رویداد۲۴ خبر بازداشت شهرداران ایران از زابل آغاز شد، وقتی که خبر رسید شهردار شهر به خاطر فساد مالی بازداشت شده است. از آن پس ظاهرا نظارت جدیتری به عملکرد سایر شهرداران کشور آغاز شد و همین نظارت جدی بازداشتگاههای کشور را آماده حضور شهرداران کرد تا شهرداران شهرهای مختلف از ارومیه و صدرا و رودان و پردیس گرفته تا شیراز و شهرکرد و مراغه و لواسان و رودهن و زنجان و بومهن و ساری و دهها شهر دیگر یکی یکی روانه زندان شوند.
روز چهارشنبه این هفته به ناگاه خبر رسید که در ادامه بازداشت سریالی شهرداران فاسد، مهناز استقامتی شهردار منطقه ۸ و حسن رحمانی شهردار منطقه منطقه ۲ تهران نیز بازداشت شدهاند. آنگونه که منابع آگاه خبر داهاند دلیل بازداشت مسائل مالی بوده و ظاهرا این بازداشت توسط وزارت اطلاعات انجام شده است.
تا چندین ساعت پس از بازداشت شهرداران، روابط عمومی شهرداری تهران در سکوت مطلق بود و هیچ اطلاعرسانی از ماجرا نکرد. پس از چندین ساعت محسن هاشمی در توضیحی کوتاه اعلام کرد که «آنها فقط برای توضیحات به نهادهای امنیتی احضار شدهاند تا درباره برخی قراردادهای شهرداری تهران توضیحاتی بدهند و بر اساس پیگیریهایی که من انجام دادهام خبر دستگیری صحیح نیست.»
وقتی محسن هاشمی با این ادبیات، تلویحا از شهرداران دو منطقه حمایت کرد، به یکباره پیروز حناچی نیز توییتی منتشر کرد تا روغن ریخته را نذر امامزاده کند و از مقابله شهرداری تهران با فساد سخن بگوید. حناچی در توییت خود نوشت: «مدیریت فعلی شهرداری همواره در برخورد با فساد پیشتاز و پیش قدم بوده است و همانگونه که بارها اعلام کردهایم در صورت کشف اسناد فساد یا دلایلی مبنی بر تخلف یا ارائه مستندات از سوی نهادهای ذیصلاح شهرداری تهران تابع قانون است و سریعاً وارد عمل خواهد شد.»
معلوم نیست دلیل این توییت چه بود و چرا مخاطب باید باور کند که شهردار تهران در صورت کشف فساد، سریعا اقدام خواهد کرد؟ مهمترین سوال برای افرادی که اخبار شهرداری تهران را جدیتر دنبال میکنند، این بود که شهردار تهران تا کنون کجا بود؟
رویداد۲۴ تا کنون دهها پرونده مربوط به شائبههای مالی صدها میلیاردها در مجموعه شهرداری تهران به همراه اسناد آنها را منتشر کرده است. ولی شهرداری تهران تا کنون حتی یکبار هم اطلاعیهای درباره این اسناد منتشر نکرده و با استدلال «عمر هر خبر افشاگرانه یکی دو روز بیشتر نیست» از کنار فسادهای ریز و درشت گذشته تا ماجرا با سیاست سکوت پایان یابد. البته این سیاست نیز همیشه به کار شهرداری نیامده است؛ چنانچه وقتی سربازرس سازمان بازرسی تهران در یک مورد فقط از فساد ۱۵۰۰ میلیاردی در یکی از مناطق تهران سخن گفت، مجموعه شهرداری تهران و شورای شهر به صرافت افتادند که در میانه روزهای پرکار و شلوغ و رنگآمیزی کوچهها و تغییر نام خیابانها، چگونه باید با مشکلات اینچنینی روبرو شد. سادهترین کار آن بود که تمام تخلفات را به مدیریت دوره قبل پیوند بزنند و بگویند فسادی که سازمان بازرسی از آن سخن میگوید مربوط به دوره قالیباف است، حال آنکه ابراهیم شاهرخیان بازرس کل استان تهران به صراحت توضیح داده بود که این رقم مربوط به دوره کنونی است.
بیشتر بخوانید: ورود سازمان بازرسی کل کشور به پرونده واگذاریهای سازمان سرمایهگذاری شهرداری/ چرا حناچی از شکرالله بنار حمایت میکند؟
در واکنش دیگر، توجیه مدیران شهری تهران این بود که «چرا فقط با فسادهای این دوره برخورد میشود و در دوره قالیباف چنین بگیر و ببندهایی وجود نداشته است» این استدلال همانقدر بلاهتآمیز بود که تصور کنیم چون در دوره قالیباف فساد شده، پس ایرادی ندارد در دوره کنونی نیز فساد رخ دهد.
