رویداد۲۴ فرهاد فرزاد: روز گذشته فیلمی در شبکههای اجتماعی دست به دست میشد که درباره حضور نظامیان در سیاست بود. در این فیلم درباره گزینههای نظامی انتخابات ۱۴۰۰ صحبت میشود و اینکه نگاه مردم به چهرههای نظامی چیست.
در این فیلم سردار سعید محمد، دریادار علی شمخانی، سردار محمدباقر قالیباف، سردار محسن رضایی، سردار رستم قاسمی و سردار حسین دهقان به عنوان ۶ گزینه اصلی نظامی انتخابات مطرح شدهاند و سازندگانش این تفکر را پیش بردهاند که اولا نگاه مردم نسبت به گزینه نظامی چیست (مقبولیت مردمی) و دوما در میان گزینههای نظامی هر گزینه چه کارنامهای دارد (جایگاهیابی در کمپین)
اینکه چرا موضوع اول فیلم این بوده که نگاه مردم به گزینه نظامی چیست، به سال ۱۳۶۳ بازمیگردد؛ جایی که با دستور مستقیم آیت الله خمینی، نیروهای ارتش و سپاه از هر گونه مداخله سیاسی منع شدند. در آن سخنرانی امام خمینی گفته بود: «اینکه چه کسی میخواهد به مجلس برود، چه ربطی به ارتش و سپاه دارد؟ آنها باید کار خودشان را بکنند و دخالتی در سیاست نکنند.» به این ترتیب به خاطر حرمت سخنان آیت الله خمینی معمولا رسم بر این بوده حضور نظامیان به صورت مستقیم نبوده و آنها ابتدا لباس نظامی را از تن خارج کردهاند و سپس به سیاست وارد شدهاند. نمونه آن محسن رضایی و سردار قالیباف بودند که برای ورود به انتخابات از نیروهای نظامی خارج شدند.
اگر تا پیش از این حضور نظامیان با اما و اگرهای بسیاری همراه بود اما در جریان انتخابات ۱۴۰۰ برای نخستین بار موضوع حضور نظامیان در انتخابات به صورت تئوریزه شده مورد بحث قرار گرفت و موافقان این ایده گفتند اگر امام خمینی هماکنون در قید حیات بود، با توجه به شرایط نظرشان عوض میشد چراکه شرایط کشور به گونهای که فقط یک نظامی میتواند آن را سر و سامان بدهد. آنها با چنین رویکردی تلاش داشتند موضوع مخالفت آیت الله خمینی را بهگونهای حل فصل کنند. از دل همین دیدگاه، گزینههای مختلف نظامی یکی پس از دیگری اعلام آمادگی کردند و ستادهای تبلیغاتی خود را راه انداختند. یکی از این گزینهها سردار حسین دهقان بود که در یک مصاحبه ویدئویی به عنوان نخستین کاندیدای رسمی انتخابات ۱۴۰۰ اعلام آمادگی کرد تا هم تابوی حضور نظامیان را بشکند هم این پیام را منتقل کند که «چهرههای نظامی اگر بخواهند تصمیمی بگیرند، با کسی تعارف ندارند» و مستقیم آن را بیان میکنند.
فیلم گزینههای نظامی انتخابات ۱۴۰۰ درباره همین فضای سیاسی در ایران است اما اگر کمی دقیقتر آن را نگاه کنیم، اطلاعات مهمتری به دست میآید و تقریبا مشخص میشود تیم کمپین انتخاباتی سردار حسین دهقان پشت آن است.
۱) فیلم با تصاویر گزینههای نظامی آغاز میشود و تصویر سردار دهقان جلوتر از همه قرار گرفته است؛ این در حالی است که اگر بنا به سابقه باشد، قاعدتا سردار محسن رضایی، سردار قالیباف یا حتی دریادار شمخانی سابقه بیشتری از سردار دهقان داشتهاند و پستهای آنها مهمتر بوده است، اما سازندگان فیلم ترجیح دادهاند عکس حسین دهقان را جلوتر از دیگر گزینههای نظامی بگذارند.
۲) سازندگان فیلم تلاش کردهاند با شوخیهایی همچون استفاده از کلمه «سربداران» به جای «سرداران» نشان دهد که از موضع بیرونی در حال بررسی فضا هستند، اما نشانههای بزرگتری وجود دارد که این احتمال را بیشتر میکند که فیلم رپرتاژی برای سردار حسین دهقان است.
