رویداد۲۴ شادی مکی: اوائل شهریور ماه نام روستای ابوالفضل استان خوزستان بر سر زبانها افتاد. ماجرا از انتشار تصاویری مبنی بر درگیری میان ماموران نیروی انتظامی و شهرداری از یک سو و مردم روستای ابوالفضل آغاز شد. مقاومت مردم این روستا در برابر تخریب خانههای مردم توسط ماموران شهرداری علت این درگیری بود. آن زمان گفته شد ماموران به سمت مردم گاز اشکآور و گلوله ساچمهای شلیک کردهاند اما فرمانده انتظامی کلانشهر اهواز هرگونه تیراندازی به سمت مردم روستای ابوالفضل را تکذیب کرد و فیلمهای منتشر شده را ساختگی خواند.
تمام این درگیریها و بزن و ببندها، ریشه در یک مساله داشت؛ شکایت بنیاد مستضعفان از اهالی روستای ابوالفضل. بنیاد مستضعفان مدعی است که زمینهای این روستا متعلق به این نهاد بوده و به همین علت هر گونه ساخت و ساز در این زمینها ممنوع است.
با بالاگرفتن ماجرا و رسانهای شدن مساله علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی از این روستا بازدید و از اهالی دلجویی کرد. مدتی بعد فتاح رئیس بنیاد مستضعفان با بیان اینکه «این بنیاد معمولا با اقشار ضعیف تفاهم میکند و اصلا روحیه بگیر و ببند در این سازمان نیست»، گفت: «بنیاد مستضعفان زمین زیادی دارد که در تصرف مردم هستند و در هیچ جا چنین رویه و برنامهای ندارد که قلع و قمع کند، بنای ما تفاهم و ملایمت با مردم است اما شورای تامین استان، شهرداری و دادستانی گفته بودند اینها زمین خوار هستند، در حالیکه این تصمیمی است که استان گرفته است.»
بنیاد مستضعفان با انتشار یک بیانیه اعلام کرد: بنیاد مستضعفان به محض اطلاع از موضوع، درخواست توقف اجرای احکام صادره را خواستار شد. به دنبال توقف اجرای احکام صادره مقرر شد با همکاری کمیته امداد امام خمینی (ره) طی ۲ هفته، خانوادههای محروم ساکن این اراضی شناسایی شوند و پس از فراهم شدن زمینه انتقال این خانوارها به منطقهای مسکونی و تامین هزینه پیش پرداخت مسکن این خانوارها توسط بنیاد مستضعفان، اجرای احکام قانونی درخصوص این اراضی، انجام شود.
بیشتر بخوانید:
ابوالفضل روستای بیدفاع/ روایت تخریب خانه مستضعفان توسط بنیاد مستضعفان! (فیلم)
به گزارش رویداد۲۴ با گذشت ۶ ماه از حوادث روستای ابوالفضل، هیچیک از وعدههای داده شده به مرحله اجرا نرسیده است. نه از شناسایی محرومان منطقه خبری هست و نه از تامین هزینه ودیعه مسکن آنها. تنها مساله آن است که دیگر خبری از هیاهوی بلدوزهای شهرداری برای تخریب خانه اهالی روستا خبری نیست. البته آنطور که مردم روستا میگویند اگر مردم اقدام به ساخت بنای جدید بکنند، بنا باز هم تخریب میشود.
یکی از افرادی که در روستای ابوالفضل زمین خریده و حالا با مشکل مواجه شده است به رویداد۲۴ میگوید: سال ۹۴ تمام داراییمان را جمع کردم و قطعه زمینی در روستای ابوالفضل خریداری کردم. آن زمان عده دیگری هم درحال ساخت و ساز روی این زمینها بودند. ما هم پول زیادی نداشتیم. برای خرید همین زمین، من و پسرم تمام دارایی خود را فروختیم به امید آنکه صاحب خانه بشویم.
