صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

شنبه ۲۷ خرداد ۱۴۰۲ - 2023 June 17
کد خبر: ۲۴۵۷۹۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۳۶ - ۱۱ دی ۱۳۹۹
رویداد۲۴ بررسی می‌کند؛

شتاب قطار طلاق در کشور/ چرا شاهد افزایش طلاق‌های زودهنگام در جامعه هستیم؟

آمار طلاق‌های زودهنگام و با مدت زمان کمتر از یکسال زندگی مشترک طی ۳ ماهه نخست سال جاری،خبری نگران کننده و تامل‌برانگیز بود. رویداد‌۲۴ در این گزارش به عوامل زمینه‌ساز افزایش طلاق‌های زودهنگام در جامعه پرداخته است.
 
رویداد۲۴ شادی مکی: مرکز آمار ایران گزارشی آماری را منتشر کرده است که بیانگر ثبت ۲۱۹۸ مورد طلاق با مدت زمان کمتر از یکسال زندگی مشترک، تنها در سه ماهه بهار سال جاری است. براساس این گزارش تعداد طلاق‌های به ثبت رسیده در همین بازه زمانی که مدت زندگی مشترک در آن‌ها یک تا پنج ساله بوده نیز ۹۹۸۲ مورد بوده است.
 
اگر چه سال‌هاست طلاق در کشور ما روندی رو به رشد و افزایشی داشته و حدود ۵ سال پیش نسبت ازدواج به طلاق در برخی استان‌های کشور حدودا برابر شده بود، اما آنچه در تازه‌ترین آمار منتشره از سوی مرکز آمار ایران جلب توجه می‌کند افزایش نرخ طلاق‌ها در میان زوجینی است که روز‌ها یا ماه‌های ابتدایی زندگی خود را سپری کرده‌اند. این آمار زنگ هشداری است برای تحلیل چرایی این طلاق‌ها و انجام تغییرات لازم در ساختارها، قوانین، نوع آموزش و حتی تغییر هنجار‌هایی که شاید دیگر کارآیی لازم را در جامعه و به‌ویژه در میان جوانان ندارد.
 
عالیه شکربیگی مدرس دانشگاه و مدیرگروه علمی- تخصصی خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران در گفتگو با رویداد‌۲۴ علل و نتایج این رخداد اجتماعی را به لحاظ آسیب‌شناسی و معنامحوری مورد بررسی قرار داده است. شکربیگی می‌گوید: در تمام جهان از جمله کشور ما طلاق روندی افزایشی داشته است. اما براساس اینکه رویکرد ما به این موضوع رویکرد آسیب‌شناسانه باشد یا رویکردی معنامحور تحلیل متفاوتی را می‌توان ارائه داد.
 

زنان امروز توهین و تحقیر در خانواده را برنمی‌تابند

 
مدیرگروه علمی- تخصصی خانواده انجمن جامعه‌شناسی ادامه می‌دهد: اگر به آمار طلاق رویکردی آسیب‌زا داشته باشیم طبیعتا نسبت به نهاد خانواده اعلام خطر می‌کنیم. اینکه زوج‌ها نتوانستنتد در یک سال اول زندگی بر بحران‌هایی که در برابر نهاد خانواده قرار دارد غلبه کنند به معنای آن است که مهارت طرح مساله را نیاموختند و مهارت‌های ارتباطی بین زوجین دچار نارسایی بوده و گفتگو، مسئولیت‌پذیری، صبر و گذشت در بین این گروه از جوانانی که با کمتر از یکسال زندگی مشترک متارکه کرده‌اند، وجود نداشته یا بسیار کمرنگ بوده است.
 
وی خاطرنشان می‌کند: این موضوع نشان‌دهنده شکست نهاد‌های تربیتی در آموزش فرزندان ما است. به معنای دیگر، نهاد خانواده، رسانه، آموزش و پرورش در عمل موفق نشدند مهارت طرح مساله را آموزش دهند تا جوانان یاد بگیرند درباره یک بحران چگونه با یکدیگر صحبت کنند. در واقع می‌توان گفت این عدم مهارت در حل مساله عاملی است که باعث کمرنگ شدن روابط زوجین، طلاق عاطفی و در نهایت طلاق رسمی می‌شود.
 
