موضوع مناظره «مرز بین شفافیت و افشاگری در فعالیتهای سیاسی و رسانهای بویژه در آستانه انتخابات» است. موضوعی که برخی از آن به بی اخلاقی سیاسی، انتخاباتی و رسانهای یاد میکنند. اینکه چرا سیاسیون و رسانه ها به جای شفافیت و احترام گذاشتن به افکار عمومی به سمت افشاگری می روند و مرزها شکسته می شود.
مناظره تلگرامی این دو چهره سیاسی که یکی در منطقه حقانی (مرکز اسناد) و دیگری در جنت آباد (مرکز مطالعات و تدوین تاریخ ایران) حضور داشتند، با تعارفات و شوخی های معمول آغاز شد، آنجا که عبدالله ناصری از سلیمی نمین خواست بخاطر بزرگی و رعایت احترام او آغاز کننده مناظره باشد و سلیمی اینگونه با شوخی پاسخ داد که « آقای ناصری شما لطفا به شیوه های خانم ها توسل نجویید»
عبدالله ناصری که در نهایت آغازگر این مناظره بود، گفت: فکر میکنم اگر سیاست، اخلاق محور باشد و از آن سمت حکومت ملزومات قدرت بیان و آزادی بیان و پس از بیان را به نحو کامل فراهم کند، خود به خود پدیده افشاگری رنگ میبازد و شفافیت در بیان واقعیت ها، جلوه واقعی خود را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر آنچه را به عبارتی در قانون اساسی گفته شده است که در حوزه حقوق شهروندی مورد توجه قرار دهیم و دانستن را حق مردم بدانیم حتی حقی فراتر از حق حاکمیت، خود به خود اطلاع رسانی در همه زمینه ها شفاف می شود و افکار عمومی جامعه تفاوت این دو پدیده یعنی شفافیت و افشاگری را به خوبی درک می کنند و البته تاکید میکنم که مهم ترین نکته رعایت اخلاق در حوزه کنش گری سیاسی است.
مدیرعامل سابق خبرگزاری ایرنا تصریح کرد: اما از یک نکته دیگر هم نباید غافل باشیم که تلقی جامعه از حکومت این نباشد که بخشی از واقعیت ها کتمان می شود. به عنوان مثال ما در بعضی از بخش ها با پدیده ناپسند فیش های نجومی مواجه شدیم اما افکار عمومی در برخی از بخش های حکومتی اطلاعی پیدا نکرد و لذا به نظر من مسئله با ابهام باقی ماند و هر چه این ابهام باقی بماند، سایه افشاگری یا بداخلاقی در اطلاع رسانی، بر سر مقوله شفافیت بیشتر و پهن تر خواهد بود.
سلیمی نمین هم در بخش اول صحبت های خود با اشاره به اینکه برای شفافیت دو پیش نیاز لازم است، گفت: اول اینکه رقبای سیاسی همدیگر را در عرصه کنشگری به رسمیت بشناسند یعنی قائل بباشند به اینکه طرف مقابل را تحمل کنند و تصور نکنند که در یک رقابت انتخاباتی قرار است سرنوشت فعالیت های سیاسی کاملا رقم بخورد و به پایان برسد. دومین مقوله ای که باید رعایت شود. بحث این است که ما نیروی داخلی را دشمن خود نپنداریم بلکه نیرویی بپنداریم که بخشی از جامعه را نمایندگی می کند و به دلیل اینکه بخشی از جامعه را نمایندگی می کند به آن احترام لازم را قائل باشیم.
وی تصریح کرد: در این زمینه هم یک نوع به هم ریختگی را شاهد هستیم که گروه های سیاسی رقبای خود را دشمن اصلی خود می پندارند طبیعتا در این نگاه سخن از اخلاق گفتن بسیار بی معنا خواهد بود سخن از حرکت درمسیر شفافیت بی معنا خواهد بود چون وقتی کسی می خواهد سریع به قدرت برسد از طریق حذف طرف مخالف و هم تصور می کند که در یک رقابت انتخاباتی باید رقیب را برای همیشه از صحنه فعالیت بتوان خارج کرد.
