رویداد۲۴ به نقل از خراسان، در روزهای اخیر بعد از بازگشت بازار بر محور سهمهای بزرگ، دوگانه سهام دولتی و مردمی هم دوباره احیا شد، اما این دوگانه ها، چقدر موضوعیت دارند و درگیر شدن با آنها تا چه میزان درست است؟ در این خصوص با ذکر چهار نکته مقدماتی، توضیح خواهیم داد.
بازار سرمایه کشور که طی پنج ماه اخیر دو دوره افت سنگین را تجربه کرده است، از نیمه هفته گذشته شاهد بهبود قیمتها بود. البته رشد بورس عمدتا مربوط به سهمهای بزرگ و برخی سهمهای دولتی بود و در نمادهای کوچک عمدتا شاهد چنین رشدی نبودیم. این در حالی است که در دوره افت ۴۰ روزه بازار (از ۲۰ آذر تا انتهای دی) سهمهای بزرگ و دولتیها با سرعت ریزش کردند و سهمهای کوچک حمایت مناسبی داشتند و بعضا رشد هم کردند. این دوگانه بعد از دعواهای اخیر بین دولت و مجلس و بازگشت بورس بر مبنای سهمهای دولتی، دوباره پررنگ شده است. در دوره ۴۰ روزه قبل، تحلیل ماجرا سخت نبود. دخالتها و دستکاریهای دولتی و حقوقی در سهمهای بزرگ در دوره ریزشی قبلی (۲۰ مرداد تا ۲۰ آبان) سهامداران خرد را سخت ترسانده بود و در این دوره، کمتر کسی پول خود را در این سهمها قرار میداد؛ لذا پول از این سهمها خارج و به سهمهای کوچکتر تزریق شد که بدون بازیگران و کنترل گران دولتی مسیر خود را میرفتند. اما اکنون چه شده است که ورق برگشته؟، خیلی شفاف نیست.
حتما در موضوعات مختلف در سطح کلان دیده اید که بعد از یک حادثه یا شکست همه دنبال مقصر هستند و البته همه نیز این مقصر را در بیرون جست وجو میکنند و این گونه رفتار مقدمه شکستهای بعدی است. در بازار سرمایه نیز چنین شرایطی صادق است. در دوره رشد بازار همه سود را ناشی از اطلاعات و ریسک پذیری و انتخاب درست خود میدانند، اما در دوره ریزش، دنبال مقصر هستند. در دوره رشد، رئیس جمهور هم بر موج رشد بازار سوار شده و کارهای تبلیغاتی و هیجانی میکند و مردم را با جملات صریح به بورس دعوت میکند. اما در دوره ریزش سکوت میکند! مجلسیها هم کم و بیش چنین شرایطی داشته اند.
در این جا غرض، بحث اخلاقی نیست. اگر شما در دوره ریزش به جای پذیرفتن نتایج تصمیمات، به جای بررسی و ارزیابی گذشته و به جای شناسایی زیان و تغییر در تصمیمات اشتباه گذشته، "صرفا" دنبال تجمع و یافتن مقصر باشید، به احتمال زیاد در مسیر سرمایه گذاری توفیقی نخواهید داشت.
بیشتر بخوانید: پیشبینی روند معاملات بورس تا آخر سال
البته واضح است که دولت اشتباهات فاحشی در خصوص بازار سرمایه داشته است. این جملات رئیس جمهور برای بسیاری از مردم بسیار گمراه کننده و یک عامل مهم زیان بسیاری از مردم بود:
روحانی، ۱۶ مرداد ۱۳۹۹: با شرایطی که بورس نشان میدهد اوضاع بهتر خواهد شد؛ مردم باید همه چیز را به بورس بسپارند.
روحانی، ۴ تیر ۱۳۹۹: ما بورس را محکم و مستحکم نگه میداریم
موارد مشابه دیگر هم وجود دارد. اشتباهات وزارت اقتصاد و سازمان بورس هم در این خصوص کم نبوده است. ناهماهنگیهای دولتی نیز.