شکربیگی تصریح می‌کند: در سال‌های قبل که شاهد اوج گرفتن طلاق در کشور بودیم پژوهشی انجام شد که نشان داد ۸۰ درصد طلاق‌ها معمولا توسط زنان داده می‌شد که این مساله گویای چند مساله است. یکی اینکه زنان نسبت به حقوق خود در زندگی مشترک آگاه شده‌اند حتی اگر ساختار‌ها و قوانین این موضوع را نادیده بگیرد، اما زنان نسبت به حقوق خود آگاهی داشته و این آگاهی باعث می‌شود که اگر شخصیت آن‌ها مورد توهین یا تحقیر قرار گرفته، شاهد نابرابری باشند یا اینکه در شرایطی قرار بگیرند که در آن حس خوشایند و خوشبختی نداشته باشند، از آن زندگی بیرون می‌آیند.
 
وی با اشاره به اینکه افراد متعلق به نسل دهه ۴۰، ۵۰، ۶۰ تاب‌آوری بیشتری در برابر مسائل اجتماعی، فرهنگی و نهاد خانواده داشتند، بیان می‌کند: مهارت‌های ارتباطی و طرح مساله را متولدین این دهه‌ها می‌دانستند و با یکدیگر صحبت می‌کردند. مساله دیگر آن بود که در برخی خانواده‌های مرتبط با این دهه‌ها دختر بنابر تعین ساختار باید با لباس سفید عروسی می‌کرد و با کفن خانه همسر را ترک می‌کرد، لذا زوجین خصوصا زنان ناچار بودند که هرگونه مشکل و نابرابری، تحقیر و توهین را که در محیط خانواده می‌دیدند، تحمل کنند.
 
این استاد دانشگاه می‌گوید: درباره دهه ۶۰‌ی‌ها البته موضوعات دیگری نیز مطرح بود، آن‌ها نسل بینابین بودند، آن‌ها فرزندان افرادی بودند که انقلاب را از سرگذرانده بودند و جنگ را هم تجربه کرده بودند، ارزش‌هایی که خانواده به آن‌ها احترام می‌گذاشت را مشاهده کرده بودند به همین دلیل هم اگر مورد مناسبی برای ازدواج پیدا نمی‌کردند، مجرد می‌ماندند. درصد زیادی از دهه شصتی‌ها حساسیتی که نسبت به موضوع ازدواج داشتند همچنان مجرد مانده‌اند. این موضوع دلایل مختلفی دارد تغییرات سریعی که در ارزش‌ها و هنجار‌های جامعه و شیوه‌های همسرگزینی در جامعه و خانواده رخ داد، کمرنگ شدن نقش خانواده در انتخاب همسر برای فرزندان، کمرنگ شدن نگاه پدرسالارانه در موضوع ازدواج فرزندان همگی دلایلی بودند که باعث شد نسل دهه ۶۰ ازدواج نکرده یا با تاخیر ازدواج کند.
 
وی اضافه می‌کند: دهه شصتی‌ها به دورانی برخورد کردند که دوران بازگشت جوانان از جبهه و جنگ بود و شرایط اقتصادی هم برای خانواده‌هایی که جنگ را پشت سر گذاشته بودند مناسب نبود. به همین دلیل هم متولدین دهه ۶۰ در انتخاب همسر و همراه زندگی از تامل بیشتری برخوردار بودند. درصد زیادی از متولدین این دهه که ازدواج کرده‌اند در زندگی خود مانده‌اند، اما شواهدی هم وجود دارد که متولدین دهه ۶۰ نیز طلاق گرفته‌اند. در واقع طلاق در میان دهه شصتی‌ها بیشتر از متولدان دهه‌های قبلی و بیشتر از دهه‌های بعدی بوده است که این به دلیل تفاوت نگاهشان نسبت به ازدواج و اینکه آیا اقدام به این امر بکنند یا خیر بوده است.
 
