رویداد۲۴ شادی مکی: فقر امکانات و فضای آموزشی در کشور و بهویژه در استانهای کمبرخوردارتر همچنین در مناطق مرزی مسالهای است که همچنان لاینحل باقی مانده و دانشآموزان ناچارند در مدارسی با شرایط محیطی نامناسب و حداقل امکانات آموزشی تحصیل کنند. مشخص نیست به چه علت وزارت آموزش و پرورش در دولتهای مختلف نسبت به احقاق حقوق دانشآموزان برای گرفتن اعتبار و بازسازی مدارس تعلل کرده است و چه چیزی مهمتر از آموزش و پرورش دانشآموزان در کنار حفظ جان و امنیت آنان است؟
استان سیستان و بلوچستان از فقر فضای آموزشی و وجود مدارس خشت و گلی رنج میبرد بر اساس آماری که سال ۹۸ ارائه شد نزدیک به ۴۰۰ مدرسه خشت و گلی در این استان وجود دارد. در استان خوزستان نیز ۱۳۰۰ مدرسه کانکسی وجود دارد استانی که حداقل در سال جاری بالاترین رتبه بودجه را در میان تمام استانهای کشور به خود اختصاص داده بود، اما هنوز نتوانسته است نسبت به جمعآوری این کلاسها و ساخت مدارس جدید اقدام کند.
به دلیل همین فقر امکانات آموزشی است که طی سالهای گذشته هر چند وقت یکبار شاهد وقوع حوادثی تلخ در مدارس بودیم، حوادثی که طی آنها جان عزیز دانشآموزی از دست رفته و محل علماندوزی تبدیل به قربانگاه او شده است.
نعمت الیاسی پدر امین دانشآموز ۱۴ سالهای است که در این سانحه دچار ۸۴ درصد سوختگی شده است، او ماجرا را برای رویداد ۲۴ اینگونه تعریف میکند: ساعت ۹ و نیم شب بود آسمان به شدت رعد و برق میزد. ناگهان یک رعد و برق خطرناک و مهیب زد. بعد از ۱۰ دقیقه صدای فریاد و کمک خواهی معلمانی که داخل مدرسه کانکسی روستا مشغول استراحت بودند بلند شد. آن شب خواهرزادههایم یونس و نیما هم خانه ما بودند.
وقتی اهالی روستا صدای امدادخواهی معلمان را میشوند برای کمک به سمت کانکس حرکت کرده و متوجه میشوند کابل برقی که به داخل کانکس کشیده شده در اثر رعد و برق پاره شده و جرقه میزند. فرزند و خواهرزادههای نوجوان آقای الیاسی برای نجات معلمها پیشقدم شده و درب کانکس را باز میکنند، معلمها هم پشت در هستند و قصد خروج دارند در همین لحظه گاز پیکنیکی داخل کانکس منفجر میشود. هیچ کس متوجه علت انفجار نمیشود اصلا توقع این حادثه را نداشتند.
به هر حال علت حادثه هر چه که باشد آن شب ۳ دانشآموز به نامهای امین الیاسی و نیما همتی ۱۴ و یونس مرادالیاسی ۱۵ ساله و ۳ معلم به نامهای مجید مرادی، علی عیسیپره و حسین رضایی در اثر انفجار گاز و حریق دچار سوختگی شدید شده و به بیمارستان سوانح و سوختگی اهواز منتقل میشوند.
بیشتر بخوانید: ۳ معلمی که در مدرسه کانکسی سوختند +فیلم
این پدر نگران میگوید: مجید معلم روستای خودمان بود که شبها در کانکس مدرسه زندگی میکرد. علی هم معلم روستای دیگری بود که با ما ۲ کیلومتر فاصله داشت، روستای محل تدریس حسین هم ۳ کیلومتر دورتر بود. اینها با هم فامیل بودند و شبها در همین کانکس استراحت میکردند.
الیاسی دربار وضعیت جسمی ۳ دانشآموز اظهار میکند: درصد سوختگی پسرم بالاست، اما صحبت میکند و غذا هم میتواند بخورد. او از ناحیه دست، پا، گردن و پشت کمر دچار سوختگی شدید شده است. خدا رو شکر میزان سوختگی پسرهای دیگر کمتر است، باد آتش به صورت هر سه پسر گرفته که ورم صورتشان به تازگی کمتر شده است.
