صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۰۱ آذر ۱۴۰۳ - 2024 November 21
کد خبر: ۲۴۵۴۳۲
تاریخ انتشار: ۲۲:۴۲ - ۱۸ دی ۱۳۹۹
تعداد نظرات: ۴۴ نظر

آتاتورک ؛ چهره مقدس پان‌ترک‌ها

مصطفی کمال آتاتورک معمار کشور ترکیه است و بسیاری از رهبران سیاسی جهان همچون رضاشاهپهلوی و آدولف هیتلر متاثر از اقدامات و سیاست ورزی‌های او بودند.

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: «برخلاف دیگران باور ندارم که این تغییر باید به این صورت به دست آید که بی‌سوادان گام‌به‌گام به سطح بالاتری ارتقاد داده شوند. همۀ وجودم مخالف چنین برداشتی است. چرا باید خود را به سطح پایین‌ترِ عوام تنزل دهم؟ من اجازه ندارم خود را به آن‌ها نزدیک کنم، آن‌ها باید خود را به من برسانند.» مصطفی کمال آتاتورک  ۱۹۱۸ / «خوشا آن کس که ترک است.» مصطفی کمال آتاتورک ۱۹۳۲

آتاتورک از مهمترین سیاستمداران تاریخ تمدن به حساب می‌آید. او بنیانگذار یکی از دولت/ملت‌های بزرگ آسیا بود و در ترکیه کنونی چهره‌ای مقدس است. سکولارها، اسلامگرایان و پان ترک‌ها به یک اندازه برای وی احترام قائلند و کوچکترین انتقادی را از بنیانگذار دولت/ملتی سرکوبگر و «پدر» ترک‌ها برنمی تابند. در ایران نیز آتاتورک بواسطه تاثیری که بر رضاشاه داشت و ایده تجددی آمرانه را در منطقه گذاشت مشهور است و مورد ستایش برخی از تکنوکرات‌ها.

آتاتورک در ترکیه چهره‌ای مقدس است نه یک شخصیت سیاسی و تاریخی. در دهه پنجاه چوپانی ادعا کرد که تصویر وی را در غروب خورشید دیده و کارزار تبلیغاتی هر ساله در همان تپه‌ای که چوپان مذکور توهم دیدن پدر را داشته جشن‌هایی برای تکریم جایگاه آتاتورک برگزار می‌کند. جشن‌ها و افسانه سازی‌ها به نیت تبدیل او به چهره‌ای مقدس و تابوی سیاسی ترکیه تا کنون موفقت آمیز بوده‌اند. اما آتاتورک را باید مانند هر چهره دیگر تاریخی، فراتر از میل و نفرت‌های ایدئولوژیک شناخت و جایگاه مهمش را در زمینه و زمانه شکل‌گیری شخصیت سیاسی‌اش شناخت.

بیوگرافی آتاتورک 

به گزارش رویداد۲۴ مصطفی کمال پاشا در سال ۱۸۸۱ در تسالونیکیا به دنیا آمد. تسالونیکی در شمال یونان کنونی قرار دارد و در آن زمان جزیی از امپراطوری عثمانی بود. عثمانی‌ها اواخر قرن پانزدهم آنجا را تصرف کردند، همه اهالی آن را به قتل رساندند و تعدادی از ترک‌های مناطق دیگر را به آنجا کوچ دادند. پدر وی علیرضا افندی نام داشت و کارمند ساده گمرک بود و مادرش زبیده نیز از خانواده‌ای دهقان و کشاورز بود.

تحصیلات ابتدایی مصطفی، مذهبی بود ولی خیلی زود از آن دل کند و به مدرسه دولتی وارد شد. در مدرسه دولتی بود که آموزگارش اسم کمال را به وی داد و از آن پس همه جا خود را کمال معرفی می‌کرد. پس از تحصیلات ابتدایی نیز وارد مدرسه نظامی شد. کودکی مصطفی با فقر مالی و مشکلات فراوانی توام بود و همین اوضاع سخت بود که روحیه جنگجو و استواری از وی ساخت.

مصطفی در سال ۱۸۸۹ به استانبول رفت تا در مدرسه نظامی تحصیلاتش را به اتمام برساند، اما خوشگذرانی‌ها و نوشیدن‌های شبانه وی را بیش از حد مشغول خود کرده بود و باعث در جا زدنش در امور تحصیلی می‌شد. اما مدتی بعد سر به را شد و در ۱۹۰۵ نیز از مدرسه نظامی با درجه سروانی فارغ التحصیل شد. کمال در این مدرسه با زبان فرانسوی آشنا شد و تعدادی از آثار متفکران فرانسوی را مطالعه کرد. در همان سالی که مصطفی وارد مدرسه نظامی شده بود جنبشی به نام ترکان جوان در امپراطوری عثمانی ظهور کرد. ظهور این جنبش پاسخی بود به بحران فراگیری که امپراطوری عثمانی از نیمه قرن نوزدهم به آن دچار شده بود.

ساختار سیاسی ترکیه پیش از آتاتورک

امپراطوری عثمانی از قرن پانزدهم که سلطان محمد فاتح استانبول را فتح کرد و به عمر امپراطوری روم شرقی پایان داد، به عنوان یکی از قدرت‌های بزرگ نظامی و سیاسی جهان مطرح شده بود. عثمانی‌ها در قرون بعدی به قدری قدرت گرفتند که اروپا از حمله آن‌ها دائم در وحشت بود.

آن‌ها در شرق بار‌ها امپراطوری قدرتمند صفوی را شکست دادند و در غرب تا قلب وین پیشروی کردند. ساختار حکومتی عثمانی به معنی واقعی کلمه سلطانی بود. نیکولو ماکیاولی در کتاب شهریار تعریف دقیقی از سلاطین ترک به دست داده است: «پادشاهی که مردم همه بندگان اویند و وزیرانش در سایه مرحمت او در اداره پادشاهی شرکت دارند. در این گونه ممالک شهریار اقتداری بی‌اندازه دارد، زیرا در تمامی کشور همه و همه سرسپرده اویند و دیگران را مردم به نام وزیر و دبیر می‌شناسند و مهری به آن‌ها ندارند.»