۳) در معرفی سردار دهقان ابتدا به «اخمو» بودن او اشاره شده است. اما بلافاصله توضیح دادهاند که مواضع او «تند و تیز» نیست و او حامی برجام و مذاکرات است. این یعنی اخمو بودن دهقان در تصاویر چندان اهمیتی ندارد بلکه کارکرد «اهل مذاکره بودن» اوست که اهمیتی دارد.
در کمپینهای انتخاباتی یا تجاری گفته میشود که باید نقاط قوت را برجسته کرد و نقاط ضعف را پوشاند یا نقاط ضعف را به نقاط قوت بدل کرد. مثلا اگر نقطه ضعفی به نام «تحریم» وجود دارد، با «تولید ملی»، آن را تبدیل به نقطه قوت کرد. در مهمترین نمونه محمود احمدی نژاد به خوبی این کار را انجام داد؛ زمانی که به او میگفتند چهرهاش به درد ریاست جمهوری نمیخورد، او پاسخ میداد «چهرهام به ریاست جمهوری نمیخورد اما به درد نوکری مردم که میخورد.» تیم سردار دهقان هم خواسته اخمو بودن او را با این روش حل کند و بگوید به ظاهرش نگاه نکنید چراکه کارایی او در مذاکره و حل مشکلات مهم است.
پیام دیگر این است که او در سه دولت خاتمی و احمدی نژاد و روحانی در ردههای بالا حضور داشته و این یعنی او میتواند با تمام جریانهای سیاسی همکاری کند و از آنها یارگیری کند.
۴) نکته مهم این فیلم کنار گذاشتن یکی یکی گزینههای موجود است تا در نهایت ببینیده ناخودآگاه احساس کند سردار دهقان بهترین گزینه است. شمخانی و قالیباف و رضایی چهرههایی معرفی شدهاند که «تعداد آرای» آنها نشان میدهد که آزمون خود را در انتخابات مختلف پس دادهاند و عیار آنها مشخص است. عملا یعنی آنها شانسی ندارد یا دستکم بهتر است این ضرب المثل را به خاطر بیاوریم که «آزموده را آزمودن خطاست»
درباره سایر گزینهها (سردار محمد و رستم قاسمی) نیز که گزینههای ناشناخته یا کسانی که تا کنون در انتخابات حضور نداشتهاند نیز شیوه حذفی در پیش گرفته میشود. درباره سعید محمد گفته شده او جوان است و احتمال دارد به شهرداری تهران برسد؛ به این ترتیب یکی از رقبای احتمالی به عنوان «کاندیدای پوششی» معرفی شده تا اینگونه او را از گردونه گزینههای اصلی خارج کنند.
رستم قاسمی نیز احمدی نژادی معرفی شده و با توجه به تبلیغات وسیع علیه احمدی نژاد، این شیوه بهترین راه برای حذف رستم قاسمی است. سعید محمد و رستم قاسمی هر دو فرماندهان جدید و قدیمی قرارگاه خاتم معرفی شدهاند و احتمالا برای ببینیده این سوال پیش بیاید که قاسمی و محمد تفاوتی با هم ندارد و «وجه تمایزی» نسبت به یکدیگر ندارند. جمله جالبتر در معرفی سعید محمد این است که به جای «فعالیت عمرانی» از واژه دیگری استفاده شده که معمولا بار معنایی خوبی ندارد: «او کلا در کار ساخت و ساز است»
۵) نکته دیگر آنکه جوانی سردار سعید محمد به عنوان یکی از نقاط ضعف او در بین کاندیداهای نظامی عنوان شده است؛ جایی که گفته میشود: «احتمالا سردار سعید محمد گزینه جذابی برای جوانان پر شور و حرارت سیاسی باشد» به این ترتیب عملا سعید محمد «چهره سیاسی ساخت و ساز» معرفی شده است.
۶) تیم سازنده وقتی گزینههای رقیب سردار دهقان را حذف کرده، به یک نظرسنجی استناد کرده تا بگوید مردم با گزینه نظامی مخالفتی ندارند. معلوم نیست این نظرسنجی متعلق به کجاست و دادههای آن چقدر قابل استناد است، با این حال به نظرسنجی تکیه شده و بر پایه آن «موافقت تلویحی مردم با گزینه نظامی» مورد تاکید قرار گرفته است. به این ترتیب اگر برای جریان نظامی مبنای اکثریت اعتباری ندارد، در انتخابات ماجرا فرق میکند و اینجا به رای مردم تکیه شده است!
