رویداد۲۴ شادی مکی: چند روز پیش انتشار تصاویری از چند خانم که به زبان محلی خود از مورد ضرب و جرح قرار گرفتن توسط نیروی انتظامی میگفتند منتشر شد. فیلمهای منتشر شده نشان از آن داشتند که این زنان اهل روستای زهبدی از توابع بشاگرد استان هرمزگان بودند. منطقهای به شدت محروم و فاقد امکانات اولیه برای زندگی. محرومیت این شهرستان از جمله همین روستای زهبدی آنچنان چشمگیر است که مشمول طرح کپرزدایی شده است.اما علت برخورد پلیس با اهالی این روستا چه بود؟
علت این برخورد مخالفت اهالی این روستا با اجرای پروژه راهاندازی پنل خورشیدی در زمینهایی بوده است که مردم زهبدی از آن خود میدانند و نسل به نسل به آنها رسیده است.
با این حال نیروی انتظامی روز حادثه یعنی عصر روز ۱۳ بهمن ماه به محل تجمع و اعتراض مردم آمده تعدادی از مردان و ۲ زن را بازداشت و تعدادی از زنان را نیز مورد ضرب و جرح قرار میدهد. با وجود فیلمهای منتشر شده و سخنانی که زنان این روستا در فیلم داشتند، اما دو روز بعد یعنی روز ۱۵ بهمن سعید شفیعی، معاون اجتماعی فرماندهی انتظامی هرمزگان اعلام میکند که درگیری مأموران انتظامی بشاگرد با زنان روستای زهبدی کذب محض است.
او گفته بود: طی چندین مرحله نیروگاه و پروژه در حال احداث توسط اهالی روستا تخریب شد، با هماهنگی قضایی دستور شناسایی و دستگیری مزاحمین و افرادی که باعث ممانعت از فعالیت آن پروژه بودند صادر شد و تیم گشتی و پاسگاه انتظامی جکدان به محل اعزام شدند. با حضور مأموران عدهای قصد ممانعت از اجرای قانون داشتند که در نهایت مأموران جمعیت را بدون هیچ گونه درگیری متفرق کردند.
شفیعی همچنین گفته بود که تاکنون هیچ شکایتی از مردم در این راستا نرسیده و در صورت وجود شکایت، بررسیهای لازم صورت میپذیرد. همچنین عاملان انتشار تصاویر شناسایی شدند و اقدامات پلیسی در این راستا در دستور کار ماموران قرار گرفت.
نیروی انتظامی بشاگرد همچنان در مرحله تکذیب ماجرا بود که حجت الاسلام غلامی امام جمعه این شهرستان موضوع را تایید و اعلام کرد پس از اعتراض مردم نیروی انتظامی تعدادی از مردم از جمله ۲ زن را دستگیر کرده است که با وساطت وی این ۲ زن آزاد میشوند. در نهایت با افزایش موج انتقادات جانشین فرمانده انتظامی استان هرمزگان به همراه جمعی از فرماندهان ناجا در روستای زهبدی حاضر و سعی در دلجویی از مردم کردند.
برای پی بردن به اصل ماجرا با عضو هیات رئیسه شورای روستای زهبدی، دهیار روستا و یکی از اهالی این منطقه به گفتگو نشستیم.
مراد پیریزاده عضو هیات رئیسه شورای روستای زهبدی به رویداد۲۴ میگوید: تمام این ماجرا بر سر دو قطعه زمین ۷۵ هکتاری است که از ۵۰۰ سال پیش نسل به نسل به دست ما رسیده است. این دو قطعه زمین در حریم آبادی ما قرار دارند.
وی ادامه میدهد: ابتدا فردی به نام عزیز عزیزی از روستای بلبلآباد قطعهزمینی ۱۰۰ هکتاری از دشت بارگ در حریم روستای ما را از طریق سازمان منابع طبیعی و جهاد کشاورزی گرفته و اقدام به خانه سازی کرده است. او مخفیانه این کار را کرد و ما در جریان کار او قرار نداشتیم. این زمین در ۷۰ کیلومتری شهرستان جاسک قرار داشت یعنی نزدیک شهر بود. این افراد در آن زمان زمینهای دیگری نیز به اسم کار سنگشنی و پرورش شتر گرفتند اما ۷ سال است که کاری انجام ندادهاند چون تنها هدفشان آن است که این زمینها را به نام خود سند بزنند.
