رویداد۲۴ دکتر مهتا بذرافکن پژوهشگر حوزه آب گفت: در بسیاری از استانها زنان و کودکان کولبری آب میکنند و برای آب آشامیدنی باید مسافت های زیادی بروند و ظرف آب را بر دوش بگیرند و به خانواده برسانند که علت همه این مشکلات این است که در بخش آب حکمرانی آب، با یک عدم تعادل عجیب مواجهیم به طوری که برای برخی مناطق هزینه هایی سرسام آور صرف می شود و بعضی مناطق حتی از آب آشامیدنی هم محروم هستند.
دکتر بذرافکن اظهار کرد: در طول تاریخ زندگی بشر شاهد آن هستیم که آب مهمترین رکن تشکیل جوامع بوده و موجب پایداری آنها گردیده است، بنابراین کم آبی چیزی است که می تواند جوامع را از بین ببرد و باعث حرکت و جا به جایی آن ها شود.
وی با اشاره به نمونههای عینی آن در کشورمان افزود: این مسائل را در کشور ایران نیز شاهد بوده ایم، مثلا خراسان جنوبی یکی از استان هایی است که نزدیک به سه هزار روستای آن بخاطر فقر آب تخلیه شده و به حاشیه ی شهرها مهاجرت کرده اند.
بذرافکن عنوان کرد: به همین علت یکی از مهمترین آسیبهایی که تغییر اقلیم به وجود میآورد مسئله مهاجرت های سرگردان و بدون برنامهریزی به حاشیه شهرهاست که انواع مختلفی از آسیبهای اجتماعی پیچیدهای را به همراه دارد که در برخی از موارد جامعه قادر به حل و فصل آن نیست.
این جامعهشناس درباره راهحل این معضل اظهار کرد: نباید اجازه دهیم جامعه تخلیه شود و به سمت مهاجرت سرگردان برود و این کار نیز فقط با برنامه ریزی، توسعه پایدار و به کارگیری همه علوم میسر است.
این پژوهشگر حوزه آب اظهار کرد: موضوع بسیار مهم این است که برای جلوگیری از مهاجرت های اقلیمی، باید بحث سازگاری با کم آبی و سازگاری با اقلیم را جدی بگیریم.
مقصد پروژه های آب کویر مرکزی ایران است
وی افزود: درک صحیح از این مسئله بسیار مهم است چرا اکنون می بینیم در کشور ده ها پروژه سدسازی و انتقال آب اتفاق می افتد که مقصد همه آنها کویر مرکزی ایران است؛ در حالی که شاهد هستیم در همان مناطق همچنان مساله آب، اولین مساله است و به دلیل استقرار صنایع آب بر در آنجا هر چقدر آب منتقل شود مساله حل نمی شود. بنابراین راه حلی جز سازگاری با اقلیم برای نجات جوامع وجود ندارد.
بذرافکن با تشریح موضوع سازگاری با تغییر اقلیم خاطرنشان کرد: سازگاری با اقلیم یعنی بتوانیم با استفاده از توانمندی و پتانسیل هایی که در هر منطقه وجود دارد، مردم را با شرایط موجود به نحوی سازگار کنیم که تاب آوری داشته باشند و این مسئله زمانی اتفاق می افتد که به دنبال راه حل های خلاقانه برای این امر باشیم و به جوامع آموزش داده شود.
وی اضافه کرد: باید سیاست هایی برای این کار در پیش گرفته شود که خود منجر به پایداری یکپارچه شود و نه مثل سیاست های کنونی حوزه آب خود، منشاء اختلاف باشد.
این پژوهشگر حوزه آب و امور اجتماعی اظهار کرد: مثلاً برای نجات کویر مرکزی ایران از کم آبی، استان های دیگر را دچار مشکل کنیم یا پروژه های پرحرف و حدیث انتقال آب از سرشاخه های کارون و سد سدسازی هایی مثل سد فینیسک در استان مازندران اتفاق می افتد که همگی نشان دهنده این است که برنامه ریزان و سیاست گذاران توسعه در کشور ما، سازگاری را اساسا درک نکرده و یا به صورت ناقص درک کرده اند.
بذرافکن روستاها را بزرگترین بخش آسیب پذیر از مباحث حوزه آب دانست و گفت: معیشت همه روستاها بر محور آب است؛ اولین نقطه که بر اثر کمآبی یا حتی سیل آسیب میبیند روستاها هستند.