مدیرگروه علمی- تخصصی خانواده انجمن جامعه‌شناسی ایران تصریح می‌کند: دختران و پسران دهه ۷۰ که ازدواج می‌کنند و طلاق می‌گیرند، گاهی تحت تاثیر شرایط آموزشی در نهاد‌های آموزشی و خانواده پدیده نقش بازی کردن را قبل از ازدواج و رو به رو شدن با واقعیت‌ها را بعد از ازدواج یاد گرفته‌اند. یعنی دختر‌ها و پسر‌ها در دوران آشنایی و پیش از ازدواج تحلیلی از زندگی مشترک دارند، اما وقتی ازدواج می‌کنند با واقعیت‌های دیگری رو به رو می‌شوند در حالی که به فهم مشترک از مفهوم ازدواج هنوز دست نیافته‌اند در نتیجه به بحران، تقابل و طلاق می‌رسند.
 
وی بیان می‌کند: دختران و پسرانی که به ویژه در نسل جدید ازدواج می‌کنند، تلاش می‌کنند که طرف مقابل را تغییرداده و به شکل دلخواه دربیاورند و درنتیجه هم شکست می‌خورند که این موضوع هم منجر به طلاق می‌شود.
 
این استاد دانشگاه با اشاره به کالایی شدن ازدواج در میان دختران و پسران جوان توضیح می‌دهد: محاسبه‌گری به این معنا که برخی از زنان برای گرفتن مهریه ازدواج کرده و به سرعت طلاق می‌گیرند تا به خواسته خود برسند. یعنی از این مسیر سعی می‌کنند که بتوانند سرمایه‌ای برای زندگی آینده خود به دست آورند. این مساله هم می‌تواند از دلایل دیگر طلاق‌های زودهنگام باشد. در واقع نسل‌های جدید در امر ازدواج بیشتر محاسبه‌گر هستند. از سوی دیگر این نسل دوست دارد در قبال چیز خوبی که می‌آورد خوبی دیگری را به دست بیاورد.
 

متاهل‌‌هایی که خانه‌‌های زیرزمینی دارند

 
وی شکل‌گیری ارتباط موازی و دوست‌یابی در فضا‌های مجازی و فضای خارج از خانواده را از دیگر عوامل طلاق‌های زودهنگام برشمرده و می‌گوید: یکی از مصادیق این موضوع شکل‌گیری خانه‌های مجردی و زیرزمینی است، در تحقیقی که مدتی پیش انجام شد مشخص شد افرادی هستند که متاهل بوده، اما به موازات حضور خود در خانواده ازتباطات دیگری هم داشتند یعنی در خانه‌های مجردی به سر می‌بردند و تاکید داشتند که قصد داریم ضمن حفظ نهاد خانواده و روابط خارج از زناشویی را هم داشته باشیم و دلیلی که می‌آوردند آن بود که در خانواده به لحاظ جنسی ارضا نمی‌شوند. این افراد ارتباط فرازناشویی خود را باعث خدشه به زندگی خانوادگی خود نمی‌دانستند و کاملا این دو ارتباط را منفک از یکدیگر می‌دانستند. آن‌ها ضمن حفظ زن یا شوهر خود به دنبال تامین نیاز‌های عاطفی و روانی در روابط فرازناشویی بودند.
 
مدیرگروه علمی- تخصصی خانواده انجمن جامعه‌شناسی کاهش کارکرد خانواده پیش از ازدواج و افزایش کارکرد خانواده بعد از ازدواج زوجین را یکی دیگر از دلایل طلاق‌های زودهنگام دانسته و اظهار می‌کند: در ازدواج معمولا وقتی فرزندان وارد زندگی مشترک می‌شوند ۹۰ درصد قضایا را خودشان پیش برده و تنها در ۱۰ درصد موارد مرتبط با ارتباط خانواده را درگیر می‌کنند و از آن‌ها کمک می‌خواهند که معمولا هم مسائل اقتصادی است. اما وقتی به مرحله مخاطره و طلاق می‌رسد خانواده‌ها وارد موضوع شده و درجریان قرار می‌گیرند که این موضوع می‌تواند باعث افزایش طلاق شود.
 