۷) تیم سازنده گزینههای سیاسی را کلا رها کرده و جدال اصلی را میان «روحانیون» و «نظامیان» تعریف کرده است تا این تصور برای مردم ایجاد شود که اگر به روحانیون رای نمیدهند، گزینه دیگر آنها نظامیان هستند. وقتی متوجه شویم که این فیلم کدام گزینه نظامی را برتر از دیگران میداند، معنای اصلی آن راحتتر مشخص خواهد شد.
بیشتر بخوانید: حسین دهقان؛ کاندیدای ۱۴۰۰ با شعار «مذاکره با عزت»/ کاش سردار بهخاطر خودش فعلا سکوت کند!
رویداد۲۴ پیش از این درباره جایگاه سردار حسین دهقان گزارش مفصلی نوشت و همانجا تحلیل کرد که مشکل اصلی سردار دهقان «نظامی بودن» یا «غیرنظامی بودن» نیست بلکه مسئله آنجاست که برای مخاطب معلوم نیست سردار دهقان حامل چه پیامی است بنابراین قبل از هر اقدامی او باید این مشکل را برای خود حل کند. مقصر اصلی این اتفاق هم خود اوست که در مسیر عمر فعالیت حرفهایاش پیامی خاصی نداشته و ایده ویژهای را دنبال نکرده که حال بخواهد آن را برجسته کند.
دهقان فعلا با هشتگ #حکمرانی_شایسته در توییتر فعال است. احتمالا او خود را نماد همین هشتگ میداند. در آخرین توییت نوشته بود: «آنقدر که در تخریب یکدیگر توافق داریم در ساختن کشور توافق نداریم. انقلاب اسلامی ایران مدعی نجات بشر از منجلاب بداخلاقی است، ولی چرا خودمان درگیر این منجلاب شدهایم؟» اینکه چرا باید این جمله را از او باور کرد و پذیرفت هم معلوم نیست و نمود بیرونی ندارد.
شاید چون او وزیر دفاع بوده و به مسائل موشکی مسلط است، تصور کنیم قرار است در دوره جدید ریاست جمهوری، ایران به سمت مذاکره موشکی هم برود که در این شرایط مثلا سردار دهقان به کار بیاید! در همین ماجرا هم سوالات بسیاری از دوره وزارت دفاع سردار دهقان وجود دارد و اگر یکبار مقابل خبرنگاران مستقل بنشیند، خواهد فهمید همیشه اینطور نیست که هرچه بگوید درست است و حتما درباره «شیوه نگهداری اسنادی که اسرائیل از ایران دزدیده»، از او سوالات جدی خواهد شد.
فارغ از این مسئله، نظامی بودن یا نظامی نبودن در انتخابات اهمیتی ندارد و تنها در موارد خاص است که «پدیدههای معنوی» به کمک افراد میآید؛ مثلا انتخاب یک «سید از نسل پیامبر» یکی از دلایلی بود که در کنار دهها دلیل دیگر برای سیدمحمد خاتمی جذابیت ایجاد کرده بود. اما اینکه فقط روی یک «کلیدواژه» تاکید شود، بی آنکه ارتباط آن با مردم مشخص شده باشد، فایده چندانی ندارد. بنابراین کمپین انتخاباتی دهقان این مشکل اصلی را دارد که مشخص نکرده «نظامی بودن سردار حسین دهقان» چه فایدهای برای مردم دارد و قرار است چه مشکلی را حل کند!
قابلیت فردی برندهای سیاسی
در کمپینهای سیاسی میگویند یک برند هر چقدر قابلیت فردی بالاتری داشته باشد، تبلیغات برای او راحتتر خواهد شد. مثلا سردار قالیباف این قابلیت فردی «چهره اجرایی» بودن را دارد و تیم او روی همین موضوع مانور میدهد. سردار سعید محمد بر قابلیت «جوان انقلابی و تکنوکرات» بودن خود اتکا کرده است. تاکید تیم تبلیغاتی احمدی نژاد روی «مردمی بودن» او بود و ... اما درباره سردار حسین دهقان قابلیت برجستهای که بتوان روی آن تکیه کرد، وجود ندارد و فقط به بیان این نکته اکتفا شده که او نظامی خوبی است. پیش از این نیز رویداد۲۴ همین نکته را یادآوری کرده بود که «صِرف نظامی بودن، به معنای گزینه مناسبی بودن برای انتخابات ریاست جمهوری نیست و اگر تنها نظامی بودن ملاک باشد، از فردا هر سرهنگ کلانتری هم میتواند مدعی باشد چون نظامی است، پس مناسب رییس جمهوری است.»