وی افزود: در سیل های جاری شده بسیاری از زمین ها و محصولات کشاورزی از بین رفته، دام ها تلف شده و متعاقباً زندگی روستایی حداقل برای یک تا چند سال به فروپاشی می رسد و از سوی دیگر در مناطقی که خشکسالی می آید، کل زندگی اجتماعی و جنبش و شور زندگی از بین می رود.
این جامعهشناس گفت: بنابراین روستاها در خط مقدم مخاطرات هستند و باید تلاش جهت حفظ آنها صورت گیرد چرا که هر روستا که از بین رفته و تخلیه شود در واقع امنیت غذایی کشور نحیف تر می شود و کشوری که امنیت غذایی آن تضعیف شود بسیار در خطر است. لذا حفظ روستاها ، حفظ امنیت غذایی و امنیت اجتماعی است. به همین علت است که در بسیاری از کشورها در جهت حفظ جمعیت روستایی و پویایی بخش روستایی کمک و تلاش می شود.
بیشتر بخوانید: روایتی از کولبران زن/ دردهایمان را به صخرهها میگوییم
پژوهشگر حوزه آب، استان خوزستان را یک استان آسیبدیده از دستکاری بشر در طبیعت می داند و معتقد است: خوزستان با 13 سد و پروژه های انتقال آب به یکی از بلاخیز ترین استان های کشور تبدیل شده است. با وجود این که بسیاری از روستاهای این استان در مجاورت سدها قرار گرفته اما از آب آشامیدنی محروم هستند و شاهد هستیم که چگونه هر سال با معضل کمآبی مواجه هستیم.
وی نابرابری در توزیع آب را منشأ این مشکلات عنوان کرد: این یک طنز تلخ است که این روستاییان در مجاورت سیزده سد همچنان تشنه هستند و این نشان دهنده توزیع نابرابر و بسیار ناعادلانه آب است.
بذرافکن اظهار کرد: متاسفانه در بسیاری استانها زنان و کودکان کولبری آب میکنند و برای آب آشامیدنی باید مسافت های زیادی بروند و ظرف آب را بر دوش بگیرند و به خانواده برسانند.
وی تصریح کرد: علت همه این مشکلات این است که در بخش آب حکمرانی آب، با یک عدم تعادل عجیب مواجهیم به طوری که برای برخی مناطق هزینه هایی سرسام آور صرف می شود و بعضی مناطق حتی از آب آشامیدنی هم محروم هستند.
این جامعه شناس بیان کرد: تمام کشورهای جهان تابآوری را بر مبنای بهبود معیشت قرار داده اند و جوامع محلی در راستای تابآوری حمایت می شوند. تابآور کردن روستاها با تامین معیشت آنها، از تخلیه روستاها جلوگیری و امنیت غذایی کشور را حفظ می کند.
بذرافکن گفت: وزارت نیرو به عنوان متولی بخش آب و سازگاری با کمآبی، در بحث اشتغال خود را مسئول نمیداند. در حالی که اگر سرمایهگذاری این وزارتخانه در حوزه بهبود مصرف انجام می گردید، بسیاری از مشاغل حفظ می شد. مثلاً اگر در روستاها به جای کشت های سنتی، کشت های گلخانه ای و مدرن داشتیم در مصرف آب های زیرزمینی صرفهجویی میشد، برخی از روستاهای کشور تخلیه نمیشد.
وی تاکید کرد: اقدامات وزارت نیرو از سدسازی و انتقال آب تا بستن چاه های غیرمجاز، به نوعی معیشت بخشی از مردم به ویژه در روستاها را متأثر می کند و وقتی معیشت روستاها تحت تاثیر است، اشتغال روستایی هم باید در نظر گرفته شود و به آن به عنوان یکی از مهمترین محورهای سازگاری با کمآبی توجه شود.
بذرافکن با تاکید بر ضرورت ورود ایده های خلاقانه به حوزه کشاورزی گفت: بخش کشاورزی و سازگاری با کم آبی با هم ارتباط ویژه ای دارند و خوشبختانه سال آینده رویدادی با محوریت خلاقیت های سازگاری با کم آبی با تمرکز بر بخش اجتماعی آب در استان بوشهر خواهیم داشت.
وی افزود: کشاورزی ما بدون راهکارهای خلاقانه سازگاری با کم آبی آینده ای نخواهد داشت و باید هم کشاورزی داشته باشیم و هم منابع آب را حفظ و پایدار نمود.