بنا به گفته سلیمی نمین با این دو آفتی که امروز متوجه فعالیت های انتخاباتی و سیاسی شده قطعا قادر نخواهیم بود به گونه ای عمل کنیم که جامعه به شناخت و رشد برسد و در هر دوره انتخابات نسبت به دوره قبل یک گام به جلو برداشته شود.
ناصری در پاسخ به اظهارات سلیمی نمین گفت: من با دو گزاره اصلی شما موافق هستند یعنی به رسمیت شناختن یکدیگر و دشمن نپنداری نیروهای رقیب در عرصه داخلی ولی واقعیت این است در عرصه رسانه ای، مخصوصا حوزه رسانه ملی، با برداشت های غلط از بعضی از بیانات بزرگان آنچنان بخشی از افکار عمومی را شکل میدهد که گویی جناحی از نیروهای داخلی، به مثابه دشمن قدرتمندی در برابر نظامند.به عنوان مثال شما شاهد هستید، سوء استفاده ای که از تعبیر و واژه نفوذ در همین رسانه ملی یا سایر رسانه های همسو با او مورد اشاره قرار گرفت و خوانندهای نبود یا شنوندهای نبود که پندار غیرواقعی کسب کند.
عضو بنیاد باران ادامه داد: بنابراین، به رسمیت شناختن یکدیگر هم ملزوماتی میخواهد که بخشی از آن، در توان گروه های سیاسی به معنای عام نیست، امروز یک واقعیت این است که در دو جناح اصلی، یک جناح ابزار قدرتمند در همه عرصه ها را برای کنشگری خود در اختیار دارد اما جناح دیگر، جز محدودی از رسانه ها که با جامعه سخن بگوید ابزاری ندارد، یک جناح در بیان منویات خود از هر گونه آزادی بیان و پس از بیان برخوردار است اما جناح دیگر نه. پس بنابراین این حکومت است که باید زمینه ای را برای این به رسمیت شناختن فراهم کند.
ناصری تاکید کرد: زمانی دو جناح متوازنا همدیگر را به رسمیت میشناسند که احساس کنند از قدرت مشروع مساوی در منظر حاکمیت برخوردارند.پس میتوان تنیجه گرفت که دو عامل اصلی که شما اشاره کردید کاملا مورد توافق من هم هست اما برای تحقق آن سازو کارهایش را باید در جای دیگری جستجو کرد.حادثه 88 بهترین مثال برای این واقعیت است و ابعاد مختلفی که این واقعه 88داشت که شما خود بهتر از من میدانید.
سلیمی نمین در واکنش به این بخش از اظهارات ناصری عنوان کرد: ابتدا باید مفروضاتمان را به هم نزدیک کنیم. فرض می کنم فرمایش آقای ناصری درست باشد یعنی مظلوم نمایی که همواره یک جریان از خود عرضه می کند درست باشد که یک جریان در کشور حداقل امکانات را دارد و یک جریان در کشور حداکثر امکانات را دارد. حتی این مفروض را اگر درست بدانیم آیا این می تواند توجیهی بر این باشد که ما دایره رقابت را در داخل کشور نبندیم؟ رویکرد برخی از نیروهای یک جریان سیاسی که در مقام مظلوم نمایی بر می آیند ناشی از این نگاه است و این می تواند هم در دشمن فرض کردن رقیب عامل موثری باشد و هم در دوست پنداشتن دشمنان بیرونی که سابقه بسیار تیره و تاریکی در تاریخ ما دارند.
وی ادامه داد: بر تأیید این فرضم عم پیوند بسیاری از روزنامه نگارانی از یک طیف با رسانه های وابسته به بیگانه را مثال می آورم. این بدان معناست که به هم ریختگی در زمینه تشخیص دوست و دشمن با مشکل جدی مواجه هستیم. پس اجازه دهید فاصله بگیریم از این مظلوم نمایی که توجیه گر مخدوش کردن رقابت سالم است. ما گاهی شاهد بودیم که یک جریان سیاسی بر هر سه رکن کشور حاکم بوده این نباید توجیه باشد برای نیروی رقیب که دست به سوی بیگانه دراز کند امروز اگر یک جریان سیاسی احساس کند که در برابر رقیب از امکانات کمتری برخوردار است این هرگز توجیه مناسبی نخواهد بود برای این ساختار شکنی.