اتفاقا یکی از گافهای اساسی تیم کمپین دهقان همین است که تا کنون فقط روی «نیاز کشور به گزینه نظامی» مانور داده است. در حالی که آنها به راحتی میتوانستند هزینههای این بخش را فاکتور بگیرند زیرا چهرههایی مثل سعید محمد و رستم قاسمی و محسن رضایی هم همینکار را انجام میدهند. چهرههای سیاسی/نظامی دیگری نیز وجود دارند که همین کار را میکنند پس لازم نبوده تاکید این تیم روی «نیاز به گزینه نظامی» قرار بگیرد. این یعنی وقتی تیم سردار حسین دهقان از یک تحلیل ساده برای کاهش هزینههای کمپین خود عاجز است، توقع مدیریت منابع کشور از او توقع خیلی بالایی است!
مردی که توسط هیچ جریانی حمایت نمیشود
نکته دیگر درباره سردار دهقان این است که هیچ جریانی از او حمایت نمیکند. قالیباف، سعید محمد، محسن رضایی و رستم قاسمی و تا حدودی شمخانی، جریانهای سیاسی را پشت خود دارند. قالیباف گزینه اصلی بخش عمدهای از اصولگرایان است. «جوانان انقلابی اصولگرا» بدنه رای خوبی برای سعید محمد هستند و او حمایت بخشهایی از سپاه را هم با خود دارد. دو سه حزب مهم از محسن رضایی حمایت میکنند. شمخانی در انتخابات سال ۸۰ «گزینه پوششی» سیدمحمد خاتمی بود و رستم قاسمی هم از سوی احمدینژادیها حمایت میشود اما سردار دهقان حمایت هیچ جریان سیاسی را با خود ندارد.
صادق محصولی دبیرکل جبهه پایداری به تازگی خبر داده که با کاندیداهای مختلف دیدار کرده است اما هیچ نامی از سردار دهقان نبرده است. حتی در میان احزاب اصلاح طلب، حزب کارگزاران که بیشترین وابستگی به قدرت را دارد، حاضر نشد در میان ۱۹ کاندیدایی که معرفی کرد، نام سردار حسین دهقان را هم بگنجاند.
حسین دهقان یکی از حامیان برجام است که نقش موثری در توافق هستهای داشته است. او از دست رییس جمهور مدال افتخار گرفت اما این مدال برای بخشی از اصولگرایان منتقد برجام، «نماد خیانت» یا «توطئه» است. سعید قاسمی هملباس سردار دهقان در پیام تصویری که از خود منتشر کرده به دهقان تذکر داده «یکصد سکهای که روحانی به خاطر برجام به او داده را زودتر پس بدهد و با پولش توالت و طویله بسازد.» با این حساب اگر سردار دهقان روی حمایت اصولگرایان که اتفاقا منتقد برجام هستند حساب کرده، ابتدا باید تکلیف خود با این تناقض را مشخص کند و به قول معروف «ابتدا برادریاش را ثابت کند سپس ادعای میراث کند» از این منظر حمایت اصولگرایان و مشخصا نهادهای نظامی اصولگرا از گزینهای که «موافق برجام» بوده، کمی دشوار به نظر میرسد.
حضور در انتخابات حق تمام افراد است و همه حق دارند خود را در معرض رای مردم بگذارند. همچنین حق مردم است که به کدام گزینهها اعتماد کنند و به چه کسی رای بدهند. درباره نظامیان مشکل آنجاست که با تصور اینکه صلاح کار را بهتر میدانند، با منابعی که در اختیار دارند، تلاش میکنند هر گونه که میتوانند شرایط را به سود خود تغییر دهند. مثل فیلم «مارمولک» که رییس زندان به شخصیت زندانی فیلم میگفت: «ما شما را به بهشت میفرستیم، ولو به زور»