رویداد۲۴ محمد فقیری، در این باره اظهار کرد: صلاحیت معلمی به زبانی ساده یعنی اینکه معلم تجربه، توانایی و مهارت لازم را برای انجام شغل معلمی کسب کرده باشد و در حیطههای شناختی، عاطفی و حسی حرکتی از رشد کافی برخوردار بوده و بتواند این سه زمینه را در دانش آموزان پرورش دهد.
وی افزود: به عنوان مثال حیطه رشد شناختی سطوح مختلف هرم بلوم را شامل میشود که عبارتند از دانش یعنی معلم اطلاعات، مفاهیم و مقولات لازم در زمینه علمی خود را بشناسد یعنی بر دانش مفهومی و محتوایی کتاب تسلط داشته باشد، از نظریهها و روشهای یاددهی یادگیری و جغرافیای آموزشی آگاهی داشته باشد. دوم درک و فهم است یعنی معلمی را خوب تجربه کرده باشد و قادر انتقال مطالب بوده و ایجاد زمینه یادگیری را فراهم کند.
این استاد دانشگاه فرهنگیان ادامه داد: سوم کاربرد است یعنی بتواند از دانش خود استفاده کند و زمینه کاربرد دانش را برای دانش آموزان ایجاد کند. سطح چهارم تحلیل است به این معنا که روابط و مناسبات مواد و مهارتهای درسی خود را به خوبی بشناسد و ارتباطات آنها را به خوبی تحلیل کند. سطح پنجم ترکیب است یعنی از نوآوری و خلاقیت لازم برخوردار باشد و بتواند این توانایی را در دانش آموزان نیز ایجاد کند. سطح ششم نیز ارزیابی است به این معنا که از قدرت محاسبه و سنجش کافی برخوردار بوده و این قدرت را در دانش آموزان نیز به وجود آورد.
فقیری با بیان اینکه معلم به طور کلی باید از سطوح بالای هرم بلوم برخوردار باشد و بتواند این سطوح را در مواد درسی پیدا کند و در یادگیری به کار گیرد، درباره ضرورت ایجاد نظام سنجش صلاحیت حرفهای معلمان گفت: ایجاد چنین نظامی برای تمیز معلمان و تقویت افراد ضعیفتر ضرورت بسیاری دارد. طبیعی است اگر جامعهای بخواهد به توسعه دست پیدا کند، باید معلمانی قوی داشته باشد. هر شغلی دارای شاخصهایی است که کفایت و صلاحیت افراد را در آن زمینه تعیین میکند و این ویژگی در معلمان از اهمیت بیشتری برخوردار است.
وی در پاسخ به اینکه آیا طرح رتبه بندی معلمان از حیث علمی و حرفهای قابل دفاع است؟ گفت: به هر حال رتبه بندی یک ایده نو در آموزش و پرورش ما است؛ حتما کم و کاستیهایی دارد و باید درباره آن به نظریه پردازی و نظریه ورزی بپردازیم. یعنی گفتگو کنیم و به نقشه عملی برسیم. باید چارچوب مشخصی داشته باشد، شاخصهای آن معلوم باشد، روایی محتوایی و مهارتی داشته باشد، پایایی آن در سطح جهانی سنجیده شده باشد، مکانیکی و ابزاری نباشد، باری به هر جهت تهیه نشده باشد و به طور کلی علمی و روشمند باشد.
فقیری درباره مهارتهای پایه و پیشرفته معلمی نیز گفت: در دانشگاه فرهنگیان که مرکز مهم تربیت معلم ایران در حال حاضر است مهارتهای پایه عبارتند از مشاهده، توصیف، بازاندیشی، روایت پژوهی، کدگذاری و گزارش نویسی. این مهارتها در ترم ششم و هفتم کارشناسی مورد توجه قرار میگیرد و تقریبا در هر سال به سه مهارت پرداخته میشود. قابل ذکر است که به این دو دوره کارورزی ۱ و ۲ گفته میشود.
وی ادامه داد: مهارتهای پیشرفتهای که در کارورزی ۳ و ۴ مورد توجه قرار میگیرد نیز عبارتند از طراحی آموزشی، تدریس آزمایشی و عملی، درس پژوهی، کنش پژوهی و اقدام پژوهی. در دوره کارآموزی ماده ۲۸ نیز به درسهای آموزش پژوهی، مدیریت کلاس علاوه بر برخی از مهارتهای پایه و پیشرفته پرداخته میشود. در دورههای ضمن خدمت نیز نظارت بالینی به طور خاص مورد توجه قرار میگیرد گرچه به برخی از مهارتهای دیگر مانند طراحی آموزشی، درس پژوهی و اقدام پژوهی نیز پرداخته میشود.
