رویداد۲۴- قائممقام جبهه پایداری با اشاره به انتخابات 96 گفت: در حال حاضر فرد اصلحی هست که از جهت ارزشهای اصولگرایی و انقلابی نمره بالایی میآورد و امکان رایآوری و اجماع روی او نیز وجود دارد؛ سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت.
صادق محصولی قائم مقام در بررسی مواضع اصولگرایان، جریان انقلابی و جبهه پایداری برای انتخابات ریاستجمهوری 96 به تشریح ابعاد چگونگی حضور و شکلگیری وحدت در انتخابات پرداخت.
بخشی از گفت و گوی صورت گرفته با او به شرح زیر است:
با این تفاسیر چهره جدیدی خواهید داشت؟
ممکن است ولی اجازه دهید وارد جزئیات نشوم، اصلح با همین قاموسی که تعریف شد کسی هست که از جهت اصول و ارزشهای اصولگرایی و انقلابی نمره بالاتری میآورد و امکان رای آوری و انشاءالله اجماع روی او نیز وجود دارد. بنابراین انشاءالله سراغ او خواهیم رفت و نتیجه هم خواهیم گرفت.
برخی هم میگفتند که جبهه پایداری، بازی خرابکن است.
بله، برخی به قول شما این را بارها میگفتند که خواهید دید جبهه پایداری لیست جداگانهای خواهد داد، اما وقتی دیدند که جبهه پایداری لیست جداگانهای نداد، خودشان یک لیست جعلی را بهعنوان جبهه پایداری منتشر کردند! و ما هم با اینکه ادعای مدعیان ارزشی نداشت ولی برای جلوگیری از انتشار شایعات دروغ، آن را تکذیب کردیم.
* مشخص نیست احمدینژاد نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشود یا خیر
درباره بازگشت آقای احمدینژاد و هزینههایی که ممکن است با بازگشت ایشان مترصد باشد، نظر شما دراینباره چیست؟
درباره آمدن آقای احمدینژاد به صحنه انتخابات باید بگویم، طبق قانون جمهوری اسلامی هر شهروندی میتواند برای نامزدی اعلام آمادگی کند و طبیعتاً مراجعی مانند شورای نگهبان، صلاحیت فرد را بررسی میکند، اما اینکه از الآن این بحث را مطرح کنیم که آمدن ایشان چه اثراتی دارد، بیشتر از سوی جریان رقیب دنبال میشود، این مسئله یکی از مواردی است که جریان رقیب میخواهد جریانهای انقلابی به آن بپردازند. من نمیخواهم بگویم که نباید به این موارد توجه کنیم، اما با توجه به عدم اطلاع کافی بررسی این مسئله هنوز زود است و درحال حاضر اصلا مشخص نیست که آقای احمدی نژاد نامزد انتخابات ریاست جمهوری میشود یا خیر.
حمایت احزابی مانند حزب آبادگران از احمدینژاد را چطور ارزیابی میکنید؟
اگر در جامعه عنوان حزب آبادگران را بیاورید، میگویند آبادگران کیست چون اغلب مردم چیزی به این نام نمیشناسند؟
بالاخره جزء احزاب فصلی سال 84 بودند.
شاید سال 84 آبادگران اطلاعیه داده که ما از احمدینژاد حمایت میکنیم و دیگران هم اطلاعیه دادند که ما از دیگران حمایت میکنیم. ولی احزاب عمده اصولگرا در سال 84، مخصوصا در دور اول نگفتند که ما از احمدینژاد حمایت میکنیم، در سال 84 آقای احمدینژاد به خاطر شعار های انقلابی و مواضع ارزشی و چهره کاریزماتیکی که داشت توانست رأی لازم را بهدست بیاورد و علت اصلیاش نیز این بود که گفتمانی که مدتها در دولت اصلاحات به آن جفا شده بود، بهعنوان گفتمان اسلام ناب و گفتمان حضرت امام(ره) را مطرح کرد و مردم هم از آن استقبال کردند و مشکلات دولت دهم هم در جاهایی بروز کرد که از این گفتمان فاصله گرفته شد و متاسفانه شبیه رفتار و عملکرد کارگزاران و اصلاح طلبان عمل شد.