شکربیگی در ادامه با اشاره به سرگردانی جوانان میان ارزش‌های مرتبط با سنت و مدرنیته، عنوان می‌کند: در حال حاضر اجتماعات مجازی امری فراگیر شده است. این نوع اجتماعات تقابل میان سنت و مدرنیته را ایجاد کرده و می‌تواند زندگی‌ها را دچار مخاطره می‌کند. به عنوان مثال پسران ما ممکن است همچنان ارزش‌های سنتی و مردسالارانه را دنبال کنند، اما دختران جامعه چنین نگاهی ندارند. این تفاوت در ارزش‌ها باعث تقابل شده و منجر به کاهش ارتباط عاطفی، طلاق عاطفی و در نهایت طلاق رسمی میان زوج‌های جوان می‌شود.
 
این استاد دانشگاه با بیان اینکه یکی از رویکرد‌های مرتبط با پدیده طلاق رویکرد نابرابری است، توضیح می‌دهد: تا کنون ۳۰ مورد نابرابری را در جامعه شناسایی کرده‌ایم. در میان جوان الگو‌های نابرابری باعث ایجاد استرس اجتماعی شده و می‌تواند منجر به طلاق میان زوجینی شود که یک تا ۵ سال از زندگی مشترک آنان می‌گذرد. نابرابری در وضعیت شغلی، نابرابری در اوقات فراغت، نابرابری و تمایزی که در ساختارهاست از جمله این موارد هستند. یکی از الگو‌ها نابرابری، نابرابری در قوانین است. وقتی در جامعه ما دختری به دنیا می‌آید، در نهاد خانواده ابتدا زیر سایه پدر و برادر و بعد از ازدواج زیر سایه همسر است. حال گاهی فرصت‌ها، آزادی عمل و شرایطی را که در خانه پدر از آن بهره‌مند است در خانه همسر نمی‌یابد که علت آن همان نابرابری در ساختارهاست.
 
او با اشاره به اینکه جوانان نسل جدید براساس بستر‌های خانوادگی، آموزشی، اجتماعی و فرهنگی که در آن پرورش یافته‌اند فنون تاب‌آوری، مدارا، همراهی و مقابله با بحران‌ها را نیاموخته‌اند، ادامه می‌دهد: این جوانان به محض برخورد با کوچکترین بحران نتیجه می‌گیرند که بهتر است در همان آغاز زندگی مشترک از یکدیگر جدا شوند تا فرزندی که ممکن است در این رابطه متولد شود را هم درگیر مشکلات خود نکنند. البته این طرز تفکر در مواردی هم درست است به این معنا که افرادی را مشاهده می‌کنیم که بعد از ۳۰ سال متارکه کرده‌اند و تنها دلیل ادامه زندگی که درآن آرامش نداشته‌اند وجود فرزندان بوده است و زندگی خود را در این راه فدا کرده‌اند.
بیشتر بخوانید:آمار نگران‌کننده از زندگی‌های زیر یک سال / ثبت ۲هزار طلاق در یک فصل!
چالش‌های تشکیل خانواده میان دهه ۶۰ و ۷۰/ چرا طلاق میان دهه هفتادی‌ها بیشتر شده؟

 
این جامعه‌شناس با بیان اینکه در نگاه معناکاوانه نسبت به پدیده طلاق‌های زودهنگام می‌توان به مساله تغییر ارزش‌ها در نگاه دختران و پسران پرداخت می‌گوید: نسل جدید خود را در اولویت قرار داده و می‌خواهد رضایت از زندگی داشته باشد. این نسل نسلی پست مدرن است که با ارزش‌های پست مدرن و در لحظه زندگی می‌کند. این جوانان اگر شرایطی را مناسب ایده‌ها و ارزش‌های خود نبیند از آن شرایط خود را خارج می‌کند و یاد گرفته است وقتی بستری را مناسب زندگی خود نمی‌داند آن را حذف کند. درحالیکه نسل‌های قبلی سعی می‌کردند از طریق ریش‌سفید‌ها موضوع را حل و فصل کنند. اما جوانان امروز به دنبال ایجاد شرایط بهتر هستند و یاد گرفته‌اند که از شرایط نامناسب خود را خارج کنند.

