رویداد۲۴ انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۴۰۰ هرچند در بین عموم مردم هنوز مورد بحث و نظر نیست، اما سیاسیون در هر دو جناح سیاسی سناریوهای مختلفی را به بحث گذاشته اند تا در نهایت پیش از ثبت نام نامزدها به طرح و قالبی واحد دست پیدا کنند. با غلامعلی دهقان فعال سیاسی اعتدالگرا درباره آرایش صحنه رقابت سیاسی پیش رو گفتگو کردیم.
جریانهای سیاسی این روزها در دیگر مباحث انتخاباتی هستند، اما مراقبت دارند دست شان برای حریف رو نشود. هر چند این روزها در ظاهر اصلاح طلبان سکوت انتخاباتی دارند، اما از محافل سیاسی آنها اخباری منتشر میشود که گروهی دنبال علی لاریجانی هستند، سلایقی نیز نام محمدجواد ظریف را مطرح میکنند و برخی اصلاح طلبان نیز اسحاق جهانگیری را گزینهای مناسب میدانند، به نظر شما در نهایت اصلاح طلبان یکی از این سه گزینه را انتخاب میکنند یا سراغ گزینه دیگری میروند؟
در آرایش سیاس کشور سه طیف داریم. طیف اصولگرایان انقلابی و ارزشمدار که مجلس یازدهم را در اختیار گرفت، طیف میانه شامل سه ضلع «اصولگرایان معتدل، اعتدالیون و اصلاحات» و طیف برانداز که مرکز ثقلش در خارج کشور است، به امواج ماهوارهای امید دارد و میخواهد بر موج نارضایتیها سوار شود.
با مقدمهای که عرض کردم به نظر میرسد فضای انتخاباتی شفافیت ندارد و تکلیف جریانات فکری سیاسی مثل ادوار گذشته روشن نیست. از راست سنتی تا راست تکنوکرات کاندیداهای مخلتفی در اردوگاه اصولگرایان مطرح هستند، آقای جلیلی، آقای رئیسی، آقای ضرغامی و آقای قالیباف از جمله کسانی هستند که نام شان در میان اصولگرایان برای نامزدی در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده مطرح میشوند.
در طیف میانه همه منتظر گذشت زمان هستند و اوضاع را رصد میکنند. در این طیف علاوه بر آقایان لاریجانی، ظریف و جهانگیری، دیگرانی که تعدادشان کم نیست، هم مطرح هستند. به نظر میرسد پارامتر شورای نگهبان برخی شخصیتها را محتاط کرده که آیا کاندیدا بشوند یا نشوند. علاوه بر این، از آنجا که این طیف باید پاسخگوی عملکرد ۸ سال گذشته هم باشند این مسئله قدری کار آنها را سخت کرده است که چه گزینهای بیاید تا زیاد چسبندگی نداشته باشد. همچنین شاهد برخی اختلافات سلیقهای هستیم که همیشه بین این سه ضلع در طیف میانه وجود داشته است.
به نظر شما سه ضلع طیف میانه شامل اصلاحات، اعتدال و اصولگرایان معتدل مثل سال ۹۲ همان یکپارچگی و ائتلاف را دارند یا هر کدام با نامزد مطلوب خودشان وارد صحنه انتخابات ریاست جمهوری میشوند؟
به نظر میرسد هر سه ضلع این پتانسیل را دارد که گزینه خاص خود را برای طرح دارند، اما اگر قرار باشد که وضعیت فعلی ادامه پیدا کند و در ۵ ماه آینده جو سیاسی جامعه تکان نخورد پیش بینی انتخاباتی مثل اسفند ۹۸ را خواهیم داشت که در حال حاضر آن فضا احساس میشود. در چنین وضعیتی عقلانیت اقتضا میکند این سه ضلع برای انتخابات آینده به اجماع برسند. آنها میتوانند کاندیدای خاص خودشان را داشته باشند، اما در نهایت هفته منتهی به انتخابات هر کسی در نظرسنجیها جلوتر بود بقیه به نفع او کنار بروند، اتفاقی که سال ۹۲ رخ داد و آقای عارف این بزرگواری را انجام داد.
در چنین شرایط به نظر میرسد که اگر گزینه مورد اجماع در هر دو جریان اصلی انتخاباتی به صحنه نیاید آنها همین فرمول را پیش خواهند برد، مگر آنکه گزینههای اجماع ساز به صحنه بیایند. به نظر میرسد در بین اصولگرایان انقلابی و ارزشمدار آقای رئیسی این قدرت را دارد. او در انتخابات سال ۹۶ نیز نزدیک به ۱۷ میلیون رأی داشت. عملکرد آقای رئیسی در قوه قضائیه نیز میتواند بخشی از جامعه را راضی کرده باشد. اتفاقا مشاهده کردم برخی اصولگرایان نیز همین نظر را دارند.