وی با بیان اینکه ما نمیدانستیم وضعیت به اینجا میرسد، عنوان میکند: فروشنده به ما گفت که صاحب زمین است و ما هم آن را خریدیم. ما در این زمین خانهای ساختیم که برای خرید مصالح آن هم ۵۰ میلیون تومان قرض کردیم. اما شهردای هرچه ساختیم خراب کرد و گفت علت این کار هم شکایت بنیاد مستضعفان است. ما هیچ کاری نمیتوانستیم بکنیم جز آنکه ناچار شدیم بار دیگر خانه اجاره کنیم.
این فرد سالمند که بازنشسته یکی از سازمانهای دولتی است و میگوید: «در شرایط مالی بسیار بدی قرار دارد و از یک طرف تنها سرمایهاش را خرج خرید همین قطعه زمین کرده است و از طرف دیگر با شکایت بنیاد مستضعفان ناچار شده در منطقه دیگری اجارهنشین شود.»
او چارهای ندارد جز آنکه توقع بالای موجر بسازد، موجری که حالا اعلام کرده ۸۵ میلیون تومان ودیعه مسکن را باید تبدیل به ۱۵۰ میلیون تومان کند، تهیه ۶۵ میلیون تومان دیگر برای تامین ودیعه مسکن برای این پیرمرد که آب باریکه بازنشستگی به زور میتواند دخل و خرج زندگی را بدهد طاقتفرسا و حتی غیرممکن است. آنهم در شرایطی که دو فرزند متاهلش هم بیکار بوده و شرایط اشتغال برایشان فراهم نیست.
پیرمرد میگوید: از این وضعیت خسته شدهایم، آرزویمان شده است که یک چادر روی زمینمان بزنیم و همان جا به صورت قانونی زندگی کنیم. اما به دلیل نبود آب و برق و گاز و مشکلاتی که بنیاد مستضعفان ایجاد کرده است، همین یک کار را هم نمیتوانیم انجام بدهیم.
وی عنوان میکند: فردی که زمین را به ما فروخت گفت مالک زمین است و حق نسق دارد، ما نمیدانستیم چنین مشکلاتی پیش میآید. امروز هم نمیتوانیم خسارت بزرگی را که به ما وارد شده جبران کنیم. مصالح ما هنوز روی زمین مانده و منتظریم که مشکل با بنیاد مستضعفان حل شود. ما به بنیاد مستضعفان گفتیم که چرا هیچ اطلاعرسانی تا کنون نداشتهاند و جلوی ساخت و سازها را زودتر نگرفتهاند. اگر ما میدانستیم که چنین مشکلاتی وجود دارد هرگز این زمینها را نمیخریدیم.
سید کریم از دیگر افرادی است که در روستای ابوالفضل زمین خریده است به امید آنکه بتواند با پرداخت هزینهای کمتر صاحب خانه شود، بد اقبالی سیدکریم از زمانی شروع میشود که همسرش مبتلا به سرطان میشود برای درمان همسر دار و ندارش را میفروشد، یک فقره از مخارج درمان همسر مربوط به جراحی او بود که حدود ۴ سال پیش در یکی از بیمارستانهای تهران انجام شده و ۷۵ میلیون تومان هم هزینه به دنبال دارد، خرج رفت و آمد مداوم به تهران، دارو و... که بماند.
او که به دلیل پرداخت مخارج بالای درمان سرطان بیپول و بیخانه شده است، از سر نداری و ناچاری قطعه زمینی در روستای ابوالفضل خریداری میکند. زمین این منطقه به نسبت سایر مناطق ارزان است و او خوشحال از اینکه بار دیگر صاحب خانه میشود، همراه با ۳ فرزندش پول روی هم گذاشته و قیمت را میپردازند.
