صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

پنجشنبه ۲۳ فروردين ۱۴۰۳ - 2024 April 11
کد خبر: ۲۴۶۰۷۶
تاریخ انتشار: ۱۸:۰۸ - ۱۳ دی ۱۳۹۹
تعداد نظرات: ۱ نظر

مصباح یزدی در مناظره‌های ایدئولوژیک ابتدای انقلاب

مصباح یزدی تا زمان انقلاب روحانی شناخته شده‌ای نبود و همواره از ورود به سیاست خودداری می‌کرد. اما پس از انقلاب تبدیل به یکی از سیاسی‌ترین روحانیون شیعه شد. مناظرات دهه شصت نقش مهمی در چرخش مصباح یزدی داشتند.

رویداد۲۴ علیرضا نجفی: تصویر ثبت شده از مناظره‌های ایدئولوژیک تلویزیونی دهه شصت با حضور عبدالکریم سروش و آیت‌الله مصباح یزدی به نیابت از اسلامگراها و احسان طبری و فرخ نگهدار به نیابت از جریان مارکسیست ایران.

مناظره‌های ابتدای انقلاب که میان مارکسیست‌ها و مسلمانان برگزار می‌شد نقطه عطفی برای زندگی حرفه‌ای آیت الله مصباح یزدی بود. مصباح یزدی تا پیش از آن چهره شناخته‌شده‌ای نبود و سابقه مبارزاتی و فعالیت سیاسی در دوران پهلوی نداشت و در میان حوزویان به عنوان یک روحانی اهل کتاب و درس شناخته می‌شد.

در سال ۱۳۴۸ هاشمی رفسنجانی از وی دعوت کرده بود تا به صف مبارزان با حکومت پهلوی بپیوندد، اما وی نپذیرفته بود و مبارزه با حکومت را حرام اعلام کرده بود. مصباح یزدی پس از انقلاب به انقلابیون نزدیک شد و به ویژه با عبدالکریم سروش عضو شورای عالی انقلاب فرهنگی وقت روابط خوبی داشت و به همین دلیل در کنار او و چهره‌های دیگری همچون آیت الله بهشتی در جریان مناظره‌ها حضور داشت.

ایده برگزاری مناظرات پس از درگیری ترکمن صحرا و جان باختن چهار نفر از اعضای گروه مارکسیست چریک‌های فدایی خلق مطرح شد. پس از این واقعه تعدادی از اعضا از جمله فرخ نگهدار، به ابوالحسن بنی صدر رئیس جمهور وقت پیشنهاد برگزاری مناظره‌ها را دادند و بنی صدر نیز استقبال کرد. به این ترتیب نخستین مناظرات میان چریک‌های فدایی خلق و نیروهای مسلمان برگزار شد که موضوعات امنیتی را شامل می‌شد.

مارکسیست‌ها جریان مسلمان را به سرکوب فداییان ترکمن صحرا متهم می‌کردند اما جریان مسلمانان انقلابی معتقد بودند این اتفاق به اختلافات داخلی و مسائل تصفیه چپ‌ها با یکدیگر مربوط می‌شود. چپگرایان اصرار داشتند که کشته شدن چهار عضو سازمان ربطی به اختلافات داخلی نداشته و جریان مقابل را به بازتولید استبداد متهم می‌کردند.

بیش از یک سال پس از آن و با دوقطبی شدن جامعه در نتیجه درگیری روحانیون با بنی صدر و سازمان مجاهدین خلق، ایده برگزاری مناظره‌ها دوباره مطرح شد. این بار آیت الله بهشتی پا پیش نهاد و پیشنهاد کرد مناظرات درباره مسائل فلسفی و ایدئولوژیک باشد نه مسائل سیاسی. بنی صدر و سازمان مجاهدین از استقبالی از آن نکردند، اما حزب توده و چریک‌های فدایی اعلام آمادگی کردند و مناظرات برگزار شد.

مصباح یزدی با دوست نزدیکش عبدالکریم سروش در این مناظره‌ها نماینده اسلام‌گرایان بودند و بنا بر آنچه عبدالکریم سروش می‌گوید پیش از مناظره‌ها با یکدیگر مسائل مورد بحث و تاکتیک‌های جدلی را هماهنگ می‌کردند. در مقابل هم احسان طبری و فرخ نگهدار نماینده چپگرایان بودند. نورالدین کیانوری و آیت الله بهشتی نیز در مناظرات شرکت کردند، اما حضور محدود و کمرنگ‌تری داشتند. در واقع مناظره اصلی بین مصباح یزدی و احسان طبری اتفاق می‌افتاد که به لحاظ تئوریک قوی‌تر بودند.

