رویداد۲۴ محمود احمدی نژاد به حسن روحانی نامه نوشته است و نسبت به وقوع جنگ در خاورمیانه هشدار داده است. در یک فضای واقعی، این جدیترین و مسئولیت پذیرانهترین کاری است که یک رئیس جمهور سابق ممکن است انجام دهد. اما رئیس جمهور محبوب اصولگرایان، آنقدر رفتارهای عجیب داشته است که این نامه را هم میتوان در راستای همان رفتارهای عجیب قبل ارزیابی کرد.
این نامه از آن جهت قابل بررسی بود که وقتی محسن رضایی از خطر وقوع جنگ قریب الوقوع صحبت کرده بود، محمود احمدی نژاد در جریان مناظرههای انتخابات سال ۸۸ از خجالت او بیرون آمده بود و او را به تحلیلهای نادرست متهم کرد. احتمالا تصور احمدی نژاد این بود که محسن رضایی خواسته این پیام را منتقل کند که سیاستهای دولت، کشور را تا آستانه جنگ پیش برده است. حالا همین سناریو تکرار شده و این بار این محمود احمدی نژاد است که دولت روحانی را به این متهم میکند که سیاستگذاریهایش کشور را تا آستانه جنگ پیش برده است. البته متن نامه او ظاهرا مشفقانه است تا وجوه کنایی آن کمتر شود.
تاریخ نامه احمدی نژاد ۶ ژانویه است و این یعنی دولت ترامپ تنها ۱۴ روز (تا ۲۰ ژانویه) فرصت حضور در کاخ سفید را دارد و هرچند موضوع توقیف کشتی کره جنوبی و پیش از آن ماجرای حضور ناو آمریکایی در خلیج فارس مطرح بود، باز هم در این مدت کوتاه بسیار بعید است جنگی میان ایران و آمریکا در بگیرد. با این حال همین فرصت دو هفتهای هم برای محمود احمدینژاد کافی است تا خود را به صدر اخبار رسانهها برساند.
بسیاری از تحلیلگران معتقدند هدف احمدی نژاد ترمیم چهره خود در میان نسل جوان کشور که ریاست جمهوری او را تجربه نکردهاند و احیای محبوبیتش در عرصه بین الملل است.
احمدی نژاد در نامه خود خطاب به حسن روحانی نوشته «ملّتهای منطقه سپاسگزار مسئولانی خواهند شد که با هوشمندی و احساس مسئولیت مانع از بروز خسارات غیرقابل جبران مادی و معنوی به مردم میشوند.» این جمله شاید اشارهای ریز به نامه تابستان او باشد به به محمد بن سلمان ولیعهد عربستان.
احمدی نژاد در آن نامه هم نسبت به تبعات جنگ در یمن هشدار داده بود و نوشته بود «میدانم که جنابعالی از وضعیت فعلی ناخشنود و از اینکه روزانه جمعی از مردم بیگناه کشته و زخمی میشوند، زیرساختها آسیب میببینند و منابع ملتهای منطقه به جای سازندگی و ارتقای رفاه، امنیت و پیشرفت، صرف تخریب میشود ناراحتید و از این رو از برقراری صلحی عادلانه استقبال مینمایید. بر این باورم که آن برادر محترم در پاسخ به انتظار روشن مردم منطقه و جامعه بشری، با نیک اندیشی و تامل در آثار این درگیری خانمانسوز، به گونهای عمل خواهید کرد که به نیکی از آن یاد شود و موجبات رضایت الهی و خشنودی پیامبر گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلوات الله علیه و علی آله و علی صحبه را فراهم سازد.»
بن سلمان به احمدی نژاد پاسخی نداد. البته این اتفاق عجیبی نبود. در این سالها احمدی نژاد دهها نامه بدون پاسخ نوشته است. مثل نامهای که به ترامپ نوشته بود و پیامبرگونه او را نصیحت کرده بود «بدخواهان مردم آمریکا در صدد جلوگیری از اعمال اراده مردم آمریکا برای ایجاد اصلاحات اساسی در ساختارها، سیاستها ورفتارهای حاکمیت آمریکا هستند. آنان برای ایجاد انحراف در حرکت عمومی مردم آمریکا به سوی اصلاح حقیقی و احقاق حقوقشان آدرس غلط میدهند.»