سید کریم به رویداد۲۴ میگوید: یک کارمند ساده هستم و حقوقم بسیار کم است حدود ۲ میلیون تومان. ما زمین را به این امید خریدیم که خانهای در آن بسازیم و زندگی کنیم. وقتی انسان بیپول باشد، حاضر است هرچه دارد بدهد و یک سرپناه بگیرد. اما گویا قسمت نبود صاحبخانه بشوم. وقتی اقدام به ساخت خانه کردیم درگیری در روستای ابوالفضل پیش آمد و شهرداری و نیروی انتظامی خانهها را تخریب کردند. الان هم به محض اینکه دیواری میسازیم شهرداری به دلیل شکایت بنیاد مستعضفان آن دیوار را تخریب میکنند و اجازه ساخت و ساز به ما نمیدهد.
بیشتر بخوانید: فیلم/ ساکنِ روستای ابوالفضل: از زمان شاه اینجا ساکنیم
واکنش فتاح به تخریب خانههای روستای ابوالفضل: به ما گفتند اینها زمینخوارند!
وی میافزاید: ما که دست از ساخت و ساز کشیدیم، عصبی شدن برای همسرم خوب نیست، با این همه ناچار شدیم به منطقه شلنگآباد برویم و آنجا در خانه اجارهای زندگی کنیم. این محله شلوغ است گاهی در آن صدای درگیریها و دعوا و تیراندازی میآید. همسر من با این شرایط جسمی باید در شرایط بهتری زندگی کند. ما برای پرورش بچهها زحمت کشیدهایم، حالا حقمان این است که در محله بهتری زندگی کنیم نه جایی که صدای ناسزا و دعوا همیشه به گوش میرسد.
سید کریم عنوان میکند: این روزها انقدر شرایط مالی من بد است که گاهی همکارانم پول جمع کرده و به من کمک مالی میکنند. اگر در همان روستا اجازه میدادند که خانهمان را بسازیم امروز مستاجر نبودم و در محلهای که خودمان صلاح میدانستیم زندگی میکردیم. به بنیاد مستضعفان بگویید من هم مستضعف هستم شما به چه کسی میگویید مستضعف.
یکی از اهالی دیگر روستای ابوالفضل کارگر یک شرکت پیمانکاری است و حقوق بسیار کمی دارد. او میگوید برای فرار از اجارهنشینی باید جیبمان را میدیدیم. زمینهای روستای ابوالفضل ارزانتر از زمینهای داخل شهر بود. در آنجا قطعه زمینی خریدم و خانهای ساخت تا مامن خانوادهام باشم، اما فکرش را هم نمیکردم ۵ سال بعد با شکایت بنیادی که نام مستضعفان را به دوش میکشد سرپناهم بر سرم آوار شود؛ سرپناهی که برای خرید مصالح آن زیر بار قرض و وام رفته بودم.
او حالا در بازمانده خانهاش زندگی میکند، خانهای نیمه کاره که نه توان و اجازه ساخت آن را دارد و نه اینکه به لحاظ مالی میتواند در جای دیگری خانه اجاره کند. روایت ماجرا از زبان اینطور است: من در روستای دیگری زندگی میکردم. سال ۹۴ قطعه زمینی خریداری کردم. بعد هم در آنجا خانه ساختم، اصلا فکر نمیکردم این زمینها چنین مشکلاتی داشته باشند.
وی با اشاره به بازدید شمخانی و آیتالله حیدری از روستای ابولفضل بعد از درگیریهای پیش آمده ادامه میدهد: ابتدا اینگونه جلوه دادند که در این روستا تنها ۵ تا ۶ خانوار زندگی میکنند در صورتیکه در این منطقه بیش از ۱۰۰ خانوار زندگی میکنند. اما بعد از بازدید مسئولان از روستا و وعدههایی که داده شد هیچیک تا به امروز عملی نشده است.