ناصری در ادامه در پاسخ به سلیمی نمین گفت: من حتما با شما موافقم که تحت هیچ شرایطی ساختار شکنی نباید صورت بیگیرد و به صراحت اعلام میکنم از ناحیه اصلاح طلبان این ساختار شکنی صورت نگرفته است و دایره رقابت را بدون تردید نباید بست.اما یک واقعیت تاریخی در این کشور وجوددارد از راس تا قاعده جامعه که به علت عدم فرهنگسازی صحیح و عدم تولید ادبیات سیاسی و فرهنگی مقبول، مطابق با باورها و هنجارها و ارزش ها و مطابق با روح کلی قانون اساسی، ما در عوض آن دچار یک بیماری مزمن توهم افزای دشمن ساز شده ایم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: ابتدا باور کنید و برای خود روشن کنیم که دشمن کیست. آیا از نظر آقای سلیمی نمین صرفا گفتگو کردن با یک رسانه خارجی و یا نوشتن در یک رسانه خارجی همراهی با دشمن میشود؟ مگر بسیاری از نظرات یا منویات یا نوشته های بزرگان از وزیر و غیره در نشریات خارجی درج نمیشود. به عنوان مثال نوشته اخیر آقای ظریف در یک نشریه آمریکایی که به زعم دوستان شیطان بزرگ است، همکاری با دشمن تلقی میشود؟
اگر این قاعده صحیح باشد، وزیر امورخارجه بلافاصله باید یا برکنار یا محاکمه شود. به آقای سلیمی نمین که سابقه کار رسانه ای دارد و فکر سیاسی نسبتا روشنی دارند انتظار دارم و عرض می کنم که دنیای مجازی امروز و جهان شبکه ای بی مرز باید مورد توجه قرار گیرد چرا که به نظر من از یک سو، دست آورد مدرنیته است و از سوی دیگر یک جبر محتوم زمانی بر ما است، شما نمیتوانید از این امکان فاصله بگیرید اگرچه حدودی که با مبانی فرهنگی و سیاسی ما و نیز میثاق ملی ما یعنی قانون اساسی مباینت دارد.
پس صرفا برخورداری از یک فضای ارتباطاتی در چارچوب باورها و هنجارها و با رعایت مصالح و مناقع ملی و امنیت ملی، هیچ مشکلی برای نظام جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند.من فکر میکنم که در ضمیر ناخودآگاه خودمان گاهی قدرت جمهوری اسلامی را آنچنان پایین میآوریم که یک گفتگو با رسانه خارجی ضربه محکمی به امنیت ملی تلقی میشود این پندار واندیشه را باید اول از ذهن خود پاک کنید. اما حتما معتقدم که رقابت در عرصه داخلی با هر میزان امکانات الویت دو جناح سیاسی باید باشد، به صراحت میگویم کدام کنشگر سیاسی بارز اصلاح طلب با رسانه های مورد نظر شما که مصداق واقعی دشمن هستند، گفتگو کرده اند. ما هنوز به رغم همه محدودیت ها فضای نسبتا مطلوبی در داخل برای انتقال منویات اصلاح طلبی خود قائل هستیم
ناصری همچنین به کنایه تلویحی سلیمی نمین که از مظلوم نمایی اصلاح طلبان گفت، اینگونه پاسخ داد: ما هیچ گاه از مظلوم نمایی خود نه نمایش اجرا کردیم و نه تئاتر. باور دارم که مظلوم نمایی مشکلی را برای تنویر افکار عمومی حل نمی کند،اصلاح طلبان یک شعار ویژه دارند، و آن شعار پیروز میدان رقابت های نابرابر است.بنابراین با علم به این واقعیت همیشه در همه شرایط با هر پرداخت هزینه ای همسو با کلیت نظام در همه انتخابات ها شرکت کرده اند.به هر صورت شمامیدانید ادبیات تحریم را که جریانی سالهای در کشور و بیرون از کشو ربه آن دامن میزد اصلاح طلبان موفق شدند برای همیشه این ادبیات را منسوخ کنند.
