رویداد۲۴ مارک اپیسکوپوس نویسنده و تحلیلگر "پایگاه خبری-تحلیلی نشنال اینترست"، در گزارشی به ماهیت سخنرانی اخیر "جو بایدن" در وزارت خارجه آمریکا و اقدام او در تشریح سیاست خارجی دولتش پرداخته و تاکید کرده که بر خلاف تصور رایج، دیدگاه بایدن در مورد سیاست خارجی، منعطف نبوده و او نیز تا حدی قائل به رویههای تهاجمی است. وی در این رابطه مینویسد:
"جو بایدن" رئیس جمهور آمریکا در اوایل هفته جاری با حضور در وزارت خارجه این کشور، روند و مسیری افراطی را برای جهت گیریهای آتی آمریکا در عرصه سیاست خارجی این کشور، ترسیم کرد. جو بایدن در جریان سخنرانی چهارم فوریه خود در روزارت خارجه آمریکا با عنوان "جایگاه آمریکا در جهان"، از ایجاد برخی تغییرات ملموس در عرصه سیاسی، برای آمریکا خبر داد.
در این میان به طور خاص میتوان به اراده دولت جدید آمریکا جهت کنار کشیدن از "جنگ یمن" و همچنین بازگشت مجدد آن به "توافق آب و هوایی پاریس" اشاره کرد. بایدن همچنین از لغو قانون ممنوعیت ورود مسلمانان به خاک آمریکا خبر داد و به طور خاص از پذیرش ۱۲۵ هزار پناهجو در سال جاری میلادی، توسط آمریکا سخن گفت. در نهایت، بایدن موضع صریح آمریکا در مورد کودتای میانمار را نیز اعلام کرد و از حمایت کامل خود از مذاکرات "استارت نو" با روسیه، علی رغم تشدید تنشها میان آمریکا و روسیه در مدت اخیر صحبت کرد.
انتظارهای زیادی وجود داشت که جو بایدن در نخستین سخنرانی مهم خود در زمینه سیاست خارجی آمریکا، به تعریفِ خود و سیاست هایش، که در جبهه مقابلِ اقدامات و سیاستهای دونالد ترامپ قرار دارند، بپردازد. جو بایدن به طور خاص بر بازسازی و ترمیمِ "اتحادهای خارجی آمریکا با شرکای بین المللی اش" تاکید کرد. مسالهای که عمیقا در دوره دونالدترامپ، مخدوش شده بود. جو بایدن در این رابطه گفت: "در دو هفته گذشته، من با شماری از رهبران کشورهایی که در زمره دوستان و نزدیکان آمریکا هستند، صحبت کرده ام (وی به طور خاص به کانادا، مکزیک، انگلیس، آلمان، فرانسه، ناتو، ژاپن، کره جنوبی و استرالیا اشاره کرد).
بایدن هدف اصلی از این اقدام خود را نیز ترمیم عادات همکاری و همچنین اتحادهایی اعلام کرد که در چند سال گذشته (در دوره ترامپ)، شدیدا آسیب دیده اند".
وی تاکید کرد: "من میخواهم به تمامی افرادی که در این مسیر فعال هستند، و همچنین سفارتخانهها و کنسولگری هایمان در اقصی نقاط جهان بگویم که من برای تخصص شما ارزش قائلم و به شما احترام میگذارم. من تعهد میکنم که از همه شما پشتیبانی کنم".
بیشتر بخوانید: برجام در برزخ/ آیا امیدی به دولت جو بایدن هست؟
وی در ادامه افزود: "دولتِ من قصد دارد تا شما را در سِمت هایتان با قدرت حمایت کند و نمیخواهد شما را وارد یک فرآیندِ سیاست زده نماید. ما خواهانِ این هستیم که تمامی دیدگاهها در دولت آمریکا فرصتِ مطرح شدن داشته باشند و مخالفان نیز، بتوانند رای و نظر خود را به راحتی بیان کنند. درست در همین چهارچوب است که ما میتوانیم بیشترین دستاوردها را در عرصه سیاست داخلی و خارجی کشورمان کسب کنیم".