او عنوان میکند: ما در روستای ابوالفضل با مشکل آب مواجهیم، لوله آب را دزدیدند خودمان پول روی هم گذاشتیم و یک لوله جدید کار گداشتیم اداره آب به ما در حوزه آب و فاضلاب خدمات نمیدهد ما گاهی یک هفته آب نداریم. به جای فاضلاب هم هر کسی یک چاه ساخته است که هر وقت چاه پر شد تانکر آن را تخلیه میکند. ما در روستا مشکل برق هم داریم. روستای ابوالفضل تنها یک ترانس برق دارد که آن را هم با هزینه خودمان خریدیم. این ترانس تابستان برای استفاده از کولر کافی نیست. وقتی موضوع را از طریق اداره برق پیگیری کردیم میگویند به دلیل شکایت بنیاد مستضعفان نمیتوانیم به شما خدمات بدهیم.
او اظهار میکند: یک هفته قبل از آنکه آن درگیریها پیش بیاید ما برای پیگیری موضوع به تهران هم آمدیم بنیاد مستضعفان وعده داد که مشکلاتمان را حل میکند، اما یک هفته بعد با بولدوزر و ماشین به جان خانههایمان افتادند.
این فرد ساکن در روستای ابوالفضل میگوید: در نزدیکی روستای ما رودخانه وجود دارد، انشعاب آب و گاز و کابل فشار قوی برق از کنار آن رد شدهاند خدماتدهی به روستای ابوالفضل خیلی کار سخت و هزینهبری نیست تنها علت این موضوع هم مساله شکایت بنیاد مستضعفان است. متاسفانه ما اهالی روستا را یک سری غارتگر معرفی کردهاند؛ در حالی که ۳۰ تا ۴۰ خانواده سالهاست که در این زمینها یا زراعت یا زندگی میکنند و نمیدانم بر چه اساسی ما را اینگونه معرفی کردهاند. امروز منتظریم که شاید مشکل حل شود و بتوانیم بازهم وام بگیریم و خانه را بسازیم. اما هنوز هیچ جواب قطعی نگرفتیم.
سید یوسف موسوی شوکی امام جماعت مسجد روستای ابوالفضل که به عنوان نماینده مردم پیگیر این پرونده است به رویداد۲۴ میگوید: بنیاد مستضعفان همچنان ادعای مالکیت بر زمینهای این روستا را داشته و اعلام کرده که اسنادی هم در این رابطه دارد، اما من تا به حال این اسناد را ندیدهام. ما هم مدارکی داریم که دال بر مالکیت ماست، اینها اسناد زمینهای کشاورزی مشاع است که از سالهای ۴۷ یا ۴۸ کشاورزان دارند. ما این اسناد را قبلا هم به بنیاد مستضعفان و... ارائه داده بودیم و حق آبیاری و حق ریشه زمین را داریم یعنی مدارکی داریم که نشان میدهد مالکان این زمینها قبل و بعد از انقلاب روی این زمینها کشت و کار میکردند.
وی ادامه میدهد: بنیاد مستضعفان اعلام کرده مالک این زمینها دولت است، چون زمان پهلوی این زمینها دست زرتشتیها بوده است. این افراد بعد از انقلاب از ایران رفتهاند و زمینها متعلق به بنیاد شده است. اما قبل از اینکه زرتشتیها مالک این زمینها شده و شاه زمینها را در اختیار آنها قرار دهد، د رواقع زمان پهلوی اول کشاورزان محلی روی این زمینها کار میکردند و حق نسق دارند در این زمینها آثار کشاورزی آنها هنوز هم هست و حتی بر خی از اهالی موفق شدهآند از بنیاد مستضعفان حق ریشه بگیرند..
امام جماعت روستای ابوالفضل عنوان میکند: در این گیر و دار که بنیاد مستضعفان و کشاورزان هر دو ادعای مالکیت میکردند روستا بزرگتر و پرجمعیتتر شد و عدهای هم شروع به ساخت و ساز در روستا کردند. اگر این زمینها متعلق به بنیاد بود، از اول جلوی ساخت و ساز این افراد را میگرفت تا این منطقه توسعه پیدا نکند. این مساله نشان میدهد که محلیها اینجا حق نسق داشتند.