او ادامه میدهد: هر ۳ پسر هم در ICU بیمارستان سوانح و سوختگی طالقانی اهواز بستری هستند. حال ۲ معلم هم بهتر شده و از آیسییو به بخش منتقل شدهاند، یکی از معلمها هم به بیمارستان سوانح و سوختگی اصفهان منتقل شده است.
آنطور که آقای الیاسی میگوید آموزش و پرورش به این خانوادهها گفته است که هزینهها را پرداخت کرده و بعد فاکتور مربوطه را به آموزش و پرورش ارائه دهند تا در تامین هزینهها کمک کنند.
وی عنوان میکند: روز اول گفتند که هزینه بستری در ICU شبی ۳ میلیون تومان ست. ما عشایریم هیچی از خودمان نداریم. دستمان خالی است. حتی نتوانستم پسرم را ببرم به بیمارستان در تهران یا شهر دیگر. چطوری از عهده تامین هزینهها بربیایم که بعد فاکتور آن را به آموزش و پرورش بدهم؟ خواهرزادههایم هم همین وضعیت را دارند و وضع مالی خانوادههایشان خوب نیست. از ما عشایرنشینها چه توقعی دارند.
الیاسی با بیان اینکه ۵ روز از بستری شدن بچهها در ICU میگذرد و ما نمیتوانیم آنها را ببینیم، میگوید: توروخدا اگر توانستی با رئیس بیمارستان حرف بزنی به آنها بگو فرزندانمان را خوب کنند. ما آشنایی نداریم و راه و چاه را نمیدانیم. به آنها بگویید مراقب بچههایمان باشند ما هیچی نمیخواهیم.
بهزاد رضایی برادر حسین رضایی معلم ۳۴ سالهای که در این حادثه دچار سوختگی شده است نیز درباره وضعیت سلامت برادرش به رویداد۲۴ میگوید: ابتدا برادرم را به بیمارستان سوانح و سوختگی طالقانی اهواز بردیم و دو روز بعد او را به بیمارستان سوانح و سوختگی امام موسی کاظم اصفهان منتقل کردیم.
وی ادامه میدهد: در اهواز به ما گفتند که میزان سوختگی برادرم ۷۰ تا ۷۵ درصد است، اما در اصفهان به ما اعلام کردهاند که میزان سوختگی او ۹۰ درصد است. اما هشیاری او خوب است و میتواند صحبت کند. دکتر به ما گفته توکل بر خدا کنیم و آنها تمام تلاش خود را برای نجات برادرم انجام میدهند.
رضایی میگوید: کانکسی که رعد و برق به آن خورد خوابگاه معلمان هم بوده است. بعد از برخورد رعد و برق با کانکس برادرم و همکارانش سعی میکنند که از خوابگاه خارج شوند، اما انفجار رخ میدهد و سوختگی ایجاد میشود. ۳ دانشآموز برای کمک به آنها به کانکس میآیند که با انفجار کپسول گاز آنها هم دچار حادثه و سوختگی میشوند.
وی درباره تامین هزینههای بستری برادرش عنوان میکند: تا امروز که هزینهها را خودمان پرداخت کردهایم. اما از آموزش و پرورش تماس گرفتند و گفتند ما هزینهها را تامین میکنیم. آموزش و پرورش اصفهان هم ما را به عنوان همراه بیمار اسکان دادند.
بیشتر بخوانید:ناگفتههایی از آوار مدرسه میناب/ دهیار روستا: به خاطر هزینه کانکس، دانش آموزان را به مدارس تخریب شده فرستادند
مهدی دودانگهفر نایب رئیس شورای اسلامی استان خوزستان و نماینده شورای شهرستان دزفول درباره وضعیت مدارس در منطقه سردشت میگوید: بخش سردشت حدود ۲۸ هزار نفر جمعیت داشته و در شمال خوزستان قرار دارد. این منطقه کوهستانی بوده و بحث آموزش ۷۰ درصد از دزفول را آموزش و پرورش سردشت تشکیل میدهد.
وی ادامه میدهد: دراین منطقه ۱۳ کلاس کانکسی و ۲ مدرسه سنگی وجود دارد و اگر در هر کلاس درس ۱۰ دانشآموز وجود داشته باشد میتوان گفت ۱۵۰ دانشآمور در مدارس کانکسی و سنگی درس میخوانند.
