رویداد۲۴ میثم سعادت: هفته پایانی بهمن ماه ۹۹ برای اصلاح طلبان بسیار امیدوارکننده بود. نهاد اجماع ساز اصاح طلبان (ناسا) کار خود را رسما آغاز کرد و بهزاد نبوی ریاست آن را برعهده گرفت. بهزاد نبوی در میان اصلاح طلبان چهره مقبولی است و نه چون عارف به سازشکاری متهم شده و نه مانند موسوی لاری به بیعملی.
بهزاد نبوی در آستانه ۸۰ سالگی آمده رهبری جریان اصلاحات را بر عهده گرفته است. او بیشتر از آنکه یک اصلاح طلب به شمار برود، از دیدگاه مخالفان خود یک ساختارشکن بوده و بارها تا مرز مرگ پیش رفته است؛ یک بار آن زمان که علیه حکومت پهلوی جبهه دموکراتیک خلق را تاسیس کرد و هنگام بازداشت قصد داشت با قرص سیانور خودکشی کند تا به دام ماموران پهلوی نیفتد. از آن زمان بهزاد نبوی بارها به آن رفتار اشاره کرده و به کنایه گفته که عمر اضافه کرده است. چه زمانی که در زندان با نیروهای مجاهدین خلق مناظره داشت و چه وقتی آزاد شد و گفت مردان موتلفه توبهنامه مینوشتند، نشان داد سر سازگاری با کسی ندارد. حتی بعد از انقلاب که سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی را تاسیس کرد، خیلی زود با نیروهای راستگرا دچار اختلاف نظر شد.
همین مخالفتها باعث شد با اینکه مورد تایید امام و شهید رجایی بود و در دولت میرحسین و رجایی در نقشهای کلیدی کابینه قرار گرفته بود، باز هم مورد اتهامهای متعددی مثل دست داشتن در ترور شهید رجایی، قرار بگیرد. لاجوردی موتلفه و جوانان اطلاعات سپاه هنوز هم بهزاد را متهم میکنند و علیهاش فیلم میسازند.
در دهه هفتاد، بهزاد نبوی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران را تاسیس کرد که حزبی جریانساز بود و توانست جریان اصلاحات را از دل چپ اسلامی با مفاهیم مدرنی مثل دموکراسی احیا کند. بهزاد در هفته نامه عصر ما و جلسات منظم میدان انقلاب و کمک نیروهای همفکر خود، به تربیت نسل جدید چهرههای روزنامهنگار و فعال سیاسی همت گذاشت.
با پیروزی خاتمی بهزاد بار دیگر به عرصه سیاست بازگشت و این بار، در قامت نایب رئیس مجلس ششم و سخنگوی جبهه دوم خرداد نطقهای حماسی در مجلس داشت. اما در نهایت با استعفا از نمایندگی به خاطر اعتراض به رد صلاحیتهای گسترده مجلس هفتم، و جمع آوری امضاهای نامه جام زهر، بدل به چهره شماره یک معترضین شد. همین بود که جوانان اصولگرا در قم وقتی در بحبوحه تبلیغات سال ۸۴ فرصت یافتند، با طناب دار و شعار «اعدام باید گردد» به او حمله کردند و پیرمرد را حسابی کتک زدند؛ و همین بود که بعد از حضور در ستاد میرحسین موسوی و زندانی طولانی مدت و خمیده شدن چشمگیر کمرش، باز هم تا آخرین روز حکم در بند ماند!
با این حال، اسفند ۹۸، بهزاد برخلاف رفتار رادیکال پیشین، این بار از حضور در انتخابات دفاع میکرد و رای داد و حالا تلاش برای اجماع میان اصلاح طلبان در انتخابات ۱۴۰۰ را آغاز کرده است. همه این ماجراها، زندگی بهزاد نبوی را بیشتر از هر سیاستمدار اصلاح طلب دیگری پرفراز و نشیب کرده است. بهزاد نبوی دوستان زیادی در میان اصلاحطلبان دارد، اما بیشتر از دوست، دشمنان فراوانی در لایه لایههای جریان تندرو و تمامیتخواه دارد. از مستندهایی که در دهه هفتاد ساخته میشد تا او را به عنوان عامل ترور شهید رجایی معرفی کنند تا امروز که در فیلم منصور تلاش میشود بهزاد را به عنوان عامل رشوهبگیر و سرسپرده و ناتوان در تصمیمگیریها در دوران وزارت دفاع مقدس معرفی کنند تا صدها و هزاران مقاله که در کیهان و سایر رسانهها های تندروی اصولگرا علیه او نوشته شده است، نشان میدهد تا چه اندازه شخصیت او برای اصولگرایان منفور و دوست نداشتنی است. چندی پیش هم صفار هرندی در یک برنامه تلویزیونی نبوی را متهم کرد که اوایل انقلاب به نام جلوگیری از قاچاق زندگی را بر مردم تنگ کرده بود.
