رویداد۲۴ امیر بیابانگرد: تصویر ثبت شده در سال ۱۳۵۸ که صادق قطب زاده رییس وقت رادیو و تلویزیون را در کنار آیتالله خمینی نشان میدهد. صادق قطب زاده سال ۱۳۶۱ اعدام شد.
فیلم «قضیه شکل اول، شکل دوم» از ساختههای عباس کیارستمی در ابتدای انقلاب است. فیلم روایتی است از ایجاد بینظمی یک دانشآموز در کلاس درس که اولاً منجر به عدم اقرار فرد، ثانیاً لو ندادن او توسط سایرین و ثالثاً اخراج گروهی از دانشآموزان توسط معلم میشود.
کیارستمی به دنبال این قصه سراغ عدهای از افراد مشهور رفته، با آنان در قالب خود فیلم مصاحبه کرده و جویای نظر آنها در این باب شده است. یکی از آن افراد سرشناس، صادق قطبزاده رییس وقت رادیو و تلویزیون ایران است. قطبزاده دانشآموز خاطی را لایق حمایت از جانب گروه دانشآموزان نمیداند و معتقد است که او کاری ضد ارزش انجام داده است. شاید این تز بعداً گریبانگیر شخص قطبزاده نیز شد. قطبزاده عاصی در اواخر عمر طرف حمایت هیچ گروهی قرار نگرفت و مانند حکمی که خودش برای دانشآموز فیلم صادر کرد، کسی از او حمایت نکرد. آنچنان که عبدالله امیر انتظام درباره او گفته بود «راديو تلويزيون هم به طور آشكار يك عامل تفرقه در جامعه ما شده است. در تلويزيون گفته ميشود بحثهایی از قبيل سيزدهبهدر جشن مهرگان ماههای سال نوروز و پرچم را از كتاب درسی حذف كنند و اين باعث نگرانی مردم میشود كه سنتهای خود را از دست میدهند.»
تنها کسی که از قطب زاده حمایت کرد، مهدی بازرگان بود که البته از دست قطب زاده لطمات فراوانی بود. آن زمان بازرگان مطالب خود در دفاع از صادق قطب زاده را در روزنامه میزان منتشر میکرد.
صادق قطب زاده متولد ۴ اسفند ۱۳۱۴ در اصفهان در ابتدای فعالیت سیاسیاش عضو جبهه ملی و بعدها نهضت آزادی ایران بود. او که دانشجوی اخراجی از آمریکا بود در دوران وقوع انقلاب ۱۳۵۷ ایران و روی کار آمدن نظام جمهوریاسلامی، وزیر امور خارجه و سپس مدیر رادیو و تلویزیون ایران شد.
برخی روشنفکران ایرانی از او دل خوشی نداشتند. از جمله محمد قائد که قطب زاده را «خر مرد رند» لقب داده و نوشته «در بیان عامه، به کسی که خیال کند دیگران جملگی مغز خر خوردهاند و گوشی فقط دست خودش است خرمردرند میگویند.»
قائد درباره قطب زاده نوشته «شغل آبرومندانهای که خودش از راهنرسیده در هوا قاپید، پریدن روی دکل رادیو تلویزیون بود تا از آن مکان رفیع به ریاست عالیه عروج کند. صبح ٢٣ بهمن فاتحانه وارد رادیو تلویزیون شد و در محیطی که داشمشدیهایی در حد او را تحویل نمیگرفتند شمشیر را از رو بست. در نطقهایی جنجالی برای کارکنان آن، از جمله، گفت «تلویزیون متعلق به افراد مسلمان است و باید در جهت فکر مردم پابرهنه باشد. من از این بیدهایی نیستم که از آن بادها بلرزم. ماهانه ٢٥٠٠ تومان حقوق خودم را از امام خواهم گرفت.» رقم اخیر که دوست داشت درویشانه تکرار کند پایه حقوق کارمند دولت در بدو استخدام بود.»
قائد در توصیف قطب زاده مینویسد: «مخلوطی بود از پهلوان، راهزن و لوطی. ملغمهای که در تاریخ ایران بسیار نقش بازی کرده و عملا آن را ساخته. انگار تروتازه از خیاطخانههای پاریس و رم نزول اجلال کرده باشد. به اضافه کتوشلوارهایی خوشدوخت.»