نایب رئیس شورای اسلامی استان خوزستان خاطرنشان میکند: مدارس در روستاهای سردشت تا کلاس پنجم و درنهایت ششم را پوشش میدهند و دانشآموزانی که بخواهند ادامه تحصیل دهند باید به مدرسه شبانهروزی که در داخل شهر سردشت وجود دارد بروند. اما بسیاری از دانشآموزان به دلیل بعد مسافت ناچار به ترک تحصیل هستند. از شمال تا جنوب سردشت ۵۰ تا ۱۰۰ کیلومتر است. برخی از مناطق این مسیر جاده هم ندارند. مثلا دو مدرسه سنگی در مسیر قطار واقع شدهاند و اگر بخواهیم به این مدارس سر بزنیم یا امکانات بدهیم باید با قطار مسیر را طی کنیم.
وی میافزاید: برای رسیدن به این مدارس سنگی باید از قطار محلی استفاده کنیم که از اندیمشک تا دورود را طی میکند. این قطار در جاهایی که چندخانه باشد میایستد. معلمهایی که در این منطقه تدریس میکنند چارهای ندارند جز آنکه شب را در همان مدارس سنگی یا کانکسی مستقر شوند و تامین آب و غذایشان هم با عشایر حومه است. بچهها هم مسیری را باید پیاده طی کنند تا از چادرهای محل زندگی به مدارس سنگی برسند.
دودانگهفر با اشاره به صحبتهای خود با معاون آموزش و پرورش سردشت اظهار میکند: سال گذشته نسبت به ساخت ۴ مدرسه در این منطقه اقدام شد مدارسی که قرار بود تنها یک اتاق برای تدریس و یک سرویس بهداشتی داشته باشد، اما ساخت این مدارس به دلیل عدم تامین اعتبار نیمهکاره رها و مشمول ماده ۴۸ شرایط پیمان عمومی شد. براساس این ماده اگر پیمانکار به پیمان خود عمل نکند کارفرما و پیمانکار به صورت توافقی قرارداد را فسخ میکنند.
وی اضافه میکند: براساس سخنان معاون آموزش و پرورش اگر همین ۱۵ کلاس کانکسی و سنگی را بخواهند در مناطق سردشت و شهیون تکمیل کنند هزینه کل آن به اندازه هزینه ساخت یک مدرسه ۱۵ کلاسی در شهرهای نزدیک به مرکز دزفول است. اگر دولت همت کند و وظیفه خودش را انجام دهد هزینه زیادی نمیخواهد. ساخت ۱۵ کلاس یا اتاق جدید در این مناطق تزئین و کار زیادی نمیخواهد و تنها باید ایمن باشد تا دانشآموزان بتوانند تحصیل کنند.
نماینده شورای شهرستان دزفول درباره وضعیت اقتصادی خانوادههای عشایری منطقه میگوید: مردم عشایر زیر خط فقر زندگی میکنند. افرادیکه در یک سیاه چادر زندگی میکنند آنهم در گرمای ۵۵ درجه یا در سرمای زیرصفر مناطق کوهستانی آنهم در سرمای خوزستان که با هیچ کجای ایران قابل مقایسه نیست قطعا شرایط مالی مناسبی ندارند که اگر شرایط مالی خوبی داشتند به شهر میآمدند یک جا ساکن میشدند و از امکانات آن استفاده میکردند حداقل آب و برق و گاز را داشتند. آقای الیاسی پدر امین از افرادی است که واقعا شرایط مالی نامناسبی دارد.
دودانگهفر با اشاره به جلساتی که با مسئولان ارشد آموزش و پرورش و اداره نوسازی مدارس در شورای استان خوزستان داشته است، عنوان میکند: این افراد در جلسات ب از نداری و بیپولی آموزش و پرورش صحبت میکنند. ما ۲۸ نفر نمایندههای شوراهای شهرستان درباره مشکلات در این حوزه صحبت میکردیم، اما نوبت به نمایندههای آموزش و پرورش که میرسید از بیپولی میگفتند و از خیرین و شهرداریها کمک میخواستند. در کشورهای دیگر وزارت آموزش و پرورش اولویت را در تامین اعتبار دارد. اما در کشورما اولویت آخر را دارد. آیا آموزش و پرورش نمیتواند زمان تدوین لایحه بودجه مشکلاتش را بازگو کند.