این عضو هیات رئیسه شورای روستا با بیان اینکه ما با ساخت این شهرک مخالفتی نکردیم، عنوان میکند: اما حالا بهانه دیگری برای گرفتن زمینهای ما جور شده است. شخصی به نام کاردانپور با حمایت همان آقای عزیزی از تهران به روستای ما آمد و قرار شد در طرح کپرزدایی با کمک خیرین برای ما خانه و سرپناه درست کند. اما این کار انجام نشد و در هر روستا یکی دو تا خانه درست شد و تمام که کسی هم از این خانهها استفاده نکرد.
وی اضافه میکند: حالا بحث خانهسازی تمام شد و مشکل دیگری برای ما ایجاد شده است. به این معنا که با حمایت عزیزی میخواهند در دو قطعه زمین ۷۵ هکتاری حریم روستای ما پنل خورشیدی بسازند. یکی از این قطعه زمینها کاملا در حریم روستای ما قرار دارد و دیگری هم کمی دورتر، اما متعلق به روستای ماست و شواهدی که در این زمین وجود دارد نشان میدهد که زمین بدون صاحب نیست. آنها میلهها را هم برای ساخت پنل زدهاند.
پیریزاده افزود: این زمینها برای ما مهم هستند از وسط این زمینها یک رودخانه میگذرد ما میخواهیم روی این زمینها کشاورزی کنیم، مرتع دام ما این زمینها هستند. دو دشتی که این دو قطعه زمین در آنها واقع شده است همه زندگی ماست. ۸۰۰ هکتار مساحت این دو دشت است و رودخانه هم از وسط آن میگذرد این دشتها نخل دارند، این زمینها کوهستانی نیستند و مناسب برای کشاورزی هستند.
او خاطرنشان میکند: ما مخالف این موضوع هستیم جلسات زیادی هم با فرمانداری و سپاه و ... داشتیم، شکایت هم کردهایم اما کسی به ما اعتنا نکرد و به کار خودشان ادامه دادند. ما ۳ بار میلههایی که برای ساخت پنل گذاشته بودند را از جا کندیم و گفتیم تا جواب شکایت ما نیاید و تعین تکلیف نشود نباید کار کنید. چون اگر این پنل در این مدت ساخته شود بدون اینکه وضعیت زمینها تعیین تکلیف شود ما دیگر نمیتوانیم کاری کنیم.
بیشتر بخوانید: تلاش سازمانی برای از بین بردن هزار هکتار زمین کشاورزی!/ طرحهای پرورش میگو با هندیجان چه کرده است؟ +فیلم و عکس
عضو شورای روستای زهبدی تاکید میکند: ما گفتهایم به شما در نقطهای دیگر زمین میدهیم. اما مخالفیم در حریم آبادی ما که طرح هادی هم گرفته است پنل خورشیدی بزنند. به علاوه این زمینها برای کشاورزی ما است. چرا دولت به جای این کارها از سدی که درست در نزدیکی روستای ما واقع شده به ما آب نمیدهد. آب سد از طریق لولههایی که در این دو دشت کارگذاشته شدهاند به جاسک میرود، اما به ما آب کشاورزی نمیدهند تا روی زمین کار کنیم، آنها میخواهند به این بهانه زمینهای ما را از ما بگیرند. به ما کشاورزی آزاد هم نمیدهند، میگویند در این زمینها باید گلخانه بزنید ۸۰۰ میلیون تومان میدهیم شما هم ۲۰۰ میلیون تومان آورده داشته باشید. تا یک هکتار زمین به شما بدهیم ما هم گفتیم اگر اهالی روستا هزار نفر هم باشند و پول روی هم بگذارند ۲۰۰ میلیون تومان نمیتوانیم جمع کنیم این در حالی است که جمعیت روستا ما حدود ۳۰۰ نفر است.