بذرافکن اضافه کرد: به همین دلیل تمرکزی که بر این حوزه داریم اجتماعی و بر مبنای توانمندسازی جوامع محلی است و ضمن اینکه با کمک دانش مهندسی و علوم پایه و سایر علوم می توان جوامع را با محیط سازگار نمود و از مهاجرت های سرگردان و حاشیه نشینی جلوگیری کرد.
پژوهشگر حوزه اجتماعی تغییرات اقلیمی و آب، عدالت را مولفه اصلی موفقیت یا شکست سازگاری با کمآبی دانست و اضافه کرد: اصل مهم سازگاری با کمآبی در نظر گرفتن عدالت است. این عدالت باید در توزیع منابع آب، منابع قدرت و اطلاعات و به طور کلی عدالت در توزیع همه ابزارها و امکاناتی که میتواند مسیر سازگاری با کمآبی را فراهم کند دیده شود.
وی افزود: بدون در نظر گرفتن عدالت اجتماعی در توزیع منابع، قطعا شکل نامتوازنی از سازگاری وجود خواهد داشت. به طوری که ممکن است یک جامعه پیشرفت داشته باشد و جامعه ای در فقر باقی بماند؛ که در هرصورت ما را به هدف اصلی نخواهد رساند.
بذرافکن خاطرنشان کرد: تخریب یک منطقه در راستای آبادسازی منطقه ای دیگر، نه تنها سازگاری نیست بلکه کم کم به یک فروپاشی جمعی و نزاع های محلی و ملی منجر خواهد شد و به نوعی ایجاد کانون های نزاع به دست خودمان تلقی می شود.
او گفت: این موضوع، مخاطره ای برای آینده هر سرزمین محسوب می شود و راه حل پایدار آن، توانمد سازی همه جوامع به صورت برابر است تا به صورت زنجیره ای به کمک هم بیایند، نه در مقابل هم قرار گیرند.
به گفته این جامعه شناس، مهاجرت به دلیل تغییرات اقلیمی مبحثی است که تمام کشورهای جهان با نگرانی دنبال می کنند چرا که وقتی جمعیتی به صورت مهاجرت سرگردان جا به جا می شود، با اسکان در حاشیه شهرها، آن محل را به محل مخاطره تبدیل می کنند.
او خاطرنشان کرد: این جمعیت که تجربه زندگی در شهرهای بزرگ را ندارد و شغلی به جز کشاورزی بلد نیست، با آسیب های اجتماعی متفاوتی از جمله جذب شدن در باندهای تکدی گری مواجه می شود و زنان و کودکان که بخش مهمی از این جمعیت هستند، بیش از پیش مورد خشونت قرار میگیرند.
بذرافکن با اشاره به بنیادی بودن مشکلات کشاورزی در ایران گفت: کشاورزی در کشور ما همیشه با مشکلات و معضلات بسیار زیادی مواجه بوده است. در واقع جمعیت بسیاری از کشاورزان ما، فقرای شاغلی هستند که با وجود تلاش شبانه روزی، همچنان در زمره کم درآمد ترین اقشار جامعه هستند و دلیل آن عدم توجه ویژه به بخش کشاورزی است.
وی افزود: توجه ویژه به معنای آن است که کشاورز با الفبای اقتصاد کشاورزی آشنایی ندارد، عرضه و تقاضا و نیازهای بازار را نمی شناسد، در نهایت نمی داند سود کشت چه محصولی بالاتر است. بسیاری از محصولات کشت شده نیز به دلیل عدم آگاهی و تفکر کشاورزان تبدیل به زباله و باری بر دوش طبیعت میشوند.
او تاکید کرد: دلیل این مساله عدم برنامه ریزی قابل توجه در بخش کشاورزی، مقطعی بودن و ناپایداری سایر برنامه ها است و این باعث شده تا کسانی که ضعیف تر هستند در برابر مخاطرات اقلیمی متزلزل تر باشند و متاسفانه روستاها بیشترین آسیب را متحمل می شوند.
این جامعهشناس حوزه آب بیان کرد: نمونه طرح های نابرابر را می توان در طرح های انتقال آب و سدسازی مشاهده کرد. به این صورت که کویر مرکزی ایران تقریباً مقصد همه طرح های انتقال آب و سدسازی ها بوده، در حالی که در سایر نقاط کشور نیز مشکلات متعددی در حوزه آب وجود دارد. در واقع میلیاردها دلار صرف پروژه هایی شده که هرساله تکرار می شوند و با وجود همه این ها باز هم با معضلات آب مواجه هستیم و یکی از دلایل آن می تواند توزیع نابرابر منابع باشد.