بیشتر بخوانید: ناطق نوری نامزد انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ میشود؟
در میان طیف میان تنها کسی که میتواند اجماع را شکل دهد آقای سیدحسن خمینی است. او مورد تأیید اصلاح طلبان سنتی و پیش رو، اعتدالیون و اصولگرایان معتدل است. به نظر میرسد اگر آقای سیدحسن خمینی ورود کند باعث تعالی نظام سیاسی کشور میشود، چون او یک مجتهد آگاه به دو مقوله مکان و زمان است و میتواند راهی را که امام خمینی رهبر فقید انقلاب در فقه سیاسی شیعه ایجاد کردند، استمرار ببخشد و بسیاری از چالشهایی که نظام به لحاظ فکری، فرهنگی و فلسفی حل کند. آمدن آقای سیدحسن خمینی باعث امیدواری بخشی از جامعه ایرانی میشود که ما به آنها نواندیشان دینی میگوییم، کسانی که معتقدند دین میتواند در هر زمانی پاسخگوی نیازها باشد. این جریان طی دو دهه گذشته به تدریج ضعیف شد و، چون آقای سیدحسن خمینی متعلق به این جریان فکری است به نظر میرسد این بخش جامعه که از طبقه متوسط شهری هستند وارد انتخابات میشود. همچنین حضور آقای سیدحسن خمینی به نوعی نمادین بازگشت به آرمانهای صدر انقلاب است، به خصوص اصولی از قانون اساسی که درباره توجه به حقوق ملت مورد غفلت قرار گرفته است. علاوه بر اینکه ایشان میان سال و روحیه جوانی دارد که رهبری بارها به آن تأکید کردند. او میتواند در بین بخشی از جوانان نواندیش و نوگرای جامعه جاذبه ایجاد کند.
اگر این اتفاق نیفتد چه طور؟
اگر غیر این باشد به نظر میرسد که گزینههای متنوعی را ما در هر دو اردوگاه انتخاباتی شاهد باشیم.
اگر بین آقای سیدحسن خمینی و آقای سیدابراهیم رئیسی دو قطبی انتخاباتی شکل بگیرد مثل سال ۹۶ شاهد مشارکت حداکثری مردم خواهیم بود؟
این دوقطبی اگر تنور انتخاباتی را داغ نکند قطعا آن را گرم میکند. هرچند که اگر این دوقطبی انتخاباتی شکل بگیرد تنور انتخاباتی داغ هم خواهد شد. حتی ورود یک نفر از اینها هم باعث گرم شدن هرچه بیشتر انتخابات خواهد شد.
آیا اصلاح طلبان، اعتدالیها و اصولگرایان معتدل الان منتظر هستند که آقای بایدن به برجام برگردد و این مسئله تحرکی را در جامعه پدید آورد تا زمینه برای استارت انتخاباتی طیف میانه فراهم شود؟
نگاهی به ادوار گذشته که رئیس جمهور مستقر در انتخابات نامزد نیست، نشان میدهد نخست مباحث انتخابی در بین خواص شروع میشود و بعد از تعطیلات نوروز آرام آرام به سطح تودهها میرسد بنابراین آنچه الان داریم مشاهده میکنیم طبیعی است و خیلی غیرعادی نیست، اما آنچه با سنوات گذشته فرق دارد این است که در بین خواص نیز وضعیت خیلی مشخص نیست بنابراین اگر آقای بایدن طبق قولی که داده با رفع تحریمها به برجام برگردد، طبیعی است که این مسئله میتواند روی مسائل اقتصادی تأثیر داشته باشد و بخشی از طبقه متوسط را امیدوار کند که اگر به سمت گزینههایی که متمایل به تعامل با جهان هستند، مردم به آنها اقبال کنند.
نکته دیگر آنکه باید نوع نگاه شورای نگهبان را نیز در بررسی صلاحیت نامزدها مدنظر قرار دهیم، چون انبساط یا انقباض تصمیمات آنها در سطح مشارکت تأثیرگذار است. ناگفته نماند که همیشه مشارکت در انتخابات خواست نظام بوده است. رهبر انقلاب همیشه خواهان مشارکت حداکثری مردم پای صندوقهای رأی بودند و پیش بینی میشود به خاطر آنکه حضور مردم تضمینی برای امنیت کشور و فرصتی برای رفت و برگشت نخبگان سیاسی به مدیریت کلان کشور است، ضمن آنکه صندوق رأی بهترین محمل بوده برای اینکه تغییرات سیاسی در کشور شکل بگیرد بنابراین به نظر میرسد برخلاف آنچه برخی تبلیغ میکنند، کلان نظام هم مثل همیشه موافق مشارکت هرچه بیشتر مردم باشد.