پیریزاده اضافه میکند: ما به آنها نقاط دیگری را معرفی کردیم که برای ساخت پنل خورشیدی مناسب بود، اما نپذیرفتند. این زمینها محل چرای دامهای ماست، اما وقتی دام ما وارد این زمینها میشود آنها دام ما را سنگ باران میکنند. این زمینها محل دامداری است. بالاخره چند روز پیش تعدادی از زنان و مردان روستا جمع شدند تا با سازندگان پنل صحبت کنند. در حال صحبت بودیم که این کار را نکنید ناگهان نیروی انتظامی از راه رسید. پسر من به همراه یکی از پیرمردان روستا و دو تا از نوجوانان روستا را بردند. موتور اهالی که آنجا بودند را هم با خود بردند، زنان را هم کتک زدند. ۴ مردی که بازداشت شدند ۳ روز در بازداشت ماندند. این برخوردها برای این بود که ما دیگر اعترض نکنیم.
وی عنوان میکند: به شانه دختر من سنگ زدند. از درد نفسش برید، از دادگاه نامه گرفتیم و او را برای درمان به جاسک بردیم. ۸ زن در این ماجرا کتک خوردهاند، حتی شلیک هوایی هم کردند که دو تا از زنان به شدت ترسیدند و افتادند زمین، دست یکی از زنان شکست. زنان روستای ما وحشتزده شدند حتی یکی از بچههای روستا که خیلی هم کوچک است از شدت ترس از منطقه درگیری دور شده ۸۰۰ متر راه رفته و گریه کرده و بعد روی سنگها بیهوش افتاده بود که او را پیدا کردیم. چند نفر لباس شخصی هم با آنها بود، اما این نیروی انتظامی بود که کتک زد و ترساند.
پیریزاده عنوان میکند: ما ۳ ماه است که شکایت کردهایم، اما کسی به ما جوابی نداده است. ما متوجه شدیم که پرونده شکایت ما در پاسگاه بوده و به دادگاه نرفته است. ما به رهبری، رئیسجمهور، مجلس و... نامه نوشتیم، اما هنوز پرونده ما به جریان نیفتاده است. حالا هم میخواهیم برای زنانی که کتک خوردهاند نامه بگیریم و به دادگاه نظامی ببریمشان. مردان را هم سیلی زده بودند، اما از خیر آن گذشتیم. حالا هم به زور از ما تعهد گرفتهاند که تا زمانی که رای دادگاه مشخص شود آنچه که در زمینهایمان درست میکنند را خراب نکنیم و آنها هم مردان بازداشت شده را آزاد کردند.
علی احمدی، دهیار روستای زهبدی نیز به رویداد ۲۴ توضیح میدهد: روز حادثه یکبار نیروی انتظامی با مردم معترض صحبت میکند و میرود، اما مردم قانع نمیشوند و بار دیگر برای صحبت و بیان اعتراض در محل حاضر میشوند همین موقع اهالی روستایی که در آن نزدیکی قرار دارد با نیروی انتظامی تماس گرفته و خبر میدهند که اینها میخواهند درگیر شوند، نیروی انتظامی هم سریعا اقدام کرده و خود را به روستای ما میرسانند. اما اهالی روستای زهبدی کاری نمیکردند آنها میگفتند که ما نسبت به ساخت پنل خورشیدی معترضیم.
وی ادامه میدهد: ما نسبت به ساخت این پنلها در حریم آبادی خود اعلام شکایت کردهایم، اما از طرف مراجع قضایی هیچگونه رسیدگی به شکایت ما نشده بود. روز حادثه نیروی انتظامی با اهالی روستای ما برخورد شدیدی کرد. تعدادی از زنان و مردان را شدیدا کتک زده بود. ۴ نفر از مردان و ۲ نفر از خانمها را داخل ماشینهای خود کردند و دستبند زدند و آنها را به پاسگاه بردند. همان شب امام جمعه بشاگرد با فرماندهی انتظامی این شهرستان تماس گرفت و آن ۲ خانم آزاد شدند. برای مردان هم که بیشتر دانشآموز بودند پیگیر شدیم حدود ۷۲ ساعت در بازداشت بودند.
