رویداد۲۴ میثم سعادت: آرام از پلههای کاخ ریاست جمهوری پایین میآید. خبرنگاران مثل چند ماه گذشته سوال تکراری، اما اساسی را از او میپرسند «آیا نامزد ریاست جمهوری خواهی شد؟» لبخندی میزند و مسیرش را ادامه میدهد و مثل همیشه، پاسخ به این سوال را به آینده محول میکند.
از ابتدای امسال که بحث نامزدهای انتخابات ۱۴۰۰، در محافل سیاسی مطرح میشد، همیشه نام اسحاق جهانگیری، یکی از جدیترین گزینههای اصلاحطلبان بود. چنانچه در میان اصولگرایان نیز قالیباف یکی از گزینههای جدی به شمار میرفت. هر دوی این افراد، در انتخابات ۹۶، به نفع نامزد اصلی جریان خود کنار کشیدند. هر کدام با یک داستان؛ و حالا نام هر دو در صدر فهرست مدعیان صندلی پاستور برای ۱۴۰۰ دیده میشود.
اتفاقی دیگر نیز این هفته این دو نام را به هم گره زد. همزمان که حکم عیسی شریفی صادر شد، برای مهدی جهانگیری برادر آقای معاون اول هم حکم صادر شد. نزدیکان جهانگیری میگویند فعالیتهای اقتصادی برادرش، ارتباطی با اسحاق ندارد و اتفاقا او با افرادی مثل مشایی بیشتر دمخور بوده است. چنانچه نزدیکان قالیباف هم مینویسند فسادهای عیسی شریفی مربوط به فعالیتهای سپاه بوده و ارتباطی با شهرداری تهران نداشته است. اصولگرایان تصویر مهدی جهانگیری و اسحاق جهانگیری را در کنار هم ثبت میکنند تا نشان دهند آنها دو روی یک سکهاند. اصلاح طلبان نیز مدام از پرونده عیسی شریفی سوال میپرسند و میگویند چه سخنانی درباره قالیباف مطرح شده که دادگاه غیرعلنی بوده است. خود جهانگیری و قالیباف فعلا سکوت کردهاند؛ شاید تا چند ماه دیگر و همزمان با نزدیک شدن به ایام انتخابان، مردم این ماجراها را فراموش کرده باشند؛ چه آنکه سیاستمداران بسیار روی فراموشکاری مردم حساب میکنند و با خود میگویند تا سال دیگر خدا کریم است!
اسحاق جهانگیری اگر در رفتار سیاسی تفاوتهایی با محمدباقر قالیباف دارد، اما در بسیاری اتفاقات به قالیباف شبیه شده است و هر دو از مهمترین مدعیان ریاست جمهوری ۱۴۰۰ هستند.
اسحاق جهانگیری، از مدیران کرمانی تیم هاشمی رفسنجانی بود که در دولت خاتمی به کابینه راه یافت. با پایان یافتن دولت خاتمی، سال ۸۶ در انتخابات مجلس تایید صلاحیت شد و در صدر فهرست یاران خاتمی قرار گرفت، اما از راهیابی به مجلس بازماند. (آن دوره انتخاب ده نماینده به دور دوم کشیده شد، اما در دور دوم هم اقبال با جهانگیری یار نبود) سال ۹۲ رئیس ستاد هاشمی رفسنجانی شد و بعد از رد صلاحیت او، در کنار حسن روحانی قرار گرفت و به عنوان معاون اول معرفی شد. سال ۹۶ هم به عنوان نامزد در سایه وارد انتخابات شد تا از حجم فشارها روی حسن روحانی بکاهد. اتفاقا در جریان آن انتخابات بسیار هم خوش درخشید و عدهای میگفتند اگر همین الان جهانگیری کاندیدای اصلی باشد، رای بیشتری از روحانی خواهد آورد. درخشش جهانگیری در مناظرهها آنقدر زیاد بود که طرحهای زیادی برای او کشیده شد؛ یکی لباس سوپرمن بر تن او کرد و دیگری جمله «و ما اسحاق را به او بخشیدیم» را پوستر کرد و یکی هم با سر جهانگیری را روی عکس لیونل مسی گذاشت، وقتی که گل معروفش را مقابل رئال مادرید به ثمر رساند.
دولت دوم روحانی برای جهانگیری اما دولت خوشیمنی نبود؛ حالا از آن ستاره مناظرهها، سیاستمدار شکستخوردهای باقی مانده که مسئولیت دلار ۴۲۰۰ بر گردنش است؛ اتفاقی که به بزرگترین فساد سازمانیافته در تاریخ دولتهای ایران ختم شد و صدها میلیارد دلار از اموال بیت اموال میان افرادی تقسیم شد که وضعیت بخش عمده آن همچنان مشخص نیست. وقتی هم که نماینده اصولگرای مجلس یازدهم در تلویزیون حضور یافت، از طبقه جدیدی سخن گفت با نام «طبقه جهانگیری» که با همین دلار ۴۲۰۰ شکل گرفته است. این سخن بیراه نبود و دوست و دشمن به آن معترف بودند.