از سال 90 تا کنون هیچ جلسهای با احمدینژاد نداشتهام
صحبت احمدینژاد شد؛ آیا شما با او دیداری داشتهاید که بدانید آیا قصد آمدن دارد یا خیر؟ چون برخی از گمانهزنیها سفرهای احمدینژاد را انتخاباتی عنوان میکنند و در دولت نیز چنین چیزی مطرح شده است.
من از زمانی که در سال 90 از دولت دهم جدا شدم با ایشان جلسهای نداشته ام از این رو اطلاعی ندارم که نظر آقای احمدی نژاد در این باره چیست.
تحلیل خودتان درباره حضور احمدینژاد در انتخابات 96 چیست؟
اگر آقای احمدینژاد شرایط را مناسب و زمینه را فراهم ببیند ممکن است بیاید ولی جواب را باید از خود ایشان بگیرید.
و پایداری هم قطعاً از احمدینژاد حمایت نخواهد کرد؟
ممکن است استدلال برخی این باشد که بین بد و بدتر، باید از بد حمایت کنند مثلا برخی از اصولگرایان و انقلابیون، آقای احمدی نژاد را بد و آقای روحانی را بدتر بدانند لذا در این شرایط احمدی نژاد را ترجیح دهند و برخی دیگر که گرایشی ولو کم به دولت دارند و حتی برخی از باصطلاح اصولگرایان متمایل به دولت و برخی از اصلاح طلبان ممکن است آقای روحانی را بد بدانند و آقای احمدینژاد را بدتر . ولی من در کل اینگونه ورود به بحث را صحیح نمی دانم و بهجای اینکه تحلیل کنیم اگر فارغ از اسامى، بین بد و بدتر ماندیم چهکار کنیم می گویم باید به دنبال اصلح برویم و سپس در صدد معرفی وی در جامعه برای فراهم کردن زمینه رای آوری وی در بین مردم کنیم چراکه اگر نتوانیم برای اصلح امکان رأی آوری فراهم کنیم کار لغوی میدانیم که وی را بهعنوان نامزد معرفی کنیم.
*اصلحی را که یقین داریم رأی آور نیست او را معرفی نخواهیم کرد
اصلحی را که یقین داریم رأی آور نیست او را معرفی نخواهیم کرد اما بین اصلح و نفرات بعدی تا برسد به بدها و بدتر، ممکن است چندین گزینه مناسب باشد که هر کدام در مقطع بعدی بترتیب می توانند قابلیت نامزدی و رای آوری داشته باشند
اما جبهه پایداری سال 92 از آقای لنکرانی حمایت کرد.
آن موقع هم، چنین برداشتی نداشتیم که اگر کار کنیم او حتماً رأی نخواهد آورد.
اما بعد از ایشان به سمت آقای جلیلی رفتید.
این مسئله با اینکه ما عملاً یقین داشته باشیم آنها رأی نداشته باشند فرق میکند. یقین به معنی صد درصد است اما ممکن است یکی بگوید احتمال رأیآوری یک نامزدی 40 یا 60 درصد است اما یقین داشتن برای عدم رای آوری یک نامزد آن هم علیرغم تمام تلاشی که میشود برای معرفی نامزد و جلب نظر مردم کرد چیز دیگری است نامزد جبهه در همان مرحله اول انصراف داد و طبیعتا بعد از آنهم تلاشی برای تبلیغات ایشان نشد.
*انصراف لنکرانی روی گزینه بعدی هم اثر منفی گذاشت
البته نفس تغییر نامزد به خاطر انصراف آقای لنکرانی، اثر منفی را روی گزینه بعدی هم گذاشت. اصلح کسی است که علاوه بر دارا بودن تعهد و تخصص و قدرت مدیریت کافی، احتمال رأی آوری هم دارد.ما اگر به فردی نمره 18 میدهیم و او را اصلح میدانیم به این معنا نیست که بین نمره 18 و مثلا نمره 8 دیگر هیچ فردی وجود ندارد. بنابراین اگر فردی با نمره 18 نشد باید به سراغ فردی با نمره 17 یا 16برویم لذا این یک نکته خارج از بحث مصداقهاست.