بعد از این نامه که که در آستانه انتخابات ریاست جمهوری سال ۹۶ نوشته شده بود، صدها فعال سایبری اصولگرا به صورت سازمانیافته به احمدی نژاد حمله کردند و او را مورد تمسخر قرار دادند.
بیشتر بخوانید: نامههای بیجواب/ محمود احمدی نژاد با نامهنگاریهای خود چه هدفی در سر دارد؟
به گزارش رویداد۲۴ احمدی نژاد چند بار هم به باراک اوباما نامه نوشته بود. نامههای او چه در زمانی که به عنوان رئیس دولت ایران فعالیت میکرد و چه زمانی که حسن روحانی در این مسئولیت قرار گرفته بود، هرگز پاسخ داده نشد.
نامه احمدی نژاد به دبیرکل سازمان ملل، درباره ویروس کرونا یکی دیگر از نامههایی بود که باعث شوخیهای زیادی در فضای مجازی شد. احمدی نژاد نوشته بود اطلاع دارید که استفاده از ابزار بیولوژیک از جمله اخیرا و در مقیاس وسیع، ویروس کرونا به عنوان سلاحی جدید برای برقراری و یا حفظ برتری سیاسی و اقتصادی در عرصه بین الملل، توسط برخی قدرتهای سلطهجو و گسترش سریع آن، موجب نگرانی عمومی ملتها و ایجاد اختلال بیش از پیش در امنیت مردم جهان شده است. احساس مسئولیت در برابر گستردگی و عمق خسارات مادی و معنوی بیسابقه ناشی از این جنگ و تهاجم تحمیلی علیه بشریت، اینجانب را ملزم به طرح مساله با جناب عالی نمود.
احمدی نژاد در زمان بازداشت بقایی هم نامههایی به رهبری نوشت. در یکی از این نامهها نوشت: «برگزاری فوری و آزاد انتخابات ریاست جمهوری و مجلس شورای اسلامی، البته بدون مهندسی شورای نگهبان و دخالت نهادهای نظامی و امنیتی و آزاد گذاردن مردم برای انتخاب، یک ضرورت فوری است.» این نامه با ادبیاتی شبیه مخالفان نظام یا اصلاح طلبان رادیکال نوشت!
این نامه جدا از نامهای بود که سال ۹۶ نوشت و گفت در تبعیت از رهبری در انتخابات نامزد نمیشود (هرچند نامزد شد) در آن مقطع او همچنین نامهای به سردار قاسم سلیمانی نوشت. او در آن نامه به مراودات مالی دولت با سپاه قدس کنایه زده بود و از سردار سلیمانی پرسیده بود «اگر وجهی پرداخت شده باید معلوم شود که به چه دلیل، بابت چه کاری، از کدام محل، طبق کدام قانون، کدام درخواست آقای بقایی، کدام رسید ایشان و چگونه این وجه آن هم در روز ۱۴/۵/۹۲ که ایشان فاقد هر نوع مسئولیت دولتی بوده پرداخت شده است. در حالی که در رسانهها اینگونه مطرح میشود که جنابعالی برای مقابله با ظلم در سوریه و دیگر مناطق، فداکاریها کرده اید، جای این سوال باقی است که چرا با سکوت خود در برابر ظلم بزرگی که در کشور خودتان و به نام شما در جریان است، مشارکت میکنید؟»
شاید اولین نامه مشهور احمدی نژاد چهارده سال پیش نوشته شد. آن زمان او در نامهای مفصل، جرج بوش را مخاطب خود قرار داده بود. آیت الله جنتی که در آن زمان دبیر شورای نگهبان بود (اکنون هم دبیر شورای نگهبان است) در خطبههای نماز جمعه از این نامه تمجید کرده بود و گفته بود «پیام نامه احمدینژاد در این نامه این بود که جمهوری اسلامی ایران اهل منطق، استدلال و عقلانیت است. این نامه نشان داد که خدا بر این مردم و مملکت عنایت دارد و باید قدر این عنایت را دانست. این نامه، نامه عجیبی بود و توصیه میکنم این نامه در مدارس و دانشگاهها خوانده شود و در کتابهای درسی گنجانده شود، زیرا این نامه حاوی پیامهای مهمی است. هیچ کس در دنیا جرات ندارد که چنین نامهای به رئیس جمهور آمریکا بنویسد... این نامه دارای این پیام بود که با وجود ادعاهای دور و دراز آمریکا، قدرت این کشور رو به افول است، همانطور که امام هم در نامه خود به گورباچف اشاره کرد که قدرت شوروی رو به افول است. حال چه کسی جرات دارد به آمریکا بگوید که قدرتش رو به افول است. کدام محاوره سیاسی در مجامع کوچک و بزرگ دم از قرآن میزنند در حالیکه رئیس جمهور ایران آیات قرآن را میآورد و شماره آیات را ذکر میکند. رئیس جمهور ایران مردی است که به حرف خود ایمان دارد و پای آن میایستد، این مرد آبروی اسلام و مملکت است.»
احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوی خود نیز بارها نامههایی به سران کشورهای جهان فرستاده و بعضا پیامهای علنی از سوی مقامات کشورها در رابطه با نامههایش دریافت کرده است. او اولین نامه، از این سری، را در اردیبهشت ماه سال ۸۵ شمسی به جورج بوش رئیسجمهور آمریکا نوشت و با ارسال نامه به آنگلا مرکل، ژاک شیراک، رومانو پرودی و پاپ بندیکت شانزدهم تا آذرماه سال ۸۵ ادامه یافت.
در نامه سال ۸۵ احمدی نژاد به جرج بوش نقطه نظراتی درباره روشهای حل مشکلات میان ایران و آمریکا مطرح شده بود که توسط سفارت سوییس در ایران ارسال شد. وزارت خارجه آمریکا در واکنش به نامه رییس جمهور وقت ایران آن را «تلاشی ضعیف» برای گفتگو با مردم آمریکا خواند. مقامات آمریکایی نامه احمدی نژاد را حاوی موعظه بر اساس آموزههای اسلامی دانستند.
رییس جمهور وقت ایران از جرج بوش رییس جمهور وقت آمریکا خواسته بود راه انبیا را در پیش گیرد و در بخش پایانی نامه گفته بود: «نظام دموکراسی غربی و لیبرالیسم نتوانسته خواستههای بشریت را برآورده کند و و صدای شکستن آن بگوش میرسد» کاخ سفید آن زمان در موضعی رسمی اعلام کرد که به نامه احمدینژاد جوابی داده نمیشود.
آبان ماه ۸۶ احمدی نژاد نامه دیگری به نیکلای سارکوزی رییس جمهور وقت فرانسه نوشت که در روزنامه لوموند به نقل از سخنگوی کاخ الیزه منتشر شد. لوموند مدعی شد احمدینژاد در این نامه سارکوزی را «فردی جوان و بیتجربه» خطاب کرده است.
پس از پیروزی اوباما در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، احمدینژاد پیام تبریکی برای وی فرستاد که گفته شد حاوی غلطهای نگارشی و املایی بوده است. وزارت امور خارجه نامه مذکور را پیش از ارسال کنترل و غلطها را اصلاح میکند و برای امضای مجدد به ریاست جمهوری ارسال میکند، اما به گفته یک منبع آگاه (گفته میشود این منبع آگاه هاشمی ثمره مشاور ارشد احمدی نژاد بوده است) احمدینژاد از امضای آن سرباز زده و گفته نامه قبلی را با «حالی» امضا کردم که این «حال» دیگر تکرار نمیشود. همان را بفرستید.
با پایان دوران ریاست جمهوری فعالیتهای احمدی نژاد در فضای مجازی و در عرصه بین الملل نه تنها تضعیف نشد بلکه سمت و سوی عجیبتری به خود گرفت. این بار نه تنها سران کشورهای جهان که سلبریتیها و شخصیتهای مشهور نیز خطاب نامهها و پیامهای احمدی نژاد قرار گرفتند.