همه چیز از یک اتفاق خیلی ساده رخ داد، زمانی که مرد جوان پس از یک روز کاری قصد داشت دست و صورتش را بشورد و راهی خانه شود، اما ناگهان پایش سرخورد و به زمین افتاد. همین اتفاق ساده باعث شد او تبدیل به فرشته نجات بیماران شود.
رویداد۲۴میرصمد پاک نیا جوان ۳۸ ساله تهرانی جوشکار بود و در یک مرکز تفکیک ضایعات کار می‌کرد. روز حادثه پس از ساعت‌ها کار بی وقفه آماده شد تا راهی خانه شود. اما حادثه مرگبار زمانی رخ داد که مردجوان ناگهان پایش سرخورد و به شدت با سر به زمین خورد.
علی برادر میرصمد اینطور می‌گوید: وقتی در جریان ماجرای حادثه‌ای که برای برادرم قرار گرفتم زمانی بود که او را به بیمارستان فاطمه الزهرا (س) منتقل کرده بودند. خیلی سریع راهی بیمارستان شدم تا از حال و روز برادرم باخبر شوم. وقتی از پزشکان بیمارستان جویای حال برادرم شدم گفتند که یک مهره گردن، سه تا دنده و سه مهره کمرش شکسته و باید هرچه سریعتر تحت عمل جراحی قرار بگیرد. اما از آنجایی که در این بیمارستان امکان عمل جراحی وجود نداشت برادرم را به بیمارستان هفت تیر شهر ری منتقل کردیم.
بیشتر بخوانید:جزئیات جدید و تکان‌دهنده از ماجرای قتل دختر نوجوان به دست پیرمرد ۶۰ ساله + فیلم
علی پاک نیا در ادامه اظهاراتش گفت: برادرم باید چند بار تحت عمل جراحی قرار می‌گرفت. بار اول که میرصمد راهی اتاق عمل شد خوشبختانه همه چیز خیلی خوب پیش رفت. حال برادرم بهتر شده بود و حتی با او صحبت هم کردم. از اینکه برادرم از لحاظ جسمانی حالش بهتر بودخوشحال شدیم، اما چه فایده این خوشحالی ما زیاد ادامه نداشت و وقتی برادرم برای بار دوم به اتاق عمل منتقل شد همه معادلات ما به هم ریخت واین بار آخرین باری بود که میرصمد را دیدیم.
ده روز از ماجرای بستری شدن میرصمد در بیمارستان گذشته بود و در زمانی که همه فکر می‌کردند مردجوان دیگر سلامتی اش را به دست آورده است، اما این بار ماجرا متفاوت بود.
برادر میرصمد اضافه کرد: دومین عمل برادرم چندساعت طول کشید تا اینکه پزشکان اعلام کردند میرصمد دچار مرگ مغزی شده است.
مرد جوان دچار مرگ مغزی شد و این ماجرا یعنی دیگر امیدی به بازگشت او به زندگی نیست. حالا نوبت آن رسیده بود که تیم واحد فراهم آوری ا عضای پیوندی وارد عمل شود و رضایت خانواده بیمار مرگ مغزی را جلب کنند.
برادر میرصمد اضافه کرد: وقتی درجریان مرگ مغزی پسرجوان قرار گرفتیم و به ما گفتند بهتر است اعضای بدن برادرم را اهدا کنیم. به همین خاطر به عنوان فردی که به میرصمد نزدیکتر بود مأموریت پیدا کردم تا به مادرو پدرم بگویم.
وی اضافه کرد: وقتی ماجرا را با پدر و مادرم در میان گذاشتم و گفتم که دیگر راهی برای بازگشت میرصمد به زندگی نیست قبول کردندتا اعضای بدن برادرم را به بیماران نیازمند اهدا کنیم. پدر ومادرم معتقد بودند در این چند روز که به خاطر شرایط برادرم در بیمارستان بودیم چه قدر سختی کشیدیم و حتما خانواده‌هایی که عزیزانشان به خاطر بیماری مدت‌های زیادی است در بیمارستان هستند با دریافت اعضای بدن فرزندمان از این سختی خارج می‌شوند.
دکتر ساناز دهقانی رئیس واحد فراهم آوری اعضای پیوندی بیمارستان سینا اینطور می‌گوید:با رضایت اولیای بیمار مرگ مغزی وی از بیمارستان هفت تیر به بیمارستان سینای تهران منتقل شد.
وی افزود: پزشکان بیمارستان با تلاش چند ساعته موفق شدند کلیه‌ها و کبد بیمار مرگ مغزی را به چند بیمار نیازمند اهدا کنند