ماکیاولی نمونه بارز این نوع سلطنت مطلقه را سلاطین عثمانی می‌داند و آن را در مقابل پادشاهی‌هایی مانند فرلنسه می‌گذارد که در نوع اخیر وزارت و مقام‌های حکومتی بر اساس مناسبات خاندانی به افراد به ارث می‌رسد و تفویض از طرف پادشاه نیست. این نوع پادشاهی که قدرت را در میان اشراف متکثر می‌کند همان مناسبات حقوقی فئودالیسم است که در جا‌هایی مانند عثمانی و ایران وجود نداشت. قدرت سلطان توسط هیچ نهاد و شخص و قانونی محدود نمی‌شد و اراده او اراده خداوند بود.

چنین ساختاری تا اوایل قرن بیستم در ترکیه کنونی وجود داشت و تمام هنر آتاتورک تغییر این ساختار سلطانی به نوعی جمهوری لائیک بود که ترکیه کنونی از دل آن برآمد. اما آتاتورک خود حاصل شرایطی بود که این تغییر بنیادین را ایجاب می‌کرد و خود تنها عامل این دگرگونی نبود.

نیاز به تغییر در این ساختار کهن با افول قدرت عثمانی شروع شد و ترکان جوان که اغلب جوانان نوگرای تحصیل کرده در مدارس نظامی بودند در مقابل این افول نیاز به تغییر را گوشزد کردند. ترکان جوان در سال ۱۹۰۷ در مجمعی متحد شدند و حزبی به نام کمیته اتحاد و ترقی را تاسیس کردند. اقدامات این دوره شباهت بسیاری به انقلاب مشروطه ایران دارد که سه سال پیش از آن در کشور همسایه رخ داده بود. کمال در سال ۱۹۰۷ با اینکه شهرت چندانی نداشت پیشنهاد کرده بود که امپراطوری عثمانی منحل شود ترک‌های سراسر جهان به منطقه آورده شوند. این کاری بود که ترکان جوان عملا با کوچ دادن اجباری و نسل کشی اقوام دیگر انجام داده بودند.

ترکان جوان سلطان عبدالحمید را مجبور کردند قانون اساسی ۱۸۷۶ را امضا کند که بر اساس آن قدرت سلطان محدود می‌شد. سلطان عبدالحمید در ۱۹۰۸ به خواست این مشروطه خواهان تن داد و قانون اساسی را امضا کرد. در سال بعد سلطان کوشید دوباره ساختار استبدادی را احیا کند، اما با مقاومت مشروطه خواهان برکنار شد و برادرش محمد پنجم به جای او نشست که کاملا تسلیم خواست مشروطه خواهان بود. اما ترکان جوان به این هم رضایت ندادند و سه تن از رهبران خود، انور پاشا، طلعت پاشا و جمال پاشا را به حکومت گماردند و یک نوع دیکتاتوری نظامی را جایگزین ساختار سلطانی عثمانی کردند. اکنون دیگر کشور ترکیه نظتمی سکولار داشت، اما با مشکلات بسیاری مواجه بود. جنگ‌های فراوان با همسایگان آن‌ها را تضعیف کرده بود و عقب ماندگی علمی و تکنولوژیک کشور را فرسوده کرده بود. ترکان جوان نیز با رسیدن به قدرت خیلی زود آرمان‌های آزادی خواهانه و دموکراتیک خود را فراموش کردند و دست به کار تولید نوعی گفتمان شوونیستی شدند.

نسل کشی ارامنه و آزار دیگر اقلیت‌ها برای نوعی یکپارچه سازی کشور از نفرت انگیز‌ترین اقدامات ترکان جوان بود و دولت/ملت ترکیه در واقع روی خون بیش از یک و نیم میلیون ارمنی بناشده است.

در سال ۱۹۱۴ که چند سالی بود ترکان جوان بر کشور حکومت می‌کردند، جنگ جهانی اول درگرفت. کمال آتاتورک که پیش از آن در جنگ‌های بالکان خوش درخشیده بود در جنگ جهانی اول به سمت فرماندهی رسید و در نبرد تنگه داردانل با مقاومت علیه بریتانیا مانع از اشغال استانبول به دست متفقین شد. این پیروزی وی را در سراسر کشور به شهرت رساند و ترک‌ها لقب پاشا به وی دادند. در همان دورانی که کمال پاشا در جبهه مقابل متفقین می‌جنگید ترک‌ها در حال اعدام مردان، زنان و کودکان «غیر ترک» در داخل بودند. کمال پاشا نیز پس از بریتانیا روس‌ها جنگید و پس از آن با به دلیل اختلاف با رهبران ترکان جوان از نبرد کناره گیری کرد.

در سال ۱۹۱۸ عثمانی توسط متفقین اشغال شد و تمام ملت‌هایی که در این سال‌ها از عثمانی ضربه خورده بودند در صدد انتقام برآمدند. از این میان یونانی‌ها حتی می‌خواستند استانبول را تصرف کرده و امپراطوری بیزانس را احیا کنند. اشغال کشور باعث تحریک احساسات ناسیونالیستی شد. در این زمان بود که کمال پاشا با نام و آوازه‌ای که به عنوان سرداری فاتح کسب کرده بود، قیام کرد و جنبش دفاع ملی را بر خلاف خواست دولتمردان ایجاد کرد. این اقدام نه تنها قیام بر علیه اشغال کشور بلکه سرکشی علیه سلطان به حساب می‌آمد که باعث شد علمای مذهبی نیز کمال پاشا را مرتد اعلام کنند. در واقع متفقین دولتی دست نشانده در عثمانی مستقر کرده بودند که مخالفت آن‌ها با قیام ملی از همینجا ناشی می‌شد. این اختلاف باعث ایجاد جنگ استقلال ترکیه شد و در مقابل دولت رسمی، ناسیونالیست‌های استقلال طلب دولت موقت را در آنکارا تشکیل دادند.