البته باید این موارد را گفت و انتقاد کرد و به دنبال پاسخ گویی بود. قطعا اگر در این دولت منجر به عذرخواهی نشود، باعث خواهد شد چنین اشتباهاتی در آینده تکرار شود. اما حرف این است که این موارد نباید باعث تشویش ذهنی سرمایه گذار شود. همین الان اگر این انتقادها را در حضور رئیس جمهور یا وزیر اقتصاد مطرح کنید، احتمالا چنین جوابهایی خواهید شنید: من یک بار گفتم همه چیز را به بورس بسپارید، اما بارها هم بر رعایت اصول سرمایه گذاری، استفاده از صندوقها و ... تاکید کردم، چرا فقط یکی را شنیدید؟ بورس تلاطم دارد و بازاری ریسکی است و باید نوسانات آن را پذیرفت و هضم و کنترل کرد.
اگرچه موارد فوق بیشتر شبیه توجیه است و یک نفر در سطح رئیس جمهور باید متوجه تبعات اظهاراتش باشد، اما بحث این است که ما به عنوان سرمایه گذار، باید رئیس جمهور (و به طور کلی تصمیمات و اظهارات و دخالتهای دولت و سیاست گذاران) را هم به عنوان یک عامل ریسک شناسایی کنیم و به تحلیل و هضم آن بپردازیم. نه آن که مسئولیت همه چیز را به گردن آنها انداخته و به سرمایه گذاری کور بر اساس شنیدهها و گفتهها و وعدهها ادامه دهیم. دولت و مجلس و به طور کلی سیاست گذاران، نباید به عنوان منشأ سود و زیان شناخته شوند بلکه باید در چهارچوب تحلیلی ما به عنوان یک عامل سود و زیان، دسته بندی شده و به اندازه خودشان مورد توجه قرار بگیرند. منشأ اصلی سود و زیان، خود ما و تصمیمهای خودمان است.
با این مقدمات اجازه بدهید به یک موضوع مهم این روزها که نقطه تصمیم برخی نیز شده بپردازیم؛ سهام دولتی و سهام مردمی! همان طور که هفته قبل گفتیم، سهمهای کوچک و اصطلاحا سهام مردمی هم در بازار ریزشی در معرض خطر است و همین اتفاق در هفته گذشته رخ داد. اکنون نیز که ورق برگشته و سهمهای دولتی بورس شده اند و صندوقهای دولتی صف خرید، باید بسیار احتیاط کرد. بر اساس آن چه گفته شد، سهام دولتی و مردمی را به عنوان یک پدیده جدید لحاظ کنید و داخل چهارچوب تحلیلی بگنجانید، اما همه چیز را با این عینک نبینید. شرایط نرخ ارز را ببینید. افزایش صادرات نفت (قبل از کاهش تحریم ها) و شرایط سیاسی را ببینید. دعوای دولت و مجلس بر سر بورس، بودجه و نرخ ارز را رصد کنید. سهمهای دارای ارزش بنیادین بالا و منتفع از تحولات پیش رو را بشناسید (قبلا مثالهایی زده ایم و در آینده هم خواهیم زد) و با همه اینها تصمیم بگیرید. این که بگوییم الان دوره سهام دولتی است و دولت مجبور به حمایت است پس بخریم تا سود کنیم، مطلقا اشتباه نیست، اما جزئی نگری و رها کردن بخش بزرگی از واقعیتها و تحولات است که بربازار موثر است. دولت همان طور که مجبور به حمایت از بورس است (اگر ابزار و توان داشته باشد) بسیار علاقهمند به کاهش نرخ ارز هم هست و بسیاری از سهمهای بزرگ صادراتی (همان دولتی ها) از این افت نرخ آسیب میبینند. البته برخی هم هستند که هم حمایت دولت را دارند و هم از افت نرخ ارز سود میبرند و هم از تحولات سیاسی پیش رو. باید دقت کرد.