عبدالله ناصری که در نهایت آغازگر این مناظره بود، گفت: فکر میکنم اگر سیاست، اخلاق محور باشد و از آن سمت حکومت ملزومات قدرت بیان و آزادی بیان و پس از بیان را به نحو کامل فراهم کند، خود به خود پدیده افشاگری رنگ میبازد و شفافیت در بیان واقعیت ها، جلوه واقعی خود را نشان میدهد.
وی تصریح کرد: بنابراین اگر آنچه را به عبارتی در قانون اساسی گفته شده است که در حوزه حقوق شهروندی مورد توجه قرار دهیم و دانستن را حق مردم بدانیم حتی حقی فراتر از حق حاکمیت، خود به خود اطلاع رسانی در همه زمینه ها شفاف می شود و افکار عمومی جامعه تفاوت این دو پدیده یعنی شفافیت و افشاگری را به خوبی درک می کنند و البته تاکید میکنم که مهم ترین نکته رعایت اخلاق در حوزه کنش گری سیاسی است.
مدیرعامل سابق خبرگزاری ایرنا تصریح کرد: اما از یک نکته دیگر هم نباید غافل باشیم که تلقی جامعه از حکومت این نباشد که بخشی از واقعیت ها کتمان می شود. به عنوان مثال ما در بعضی از بخش ها با پدیده ناپسند فیش های نجومی مواجه شدیم اما افکار عمومی در برخی از بخش های حکومتی اطلاعی پیدا نکرد و لذا به نظر من مسئله با ابهام باقی ماند و هر چه این ابهام باقی بماند، سایه افشاگری یا بداخلاقی در اطلاع رسانی، بر سر مقوله شفافیت بیشتر و پهن تر خواهد بود.
سلیمی نمین هم در بخش اول صحبت های خود با اشاره به اینکه برای شفافیت دو پیش نیاز لازم است، گفت: اول اینکه رقبای سیاسی همدیگر را در عرصه کنشگری به رسمیت بشناسند یعنی قائل بباشند به اینکه طرف مقابل را تحمل کنند و تصور نکنند که در یک رقابت انتخاباتی قرار است سرنوشت فعالیت های سیاسی کاملا رقم بخورد و به پایان برسد. دومین مقوله ای که باید رعایت شود. بحث این است که ما نیروی داخلی را دشمن خود نپنداریم بلکه نیرویی بپنداریم که بخشی از جامعه را نمایندگی می کند و به دلیل اینکه بخشی از جامعه را نمایندگی می کند به آن احترام لازم را قائل باشیم.
وی تصریح کرد: در این زمینه هم یک نوع به هم ریختگی را شاهد هستیم که گروه های سیاسی رقبای خود را دشمن اصلی خود می پندارند طبیعتا در این نگاه سخن از اخلاق گفتن بسیار بی معنا خواهد بود سخن از حرکت درمسیر شفافیت بی معنا خواهد بود چون وقتی کسی می خواهد سریع به قدرت برسد از طریق حذف طرف مخالف و هم تصور می کند که در یک رقابت انتخاباتی باید رقیب را برای همیشه از صحنه فعالیت بتوان خارج کرد.
بنا به گفته سلیمی نمین با این دو آفتی که امروز متوجه فعالیت های انتخاباتی و سیاسی شده قطعا قادر نخواهیم بود به گونه ای عمل کنیم که جامعه به شناخت و رشد برسد و در هر دوره انتخابات نسبت به دوره قبل یک گام به جلو برداشته شود.