بذرافکن گفت: در کویر مرکزی ایران چندین واحد بزرگ فولاد مستقر است که اساسا جانمایی آنها اشتباه است و باید در حاشیه سواحل منتقل شوند، اما متاسفانه به جای انتقال صنایع به حاشیه آب و همینطور انتقال جوامعی که نیاز مبرم به آب دارند و روز به روز این نیاز بیشتر می شود، طرح های انتقال آب اجرا می شود.
وی گفت: این طرحها نه تنها تا کنون نتوانسته نیاز آبی کشور را برطرف سازد، بلکه موجب تزلزل اجتماعی در استانهای مبدا این پروژه ها نیز شده است.
این کارشناس اظهار کرد: اگر برای پایداری یک سرزمین اولویت بندی شود آب، خاک و امنیت غذایی در رده های اول هستند. دارا بودن کوهی از فولاد در مقابل عدم وجود آب بی ارزش است و اگر مواد غذایی اصلی جوامع تامین نشود به راحتی از طرف دولت های متخاصم مورد تهدید قرار می گیریم.
وی بیان کرد: نکته قابل تأمل این است که چرا دولت ها می توانند برای نجات آبهای سطحی، سدهای میلیاردی ایجاد کنند ولی برای نجات آب های زیرزمینی به طرح هایی مثل بستن چاه های غیرمجاز و یا جریمه کف شکنی روی آورده اند که هیچ کدام جوابگو نبوده و حتی موجب بروز مشکلاتی نیز شده است.
بذرافکن گفت: به عنوان یک جامعه شناس حوزه آب پیشنهاد می کنم که دولت توان خود را در حوزه مدیریت آب های زیرزمینی و با سرمایهگذاری بر بهبود کشاورزی مدرن و گلخانه ای انجام دهد که هم معیشت جوامع حفظ شود و هم صنایع تبدیلی و تکمیلی تقویت شود و همچنین بتوان امنیت غذایی پایداری در کشور ایجاد شود.
وی افزود: مثلاً در استان بوشهر، هر ساله صدها هکتار زمین زیر کشت گوجهفرنگی می رود. در حالی که محصولی ضروری و ارز آور نیست و چه بسا مقدار آبی که برای این کشت صرف می شود بسیار ارزشمند تر از اشتغالی است که ایجاد شده است؛ چرا که این اشتغال فصلی است و تعداد کمی از مردم از آن بهره مند می شوند که محور اشتغال پایدار در استان ما نیست، اما مصرف کننده بزرگ آب های زیرزمینی است.
بذرافکن اضافه کرد: در حالی که اگر همین زمین ها تبدیل به گلخانه می گردید هم در مصرف آب صرفه جویی می شد و هم با تعریف الگوی کشت، اقتصاد روستایی بسیار بهتر بازتعریف می شود.
این پژوهشگر حوزه آب اظهار کرد: از مهمترین محورهایی که در کشور مغفول مانده این است که کشاورزی به عنوان جزیره هایی جدا از هم دیده شده و بر پیوند زنجیره های مختلف کشاورزی تلاشی نشده است. همچنین باید تنوع شغلی در این حوزه ایجاد شود تا همه روستاییان، کشاورز نباشند. بلکه بخشی از این روستاییان باید در صنایع تبدیلی و تکمیلی فعالیت کنند.
وی خاطرنشان کرد: از سوی دیگر لازم نیست همه روستاها تولید کننده باشند، بلکه برخی از روستاها می توانند با استقرار صنایع تبدیلی و تکمیلی، حلقه های دیگر زنجیره ی کشاورزی باشند. مثلا می توان در روستاهای ساحلی استان بوشهر که نقطه مهمی برای صادرات است، صنایع تبدیلی زعفران، عناب، زرشک و یا گیاهان دارویی ایجاد کرد و ارزش افزوده ای که بابت خام فروشی از کشور خارج می شود، در این روستاها تبدیل به محصول و سپس صادر شود.
به گفته این پژوهشگر، ما باید زنجیره تامین روستاهای کشور را تبدیل به زنجیره تامین یکدیگر کنیم. امیدوارم این اتفاق بیفتد و ما بتوانیم روستاهایی را که دچار کمآبی هستند، با استقرار صنایع تبدیلی و مکمل روستاهای دیگر، پایدار نگه داریم و محور معیشت را تغییر داده حیات در روستاها را حفظ کنیم.