارهای و اینترنتی چقدر بیشتر مخاطب داشتند. نکته جالب توجه دیگر نظرسنجی صداوسیما این است که برای اولین بار در این نظرسنجیها، تماشای تلویزیون برای کسب خبر و اطلاع از سرگرمی و تفریح پیشی گرفته است. اما باز هم مبنایی برای چرایی این پیشرفت ذکر نشده است.
بیشتر بخوانید: آقای صداوسیما! به آخر خط رسیدید!
نکته جالب توجه، اما اینجاست که همین چند روز پیش دو اظهار نظر از مدیران ارشد شبکه سه برمی گردد. اولین آنها اظهارات مهدی آذرپندار مدیریت گروه فیلم و سریال شبکه سه برای قرارداد ده ساله با علی صبوری است که در فضای مجازی فالوئرهای زیادی دارد: «ببینید ما بالاخره در جایگاهی هستیم که میتوانیم به شهرت و دیده شدن آدمها ضریب بدهیم و آنها را در معرض نظر مخاطب قرار دهیم. در نتیجه درباره این که چه کسانی پررنگ شوند، تکلیف داریم. این قرارداد هم بر مبنای همین تکلیف منعقد شده است.»
این سخنان آذرپندار نشان میدهد اتفاقاً برخلاف آنچه نظرسنجی صدا و سیما درصدد القای آن است، مدیران رده بالا این سازمان به خوبی بر محبوبیت فضای مجازی واقف هستند که حاضر میشوند با یکی از اینفلوئنسرهای پرمخاطب آن قرارداد ده سالهای ببندند که طی آن کارهای صدا و سیما هرچه بیشتر در فضای مجازی دیده شود.
به گزارش رویداد ۲۴ سخنان جنجالی دیگری که تا حد زیادی اعتبار این نظرسنجیهای این سازمان را زیر سوال میبرد، اظهارات علی فروغی مدیر جنجالی سازمان صدا و سیما درباره عادل فردوسیپور بود. فروغی در اظهارات خود درباره فردوسیپور عنوان کرده بود: «فردوسی پور مظلومنمایی میکند و رسانههای مجازی در اختیار اوست!» این بخش عجیبترین سخنان فروغی بود که اتفاقا تمام نظرسنجیهای صداوسیما را زیر سوال میبرد. عملا این اظهارات به این معنا بود که ما نمیتوانیم فضای مجازی و افکار عمومی را اقناع کنیم، چون اختیار این فضا دست ما نیست.
نکته مهمتر آنکه چگونه است که صداوسیما محبوبترین رسانه در ایران برای مردم است اما در مقابل فضای مجازی کم میآورد و نمیتواند جلوی محبوبیت فردوسیپور را بگیرد؟
نکته عجیب سخنان فروغی اینجا بود که میگفت در صورت باقی ماندن عادل فردوسیپور سازمان صدا و سیما از هم میپاشید. عجیب است رسانهای که در نظرسنجیهای خود، محبوبترین رسانه کشور است با حضور یک مجری کلیه ساختار آن از هم میپاشد.
صحبتهای فروغی اتفاقا به قدرت بیشتر فضای مجازی اشاره دارد که فردوسی پور میتواند با تکیه بر این قدرت و محبوبیت یک تنه سازمان عریض و طویلی بنام صدا و سیما را با بیش از چند هزار میلیارد بودجه تحت الشعاع قرار دهد؛ آنچنان که علی فروغی مجبور میشود برای بیان گفتههایش و پخش آن، نه از مدیوم صداوسیما که از لایو شبکههای اجتماعی استفاده کند.
اتفاق عجیبتر مربوط به حضور ایرج حریرچی معاون وزیر بهداشت در تلویزیون بود. او در بخشی از صحبتهایش درباره موضوع انتقال کرونا به مردم میگفت صحبتهایش عین حقیقت است و اصرار داشت که اگر مردم صداوسیما را قبول ندارند، از ماهواره صحت ادعایش را تایید کنند.
اگر این نظرسنجیها درست و دقیق بود و میزان محبوبیت سازمان صدا و سیما همینقدر فراگیر بود که مدیران این سازمان میگویند نیاز نبود که فروغی با فردوسیپور که مدتهاست سکوت کرده وارد جدال لفظی شود و یا مدیر گروه فیلم و سریال شبکه سه با یکی از شاخهای مجازی قراردادی ده ساله برای دیده شدن برنامههای سازمان در اینستاگرام ببندد.
نظرسنجیهای سازمان صدا و سیما مدتهاست که مصداق آن ضربالمثل خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی شده است. کافی است مسئولان این سازمان گشتی در کامنتهای سایتهای رسمی کشور که این نتایج را منتشر کنند تا دقیقتر متوجه بازخورد این نظرسنجیها شوند و بودجه عمومی کشور را صرف اصلاح ساختار این سازمان فرسوده کنند نه نظرسنجیهایی که سادهترین مخاطب رسانه هم صحت و سقم آن را باور نمیکند.