وی با اشاره به اینکه وجود چشم و هم‌چشمی نیز از دلایلی است که می‌تواند باعث جدایی زوجین تازه ازدواج کرده شود، خاطرنشان می‌کند: این مهم است که بدانیم زوجین به دنبال موفقیت در زندگی مشترک هستند یا خوشبختی. جوانان امروز بیشتر به دنبال به تصویر کشیدن موفقیت در زندگی مشترک خود هستند به این معنا که داشتن خانه، ماشین و امکانات را نوعی موفقیت می‌دانند و اگر نتوانند به این موارد دست پیدا کنند ممکن است از آن زندگی خارج شوند به جایی اینکه چند دهه انتظار بکشند و زحمت بکشند یعنی تلاش‌هایی که نسل‌های گذشته برای استمرار زندگی مشترک می‌کشیدند در این نسل به چشم نمی‌خورد.
 
شکربیگی در پاسخ به این سوال که آیا ازدواج‌های زودهنگام یا کودک‌همسری نیز می‌تواند نقشی از افزایش آمار طلاق‌های زودهنگام داشته باشد، عنوان می‌کند: کودک‌همسری هم می‌تواند در طلاق تاثیرگذار باشد نگاه دختربچه ۱۳ یا ۱۴ ساله‌ای که ازدواج می‌کند به زندگی با نگاه فرد بزرگسال متفاوت است. ما در ایران هم کودک همسری را داریم و هم تاخیر در ازدواج و همزمان این دو پدیده در کشور ما شکل گرفته است. در کودک‌هسری برخی از دختران و در مواردی پسرهابه دلیل حضور در فضای مجازی و بلوغ زودهنگام اجتماعی و جنسی و آگاهی‌های زودرس احساس می‌کنند که باید ازدواج کنند. همچنین برخی خانواده‌ها به صورت سنتی دختربچه‌ها را وارد زندگی کرده و باعث می‌شوند که ازدواج‌های کودکان شکل بگیرد این درحالی است که همین بچه‌ها وقتی کمی بزرگ‌تر شده و تازه نگاهشان به زندگی شکل گرفته و معنای زندگی را درمی‌یابند در بسیار موارد تاب تحمل زندگی مشترک خود را نداشته و از آن خارج می‌شوند.
 
وی با تاکید براینکه مدت زمان زیادی است که کشور ما در شرایط هشدار در خصوص طلاق قرار دارد، توضیح می‌دهد: از زمانی که روند طلاق رو به افزایش گذاشت خانواده هم دچار مشکل شد. در گذشته وقتی طلاق رخ می‌داد خانواده ناراحت بودند، اما درحال حاضر شاهد جشن‌هایی مانند پارتی طلاق هستیم که نشان می‌دهد رویکرد‌ها به طلاق مانند گذشته نیست.
 
مدیرگروه علمی- تخصصی خانواده انجمن جامعه‌شناسی با بیان اینکه در حال حاضر خانواده تبدیل به امری سیال شده است، می‌گوید: در حال حاضر با مفهومی تحت عنوان خانواده سیال در جامعه مواجهیم. گروهی که کمتر از یکسال در زندگی مشترک خود مانده‌اند را می‌توانیم در گروه خانواد سیال بگنجانیم. در خانواده‌های سیال، ارزش‌ها به سرعت تغییر می‌کند همچنین زوجین به دنبال روابط ناب عاطفی هستند و اگر این روابط نباشد از ارتباط خارج می‌شوند. برخی معتقدند همانطور که زمانی نیاز، ضرورت و ارزش جامعه ایجاد خانواده بوده است، در حال حاضر هم ممکن است نیاز یا ضرورت جامعه شکل‌گیری مدل‌های دیگری از خانواده را اقتضا کند که علت آن همان سیال شدن خانواده در ایران است.
 