بیشتر بخوانید: صادق قطب زاده؛ از ریاست صدا و سیما تا اعتراف در صدا و سیما
به گزارش رویداد۲۴ قطبزاده مخالف سرسخت شاه بود و در دوران دانشجوییاش به اردشیر زاهدی سفیر وقت ایران در امریکا سیلی زد. تمایلات مصدقی داشت اما بعد از دیدار با آیتالله خمینی شیفته آرای او شد. خوشتیپ بود. روابط عمومی خوبی داشت و به واسطه ارتباطاتش با افراد مختلف، مساعدت فراوانی به پیشبرد اهداف انقلاب کرد. در پاریس برای آیتالله خمینی خانه باغی اجاره کرد. به پوشش اخبار انقلاب و در واقع تبلیغات رسانهای آن کمک میکرد و سرانجام در پرواز انقلاب نیز کنار آیتالله خمینی نشست. آن پرسش معروف درباره احساس آیتالله خمینی در هواپیما را قطبزاده ترجمه و منتقل کرد.
منوچهر محجوبی روزنامهنگار، به ابوالحسن بنیصدر، ابراهیم یزدی و صادق قطبزاده لقب «مثلث بیق» را داده بود. این لقب از ذهن و قلم محجوبی فراتر رفت و مورد استفاده دیگران هم قرار گرفت. بعدتر هر سه این افراد که حلقه اول نیروهای انقلابی بودند، مورد غضب رژیم جدید واقع شدند و از بین آنها فقط قطب زاده بود که به دست حکومتی که برای تشکیلش دویده بود، به اتهام جاسوسی اعدام شد.
محمدرضا پهلوی در کتاب «پاسخ به تاریخ» میگوید: نیوزویک افشا کرده است که قطبزاده مشاور ارشد و دوست معتمد آیتالله [خمینی] از عوامل مشهور شوروی است.» البته این مدعا چنان جدی نیست. قطبزاده نه خودش دستچپی بود نه مورد علاقه چپگرایان بود. اگرچه جاسوس خوب کسی است که هویت واقعیاش فاش نشود، اما مطالعه کتاب «کا.گ.ب از درون» نوشته ولادیمیر کوزیچکین مامور کا.گ.ب و سازمان اطلاعات نظامی شوروی نشان میدهد که اگر همکاری میان قطبزاده و شوروی وجود داشته موقتی بوده و سپس به خصومت جدی شوروی با او انجامیده است.
همچنین هنگامی که قطبزاده دانشجو بود تحقیقات آمریکاییها در مورد او سرنخی مبنی بر گرایشهای چپ او به دست نداد. او در دوران اقامت آیتالله خمینی در فرانسه، والری ژیسکاردستن رئیس جمهور فرانسه را مجاب کرده بود که انقلابیون ایران مارکسیست نیستند.
به ادعای واسیلی میتروخین مامور فراری کا.گ.ب حذف سیاسی و پس از آن فیزیکی قطبزاده به دست شوروی صورت گرفته و آن کشور خواسته برای از سر راه برداشتن ضدشورویهای ایران به مقامات جمهوری اسلامی بقبولاند که قطبزاده عامل سیا است.
اتهام جاسوس آمریکا بودن قطبزاده نیز طرفدارانی دارد. علت هم آن است که این همه دشمنی با شوروی اگر گواه بر آمریکایی بودن او نیست پس چیست؟ ولی در رابطه با این تئوری سندی وجود ندارد.
قطبزاده مشهور و پر سر و صدا بود، اما محبوب نبود. چنانکه در انتخابات اولین دورهی ریاست جمهوری ایران حدود سه دهم درصد آرا را به دست آورد و آخر شد.
نقل است که محمد محمدی ریشهری، حاکم شرع وقت برای جلب نظر آیتالله خمینی در خصوص تیرباران قطبزاده، یازده بار با او ملاقات کرده است. صادق قطبزاده در روز ۲۴ شهریور ماه ۱۳۶۱ به اتهام طرح کودتا و برنامهریزی برای ترور آیتالله خمینی اعدام شد. قطب زاده متهم شده بود که قرار است در یک بار کامیون آجر مواد منفجره کار بگذارد و آن را کنار خانه امام خمینی منفجر کند. او قبل از اعدام در اعترافی تلویزیونی به نقش آیتالله شریعتمداری مرجع تقلید شیعیان، در این اقدام اشاره کرده بود.