قوه قضاییه باید با فساد رخ داده در دوره محمدباقر قالیباف با قدرت و شجاعت بیشتری برخورد کند از این منظر برگزاری دادگاه افرادی همچون عیسی شریفی در پستوهای قوه قضاییه برای هیچکس قابل قبول نیست. حتی وقتی غلامحسین اسماعیلی سخنگوی قوه قضاییه خبر داد که حکم پرونده شریفی صادر شده و به دیوان عالی کشور رفته، برای هیچ شنوندهای خوشایند نبود چراکه همه منتظر بودند مثل سایر پروندههای فساد رسیدگی شده، پرونده معاون قالیباف نیز علنی برگزار میشد. هر چند چنین اتفاقی نیفتاد و برخورد دوگانهای در این زمینه صورت گرفت، اما این مجوزی نیست که اعضای شورای شهر تهران و شهرداری پایتخت تصور کنند، چون قبلا فساد شده و برخورد نشده، الان هم نباید برخورد صورت بگیرد.
ظاهرا شورای اصلاح طلب شهر تهران درکی از این موضوع ندارد که برای انتخاب آنها چه سرمایه اجتماعی عظیمی صرف شد. اگر این درک ناقص وجود نداشت، امروز به جای آنکه وزارت اطلاعات شبانه دو شهردار تهران را دستگیر کند، خود شهردار تهران زودتر از هر نهاد و سازمانی به موضوع ورود میکرد و آنها را ابتدا برکنار میکرد و پرونده احتمالی فساد را به نهادهای ذیصلاح میفرستاد، نه آنکه پس از بازداشت دو شهردار منطقه، وقتی کار از کار گذشته، پیروز حناچیبه بدترین شکل ممکن توییتی منتشر کند تا اینگونه وانمود شود که او پیشرو مبارزه با فساد در شهرداری تهران است!
در چند ماه گذشته اسنادی از اتفاقات عجیب مربوط به دوره مدیریت شکراالله بنار بر سازمان سرمایهگذاری و مشارکتهای مردمی شهرداری تهران به دست رویداد۲۴ رسید که به صورت سلسلهوار منتشر شدند. در آخرین گزارش با انتشار تصویر سوگند پیروز حناچی از او درخواست شد فکری برای تضییع اموال بیت المال در آن مجموعه کند، اما به گونهای برخورد کردند تا عامدانه این شائبه را ایجاد کنند که این رسانه با شکرالله بنار مشکل شخصی دارد، حال آنکه آرشیو این رسانه نشان میدهد نقدها در دوره مدیریت قبلی سازمان سرمایهگذاری هم وجود داشته و اگر انتقادی مطرح میشود، بیش از هر چیز در راستای همان شفافیتی است که مدیران شهری تهران فقط در کلام به آن اعتقاد دارند، اما رسانهها همچنان به آن وفادارند. اینها همان دلیلی است که میتوان بر پایه آن بدون اغراق گفت که کسی شعار شهردار تهران در یک توییت که او پیشگام مبارزه با فساد است را باور نمیکند.
همان زمان نوشتیم که در دنیای موازی، طبیعیترین اتفاق این بود که پس از انتشار گزارش فساد، شهردار تهران به عنوان مجری قانون به ماجرا ورود میکرد و دستور رسیدگی را به حراست و بازرسی خود ابلاغ میکرد، نه آنکه منتظر میماند تا مدیرانش یکی پس از دیگری بازداشت شوند و آنگاه چهره ضد فساد به خود بگیرد و بگوید شهرداری در کشف فساد تعلل نمیکند، نه آنکه به خاطر هزاران ماجرای پشت پرده، آنقدر در حمایت مدیران ناکارآمد خود در آید که کار به بازداشت و رسوایی ختم شود. حقیقت آن است که اگر احضار یا بازداشت صورت نمیگرفت، هیچ مدیری در شهرداری تهران اراده برخورد با تخلفات را نداشت.
به محض بازداشت رحمانی و استقامتی، شایعه بازداشت برخی معاونان و شهرداران مناطق دیگر هم شنیده شد. معلوم نیست این بازداشتها انجام بشود یا خیر؛ اما پیروز حناچی برای اثبات خودش دستکم در کمتر از یکسال باقی مانده تا شورای شهر جدید شاید بهتر است نام نیکی از خود به یادگار بگذارد و پرونده مدیران فاسدی که اتفاقا آوازه آنها در شهرداری پیچیده را خودش به نهادهای قضایی تحویل دهد نه آنکه به محض بازداشت آنها، این جمله را تکرار کنند که برخوردها سیاسی بوده است!