وی با بیان اینکه مسئولان آموزش و پرورش استان میگویند ما حتی در تامین هزینه آب و برق هم ماندهایم و یا از خیرین کمک میگیریم یا از دانشآموزان، اظهار میکند: تا چه زمانی قرار است این شرایط ادامه پیدا کند. مردم در شرایط اقتصادی نامناسبی هستند. چگونه میتوان از والدین که اکثرا هم فقیر هستند انتظار داشت که هزینههای مربوط به مدارس را بپردازد و به جای آموزش و پرورش عمل کند. هیات دولت باید فکری به حال ردیف بودجه آموزش و پرورش کند.
نایب رئیس شورای اسلامی استان خوزستان درباره نحوه کمک آموزش و پرورش به دانشآموزان آسیب دیده در حادثه کانکس میگوید: رویهای که در شهرها و روستاها وجود دارد آن است که دانشآموزان از جانب مدرسه بیمه میشوند تا اگر حادثهای در مدرسه برای دانشآموز رخ بدهد بیمه مخارج را بپردازد. در مناطق عشایری ایمنی وجود ندارد و خطرات غیرمترقبه بیشتر است و ممکن است اتفاقاتی مانند سیل و ... رخ بدهد. مدارس اصولی ساخته نشده و کانکسی است. دانشآموزان باید بیمه میشدند. قانون این است که اگر در مدرسه برای معلم و دانشآموز اتفاقی رخ بدهد باید از جانب آموزش و پرورش حمایت شوند.
وی اضافه میکند: اینکه بگویند خودتان هزینه کنید و فاکتور بدهید قابل قبول نیست. شاید والدین توان پرداخت هزینه درمان را نداشته باشند آیا دانشآموز باید جانش به خطر بیفتد؟ دولت باید با بیمارستان هماهنگ کند و فاکتور هزینهها را بیمارستان به آموزش و پرورش بدهد. من همه خانوادههای آسیبدیده در این ماجرا را میشناستم هیچیک شرایط مالی خوبی ندارند بهویژه آقای الیاسی پدر امین.
دودانگهفر درباره اظهارات آموزش و پرورش مبنی بر جمعآوری مدارس کانکسی در خوزستان هم عنوان میکند: این شعار را مدتها پیش هم دادهاند سال ۹۸ قرار بود این مدارس ظرف یک ماه جمعآوری شوند. اما در حال حاضر در خوزستان حدود ۱۳۰۰ مدرسه کانکسی وجود دارد که جمعآوری نشدهاند. به عنوان مثال ما در شهرستان دزفول شهری با ۱۰ هزار نفر جمعیت داریم که با مرکز دزفول ۶۰ کیلومتر فاصله دارد، اما دانشآموزان آن در کانکس درس میخوانند.
به گزارش رویداد ۲۴ با توجه به تعدد حوادث تلخ در مدارس کشور و بهویژه در مدارس مناطق محروم و مشکلاتی که همچنان حل و فصل نشده باقی ماندهاند باید از آموزش و پرورش پرسید که به کجا چنین شتابان... چند دانشآموز و معلم دیگر باید جان خود را از دست داده یا تا پایان عمر از تبعات سوختن در آتش ناکارآمدی و سوءمدیریت در آموزش و پرورش رنج برده و درد بکشند، زندگی طبیعی خود را از دست بدهند تا فکری برای حل معضلات مرتبط با فضا و امکانات آموزشی در مدارس شود.
گفتنی است رویداد ۲۴ در به روزرسانی این گزارش این خبر تلخ را اعلام میکند که نیما همتی یکی از دانشآموزان آسیبدیده در این حادثه، صبح روز سه شنبه 7دی ماه بعد از ۸ روز جدال میان مرگ و زندگی به علت شدت جراحات وارده جان خود را از دست داد.
با این مملکت چه کردید که خبر جان دادن و فقر کولبر و معلم و کارگر و کشاورز و مردم عادی در اون انقدر بی ارزش شده ؟؟؟
با این مملکت چه کردید که فقط باید سلبریتی باشی تا خبر درگذشتت جانگداز باشه ؟؟؟
با این مملکت غنی از منابع طبیعی چه کردید که معلم باید تو کانکس خوابگاه داشته باشه و آقا و آقا زاده اش در کاخ زندگی کنند ؟؟؟
با این مملکت چه کردید که صدای مظلوم از درون خفه شده و فقط صدای خنده کفتار ها شنیده میشه ...