کمال پاشا و یارانش با یونانی‌ها و فرانسوی‌ها جنگیدند و در نتیجه این نبرد‌ها پیمان لوزان منعقد شد. بر اساس مفاد این پیمان عثمانی‌ها باید از تجام مستعمرات خود از جمله در اروپای شرقی و یونان دست می‌کشیدند و در عوض متفقین مرز‌های داخلی آن‌ها را به رسمیت می‌شناختند. این پیمان باعث برتری دولت موقت شد و کمال پاشا در سال ۱۹۲۳ جمهوری ترکیه را بنیان گذاشت و به عمر ششصد ساله امپراطوری عثمانی پایان داد. مجلس ترکیه هم در همان سال به کمال پاشا لقب آتاتورک (پدر ترک‌ها) داد و آتاتورک از این تاریخ تا زمان مرگش در قدرت باقی ماند.


بیشتر بخوانید: رضا شاه پهلوی؛ موسس ایران نوین و بنیانگذار ورود نظامیان به اقتصاد


شباهت‌های آتاتورک و رضا شاه پهلوی

وی شباهت بسیاری به رضاشاه داشت. مانند رضاشاه از خانواده‌ای غیر اشرافی آمده بود و تعلیمات نظامی دیده بود و باز هم مانند او خاندان سلطنتی را از قدرت ساقط کرده بود. اما تفاوت مهمی بین این دو وجود دارد. رضاشاه با اصرار و فشار علما بعد از ساقط کردن قاجاریه، نظام سلطنت را کنار نگذاشت، ولی آتاتورک سلطنت را ملغی کرد و خود به عنوان رئیس جمهور ترکیه به اصلاحات پرداخت. این تفاوت در آینده سیاسی دو کشور بسیار موثر بود و تاریخ در این مورد به نفع آتاتورک رای داده است.

آتاتورک حتی در سفر رضاشاه به ترکیه از وی خواست نظام جمهوری تاسیس کند و زمانی که خبر تاسیس خاندان سلطنتی پهلوی به جای تاسیس جمهوری را شنید بسیار ناخرسند شد. رضاشاه خود هم مایل بود که جمهوری تاسیس کند، اما علمای شیعه با قاطعیت علیه وی ایستادند و او را به ادامه حکومت سلطنتی واداشتند. این مطلب نیز بخاطر فعالیت و نفوذ گسترده روحانیت در ایران بود. آتاتورک به محض رسیدن به قدرت مدارس دینی را تعطیل کرد و روحانیون را خلع لباس کرد، ولی رضاشاه چنین توانی نداشت.

آتاتورک در همان سالی که رئیس جمهور کشور تازه تاسیس ترکیه شد با زنی به نام لطیفه عشاقی ازدواج کرد. لطیفه خانم در اروپا حقوق خوانده بود و در سال ۱۹۲۲ پس از اتمام تحصیلاتش و در اوج جنگ استقلال ترکیه به وطن بازگشت. در این زمان کمال در اوج خوشنامی بود و به تازگی فرانسوی‌ها را شکست داده بود. لطیفه که از خانواده‌ای متمول بود، نزد کمال رفت و پیشنهاد داد مقر فرماندهی خود را در ویلای لطیفه بنا کند و این آغاز آشنایی آن دو بود که در سال بعد به ازدواجشان منتهی شد.

اصلاحات ساختاری آتاتورک در ترکیه

آتاتورک با رسیدن به قدرت اصلاحات خود را برای مدرن کردن ترکیه آغاز کرد. وی الفبای رسمی ترکیه را به الفبای لاتین تغییر داد، حوزه‌های علمیه را تعطیل کرد و به زنان حق رای داد. در سال ۱۹۲۵ مذهبیون متعصب که از مدرن‌سازی‌های وی هراس داشتند، علیه او موضع گرفتند و مردم را به جهاد دعوت کردند. یکی از آن‌ها شیح سعید نام داشت که با جمع کردن تعدادی به دیاربکر حمله کرد. آتاتورک با مشت آهنین پاسخ مرتجعین را داد. او مذهبیبون تندرو و عشایری که با دولت مرکزی همنوا نبودند را سرکوب کرد. پس از سرکوب شیخ سعید نیز قانونی وضع کرد که «انقلاب شاپگا» نامیده شد.

آتاتورک با روحانیون چه کرد؟

بر اساس این قانون پوشیدن هر نوع عمامه و انواع سرپوش‌های سنتی ممنوع شد و مردان تنها می‌توانستند کلاه شاپو بر سر کنند. رضاشاه نیز با تاثیر از همین قانون کلاه پهلوی را اجباری کرد و قانون کشف حجاب را در ایران اجرا کرد. آتاتورک استفاده از تمامی القاب سنتی مانند ملا، سید و حاجی را ممنوع کرد و دستور داد زیرساخت‌های لازم برای تحصیل زنان فراهم شود. وی مسجد ایاصوفیه را که نمادی از اختلافات مذهبی بود به موزه تبدیل کرد و علاوه بر ایجاد قوانین سکولار، سکولاریسم را در عمل بر تمام ساختار‌های اساسی کشور پیاده کرد.

آتاتورک اصول سکولار را در زندگی شخصی خود نیز به نمایش گذاشت تا الگویی بشود برای کل جامعه. ازدواجش با لطیفه خانم عشاقی به شیوه‌ای مدرن برپا شد. شهردار استانبول خطبه عقدشان را خواند و پس از آن اعلام شد که تمام ازدواج‌ها باید به شیوه دولتی انجام شوند، نه در مساجد و توسط روحانیون.