وی با بیان اینکه تا کنون هیچ دادگاهی در این خصوص تشکیل نشده است، عنوان میکند: همیشه بنیاد مستضعفان از اهالی شکایت میکرده است، که این موضوع باعث میشد گاهی برخی از اهالی را جلب و راهی زندان کنند، که برخی با قید وثیقه آزاد میشدند.
او خاطرنشان میکند: چند روز پیش با رئیس جدید بنیاد مستضعفان خوزستان جلسهای داشتم. ایشان به ما امید دادند و قول مساعد دادند که کمک کنند. مشکل امروز ما این است که ۴۰۰ تا ۵۰۰ خانوار ساکن روستای ابوالفضل از هرگونه خدمات شهری محروم هستند. آب و برق ما غیرقانونی و غیر رسمی است و حتی اگر چند روز آب یا برق ما قطع شود هیچ فریادرسی نداریم. گازکشی هم نداریم و مجبوریم کپسول گاز بخریم. این درحالی است که ما تنها یک کیلومتر با اهواز فاصله داریم.
موسوی اظهار میکند: تقاضای ما این است که چند ترانس بیاورند و ما هم بتوانیم به برق شهری وصل شویم. من درخواستی هم در این زمینه دادهام، اما اقدامی نشده است به این دلیل که ادارات میگویند بنیاد مستضعفان شاکی است و به همین دلیل هم اجازه نداریم به شما خدمات بدهیم. به دلیل همین غیر رسمی بودن آب و برق گاهی بین اهالی مشکل ایجاد میشود، چند روز پیش به دلیل همین مشکلات چند روزی آب نداشتیم و این مساله بسیار مشکلساز شد. این مسائل ربطی به مالکیت ندارد این نوع خدمات باید به شهروندان ارائه شود.
تماس رویداد۲۴ با سیدرضا فلاحی مقدم رئیس اموال و املاک بنیاد مستضعفان خوزستان نیز به جایی نرسید و او صحبت درباره آخرین وضعیت پرونده روستای ابوالفضل را به زمان دیگری موکول کرد.
به گزارش رویداد۲۴ فتاح که امروز ریاست بنیاد مستضعفان را بر عهده دارد، تا مدتی پیش ریاست کمیته امداد را بر عهده داشت، او با معنای فقر و محرومیت آشناست با این حال، اما بنیاد تحت ریاست وی این روزها مردم روستای ابوالفضل را که عمدتا افرادی با شرایط مالی بسیار نامناسب هستند از کوچکترین حقوق خود به عنوان انسان و شهروندان خوزستان محروم کرده است، مردمی که مجاز یا غیر مجاز تنها به یک دلیل به این روستای فاقد امکانات کوچ کردهاند، ارزان بودن قیمت زمینها و عدم توانایی برای خرید زمین در مناطق بهتر. حال باید از بنیاد مستضعفان سوال کرد که موضوع رسیدگی به مردم منطقه و شناسایی محرومان آن به کجا رسید؟
هنوز به خاطر داریم که یک هفته قبل از حوادث روستای ابوالفضل پرویز فتاح مقابل دوربین تلویزیون نشست و نام یکی یکی نهادها و سیاستمداران بانفوذی را بر زبان آورد که به گفته او اموال بیت المال را غصب کردهاند، با این حال فتاح یک روز بعد دوباره مقابل همان دوربین حاضر شد و از یکی یکی سیاستمداران با نفوذ کشور عذرخواهی کرد. حال فتاح و بنیاد مستضعفان باید به این سوال در برابر افکار عمومی پاسخ دهد که اگر گذر از اموال بیتالمال و بنیاد در برابر افراد صاحب قدرت و مکنت امکانپذیر است، گذشتن از زمینهایی که امروز عدهای از مردم مستضعف و تنگدست در آن زندگی میکنند تا چه میزان قابل انجام است و اصولا اینهمه زمین و دارایی به چه کار بنیاد میآید اگر صرف امور فقرا و تنگدستانی که روز به روز بر تعدادشان افزوده میشود، نشود؟