دهیار روستا اضافه میکند: یک پمپ بنزین در نزدیکی روستای ما قرار دارد که پروژه هم کنار این پمپ بنزین درحال اجراست. روز بعد از ماجرا یعنی ۱۴ نیروی انتظامی بهمن ۳ نفر از جوانان روستای ما را که در پمپ بنزین بودند گرفتند و با خود بردند. به این ترتیب تعداد مردان بازداشت شده روستای ما به ۷ نفر رسید نهایتا با پیگیریهای انجام شده این افراد حدود ۷۲ ساعت بعد یعنی روز ۱۵ بهمن آزاد شدند. سوال ما این است که مگر این جوانان در پمپ بنزین چه کاری انجام داده بودند. امام جمعه شهر هم در جریان این ماجراهاست.
وی عنوان میکند: ۸ خانمی که مورد ضرب و جرح توسط نیروی انتظامی قرار گرفته بودند روز شنبه ۱۸ بهمن به پزشکی قانونی رفتند و نامه گرفتند امروز هم به دادسرای نظامی مرکز استان رفتند. ما از خیر پیگیری بازداشت مردان گذشتیم و گفتیم فدای سرشان، اما چرا خانمها را بردند یا کتک زدند؟ برای ما آبرو نگذاشتهاند، کارشان بسیار ناشایست بود. نیروی انتظامی به صورت قاطع از ما عذرخواهی نکرد، ما خواهان آن هستیم که حقوق پایمال شده مردم هم درباره زمین و هم درباره ضرب و جرح احقاق شود.
احمدی در پاسخ به این سوال که به چه علت اهالی روستای همجوار از مردم شما شکایت کرده بود؟ توضیح میدهد: چند سالی است که اهالی این روستا با موسسه خواجه نصیرالدین طوسی که دفتر اصلی آن در تهران است کار میکنند. نماینده این موسسه فردی به نام کاردانپور است که در منطقه محروم بشاگرد رفت و آمد داشته و در طرح کپرزدایی اقدام به ساخت و ساز خانه در این منطقه کرده است. این مردم روستای همسایه از اینکه چینیها در این خصوص سرمایهگذاری کردهاند خوشحالند ما هم مخالف سرمایهگذاری در کشور نیستیم و معتقدیم خیلیها در مملکت خودمان میتوانند برای چنین پروژههایی سرمایهگذاری کنند.
وی اضافه میکند: کاردانپور به ما گفت که با اجرای این پروژه اشتغال ایجاد میشود ما هم گفتیم ایرادی ندارد. اما محل فعالیت را تغییر دهید. اطراف ما زمینهای زیادی وجود دارند. این ۱۵۰ هکتار زمین، زمینهایی هستند که قبلا هم درآنها کشاورزی میشده است. حتی آثار کشاورزی هم در آن است. این کشاورزی شاید ضعیف بوده و در کل این زمینها انجام نمیشده است، اما به هر حال به صورت دیم کشاورزی صورت میگرفته و گندم میکاشتند. اما آنها میگویند شما زمین ندارید و منکر کشاورزی پدران ما روی این زمینها میشوند.
دهیار زهبدی خاطرنشان میکند: درجلسهای که با کاردانپور داشتم اعلام کرد که مشکلی با تغییر محل اجرای پروژه ندارد. اما در حال حاضر افرادی که از روستای شهرک مطهر هستند از جمله عزیز عزیزی بزرگ روستا پشت ماجرا بوده و میگویند این زمینها متعلق به ما نیست. در واقع ایشان مانع از آن میشود که مردم روستای زهبدی به حق و حقوق خود برسند.
بیشتر بخوانید: تیرخلاص به کارون در بهشت/ چرا فعالان محیط زیستی با انتقال آب کارون مخالفند؟
وی اظهار میکند: در سالهای آینده این روستا گسترش مییابد. وقتی جمعیت روستا افزایش یافت و ظرفیت آن تکمیل شد. با وجود پنل خورشیدی در یک کیلومتری روستا مردم باید کجا زندگی کنند؟ از سوی دیگر مرتع دام مردم باید کجا باشد. عزیزی معتقد است این زمینها به لحاظ مرتع بودن ضعیف هستند، اما مساله آن است که کل مراتع منطقه به همین شکل هستند ما در اینجا مرتع سرسبز نداریم. اما این زمینها مرتع روستا بوده و متعلق به آبادی است.