لطیفه خانم عشاقی که سال‌های زیادی از عمر خود را در اروپا سپری کرده بود و تحصیلات دانشگاهی داشت می‌توانست الگوی خوبی برای جامعه باشد. رفتار اروپایی وی همان چیزی بود که آتاتورک از بانوی اول کشور اکنون سکولار شده‌اش انتظار داشت. از شگفتی‌های روزگار بود که این دو پس از دو سال از یکدیگر جدا شدند و لطیفه از آن پس تا پایان عمر گوشه‌گیری و سکوت پیشه کرد.

آتاتورک قانون اساسی جدیدی را جایگزین قانون قبلی کرد که بر اساس قرآن نوشته شده بود. قانون اساسی جدید بر اساس قانون اساسی سوئیس نوشته شده بود و اصول مهمش عبارت بودند از ملی گرایی، سکولاریسم و جمهوری‌خواهی. از میان این سه رکن سکولاریسم و جمهوری‌خواهی در تغییرات آینده ترکیه نقش مهمی داشتند ولی درباره ملی گرایی، اما و اگر‌هایی وجود دارد.

ملی گرایی در واقع واکنشی بود به حکومت چند ملیتی عثمانی. عثمانی‌ها مبنای حکومت را نه ملت، بلکه امت می‌دانستند و با توجه به این که مناطق بسیاری را اشغال کرده بودند ملل گوناگونی در سپهر سیاسی عثمانی وجود داشت.

عثمانی‌ها علاوه بر ترکی زبان‌های فارسی و عربی را نیز در دربار و نوشته‌های رسمی خود به کار می‌بردند و فرهنگ‌ها و دستاورد‌های تمدنی مختلف را در خود جذب کرده بودند. اما با آمدن آتاتورک مبنای هویت ترک بودن شد و دولت/ملت جدید ترکیه از آن زمان تا کنون تمام تلاش خود را برای یکسان سازی و حذف اقلیت‌ها انجام داده است.

آتاتورک بر هویت ترکی تاکید کرد و در شعاری معروف گفت «خوشا آن کس که می‌گوید ترکم» این امر با توجه به حضور گسترده غیر ترک‌ها در کشور ترکیه، بویژه حضور میلیون‌ها کُرد بسیار مشکل‌آفرین بود. ترک‌ها پیش از شکل‌گیری جمهوری ترکیه نسبت به ارامنه جنایتی سهمگین مرتکب شده بودند و پس از آن نیز کرد‌ها و دیگر اقلیت‌ها را از حقوق انسانی خود محروم کردند. جابجایی‌های اجباری که با فراینده بسیار دردناک انجام می‌شدند از جمله بودند. کُرد‌ها که ۳۰ درصد جمعیت ترکیه را تشکیل می‌دهند یکی از تحت ستم‌ترین مللی بودند که آتاتورک برای یکسان سازی کشورش به انحا گوناگون آن‌ها را مورد اذیت قرار داد.

جنایات آتاتورک

به گزارش رویداد۲۴ یکی از نمونه‌های این سبعیت آتاتورک کشتار درسیم بود. علویان زازا که در درسیم زندگی می‌کنند از زمان حکومت ترکان جوان مورد اذیت واقع شدند. در سال ۱۹۳۷ نیز که آتاتورک رئیس جمهور ترکیه بود. در جریان اعتراضاتی که در درسیم انجام شد کُرد‌ها و علویان زازا خواستار حقوق انسانی خود شدند و حکومت مرکزی به رهبری آتاتورک با بی‌رحمی تمام آن‌ها را سرکوب کرد به صورتی که هزاران نفر (به روایتی حدود ۷۰ هزار نفر) کشته شدند و هزاران نفر آواره و تبعید شدند. بنا به سندی که از هیات وزیران ترکیه به دست آمده، آتاتورک پیش از حمله ارتش به درسیم خواستار ذوب شدن کرد‌ها در جامعه ترکیه شده است.

در جریان سرکوب کرد‌های درسیم دختر خوانده آتاتورک صبیحه گوکچه که نخستین خلبان زن در ترکیه بود شخصا کرد‌ها را بمباران کرد و زنان و کودکان بسیاری را توسط بمب‌های هوایی تکه پاره کرد. در واقع قدرت نظامی آتاتورک به نیروی هوایی تکیه زیادی داشت. چند سال پیش از کشتار درسیم نیز شورشی در شرق ترکیه توسط کرد‌های سرکوب شده درگرفته بود که در جریان آن آتاخورک دستور داد بمب‌ها را «مانند باران» بر کوه‌های آرارات بریزند تا اثری از معترضین نماند. پس از آن نیز با ایران توافق کرد تا کنترل هر دو قسمت کوه‌های آرارات را در دست بگیرد و گروه‌های معترض را سرکوب کند.

آتاتورک معتقد به نوعی تجدد آمرانه و از بالا بود و به تعبیر هانی اوغلو علاقه عجیبی به پوزیتیویسم و تفکرات عصر روشنگری داشت که عمدتا با آن‌ها از طریق کتاب «پیکار دین و دانش» نوشته جان ویلیام دراپر آشنا شده بود. او خود را ماتریالیستی می‌دانست که به مبارزه با خرافات برخاسته و راه ترقی کشکرش را از این طریق گشوده است. اما این نوع ماتریالیسم به تعبیر شوکرو هانی اوغلو که کتاب معتبری درباره زندگی و افکار آتاتورک نگاشته، نوعی ماتریالیسم عوامانه بود.

هانی اوغلو می‌گوید: «بخش بزرگی از دانشجویان و نظامیان جوان تحت تأثیر بینش فلسفی جدیدی بودند که در نیمه سده نوزدهم در آلمان شکل گرفت و ماتریالیسم عامیانه یا مبتذل نامیده می‌شد. این بینش که از درهم آمیختن مفاهیم مادی‌گرایانه، علم‌باوری و داروینیسم پدید آمد، مبتنی بر این باور بود که به یاری علم می‌توان همه چیز را شناخت و سامان داد. دو ایده بنیادی این جریان، دین‌ستیزی به اسم مبارزه با خرافات و داروینیسم اجتماعی بود.»