ناصری در پاسخ به اظهارات سلیمی نمین گفت: من با دو گزاره اصلی شما موافق هستند یعنی به رسمیت شناختن یکدیگر و دشمن نپنداری نیروهای رقیب در عرصه داخلی ولی واقعیت این است در عرصه رسانه ای، مخصوصا حوزه رسانه ملی، با برداشت های غلط از بعضی از بیانات بزرگان آنچنان بخشی از افکار عمومی را شکل میدهد که گویی جناحی از نیروهای داخلی، به مثابه دشمن قدرتمندی در برابر نظامند.به عنوان مثال شما شاهد هستید، سوء استفاده ای که از تعبیر و واژه نفوذ در همین رسانه ملی یا سایر رسانه های همسو با او مورد اشاره قرار گرفت و خوانندهای نبود یا شنوندهای نبود که پندار غیرواقعی کسب کند.
عضو بنیاد باران ادامه داد: بنابراین، به رسمیت شناختن یکدیگر هم ملزوماتی میخواهد که بخشی از آن، در توان گروه های سیاسی به معنای عام نیست، امروز یک واقعیت این است که در دو جناح اصلی، یک جناح ابزار قدرتمند در همه عرصه ها را برای کنشگری خود در اختیار دارد اما جناح دیگر، جز محدودی از رسانه ها که با جامعه سخن بگوید ابزاری ندارد، یک جناح در بیان منویات خود از هر گونه آزادی بیان و پس از بیان برخوردار است اما جناح دیگر نه. پس بنابراین این حکومت است که باید زمینه ای را برای این به رسمیت شناختن فراهم کند.
ناصری تاکید کرد: زمانی دو جناح متوازنا همدیگر را به رسمیت میشناسند که احساس کنند از قدرت مشروع مساوی در منظر حاکمیت برخوردارند.پس میتوان تنیجه گرفت که دو عامل اصلی که شما اشاره کردید کاملا مورد توافق من هم هست اما برای تحقق آن سازو کارهایش را باید در جای دیگری جستجو کرد.حادثه 88 بهترین مثال برای این واقعیت است و ابعاد مختلفی که این واقعه 88داشت که شما خود بهتر از من میدانید.
سلیمی نمین در واکنش به این بخش از اظهارات ناصری عنوان کرد: ابتدا باید مفروضاتمان را به هم نزدیک کنیم. فرض می کنم فرمایش آقای ناصری درست باشد یعنی مظلوم نمایی که همواره یک جریان از خود عرضه می کند درست باشد که یک جریان در کشور حداقل امکانات را دارد و یک جریان در کشور حداکثر امکانات را دارد. حتی این مفروض را اگر درست بدانیم آیا این می تواند توجیهی بر این باشد که ما دایره رقابت را در داخل کشور نبندیم؟ رویکرد برخی از نیروهای یک جریان سیاسی که در مقام مظلوم نمایی بر می آیند ناشی از این نگاه است و این می تواند هم در دشمن فرض کردن رقیب عامل موثری باشد و هم در دوست پنداشتن دشمنان بیرونی که سابقه بسیار تیره و تاریکی در تاریخ ما دارند.
وی ادامه داد: بر تأیید این فرضم عم پیوند بسیاری از روزنامه نگارانی از یک طیف با رسانه های وابسته به بیگانه را مثال می آورم. این بدان معناست که به هم ریختگی در زمینه تشخیص دوست و دشمن با مشکل جدی مواجه هستیم. پس اجازه دهید فاصله بگیریم از این مظلوم نمایی که توجیه گر مخدوش کردن رقابت سالم است. ما گاهی شاهد بودیم که یک جریان سیاسی بر هر سه رکن کشور حاکم بوده این نباید توجیه باشد برای نیروی رقیب که دست به سوی بیگانه دراز کند امروز اگر یک جریان سیاسی احساس کند که در برابر رقیب از امکانات کمتری برخوردار است این هرگز توجیه مناسبی نخواهد بود برای این ساختار شکنی.