بعد از این اتفاق، انتقادات تندی به اسحاق جهانگیری وارد شد و عاقبت مهر ۹۷ در گفتوگویی اعتراف کرد که «تا این لحظه اجازه برکناری منشی خودم را نداشتهام، پس از من انتظار نداشته باشید که وکیل و وزیر را تغییر دهیم.»
بیشتر بخوانید: چرا اسحاق جهانگیری گزینه مناسبی برای انتخابات ۱۴۰۰ نیست؟
جهانگیری حالا مدتی است سخنرانیهای بیشتری میکند و عجیب آنکه در عمده سخنرانیهایش در قامت یک مدعی حاضر میشود. نمونه مهم آن روز شنبه ۱۱ بهمن بود که تازه معاون اول به یادش آمده بود که سال ۹۸ سال سیل زلزله و افزایش قیمت بنزین بوده و وضعیت مردم بسیار سخت گذشته است. جهانگیری در آن سخنان گفته بود حالا که اتفاقات سال ۹۸ افتاده، «بر مسئولان کشور آشکار شده که باید برنامه ریزی بلندمدت انجام دهند.»
طبیعی بود این سخنان بیش از آنکه کارکرد همدلی با مردم داشته باشد، کارکرد دیگری داشت که قرار بود این پیام را به مخاطب برساند که جهانگیری در دولت روحانی اجازه نداشته منشیاش را عوض کند، اما اگر تصمیمگیرنده خودش باشد، برنامهریزی بلندمدت انجام خواهد داد.
اسحاق جهانگیری به خاطر مشغله یا مسائل دیگر، مدتی است در جلسات کارگزاران شرکت نمیکند، اما این حزب سیاسی همچنان روی نامزدی او برای انتخابات ۱۴۰۰ اصرار دارد و او را در کنار محسن هاشمی و ظریف، سه گزینه اصلی کارگزاران معرفی میکند.
هفته گذشته بعضی رسانههای اصولگرا در تحلیلی مدعی شدند حزب اتحاد ملت به دنبال معرفی اسحاق جهانگیری برای انتخابات ۱۴۰۰ است. نامه نیوز (نزدیک به جریان سنتی اصولگرایان) و صبح نو (نزدیک به جریان قالیباف و طلایی) در گزارشهای جداگانهای، خبر حمایت اتحاد ملت از اسحاق جهانگیری را منتشر کردند.
در تحلیل نامه نیوز آمده بود «شنیدههای خبرنگار نامهنیوز حاکی از آن است که اتحاد ملتیها پشت اسحاق جهانگیری ایستاده و خواهان حمایت از او هستند. این گزاره پیشتر مطرح شده بود، اما اکنون با حذف قطعی محمدجواد ظریف از گزینههای اصلاحطلبان و اظهارات برخی سیاسیون از جمله محمدرضا عارف و صادق خرازی در ضدیت با ایده ائتلاف، بیش از همیشه قابل اعتنا است. اتحاد ملتیها جهانگیری را کاندیدایی خالص با پشتوانه حزبی میدانند که میتواند مورد اجماع باشد، از فیلتر شورای نگهبان عبور کند و مثل ۹۶ در مناظرات انتخاباتی بدرخشد. سایر اصلاحطلبان، اما چنین نگاهی ندارند. مثلا کارگزارانیها اگرچه با جهانگیری نسبت حزبی دارند؛ مخالف هستند. گفته میشود که این گروه از اصلاحطلبان اولا از تایید صلاحیت جهانگیری اطمینان نداشته و نمیخواهند که احتمال عبور نکردن او از فیلتر دستگاههای نظارتی را نادیده بگیرند.»
فقط نامه نیوز نیست که در گزارش خود به رد صلاحیت اسحاق جهانگیری اصرار دارد. حمیدرضا ترقی عضو ارشد موتلفه اسلامی هم میگوید بررسی صلاحیتها در این دوره با توجه به اصلاح قانون انتخابات به شدت دقیقتر شده است. من باور دارم آقای جهانگیری رجال سیاسی محسوب میشود، اما به دلیل دارا نبودن ویژگی رجال مذهبی ردصلاحیت میشود.
هشدارهای همزمان اصولگرایان درباره رد صلاحیت کردن جهانگیری، در حالی مطرح میشود که وی دوره قبل تایید صلاحیت شده بود، اما به نظر میرسد صحبتهای او در مناظرهها، برای اصولگرایان شیرین نبوده است.