در زمان پیدایش این گرایش، مارکس و انگلس به مقابلة نظری با آن برخاستند. به گمان انگلس، ماتریالیسم عامیانه یا مبتذل، ایدئولوژی بورژوازی آلمان پس از شکست انقلاب ۱۸۴۸ بوده است. اندیشه‌های این دانشمندان که بر اساس ساده کردن دست‌یافته‌های علمی سامان یافته بود در ترکیه به دست روشنفکران جوان مادّی‌گرا از اصل آلمانی خود هم ساده‌تر شد.

تاثیر آتاتورک از کتاب‌های ابتدایی که خوانده بود در نوشته‌هایش نیز مشخص است. هانی اوغلو چنین ادامه می‌دهد: «مصطفی کمال تحت تأثیر داروینیسم عامیانه‌ای که ماتریالیست‌های مبتذل مروّج آن بودند و نیز نظریه‌های تکامل باور هربرت جرج ولز، تاماس هاکسلی و ارنست هاکل، در یادداشت‌های خود مدعی شد از آن‌جا که نخستین شکل‌های زندگی در آب پدید آمده، بنابر این ماهی جدّ انسان است!»

این ماتریالیسم عوامانه ربطی به اندیشه‌های اصیل کانت، ولتر و دیگر روشنگرانی که با خرافات جنگیدند نداشت و بیشتر نوعی ایدئولوژی ژاکوبنی بود که در جمهوری سوم فرانسه اوج گرفت و عمر بسیار کوتاهی در خود غرب داشت.

آتاتورک در کنار این عوام‌زدگی از جهت دیگری نیز در مقابل ایده روشنگری قرار داشت. در روشنگری نوع بشر مورد تاکید است. عقل، به تعبیر رنه دکارت بین تمامی آحاد بشر به یک اندازه تقسیم شده و انسانیت انسان و حقوق فردی او فارغ از نژاد و ملیت و رنگ پوست و... مورد احترام است.

روشنگری بر نوعی «صلح پایدار» و حکومت جهانی تاکید می‌کرد و انسان را موجودی غایی می‌دانست که به واسطه برخورداری از اختیار و عقل باید تکریمش کرد و اختلافات قبیله‌ای، قومی و ملی را باید کنار گذاشت. آتاتورک با ملی گرایی افراطی خود و تاکید بر برتری ترک‌ها و یکسان‌سازی قومی به این اصل روشنگری خیانت کرد. تجدد از بالا به پایین او نیز، مانند رضاشاه، اکنون دیگر ضعف‌ها و شکاف‌های خود را عیان کرده است.

در ترکیه کنونی دموکراسی و آزادی بیان هر روز محدود‌تر می‌شود و اسلام‌گرایی افراطی روز به روز بیشتر قدرت می‌گیرد. امروز تدریس نظریه تکامل داروین که آتاتورک آنچنان به آن علاقه‌مند بود در مدارس ترکیه ممنوع است. تجدد آمرانه اکنون تناقض‌هایش را برای ما آشکار کرده است.

مصطفی کمال آتاتورک در دهم نوامبر سال ۱۹۳۸ به علت نارسایی کبدی درگذشت. مراسم خاکسپاری وی بسیار پرجمعیت و باشکوه بود. او در مکانی به نام آنیت کابیر در آنکارا دفن شد و در تشریفات بین الملل ترکیه رسم است که مهمانان خارجی دیپلماتیک خود را حتما به آنیت کابیر ببرند. روسای جمهور ایران برای اینکه مجبور به ادای احترام به آنیت کابیر نشوند، به جای آنکارا، معمولا مقصد اول سفر خود را استانبول انتخاب می‌کنند تا ادای احترام به آتاتورک برایشان دردسر نشود!

منابع:
پدر ترکیه مدرن / لرد کین راس / ترجمه اسمائیل نوری علا / نشر فروغ
آتاتورک / آندره مانگو / ترجمه هوشمند دهقان / نشر پیام امروز
مقاله آتاتورک بی افسانه و افسون / نادر انتخابی
آتاتورک؛ زندگینامه فکری / شوکرو هانی اوغلو / انتشارات دانشگاه پرینستون

 

