رویداد24- نزدیک به یک ماه است که پروژه عظیم تخریب دولت توسط دلواپسان و رسانه های انبوه نزدیک به محافل خاص آغاز شده است. در این بین بعد از ماجرای رفت و برگشتی که حول برادر رئیس جمهور داشتند، دوباره از فیش های حقوقی در حال تونل زنی به داستان حسین فریدون هستند. اما مساله ای که اقدامات دلواپسان را با بن بست روبرو کرده است، تفاوت معنی دار روحانی با احمدی نژاد است.
رفتار مناسب و همراه با عقلانیت حسن روحانی در مواجهه با « بحران فیش های حقوقی» در چهار مرحله نخستین تیر از ترکش دلواپسان را سنگ کوباند. 1- موضع گیری بدون جانبداری و تعصب رئیس جمهور و صدور دستور پیگیری و اجرای قاطعانه به معاون اول رئیس جمهور. 2- تاکید بر جلب نظر مثبت رهبری و همراهی و همگامی با ایشان در جهت اصلاح امور که نمونه بارز آن نامه معاون اول روحانی به مقام معظم رهبری بود. 3- عدم توقف موضع دولت در مقام سخن و سپردن کار به شورای تخصصی حقوق و دستمزد برای ریشه کن کردن خاصه خواری میراث دولت مهروز 4- برکناری و برخورد با آنهایی که دریافت های چند ده میلیونی آنها مسجل شده و احتیاج به تامل بیشتر نداشت.
روحانی، احمدی نژاد نیست!
اما در جهت مقابل در دوران نابسامانی های گستره دولت نهم و دهم، سخنان بی ربط محمود احمدی نژاد از ذهن کمتر انسان عاقل و خردمندی فراموش شده است. هر چند ماجرای گوجه فرنگی های محله ایشان از همه بیشتر دستمایه طنز عوام و خواص شد اما موضع گیری های وی و خط قرمز کردن رحیمی و جوانفکر، موضوع برادران قاچاقچی، لیست های مفاسد اقتصادی که هشت سال دولت محمودیه تمام شد و کاغذ نام مفسدین راهی به بیرون جیب احمدی نژاد پیدا نکرد، بخشی از تفاوت روحانی و احمدی نژاد در توجه خواست افکار عمومی است.
داستان سرایی مضحکی که درباره ربوده شدن و هاله نور پیرامون سر محمود احمدی نژاد از سوی اعوان و انصار دولت و شخص رئیس پیشین دولت مطرح گردید نیز گوشه ای از فکاهی هایی بود که بیشتر رنگ و بوی تمسخر شهروندان را تداعی می کرد. اما در دوران محمود احمدی نژاد دلار از 1200 تومان به 4500 تومان هم رسید اما صدایی از دولت برنیامد. گفتند قطعنامه ها کاغذ پاره است و اندکی بعد معلوم شد بلای اقتصاد کشور شده، اما صدایی از دولت برنیامد. آنتی بیوتیک ها و شیرخشک چینی کشته گرفت و باز صدایی از دولت برنخواست.
سکوت و بی خیالی دولت احمدی نژاد در سایه حمایت دوستان «بلند صدا» و بعضی مواقع «دلواپس» آنقدر بی حد و حصر بود که در قضیه «وزارت اطلاعات» و خانه نشینی یازده روزه رئیس جمهور در اعتراض به رهبری، حتی دوستان دولت به خود زحمت یک توضیح را به خود نداند. در مقابل وقتی تمام حرکات روحانی در مذاکرات هسته ای که صراحتا به تایید رهبری میرسد، عده ای که بساط کاسبی خود را در خطر می بینند، و در روزگار خانه نشینی محبوبشان، دلواپس نشدند، هر روز تهمتی جدید به دولت و تیم مذاکره می بندند.
البته نحوه برخورد متبکرانه دولت مهروز از یکسو و افزایش فشارهای اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی به شهروندان از سوی دیگر سبب شد تا افکار عمومی رفته رفته دولت و شخص رئیس دولت را مورد نقدهای جدی قرار دهند. این مساله سبب شد تا رقیب های درون گروهی احمدی نژاد در سال آخر دولت وی، همراهی گسترده مردم را در فضای انتقادی به دنبال داشت.
روحانی، احمدی نژاد نیست!
حال دلواپسانی که تریبون های خاص از جمله بخش اعظمی از صدا و سیما، چندین و چند خبرگزاری و روزنامه و نزدیک به هزار سایت کوچک و بزرگ بخش پشتیبانی از «اتاق تخریب» را برعهده دارند، گمان می کنند می توانند با استفاده از ابزارهای جنگ روانی خود، دولت روحانی را احمدی نژادیزه کنند فارغ از اینکه اگر نبود اشتباهات و تکبر رئیس دولت قبل و عدم داشتن عقبه نخبه و مولد، مطمئنا افکار عمومی با آنها به خصوص در قضیه مشایی همسو نمی شد.
روحانی از همان ابتدا نشان داده است گذر زمان، تجربه های گرانسنگی به وی آموخته و آنچنان بلد راه است که توانست تیم دیپلماسی ایران از گردنه بدخواهان داخلی و خارجی به سلامت عبور دهد، تا کنون هم در دام صیادان دلواپس نیافتاده است. عملکرد وی بر خلاف سلفش به مذاق مردم خوش آمده و در جریان فیش های حقوقی نجومی با وجود تمام کش و قوسها دولت توانست نمره قبولی نزد افکار عمومی بگیرد.
لذا همانطور که در آخرین رای گیری پیروزی قاطع معتدل ها، نشان از اعتماد عمومی به گفتمان دولت بود، بعید است تا انتخابات بعدی و با حاشیه سازی ها و ... آسیبی به این رویکرد شهروندان وارد شود. البته دولت و شخص روحانی باید بدانند که این ها در صدد هستند تا همان برنامه ای را که اصلاح طلبان در سال 88 برای احمدی نژاد به اجرا درآوردند با سیاه لشکران خود تکرار کنند غافل از اینکه در سیاست نمی توان یک راه را برای دوبار طی کرد و بعد به ان هم افتخار کرد.
منبع: اعتدال