وی با اشاره به جدایی ارزش‌ها و ساختار‌های جامعه که خود را در خانواده‌ها نیز نشان داده است، تصریح می‌کند: درحال حاضر با وجود تغییر ارزش‌ها در خانواده، اما انعطاف‌پذیری در ساختار‌ها مشاهده نمی‌شود. به این معنا که ارزش‌ها، هدف‌های فردی و نگاه جوانان نسبت ازدواج تغییر کرده است، اما ساختار‌ها تغییر نکرده‌اند، در نتیجه در مقابله میان ساختار‌ها و ارزش‌ها مشکلاتی بین زوجین ایجاد می‌شود که ممکن است منجر به طلاق شود.
 
این جامعه‌شناس شرایط کرونایی را از عوامل تشدید پدیده طلاق در کشور برشمرده و اظهار می‌کند: شرایط کرونایی باعث ایجاد خستگی و دلزدگی در افراد شده و خشونت و بیکاری به دنبال داشته است. زن و مردی که کارمند هستند به دلیل شرایط کرونایی دورکار شده و در خانه می‌مانند استفاده از ابزار‌هایی که در اشتغال آن‌ها نقش دارد باعث ایجاد جدال‌های کلامی بین آن‌ها شود. از سوی دیگر این ویروس باعث کاهش ارتباطات جنسی میان زوجین شده است. افسردگی ناشی از مرگ افراد دیگر که گاهی شاهد مرگ ۵۰۰ نفر در روز بودیم ممکن است زوجینی که سریع طلاق گرفته‌اند شاهد مرگ اطرافیان خود در اثر کرونا بوده‌اند و به نوعی افسردگی در آن‌ها تشدید شده و زندگی معنای خود را نزد آن‌ها از دست داده باشد.
 
وی اضافه می‌کند: در چنین شرایطی زوجین افسرده فکر می‌کنند، اگر کار و شغل نداریم، مشکل اقتصادی داریم، نابرابری در جامعه باعث افزایش استرس اجتماعی شده است بهتر است زندگی را تمام کنیم حال اگر صبر تعامل میان زوجین، مهارت‌های ارتباطی وجود نداشته باشد قطعا زوجین تازه ازدواج کرده در شرایط کرونایی به مشکلات بیشتری برمی‌خورند. به‌ویژه آنکه ما مهارت گفتگو در جامعه، نهاد خانواده، فرهنگ، سیاست و اقتصاد نداریم. ما توان رو در رو صحبت کردن را در جامعه نداریم و خانواده هم تاثیر پذیرفته است.
 
شکربیگی اضافه می‌کند: مشکلاتی مانند بیکاری، نبود درآمد، مشکلات اقتصادی نیز زمینه‌ساز افزایش خشونت‌های خانگی و در نهایت طلاق عاطفی و متارکه است. همچنین معتقدم که آنچه باعث طلاق‌های زودهنگام می‌شود تفاوت میان خواسته‌های زوجین پیش از شروع زندگی مشترک و توانایی محقق کردن آن‌ها در بستر ازدواج است. همچنین کاهش منزلت اجتماعی افراد بخصوص در خصوص زنان می‌تواند باعث تشدید استثمار آنان شود که نسل‌های جدید با تغییر نگاهی که نسبت به مسائل دارند چنین رفتاری را برنتابیده و از چنین زندگی خارج می‌شوند.
 
وی خاطرنشان می‌کند: این جوانان قطعا با عشق وارد زندگی مشترک شده‌اند، اما عشق مانند نهالی است که باید زوجین از آن محافظت کنند تا تبدیل به درختی تناور شود.
نظرات شما