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۴۴
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۴
مجتبب
۰۴:۱۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۳۰
اتاتورک دیکتات. ود و نزژاد پدستی مشخص بود، جمله معروفش که میگفت خوشا آنان که ترک است?
مشخصه. کسی که فذق انسان هذ رو تو زبانشون بدووه چجور میتووه یه فرد بزرگ باشه..
در حالی که 30 درصد ترکیه کرد بودن، دختر اتلتورک با هواپیمای جنگی اونا رو تیکه پاره کرد....
شاید برا ترکیه خوب بوده.... ولی خدمتی به انسانیت نکرده. فقط با ذلگو گیری از غربا یه کارایی کرد که واقعا برا ترکیه خوب بود.
. ولی برا بشر خیر.... اتاتورک همه کاراشو با دسیسه و نیرنگ جلو برد.... اول که برا چذب شوروی خودشو یک سوسیالیست خوند... ولی ایا مارکَیسم به این همه نژاد پرستی نمیخنده.؟ اگه اونم این کار انمام نده، شعارهای جهذن وطنیش کاملا پوچه
.
مهران
۰۷:۳۱ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۶
لعنت خدا و رسول خدا و تمام انبیا و اولیا و صدیقین و صالحین و شهدای تاریخ بر هر که می خواهد به آب و خاک و دین و آیین و مذهب و فرهنگ و زبان ایران خیانت کند . لعنت خدا و رسول خدا و تمام انبیا و اولیا و صدیقین و صالحین و شهدای تاریخ بر تمام قومیت گرایان و قبیله پرستان اعم از : پان کرد و پان بلوچ و پان عرب و پان لر و پان ترکمن و پانترک . و علی الخصوص بر پانترکهای جنایتکار و خائن و بی رگ و ریشه و کثیف و غارتگر که معلوم نیست از کجا به سرزمین ایران آمدند و حالا با جعل تاریخ و تاریخ سازی و هویت بافی و شخصیت دزدی ، ادعای صاحب خانه بودن دارند . لعنت بر پانترکیستهای نسل کش که رفیق شفیق صهیونیستهای نسل کش هستند.
مجید
۱۷:۰۶ - ۱۴۰۳/۰۸/۰۲
پانترکها بسیار خشن اند و در تاریخ خود بسیار خون ریختند حتی می توان گفت آنها خونریزترین و جنایتکارترین قوم جهان هستند، شاید علت این همه جنایت این باشد که آنها خود را از نسل گرگی به نام آسنا می دانند . پانترکها در تاریخ خود حداقل هشت جنایت علیه بشریت و نسل کشی مرتکب شده اند: ۱)اذيت و آزار و تجاوز به مردم بغداد در عصر عباسی که موجب تغییر پایتخت از بغداد به سامرا شد و شهید مطهری در این خصوص داستانی با نام اذان نیمه شب در داستان راستان آورده است.۲) کشتار و تجاوز به مردم ایران و خصوصا تجاوز به مردم آذربایجان ایران که موجب شد زبان مردم آذربایجان از پهلوی آذری به ترکی آذری تغییر کند . واژه ترکتازی که بارها در اشعار نظامی گنجوی تکرار شده ، مانده آن دوران است . مولوی هم در خصوص جنایتکاری پانترکها می گوید : آن غزان ترک خون ریز آمدند/ بهر یغما بر دهی ناگه زدند. خاقانی شروانی در مورد خصوصیت پانترکها می گوید : نان ترکان مخور و بر سر خوان / به ادب نان خور و ترکانه مخور. انوری هم در خصوص جنایت پانترکها قصیده ای غرا و طولانی دارد با مطلع : بر سمرقند اگر بگذری ای باد سحر/ نامه اهل خراسان به بر خاقان بر. ۳) کشتار شیعیان آناتولی در عصر صفوی به دست سلطان سلیم یاووز .۴) نسل کشی ارامنه. ۵)نسل کشی یونانیان. ۶) نسل کشی آشوریان.۷) کشتار اکراد.۸) کشتار علویان معروف به کشتار درسیم.
ناشناس
۰۰:۰۰ - ۱۴۰۲/۰۲/۲۴
کمال اتاتورک یه نابغه سیاسی بود بنیانی در ترکیه افکند و جمهوریتی در ان کشور تاسیس کرد که اگر نبود این تحولات بزرگ الان ترکیه یه کشوری بود عین افغانستان و در نهایت پاکستان کنونی روحش شاد
ناشناس
۲۰:۵۹ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۱
ارامنه خودشان آغازگر کشتار ترکان بودند و وحشیگری آنها در لرومیه و سلماس و خوی لکه ننگی است بر پیشانیشان . ترکها برای دفع شر آنان را تارومارکردند
پاسخ ها
ناشناس
۱۴:۴۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۹
همه دنیا میگن ترکها ارامنه رو نسل کشی کردن شما میگید نه ارامنه شروع کردن بعدم ترکها مگه فقط ارامنه رو نسل کشی کردن آشوریها ، کردها ، علویان ، اینا هم حتما خودشون شروع کننده بودن عثمانی تا مصر و گرفت مصریها هم حتما خودشون شروع کردن ؟ نژادپرستی و فاشیسم ترکی عامل جنایات بود
مهدی
۰۹:۳۹ - ۱۳۹۹/۱۰/۳۰
ای کاش باز امپراطوری عثمانی قدرت بگیرد و ترس در دل اروپایی ها بیندازد چون اهل تسنن پراکنده از نظر سیاسی و حکومتی به نفع اسلام نیست . عثمانی ها خدمات بیشتری در گسترش اسلام بعمل اوردند و مسیحی ها نیز چون یارای مقاومت نداشتند دولت شبعی صفوی را تحریک می کردند بر علیه عثمانی ها !
در دولت عثمانی ترک و کرد و عرب همه در قالب یک امپراطوری بودند . ای کاش خدا کند مجددا عثمانی ها احبا شود و رفتار صفوی های ان دوران درس عبرت باشد برای اسلام گرایان که اتحاد و همسایگی خوب است .
پاسخ ها
ناشناس
۰۹:۵۵ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
عثمانی ربطی به اسلام نداشت آنها گروهی بودند که جنایات وغارتگری را بوسیله وبنام اسلام توجیه می کردند
ناشناس
۱۳:۳۷ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
چرا چرت و پرت میگی ؟ عثمانیها به قلمرو کشورهای دیگه تجاوز کردن از جمله به قلمرو ایران که زیر نظر صفویان بود که با صفویان درگیر شدن صفویان که حمله نکردن به قلمرو عثمانیها برعکس اونا حمله کردن به اردبیل و تبریز که الان قربون بازماندگان عثمانیها میرید کرد و عرب و ...هیچکدوم‌ دوست نداشتن در قلمرو امپراطوری ترکی باشن بخاطر همینه که اعراب و کردها انقدر از ترکها متنفرن