ناصری در ادامه در پاسخ به سلیمی نمین گفت: من حتما با شما موافقم که تحت هیچ شرایطی ساختار شکنی نباید صورت بیگیرد و به صراحت اعلام میکنم از ناحیه اصلاح طلبان این ساختار شکنی صورت نگرفته است و دایره رقابت را بدون تردید نباید بست.اما یک واقعیت تاریخی در این کشور وجوددارد از راس تا قاعده جامعه که به علت عدم فرهنگسازی صحیح و عدم تولید ادبیات سیاسی و فرهنگی مقبول، مطابق با باورها و هنجارها و ارزش ها و مطابق با روح کلی قانون اساسی، ما در عوض آن دچار یک بیماری مزمن توهم افزای دشمن ساز شده ایم.
این فعال سیاسی اصلاح طلب گفت: ابتدا باور کنید و برای خود روشن کنیم که دشمن کیست. آیا از نظر آقای سلیمی نمین صرفا گفتگو کردن با یک رسانه خارجی و یا نوشتن در یک رسانه خارجی همراهی با دشمن میشود؟ مگر بسیاری از نظرات یا منویات یا نوشته های بزرگان از وزیر و غیره در نشریات خارجی درج نمیشود. به عنوان مثال نوشته اخیر آقای ظریف در یک نشریه آمریکایی که به زعم دوستان شیطان بزرگ است، همکاری با دشمن تلقی میشود؟
اگر این قاعده صحیح باشد، وزیر امورخارجه بلافاصله باید یا برکنار یا محاکمه شود. به آقای سلیمی نمین که سابقه کار رسانه ای دارد و فکر سیاسی نسبتا روشنی دارند انتظار دارم و عرض می کنم که دنیای مجازی امروز و جهان شبکه ای بی مرز باید مورد توجه قرار گیرد چرا که به نظر من از یک سو، دست آورد مدرنیته است و از سوی دیگر یک جبر محتوم زمانی بر ما است، شما نمیتوانید از این امکان فاصله بگیرید اگرچه حدودی که با مبانی فرهنگی و سیاسی ما و نیز میثاق ملی ما یعنی قانون اساسی مباینت دارد.
پس صرفا برخورداری از یک فضای ارتباطاتی در چارچوب باورها و هنجارها و با رعایت مصالح و مناقع ملی و امنیت ملی، هیچ مشکلی برای نظام جمهوری اسلامی ایجاد نمیکند.من فکر میکنم که در ضمیر ناخودآگاه خودمان گاهی قدرت جمهوری اسلامی را آنچنان پایین میآوریم که یک گفتگو با رسانه خارجی ضربه محکمی به امنیت ملی تلقی میشود این پندار واندیشه را باید اول از ذهن خود پاک کنید. اما حتما معتقدم که رقابت در عرصه داخلی با هر میزان امکانات الویت دو جناح سیاسی باید باشد، به صراحت میگویم کدام کنشگر سیاسی بارز اصلاح طلب با رسانه های مورد نظر شما که مصداق واقعی دشمن هستند، گفتگو کرده اند. ما هنوز به رغم همه محدودیت ها فضای نسبتا مطلوبی در داخل برای انتقال منویات اصلاح طلبی خود قائل هستیم
ناصری همچنین به کنایه تلویحی سلیمی نمین که از مظلوم نمایی اصلاح طلبان گفت، اینگونه پاسخ داد: ما هیچ گاه از مظلوم نمایی خود نه نمایش اجرا کردیم و نه تئاتر. باور دارم که مظلوم نمایی مشکلی را برای تنویر افکار عمومی حل نمی کند،اصلاح طلبان یک شعار ویژه دارند، و آن شعار پیروز میدان رقابت های نابرابر است.بنابراین با علم به این واقعیت همیشه در همه شرایط با هر پرداخت هزینه ای همسو با کلیت نظام در همه انتخابات ها شرکت کرده اند.به هر صورت شمامیدانید ادبیات تحریم را که جریانی سالهای در کشور و بیرون از کشو ربه آن دامن میزد اصلاح طلبان موفق شدند برای همیشه این ادبیات را منسوخ کنند.
ادامه دارد...