احمدی خاطرنشان میکند: در حالیکه مجوز اجرای این پروژه در زمینهای آبادی از سوی منابع طبیعی و جهاد کشاورزی صادر شده است، زیرا واگذاریهای زمین بیشتر به این دو سازمان برمیگردد. اما آنها برای بررسی شکایت ما نیامدند و جوابی هم به ما ندادند. البته ما در این مدت نامههایی را خطاب به روسای قوای سهگانه و ... هم ارسال کردهایم و همچنان منتظریم که به کار ما رسیدگی شود.
صحرایی یکی از اهالی روستا که جوانی تحصیلکرده است و خانمهای نزدیک به او نیز در این حادثه آسیبدیدهاند، به رویداد۲۴ میگوید: این زمینها حریم آبادی ما هستند، اما آنها را گرفتهاند و میخواهند پنل خورشیدی بسازند. ما شکایت هم کردهایم، اما کسی به آن رسیدگی نکرده است.
وی ادامه میدهد: به ما مجوز نمیدهند که حتی به اندازه ۳۰۰ متر در داخل آبادیمان کشاورزی کنیم. سد جگین نزدیک ماست، اما تا میخواهیم در روستا کشاورزی کنیم میگویند باید مجوز قانونی داشته باشید. یا اینکه میگویند بروید پول بیاورید ما مردم فقیری هستیم پول نداریم. ما گفتیم ما به شما جای دیگر زمین میدهیم، اما این زمینها کشاورزی بوده و د رحریم آبادی ماست، ما با پروژههای عمرانی مشکل نداریم. اما هر کس از راه میرسد میخواهد بخشی از زمینهای ما را بگیرد و پروژه اجرا کند.
صحرایی میگوید: کنار زمینهای ما یک رودخانه است که قرار است روی آن را سد ببندند، ما به نیروگاه خورشیدی نیاز نداریم و مشکلی هم در زمینه برق نداریم. اگر ما زمین کشاورزی داشته باشیم به نفع دامداریمان هم هست. ما برای ساخت شهرک مشکلی نداشتیم و گفتیم اینجا همه فقیر هستیم شهرک را بسازید تا مردم در آنجا زندگی کنند.
او درباره روز حادثه میگوید: آن روز همه ما جمع شدیم و درخواست کردیم که صبر کنند تا قانونی مساله را پیگیری کنیم. ما از آنها خواستیم که برای ما شفاف کنند آیا این پروژه ملی است یا شخصی؟ ما گفتیم میخواهیم با فردی که قصد ساخت پنل را دارد جلسهای داشته باشیم من به عنوان یک جوان تحصیلکرده در این روستا میخواستم بدانم آیا مجوز فعالیت دارند و اگر دارند هماهنگ کنند که به آنها زمین در جای دیگری بدهیم نه در حریم روستایمان.
این جوان اهل زهبدی عنوان میکند: نمیدانم چه شد که ناگهان ابتدا اهالی روستای همسایه با ما درگیر شدند آنها به ما فحش دادند. اهالی آن روستا، اما تماس گرفتند و موضوع را امنیتی کردند. نیروی انتظامی همراه با تعدادی لباس شخصی به محل میآیند. آنها کلت کشیدند روی اهالی روستای ما و مردم را کتک زدند. ما گفتیم اصلا ما مردها را بکشید چکار به زنها دارید، اما آنها خانمها را زدند و چندتا خانم را به همراه تعدادی از مردها بردند. مامورانی که لباس نیروی انتظامی را بر تن داشتند خیلی درگیر نشدند، اما آنهایی که لباس شخصی داشتند مردم را زده بودند. یکی از خانمهایی که از خانواده خودم بود و کتک خورد باردار بود.
وی خاطرنشان میکند: ما توقع داشتیم اول با ما مشورت کنند. ما مردم فقیری هستیم دستمان به جایی نمیرسد. مگر میشود در کل بشاگرد فقط تعدادی خاص از این موضوع باخبر باشند، اما ما که اهل روستا هستیم و زمین متعلق به ماست با خبر نباشیم. در بشاگرد هیچ زمینی سند ندارد و تنها بر اساس آثاری که نشان میدهد زمین مرتع دام یا محل زندگی و کشاورزی بوده است زمینها متعلق به مردم هستند و این زمینها محوطه و قلمرو هر روستا را نشان میدهد. باید همه مسائل به حدی شفاف باشند که حتی کودکان هم بدانند چه میگذرد نه اینکه همه چیز را از ما مخفی کنند.