ناشناس
۰۰:۵۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
خب؟
ناشناس
۰۰:۱۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
میان ترک و پارس اختلاف می اندازند و در سایه کشور را غارت می کنند
ناشناس
۲۲:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
شما اگه شهامت داشتتی کامنت من در مورد اینکه یکباره عثمانی با ان همه اقوام رنگ ورانگ از نژادهای مختلف یک دفه ترکیه تک نژاده و تک زبانه شد چاپ میکردی.نه توهین به شخصی بود نه چیز دیگه فقط بخاطر اینکه واقعیت درش نهفته بود.
ناشناس
۰۰:۱۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
بدبختی جهان سوم اینه که همش در گذشته غرق هست و توهم برتری بر دیگران رو داره ول کنید آتاتورک و رضاخان و کوروش و بقیه رو الان چکاره اید ؟ واقعا الان چند مرده حلاجید؟ به جای دعوا بر سر مرده ها و افتخار الکی به فلانی و تحقیر بی دلیل فلانی یه تکون به خودتون بدید ازین وضع عقب ماندگی ذرات هرکی هرجا وظیفه خودشو درست انجام بده عین کشورهای پیشرفته
پاسخ ها
ناشناس
۰۹:۵۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
کدام کشور به تاریخش افتخار نمی کند که برای ایرانی ها حرام است به تاریخشان افتخار کنند؟ آمریکایی ها به تاریخشان افتخار نمی کنند؟ انگلیسی ها چطور،ژاپنی ها چطور چرا ناسیونالیسم برای ترکها وعربها وغربی ها وژاپنی ها حوب است چون به آنها کرامت نفس وانگیزه برای جلو رفتن می دهد به ایرانی ها که رسید می شود بد؟چطور ممکنه هرکی هرهست وظیفه خودش رو درست انجام بده تا کارها پیشرفت کنه در حالیکه همه این هر کس ها دارای قدرت ونفوذ وتصمیم گیری یکسان نیستند هزاران نفر کار را درست انجام می دهند ویک نفر همه را وتو می کند چون اختیارش از همه بیشتر است تا این گیرها واشکالات را نشناسی چطوری قرار است کشور از فلاکت دربیاید؟
ناشناس
۰۰:۰۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۲
خدا باعث و بانی این پان هرچی ها رو لعنت کنه هر جا میبینی ۴ نفر سرشتند کردم تو برف میگن ما خوبین همه بدن
ناشناس
۲۲:۳۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
خب حالا لیلی مرد بود یا زن
ناشناس
۱۳:۱۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
این تفرقه انگیزیها بین اقوام کار عده ای هست که میخوان بین مردم همواره تفرقه باشه تا اونها سود ببرن و با دستاویز اختلافات قومی و نژادی میخوان بین ترکها عربها قزاقها ترکمنها قشقاییها خلجها و احتمالا لرها{لرها از تبار ایلامیان هستند که آریایی نیستند} با بقیه اقوام دیوار کشی کنند
پاسخ ها
ناشناس
۱۸:۲۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
اینها رو با پانفارسها اشتباه گرفتی
ناشناس
۲۲:۴۲ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۳
اگه یه نگاهی به کامنتهای ترکها زیر اخبار مربوط به تهدیدات علیف و یا رفتن شاه از ایران و نشست اپوزیسیون بندازی می بینی که خود ترکها عامل اصلی اختلاف و تفرقه بین اقوامن
ناشناس
۰۰:۱۱ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
لعنت بر شیطان
آذربایجانی
۰۰:۰۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
هیتلر آلمان مخروبه و تجزیه شده بعد از جنگ جهانی اول رو تحویل گرفت رضا شاه کشور مخروبه و تجزیه شده و در شرف تجزیه چند باره ایران رو تحویل گرفت آتاترک کشور تجزیه شده ترکیه بعد از عثمانی رو تحویل گرفت که مورد هجوم کشورهای دیگه بود اگه این 3 تن کشورهای امپراطوری رایش آلمان و امپراطوری نادرشاه ایران و امپراطوری وسیع عثمانی رو تحویل گرفته بودند تاریخ جهان به گونه ای دیگر رقم میخورد شاید آمریکا و انگلیس و غرب جایگاه امروزی خودشون رو نداشتند
ناشناس
۲۲:۱۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
نویسنده یکی به نعل زده یکی به میخ در اخر هم بطور ملموس میخواد بگه اتاترک با اینکه جنایتکار بود اما کار درستی میکرد.
ناشناس
۱۹:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
مقاله ای کپی پست شده ناقص.نمره صفر
ناشناس
۰۵:۱۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
ایده و ذهنیت هر ملتی به گذشته قومشه اون از کوروش پر از داستانهای تحقیر اموز وزن زنل وبی اورزگیشو گوروش میرسوند بعد اون هم پنفارسهای حقیر بوجود میاد وکشور به لجن زار تبدیل میکنه واون هم اتا ترک که کشور ترکیه فعلی رو با اسلاحاد درست و متکبرانه کشورومردم ترک را دردنیا زبان زده امو خواست کرده است اون از زندگی مردم ترکیه واین هم اززندگی مردم ایران که نونه شب زنوبچه شو ازسطل زباله گدایی میکنه خاک برسر سرمندارنه مملکت وایران تان نو تبدیل به ویرانستان کردن
پاسخ ها
ناشناس
۱۱:۴۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
چی نوشتی املا انشا همش غلط غولوطه
ناشناس
۱۰:۰۸ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۱
حالا انقدر حرص نخور، درست میشه
ناشناس
۰۹:۴۵ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
آتاترک ورضا شاه با هم شروع کردند با آرمانهای شبیه هم بجز اینکه آتاترک بی رحم تر وقاطع تر بود این به دوملت ایران وترکیه بر می گردد که یکی آترترک را مقدس کرد ودیگری به رضا شاه لگد زد جایی که این دوملت امروز قرار دارند نتیجه تصمیم دیروز آنهاست
ناشناس
۱۹:۰۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