برخی مخالفان بایدن نظیر "مایک پمپئو" وزیر خارجه دولت ترامپ، بایدن را متهم میکنند که بار دیگر سیاست خارجی آمریکا را به دوران "باراک اوباما" بازگردانده است. پمپئو در این رابطه میگوید: "من فکر نمیکنم مردم آمریکا بتوانند یک دوره هشت ساله دیگر از سیاست خارجی دولت باراک اوباما را تحمل کنند". وی در ادامه ابراز امیدواری کرده که بایدن، در عرصه سیاست خارجی رو به جلو حرکت کند و سیاستهایی نظیر "اول آمریکا/First America" را در این رابطه در پیش گیرد.
با این همه، نگاهی عمیقتر به رویکردهای بایدن در عرصه سیاست خارجی و همچنین بسیاری از سخنان وی در این رابطه، یک حقیقت متفاوت را عیان میسازد. بایدن عمیقا دیدگاههای رادیکال در مورد ماهیت سیاست خارجی، حاکمیت ملی، و جایگاه آمریکا در نظام بین الملل را به شیوهای جدید، تقویت میکند. در این رابطه کافی است به رویکرد بایدن در رابطه به "الکسی ناوالنی" چهره سرشناس اپوزیسیون روسیه توجه کنید.
بایدن در رابطه با ناوالنی از دولت روسیه خواسته تا وی را سریعا و بدون هرگونه پیش شرطی آزاد کند. بایدن افزون بر این تاکید کرده: "روزگاری که دولت آمریکا در برابر رویههای تهاجمی و مخرب روسیه صبر پیشه میکرد و در برابر رفتارهای آن نظیر دخالت در انتخابات آمریکا و انجام حملات سایبری، چیزی نمیگفت، به سَر آمده است. ما در تحمیل هزینه به روسیه به دلیل اقدامات مخرب آن و همچنین دفاع از منافع حیاتی خود و مردم کشورمان در برابر این کشور، هیچ تردیدی به خود راه نخواهیم داد". در چهارچوب همین تعریفاتِ مبهم و آشفته بایدن از سیاست خارجی است که میتوان فهمید وی تعریف سنتی از منافع ملی را نمیپذیرد و سیاست خارجی را صرفا میدانی جهت نبرد ارزشهای متعارض میبیند.
بایدن در جریان سخنرانی خود در وزارت خارجه آمریکا گفت: "دیگر هیچ مرز روشنی میان سیاست داخلی و خارجی وجود ندارد. هر دویِ این حوزه ها، در چهارچوب یک نبرد ایدئولوژیک، علیه دشمنان آمریکا متحد هستند و باید همچون مکمل یکدیگر رفتار کنند". در این چهارچوب، همانطور که دولت بایدن از پیشبرد قوانین مترقی در داخل جامعه آمریکا سخن میگوید، وزارت خارجه آمریکا نیز باید بر دیگر حکومتهای جهان فشار آورد و آنها را وادار به پذیرش قوانین مترقی کند.
در همین راستا، دولت آمریکا موظف است تا بار دیگر دستورکارهایی نظیر مقابله با اقتدارگرایی و پیشبرد دموکراسی در جهان را نیز پرقدرتتر از همیشه دنبال کند. درست به همین دلیل است که برخی متحدان آمریکا که نظامهای سیاسی اقتدارگرا دارند، عملا از این موضوع وحشت کرده اند و سعی دارند خود را برای شرایط جدید آماده کنند.
بایدن تا حدی در رویهها و سخنان خود مخصوصا در جریان سخنرانی اخیرش در وزارت خارجه آمریکا، از بی میلی دولت اوباما جهت تغییر جهان و همچنین در نظرگرفتن محدودیتهای جهانی برای قدرت آمریکا، فاصله میگیرد. در عوض، وی به نوعی از آمریکا و سیاستهای آن سخن میگوید که انگار کشورش را در میدان نبرد خیر و شر، درست و غلط، و یا ایدئولوژیهای متعارض میبیند. اینکه این رویکرد چه پیامدهایی را برای آمریکا خواهد داشت، در سالهای آینده خود را نشان میدهد با این حال، یک نکته روشن است: "بایدن کاملا از بازگرداندن آمریکا به "شرایط عادی" (عصر قبل از ترامپ) فاصله گرفته و سعی میکند تا مناظرات جدیدی را در مورد ماهیت و اهداف اصلی سیاست خارجی آمریکا، به راه اندازد".