حالا در روزگاری که میگویند مهندس موسوی، تمایلی برای حضور در انتخابات ۱۴۰۰ ندارد و بسیاری از اصولگرایان به دنبال مهندسی انتخابات هستند، تا جایی که اعتراض رجانیوز هم بلند شده است، مهندس بهزاد نبوی آخرین گزینه جریان اصلاحات است. تحریم انتخابات، حضور با یک نامزد اصلاحطلب و به دست آوردن رای حداقلی، حمایت از یک گزینه اعتدالی، اما با شانس بالا، پیروزی سراسری یا حتی تا پیروزی با یک گزینه اصلاح طلب، در صورت نرمش قهرمانانه شورای نگهبان، راههای پیش رو هستند. حالا پیرمرد ۱۰۰ ساله شورای نگهبان، پیرمردی ۸۰ ساله را در مقابل خود میبیند که بارها با او چالش داشته است. عرصه انتخابات ۱۴۰۰ عرصه رقابت میان پیرمردهای سیاست ایران است.
تابناک در گزارشی نوشت حجت الاسلام سید حسن خمینی، محمد جواد ظریف، علی لاریجانی، بیژن نامدار زنگنه، اسحاق جهانگیری، مسعود پزشکیان، محسن هاشمی رفسنجانی، سورنا ستاری، محمدرضا عارف و افرادی از این دست کاندیداهای مطرحتر در جریان اصلاح طلبی هستند که بسته به اتفاقاتی که تا انتخابات خرداد ماه سال ۱۴۰۰ رقم خواهد خورد، میتوانند کاندیدای اصلی این جریان لقب بگیرند.
این هفته خبری به دست رویداد۲۴ رسید که حاوی مذاکرات ظریف و جهانگیری بود. اصلاح طلبان تلاش دارند ظریف را به انتخابات بیاورند. ظاهرا جهانگیری در کاخ سعدآباد دیداری با ظریف داشته و از او درخواست کرده نظرش را درباره حضور در انتخابات ریاست جمهوری بگوید که با پاسخ همیشگی ظریف مواجه شده است: «در مسائل اجرایی داخلی تسلطی ندارم» و جهانگیری خیال ظریف را از این بابت جمع کرده که نگرانی برای امور اجرایی نداشته باشد.
این خبر از یک منبع آگاه شنیده شده و البته چیزی عجیبی نیست و تاکنون احزاب بسیاری از ظریف برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری دعوت کردهاند اما در این مورد خاص نکته جالب آن است که جهانگیری خود یکی از کاندیداهای احتمالی انتخابات است؛ چنانچه طبق اطلاعات رویداد۲۴ از مدتها پیش رایزنیهایی با برخی اصلاح طلبان خوشنام را نیز آغاز کرده بود اما ماجراهایی مثل ارز جهانگیری و عملکرد دولت روحانی و حواشی برادرش که هیچکدام برایش نام نیکی نداشت، باعث شد فعلا برای تصمیم نهایی دست نگه دارد. این در حالی بود که در جریان مناظرههای انتخاباتی سال ۹۶ جهانگیری آنقدر خوش درخشیده بود که بسیاری او را رییس جمهور بعدی ایران میدانستند و حتی میگفتند اگر همین الان هم کنار نکشد، رایش از روحانی بیشتر است، با این حال از سال ۹۶ به بعد جایگاه او آنقدر نزول یافت که حتی در دولت هم به قول خودش اختیار عوض کردن منشیاش را نداشته باشد.
از سوی دیگر محمدجواد ظریف هم همانگونه که گفته شد به قول خودش تخصصی برای سیاست داخلی ندارد. احتمالا در جلسه جهانگیری - ظریف بار دیگر پیشنهاد همیشگی به ظریف ارائه شده است؛ حضور معاون اول قوی. قبلا هم به ظریف پیشنهاد داده بودند که یک معاون اول بسیار قوی باید در کنار او حضور داشته باشد تا بتواند حوزه درون کشور را مدیریت کند.
بیشتر بخوانید: اسحاق جهانگیری مردی شبیه قالیباف! / معاون اول در آستانه انتخابات ۱۴۰۰ به کسوت مدعی درآمد
صادق خرازی: فعلا بلاتکلیف
صادق خرازی دبیرکل حزب ندای ایرانیان گفته «اعضای حزب در حال مطالعه و بررسی هستند تا ببینند مناسبات داخلی جریان اصلاحات به کدام سمت خواهد رفت. اگر منافع ملی و منافع مردم در آن لحاظ شود که با حضور فردی مثل بهزاد نبوی امیدوار هستیم همراهی خواهیم کرد. اما اگر قرار بر تکرار روندهای گذشته باشد که پیام ساز و کار انتخاب افراد حقیقی فعلا این است بعید میدانم حزب ندای ایرانیان همراهی کند.»
صادق خرازی رابطه بسیار نزدیکی با سردار قالیباف دارد و اگر رودربایستیهای حزبی نبود، حتما در ستاد او فعال میشد. حزب ندای ایرانیان البته قبلا اعلام کرده بود صادق خرازی را به عنوان گزینه انتخاباتی معرفی خواهد کرد و اکنون هم نخستین پالس آنها از زبان دبیر کل رسیده که احتمال دارد با نهاد اجماع ساز همکاری نکنند.
