رویداد۲۴ در کارزار فشار حداکثری دولت ترامپ، دفعات تحریم شرکت فولاد مبارکه حتی بیش از شرکت ملی نفت ایران بوده و وزارت خزانهداری آمریکا در همین سال جاری همزمان با تحریم تعدادی از زیرمجموعههای این شرکت اعلام کرد که «شرکت فولاد مبارکه بزرگترین شرکت فولادی در خاورمیانه و شمال آفریقا محسوب میشود و سهمی یک درصدی در تولید ناخالص داخلی ایران دارد».
هیچ شرکت ایرانی به اندازه فولاد مبارکه، سیبل هجمههای خارجی بیامان نبوده و حالا به نحو عجیبی شاهد آن هستیم که یک کارزار فشار حداکثری علیه فولاد مبارکه در داخل کشور نیز به راه افتاده است!
فولاد مبارکه بی گمان قویترین نمونه توسعه صنعتی در دوران پس از انقلاب است؛ حتی در صنعت نفت نیز نمونهای را نداریم که بتواند با این شرکت فولادی بزرگ از حیث توسعه و جلوگیری از خامفروشی رقابت کند. ظرفیت تولید فولاد گروه فولاد مبارکه که در سال ۱۳۷۲، ۲.۴ میلیون تن در سال بوده، هماکنون ۱۰.۳ میلیون تن در سال است. در کنار این رشد خیرهکننده، گروه فولاد مبارکه حدود ۱۲ طرح توسعه با ارزش بیش از یک میلیارد یورو در دست اجرا دارد که به اشتغال حدود ۲۰ هزار نفر و تزریق ۲۰ هزار میلیارد تومان منابع جدید به پیمانکاران ایرانی منجر میشود.
در همین شش ماه نخست سال جاری، ۱۷ درصد گندله کشور، ۲۵ درصد آهن اسفنجی تولیدی کشور و ۳۸ درصد شمش فولادی تولیدی کشور در گروه فولاد مبارکه تولید شده است. ابرپروژه نورد گرم شماره ۲ فولاد مبارکه که توسط مدیریت این شرکت در کوران تحریمها، عملیات اجرایی آن آغاز شده، نه تنها کشور را از واردات ورق بینیاز خواهد کرد، بلکه با بهرهبرداری از این ابرپروژه، یکمیلیون تن ورق مازاد بر مصرف داخلی تولید خواهد شد. این پروژه بزرگ، علاوه بر این یک دستاورد بزرگ در صنعت فولاد کشور است، زمینه لازم برای جهش تولید در صنایعی نظیر خودروسازی، لوازم خانگی، بستهّبندی و ... را نیز فراهم خواهد آورد.
سوال این است که با چنین پیشینهای و چنین عملکردی چرا باید شاهد هجمه داخلی به فولاد مبارکه باشیم؟ این هجمه داخلی با مطرح کردن مسائل غیرکارشناسی سعی میکند که افکار عمومی را علیه فولاد مبارکه که بیشک پیشانی صنعت کشور است، مشوّش کند. این آش به حدی شور شده است که درخواست تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه را در مجلس مطرح کردهاند.
جالب اینجاست که:
فروش فولاد مبارکه از طریق بورس کالا و با بیشترین سطح شفافیت است.
این شرکت حتی یک لحظه از توسعه عقبنشینی نکرده و حتی در مجامع عمومی سالیانه خود، کمترین تقسیم سود را داشته است تا سود تولیدی در شرکت در راه مبارزه با خامفروشی و ایجاد اشتغال هزینه شود.
این شرکت علیرغم تحریمها، طرح تحول دیجیتال را همزمان با شرکتهای بزرگ فولادی دنیا کلید زده تا در آیندهای نزدیک به یک کارخانه هوشمند تبدیل شود.
فولاد مبارکه سرمایهگذاری سنگینی در حوزه تولید کنسانتره و گندله برای رفع کسری این مواد انجام داده و همزمان در کارخانه تولید الکترود گرافیتی سرمایهگذاری کرده تا انحصار تولید این ماده را از دست کشورهای پیشرفته دنیا خارج کند و سایه تحریم الکترود گرافیتی را برای همیشه از سر صنعت فولاد ایران بردارد.
فولاد مبارکه در شرکتهای تابعه خود نظیر فولاد امیرکبیر کاشان، فولاد هرمزگان، فولاد سفیددشت و ورق خودروی چهارمحال و بختیاری، طرحهای توسعه بزرگی را در دست اجرا دارد.
هجمه به فولاد مبارکه، هجمه به همه اینها است؛ هجمه به فولاد مبارکه، هجمه به توسعه صنعت فولاد کشور و خودکفایی اقتصادی است.
در حالی که در ماههای سپریشده از سال «جهش تولید» شاهد رکوردشکنیهای پیدرپی در تولید محصولات فولاد مبارکه و زیرمجموعههای آن بودهایم، هجمهها به این شرکت نیز به بالاترین سطح رسیده است.
در شرایطی که تحریمها نتوانسته فولاد مبارکه را زمینگیر کند و مانع از توسعه این شرکت شود، باید برای یافتن پاسخ این سوال، تحقیق کرد که واقعاً چه کسی از تضعیف فولاد مبارکه و متهم کردن آن با اغراضِ مشکوک، نفع میبرد؟ آیا واقعاً هجمههای داخلی و تحریمهای دولت آمریکا، دو لبه یک قیچی نیستند؟