*وحدت به هر قیمتی از لحاظ شرعی هم منطقی نیست
ما وحدت به هر قیمتی را از لحاظ شرعی هم منطقی نمیدانیم. یک نکته ثانویه هم وجود دارد که اگر ما همه کارهای توضیح داده شده را انجام دادیم ولی نهایتا بین گزینه بد و بدتر ماندیم آن موقع میتوانیم تصمیم بگیریم، نه از الان که مقدمتا بخواهیم برویم سراغ بحث بد و بدتر.
وضعیت آقای احمدینژاد پس از موضوعی که فروردین سال 90 پیش آمد با قبل از آن یکی نیست و اتفاق سال 90 یک نقطه عطفی منفی شد.ممکن است هر کدام از شخصیتها در فاصله الآن تا انتخابات اقداماتی داشته باشد که در تصمیمگیری جریانات مختلف مؤثر باشد. اما با این همه من معتقدم که اصولگرایان نامزد اصلح دارند و امکان اجماع روی وی هم وجود دارد.
*تلاش میکنیم دوستان انقلابی و اصولگرا به گزینه واحدی برسند
جبهه پایداری اگر درباره یک فرد بهعنوان اصلح بهیقین برسد، اما جریان اصولگرایی این اعتقاد را نداشته باشد، آیا پایداری مانند سال 92 عمل خواهد کرد؟
ما تمام تلاش خود را خواهیم کرد که دوستان انقلابی و اصولگرا به نتایج مشترک و گزینه واحدی برسند، ولی اگر علیرغم تلاشی که کردیم به نتیجه واحدی نرسیدیم، در روزی که لازم شود بنا به تکلیف عمل خواهیم کرد و آن مستلزم این است که وضعیت آن روز را ببینیم که چگونه است که آیا باید نامزد مستقل معرفی کنیم یا نباید کسی را مطرح کنیم.
*اینکه بگوییم حتماً نامزد مستقل معرفی میکنیم یا قطعاً معرفی نمیکنیم مشخص نیست
یا باید از نامزد اصولگرایان حمایت کنیم. بنابراین شرایط آن زمان وضعیت را مشخص خواهد کرد، اما اینکه بگوییم حتماً نامزد مستقل معرفی خواهیم کرد یا قطعاً معرفی نمیکنیم، هیچکدام از الآن مشخص نیست.
شرایط بسیار در تغییر است و عوامل مختلفی در آن دخیل است، ما کارهای خود را مبتنی بر اصول دنبال میکنیم و در زمان خود نیز بنا به تکلیف عمل خواهیم کرد. البته امیدواریِ من بر این است که می توانیم به نامزد اصلح واحدی برسیم، البته نامزد اصلح باید شفافیت در اصول داشته باشد، نامزد اصلح باید شفافیت در امور اقتصادی داشته باشد، نامزد اصلح باید شفافیت در مبارزه با فساد داشته باشد، بعبارتی بهتر، نه تنها فاسد نباشد بلکه فساد پذیر هم نباشد، نامزد اصلح باید در امور فرهنگی و انطباق اقدامات فرهنگی با گفتمان انقلاب شفافیت داشته باشد، نامزد اصلح و تیم همکار وی باید اداره کشور را به سبکی پیش ببرند که منجر به توجه و اولویت رسیدگی به محرومین شود، نامزد اصلح باید بجای کسب رضایت مراکز قدرت، با عدالت محوری در اداره کشور، در صدد جلب رضایت عامه مردم با اولویت طبقات محروم و مستضعف باشد، بعبارتی دیگر عدالت محوری سرلوحه برنامه های وی جهت پیشرفت در ابعاد مادی و معنوی کشور باشد، نامزد اصلح باید اداره کشور را به سبکی تنظیم کند که تمامی وزارتخانه ها، سازمانها، ادارات و بخشهای مختلف دولت، مراکز فعال کمی و کیفی خدمت رسانی بی منت و توأم با تکریم اقشار مختلف مردم شریف کشور باشد و نامزد اصلح بجای اداره کشور برمبنای الگوهای وارداتی باید بر مبنای الگوهای اسلامی ایرانی، کشور را به قله های پیشرفت هدایت و راهبری کند.