حسین مرعشی: دستمان را رو نمیکنیم
حزب کارگزاران جدیتر از سایر احزاب اصلاح طلب در فکر انتخابات ۱۴۰۰ است. زمانی که هنوزبحث بر سر کلیات بود و کسی درباره مصداقها حرف نمیزد، لیست بلند انتخاباتی حزب کارگزاران منتشر شد. این هفته نیز حسین مرعشی درباره آخرین اقدامات حزب کارگزاران برای انتخابات۱۴۰۰ خبرهایی داده و گفته «تصمیم ما این است که بعد از بررسی صلاحیت نامزدهای انتخابات توسط شورای نگهبان، گزینه خود را اعلام کرده و از حالا دستمان را رو نمیکنیم.» البته این جمله با لیست ابتدایی در تناقض است و معلوم نیست این سخن را باید قبول کرد یا انتشار لیست افراد مورد حمایت را.
مرعشی همچین گفته «ما درباره گزینه حزب به جمع بندی رسیده ایم و پیشنهاد خود را به ائتلاف اصلاح طلبان اعلام خواهیم کرد و از او دفاع میکنیم، اما در نهایت براساس نظر ائتلاف عمل میکنیم، چون عضوی از ائتلاف اصلاح طلبان هستیم.
معین: خاتمی همچنان محبوب
بحث دعوت از خاتمی همچنان یکی از گزینههای روی میز اصلاح طلبان است؛ اگرچه شنیدههای رویداد۲۴ نشان میدهد خاتمی این پیشنهاد را به تندی رد کرده است. این هفته برای بار دیگر درباره وضعیت خاتمی صحبت شده و اینبار مصطفی معین گفته «قرائن و برخی شواهد به دست آمده در نظرسنجیها کاهش اعتماد عمومی را به جریانهای سیاسی از جمله اصلاح طلبان و اصولگرایان نشان میدهد، ولی به نظرم این آسیب قابل ترمیم است.»
معین درباره نقش لیدری خاتمی و شیخوخیت بزرگان اصلاحات همچنان پررنگ گفت «نمیتوان بر پایه برخی اظهار نظرها که عکس العملی در مقابل نقض عهدها و ضعفهای دولت یا فضاسازیهای افراطیون است و در برخی از نشریات یا شبکههای اجتماعی بازتاب داده میشود پیشداوری کرد. آری، محوریت و محبوبیت آقای خاتمی در نزد اصلاح طلبانی که قصد خدمت به جامعه را بدون چشمداشتی از قدرت و رانتهای آن دارند مانند گذشته وجود دارد. در واقع پایگاه اجتماعی ایشان نیز کاهش نیافته است، هرچند کاهش انگیزه مردم برای شرکت در انتخابات به دلیل مشکلات اقتصادی و فراگیر شدن فقر و فساد در کشور هم واقعیت دیگری است که احساس میشود.»
حزب مردمسالاری م از قافله احزاب اصلاح طلب عقب نمانده و اعلام کرده قرار است نامزد اختصاصی معرفی کنند. این هفته آرش حبیبی عضو شورای مرکزی و سخنگوی حزب مردمسالاری گفته «احتمال معرفی نامزد اختصاصی حزب مردمسالاری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ وجود دارد. بحث نامزد اختصاصی حزب مردمسالاری برای انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ از مدتها قبل در دفتر سیاسی و شورای مرکزی این حزب تصویب شده، اما پس از مخالفت دبیرکل به مجمع عمومی کنگره نوزدهم موکول شده و لذا تاکنون اعلام نشده اما اگر در کنگره نوزدهم حضور نامزد اختصاصی پذیرفته شود این موضوع به جبهه اصلاحطلبان ایران اطلاع داده میشود.»
آنگونه که سخنگوی حزب گفته، ظاهرا مخالف اصلی نامزد اختصاصی دبیر کل است؛ البته مصطفی کواکبیان آنقدر اعتماد به نفس دارد که برای انتخابات ریاست جمهوری ثبت نام کند. دلیل مخالفت فعلا معلوم نیست؛ شاید دلیل ماجرا حمایت از عارف باشد.
موضوع نامزدی زنان در انتخابات ریاست جمهوری در هر دوره انتخابات مطرح میشود و هر دوره هم همان مسیر قبلی رخ میدهد و چند نفری اظهار نظر میکنند و با رد صلاحیتها کار خاتمه مییابد. این هفته اشرف بروجردی خیال همه را راحت کرده و گفته «بعید است که کاندیدای خانم از جانب اصلاح طلبان معرفی شود. با بحثهای صورت گرفته تاکنون هیچ گزینه خانمی مطرح نشده است. حضور و فعالیت خانمها مدنظر قرار گرفته، اما گزینهای انتخاب نشده است. از لحاظ اولویتها به این نتیجه رسیدهایم که نمیتوانیم معرفیکننده یک خانم باشیم.»