چریک‌های فدایی خلق پس از انقلاب چند انشعاب داشت که یکی از آنها «انشعاب اکثریت» بود که ظاهرا به حزب توده نزدیک‌تر بود مسئولیت آن با فرخ نگهدار بود. چریک‌های فدایی خلق پس از انقلاب چند انشعاب داشت که یکی از آنها «انشعاب اکثریت» بود که ظاهرا به حزب توده نزدیک‌تر بود مسئولیت آن با فرخ نگهدار بود. نگهدار درباره مناظره‌ها این‌چنین گفته «همزمان با مناظره‌ها، دادستانی انقلاب اسلامی نیز یک اطلاعیه ۱۰ ماده‌ای منتشر کرد که در جمهوری اسلامی همه نیرو‌های سیاسی می‌توانند راهپیمایی‌ها و اجتماعات مسالمت‌آمیز داشته باشند، مراکز و دفاتر علنی داشته باشند و روزنامه و نشریات خود را آزادانه منتشر کنند؛ مشروط بر اینکه استفاده از اسلحه را کنار بگذارند. این اطلاعیه به‌خاطر تاثیرگذاری بر مشی سازمان ما یا توده‌ای‌ها نبود. ما فداییان (اکثریت) از همان بدو انقلاب اسلحه را کنار گذاشتیم و به مشی مسالمت‌آمیز روی آوردیم اما گرداننده برنامه در اولین جلسه آب پاکی را روی دست مبتکرین این برنامه ریخت و با اشاره به من و طبری گفت ملت مسلمان ایران بدانند و آگاه باشند که ما این‌ها را برای محکوم کردن و افشای نظراتشان دعوت کردیم و به هیچ وجه نزدیکی با ما ندارند و جزو معاندین‌اند.»

در جریان مناظرات مصباح یزدی پیشنهاد کرده بود که بحث درباره توحید باشد، اما احسان طبری پاسخ داده بود که چنین بحثی با اعتقادات پایه‌ای مردم تماس پیدا می‌کند و او در چنین بحثی شرکت نخواهد کرد. پس از آن بنا شد بحث درباره دیالکتیک باشد و همینطور هم شد.


بیشتر بخوانید:

عبدالکریم سروش؛ ایدئولوگ دیروز، اپوزیسیون امروز

آیت الله مطهری؛ تلاش برای حذف مفسران غیر روحانی

آیت الله بهشتی کادرساز حزبی یا مربی حوزه‌ای؟

آیت الله طالقانی؛ رهبر معنوی چریک‌های مسلمان

مهدی بازرگان؛ نیای محافظه کار اصلاحات

سید موسی صدر؛ سرنوشت نامعلوم یک امام


به گزارش رویداد۲۴ عبدالکریم سروش کتابی در نقد دیالکتیک نوشته بود و مصباح یزدی در منطق صوری چیره‌دست بود و آن دو از این منظر به با طبری و نگهدار مناظره می‌کردند. سروش در زمینه فلسفه علم مدرک گرفته بود و مصباح در علوم اسلامی و انتقاد آن‌ها به دیالکتیک نیز از همین رویکرد بود.

احسان طبری البته در هر دو زمینه علوم عقلی و اسلامی و علوم تجربی جدید، دانش وسیعی داشت و مثلا در جایی از مناظره که مصباح از ناهمخوانی دیالکتیک با اصول علم فیزیک می‌گوید، طبری تصریح می‌کند که فیزیک کلاسیک با نسبیت و این دو با نظریه کوانتوم متفاوتند و بر خلاف تصور مصباح یزدی، علوم تک صدایی و مکانیکی نیستند و علوم تجربی و انسانی بسیار پیچیده‌تر از تصور مکانیکی آنهاست. با این حال ایرادات مصباح به دیالکتیک دارای انسجام و قوت خاصی بود و فرخ نگهدار از پس پاسخ به آن‌ها بر نمی‌آمد.

 پس از هفت جلسه، تلویزیون مناظرات را به تقابل بین اسلام و مارکسیسم برد. در انتهای مناظره مجری برنامه اعلام کرد در اینجا شاهد نبرد بین اسلام و مارکسیسم هستیم که باعث اعتراض احسان طبری شد: «این را شما معین مى‌کنید و موزیک وحشتناک هم بر روى [برنامه] مى‌گذارید. ما که معین نمى‌کنیم.» از این به بعد احسان طبری دیگر در مناظرات حاضر نشد.

پس از اتمام مناظرات، طبری حصر خانگی شد و فرخ نگهدار هم پس از مدتی از ایران گریخت. عبدالکریم سروش نیز اگرچه تا دهه هفتاد موقعیت ممتازی داشت اما از ابتدای دهه هفتاد، او نیز از قدرت کنار گذاشته شد اما ستاره بخت مصباح یزدی درخشید. سروش از سال‌های پیش از انقلاب شناخته شده بود، ولی مصباح در پی مناظرات مشهور شد و یک سال بعد از مناظرات در پژوهشگاه حوزه و دانشگاه مسئول اسلامی کردن علوم انسانی شد و در سال‌های بعد موسساتی، چون موسسه باقرالعلوم و امام خمینی را با بودجه‌های دولتی راه اندازی کرد و به یکی از ایدئولوگ‌های اصلی نظام تبدیل شد.

نظرات بینندگان
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱۲
محمد معصومی
۱۷:۰۳ - ۱۴۰۳/۰۱/۲۲
اسلام یعنی
تسلیم حرف حق
حرف درست حرف حق
حرف خدا است
عدالت و صداقت
دانایی و عقل
معرفت و دانایی
نه ظلم و نه ستم
نه حرف جهل
نه حرف زور
غیرتمندی و شرف
انساندوستی خدا پرستی
خدا پرستی انساندوستی
پلیدی ممنوع
نظرات شما