بیشتر بخوانید: منابع مالی رتبهبندی معلمان در سال ۱۴۰۰ چگونه تأمین میشود؟
وی درباره اینکه برگزاری دورههای ضمن خدمت تا چه میزان به ارتقای مهارتهای معلمی کمک میکند اظهار کرد: در دورههای ضمن خدمت بیشتر به مهارتهای پیشرفته پرداخته میشود در حالی که مشکل اصلی معلمان در مهارتهای پایه مثل نویسندگی و گزارش نویسی است. مشکل اصلی در کشور ما خواندن، نوشتن و فکر کردن است؛ آموزش و پرورش و دانشگاه به ما این سه مهارت شناختی را آموزش نداده است و ما بعد از دانش آموختگی نه میخوانیم، نه مینویسیم و نه تمایلی به فکر کردن داریم.
این استاد دانشگاه فرهنگیان با تاکید بر اینکه ما تا نوشتن یاد نگیریم نمیتوانیم مهارتهای پایه و پیشرفته معلمی را انجام دهیم و در نتیجه به صلاحیتهای لازم در این حوزه دست یابیم گفت: دیگر اینکه باید کشف و کنجکاوی در ما ایجاد شود و به مهارتهای تفکر سطوح بالای هرم بلوم دست پیدا کنیم و برای آن شاخص، گویه و پرسشنامه داشته باشیم. بعد زمینه آموزش آنها را فراهم آوریم و به آموزش درست و جدی همت بورزیم.
وی افزود: معتقدم باید اصلاحات و تغییرات زیر در نظام صلاحیت سنجش معلمان لحاظ شود: نخست آنکه همه معلمان باید از توانایی نسبی برای نویسندگی برخوردار باشند و تا حدودی نوشتن علمی و خلاق را از یکدیگر تمییز دهند. دوم آنکه همه معلمان باید در تمام جنبههای زندگی به سطوح بالای تفکر در هرم بلوم مثل کاربرد، تحلیل، ترکیب و ارزیابی دست یابند. سوم همه معلمان باید دورههای نظری و عملی صلاحیت حرفهای را طی کنند و ارزشیابی این دورهها باید ترکیبی (کیفی و کمّی) باشد.
فقیری ادامه داد: همچنین باید دورهها مکانیکی و بر مبنای نظام حافظه محور و حجم گرا برگزار نشود. دورههای ضمن خدمت به خواندن یک کتاب و آزمون تستی منحصر نشود. بازاندیشی یا تأمل و الگوهای مختلف آن محور اصلی پرورش معلم فکور قرار گیرد. به انواع هوشهای زبانی، روایی، میان فردی، تحلیلی، اجتماعی، هیجانی، ریاضی منطقی، هستی گرا، وجودی و ... توجه شود و برای آنها پرسشنامه، سنجه و میزان تهیه شود. از تجارب کشورهای دیگر به جا و متناسب استفاده شود. تغییری بنیادین در رویکرد حافظه محور و کمیت گرا در آموزش و پرورش صورت گیرد.
این استاد دانشگاه فرهنگیان در پاسخ به اینکه آیا این حجم از اصلاحات در آموزش و پرورش عملیاتی است عنوان کرد: فکر نمیکنم عملی باشد و تا به حال خیلی کم محقق شده است. ما ۲۰ سال است که روی درس پژوهی و اقدام پژوهی کار میکنیم، چند سال است نظارت بالینی را مطرح کرده ایم، طرح درس ملی را نوشته ایم، اما به جایی نرسیده ایم و با این روال در آینده نیز به جایی نخواهیم رسید. در آموزش عالی کشور نیز وضع به همین منوال است و دلیل اصلی وجود رویکرد مکانیکی در آموزش و ناتوانی در نوشتن و بازاندیشی (Writing & Reflection) است.
وی تاکید کرد: هر وقت توانستید برای پرورش انواع مختلف هوش برنامه جامعی طرح ریزی کنید، نوشتن را به عنوان نیاز اساسی معلمان عملی سازید، فکر کردن با به امری عینی و روزمره در آورید، آن وقت میتوانید معلمانی با صلاحیت حرفهای مناسب تربیت کنید.
فقیری افزود: در این راستا باید برای مهارت نوشتن برنامه ریزی خاص صورت گیرد و حتی ملاک اصلی ورود به دانشگاه باشد؛ مثلا در کنکور ضریب ۴ داشته باشد. در اکثر کشورهای جهان، یکی از شرایط ورود به دانشگاه نوشتن خلاق است. انواع هوش که در برنامۀ «شهاب» نیز مورد توجه است، جدی تلقی شود و مثلاً در امتحانات تیزهوشان به همه انواع آن پرداخته شود. همچنین باید داستان و داستان علمی (Science fiction) پشتوانه آموزش قرار گیرد، تغییر پاردایم جدی در آموزش اتفاق بیفتد و تنها به مطالب خشک و خسته کننده کتابهای درسی بسنده نشود.