این نویسنده که هم کوروش کبیر رو تخریب میکنه هم آتاتورک رو مشکوکه
پاسخ ها
ناشناس
۱۱:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
هردو رو تخریب کرده ولی خیلی ریز و زیر پوستی آتاتورک رو تطهیر کرده
ناشناس
۱۵:۴۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
امان از تعصب و خود را تافته جدا بافته دانستن
مرتضی
۱۵:۰۳ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
خداوند بیامرزتش واقعا انسان بزرگی بوده. سرکوب کردها هم در هر جای دنیا قومی قصد تجزیه یک کشور رو داشته باشن سرکوب میشن. نمونه های بیشتری رو در ایران شاهد بودیم.
پاسخ ها
ناشناس
۰۹:۴۲ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
این قومی که می گی قصد تجزیه داشته هزارسال قبل از ترکها در آن منطقه زندگی می کردند
ناشناس
۱۵:۵۱ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
الان که قوم خودت قصد تجزیه ایران و داره پس باید همون برخورد آتاتورکی با شما بشه
ناشناس
۰۱:۵۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
همونقدر که پانفارسها کوروش رو تقدیس میکنند پانترکها هم آتا ترک رو تقدیس میکنند جنایاتی که آتاترک کرد رو کوروش هم کرد منتها آتاترک اون جنایات رو برای حفظ سرزمین فعلی ترکیه و سرکوب راهزنان و تجزیه طلبان داخلی کرد و کوروش برای تصرف سرزمینها و کشورهای دیگه پانترکها آتاترک رو در خورشید میبینند پانفارسها کوروش رو در قرآن
آتاترک ارتشهای مشترک انگلستان فرانسه استرالیا زلاندنو سری لانکا نپال هندوستان رو در نبرد جناق قلعه در هم کوبید رضا شاه بدون شلیک یک تیر دو ساعته تسلیم قوای متخاصم شد
هیتلر و رضا شاه و آتاترک هر سه نژادپرست بودند ولی خب رضا شاه و آتاترک مانع تجزیه کشورهای خودشون شدند مخصوصا رضا شاه تجزیه طلبان بسیاری رو سرکوب کرد منتها سرکوب آتاترک جنایت تعبیر میشه و سرکوب رضا شاه رشادت
هر کشوری برای حفظ تمامیت ارضی خودش مخالفان مسلح رو نابود میکنه
هیتلر رضاشاه آتاترک هر سه نژادپرست ولی وطن پرست بودند ناسیونالیسم بودند
پاسخ ها
ناشناس
۲۱:۵۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۹
بعله ...پس نتیجه می گیریم کوروش بد بود آتاتورک خوب بود .آره دیگه؟ کشتی خودتو
ناشناس
۱۲:۴۲ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
21:55 نتیجه اینه که با هم فرقی نداشتند منتها هر ملتی جنایتکار جنگی خودشو قهرمان قلمداد میکنه مهم اینه که دیگر ملتها اونو چی بنامند
م ن .
۲۱:۵۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۰
مقایسه ی کوروش و آتاتورک درست نیست .
ناشناس
۰۹:۴۱ - ۱۴۰۱/۱۰/۲۶
نتیجه را بگذار ملتهای دیگر بگویند که در سازمانئ ملل می گویند منشور کوروش نه منشور آتا ترک
ناشناس
۲۳:۲۵ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۸
برای یکپارچه کردن هر کشوری کشتار زیادی شده همونجوریکه هخامنشیان برای به قدرت رسیدن و یکپارچه سازی ایران کشتار وسیعی براه انداختند ترکیه هم بعد از تجزیه مجبور شد مخالفان رو از بین برداره خوب یا بد اینکار نیاز بود چون ارامنه هم همگام با اروپائیان بر ضد عثمانی عمل میکردند همین رویه رو رضا شاه و محمد رضا شاه هم در ایران برای سرکوب اعراب به رهبری شیخ خزعل و ترکها برهبری پیشه وری کردها به رهبری قاضی محمد گیلکها به رهبری میرزا کوچک خان و قبایل بختیاری و قشقایی انجام دادند
رضا خان و اتاتورک جهت سرکوب اغتشاشگران داخلی خشن بودند ولی تفاوت کلی این دو هم کم نبود مثل تجمل پرستی رضا شاه و ثروت اندوزی ولی اتاتورک ثروت اندوزی نکرد و یک ناسیونالیسم واقعی بود و رضا شاه در مقابل دول متخاصم بسیار عاجز بود ولی اتاتورک در نبرد جناق قلعه ارتشهای مشترک امپراطوری بریتانیا فرانسه استرالیا هند زلاندنو رو در هم کوبید و فراری داد و یونانیها رو از خاک ترکیه بیرون ریخت
ولی اکنون میبینیم ایران و ترکیه اکنون حکومتهایی دینی دارند که این تندرویهایی که صورت گرفته موجب گرفتاریهایی برای هر دو کشور شده
پاسخ ها
ناشناس
۱۸:۲۰ - ۱۳۹۹/۱۰/۲۳
بابا خفه شو حرف مفت نزن رضاشاه رو با مصطفی کمال مقایسه میکنی.کردها وارمنی چه گناهی داشتن که باید اواره اینور وانور بشن.غیر اینکه مصطفی کمال یک متوهم پانترک بود.ومیخواست امپراطوری گرگ خاکستری توران تشکیل بده.
ناشناس
۱۵:۵۹ - ۱۴۰۱/۱۱/۱۴
عه قبلا که به قاضی محمد فحش میدادید به میرزا کوچک خان هم میگفتید تورک بود که از قیافه اشم معلوم بود گیلک بود نه تورک چی شد حالا یه دفعه یاد اینا افتادید
قاضی محمد و میرزا کوچک خان زنده بودن ، هم از شما ترکها ، هم از مازنیها متنفر بودن ، در تاریخ معاصر ایران هم ،شما و مازنیها تا تونستید جنایت کردید الانم که شما میگید سنندج و کرمانشاه و گیلان عاظرباییجانن مازنیها هم میگن میرزا کوچک خان کورد بود از یه قماشید ! ناگفته نماند رضا پالانی هم دورگه تورک و مازنی بود البته بیشتر گرایشش به مازندران و داهات پالانش بود .
ناشناس
۱۳:۳۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
حالا چرا میگی هخامنشیان ؟ چرا نمیگی صفویان ؟ چرا نمیگی قاجار ؟ اوناییکه کشتار وسیعی راه انداختن صفوی و قاجار بودن نه هخامنشیان
ناشناس
۱۹:۳۴ - ۱۴۰۱/۱۱/۲۱
جالبه بقیه وقتا میگید قاصی محمد مهاجر بود اصلا کردها وجود نداشتن الان برای تطهیر چهره نجس آتاتورک و جنایات ترکها از قاضی محمد مایه میذارید
ناشناس
۲۳:۱۷ - ۱۳۹۹/۱۰/۱۸
کثافتا
نظرات شما