رویداد۲۴ اگر تا چندماه پیش با، اما و اگر درباره آمدن یا نیامدن کاندیدای تکراری انتخابات ۱۴۰۰ صحبت میشد، این روزها گمانهها درباره کاندیدا شدن محسن رضایی در انتخابات ۱۴۰۰ بر عدم حضورش میچربد. او بازهم وارد میدان شده است تا در قامت یک کاندیدای نظامی با ژست اقتصاددان بودن و البته گریز زدن گاه و بیگاه به فضای دیپلماتیک رأی مردم را به سمت خود بکشاند.
محسن رضایی میرقائد در کارنامه خود سابقه دو بار شکست در انتخابات ریاست جمهوری دارد و یک بار دیگر هم شکست خود را با تکیه بر نظرسنجیهای انتخابات پیش بینی کرد و از رقابتهای انتخاباتی سال ۸۴ کناره گرفت.
البته نام او بیشتر از این حرفها با انتخابات گره خورده است (اینجا)، اما اگر فقط به کاندیداتوریهای رسمی او نگاه کنیم، فرمانده اسبق سپاه پاسداران در کنار محمدباقر قالیباف رکورددار بیشترین حضور در انتخابات است. حالا هم که صحبتهایی از نامزدی قالیباف در انتخابات ریاست جمهوری میشود گویا برادر محسن نیز میخواهد از قافله عقب نماند؛ اظهارات و رفتارهای اخیر او، درست در روزهایی که فضای انتخاباتی کشور کم کم درحال گرم شدن است، فقط میتواند بوی کاندیداتوری مجدد بدهد.
در همین روزهاست که به رغم کرونا سفرهای استانی برادر محسن به راه افتاده است. او در همین مدت کوتاه سفرهایی به استانهای فارس، خراسان رضوی و مرکزی داشته است. خودش میگوید هنوز برای حرف زدن درباره کاندیداتوری اش زود است، اما در عین حال هم کاندیداتوری را تکذیب نمیکند (اینجا). افرادی که با او دیدارهایی داشتهاند، میگویند در اظهارات او عزم جدی برای حضور درانتخابات ۱۴۰۰ را احساس کردهاند. مضافا آنکه برخی سخنانش از هر اعلامیه برای حضور در انتخابات صریحتر است. اما ۱۴۰۰ آخرین قمار انتخاباتی فرمانده اسبق سپاه پاسداران است؟
محسن رضایی در ادوار گذشته کاندیداتوری در انتخابات ریاست جمهوری بر روی اقتصاددان بودن خود تاکید میکرد و تلاش داشت خود را از آن وجهه نظامی دور نگه دارد. او که بازهم فرصت را غنیمت شمرده و میخواهد بخت خود را بیازماید برخلاف رویههای سابق هم ژست اقتصاددان بودن گرفته هم در روزهایی که صف کاندیداهای نظامی طویل شده است میخواهد از کورس رقابت با رقبای نظامی عقب نماند و رزومه نظامی بودن خود را رو میکند.
او در گفت و گویی با خبرگزاری برنا در سخنانی، که به نظر میرسد هدفش تبلیغات برای کاندیداتوری در انتخابات بوده، از ایده رئیس جمهور نظامی دفاع کرده است. رضایی میگوید «کسانی که میگویند چرا نظامیها میآیند در جریان نیستند که در اروپا و آمریکا بیش از ۵۰ درصد روسای جمهور و روسای دولتها نظامی بودند و یا اطلاع دارند و ترسی از به خطر افتادن منافع و یا زد و بند خود دارند و نگرانند که نظامیان اینها را بهم بریزند و بیرون کنند.»
او با تاکید براینکه من عمده این ترس را ناشی از زد و بند اقتصادی و رانت خواری میدانم، وعده میدهد «اگر نظامیان بر سر کار بیایند دست دزدها را قطع میکنند و تا آخرین قطرهای که از بیت المال رفته به خزانه باز میگردانند و به دست مردم میرسانند.»
رضایی در ادامه این گفتگو اظهاراتی به کار میبرد که به نظر میرسد به دنبال مصداق سازی است؛ او نظامیها را با امیرکبیر مقایسه میکند، چهرهای که بسیاری از طرفداران مرحوم هاشمی رفسنجانی برای تشبیه دوران سازندگی به آن استفاده میکردند. او میگوید؛ «امیرکبیر را ببینید او ابتدا امیرنظام بود و بعد امیرکبیر شد و موضوع کاندیدای نظامی هم در ایران همین است. امیرکبیر قبل از آنکه مسئولیت صدراعظمی را در دولت برعهده بگیرد، به مدت طولانی در نیروهای مسلح بود و سه لقب قبلی او یعنی مستوفی نظام، وزیر نظام، امیر نظام نشان میدهد که کارنامه او در بخش نیروهای مسلح بوده و به پشتوانه ان تجربه توانست، مدیریت اجرایی کشور را ظرف مدت کوتاهی متحول کند.»
بیشتر بخوانید: آشنا خطاب به محسن رضایی: آقا محسن عزیز! همان یک عملیات فریب قدیمی کافیاست
کاندیدای احتمالی انتخابات ۱۴۰۰ البته ترجیحش ارائه چهرهای اقتصادی از خود است. آنچنان که در سفرهای اخیر خودبه استان البرز و فارس مجددا شعارهای اقتصادی گذشته خود را تکرار کرد و با بیان اینکه ۲۰ سال است بر ایجاد ایالتهای اقتصادی در کشور تاکید میکنم، ولی تا کنون عملی نشده، گفته: با ایجاد ایالتهای اقتصادی مردم هر استان میتوانند در خصوص سپردههای بانکی خود تصمیم بگیرند و این طور نخواهد بود که مالیات استانها به تهران سرازیر شود.
او که در انتخابات سال ۹۲ با نشان دادن یک اسکناس هزار تومانی ارزش آن را ۳۰۰ تومان عنوان کرده بود، در شیراز اظهارات مشابهی داشته و گفته: خرید ۱۰۰۰ تومان امروز به ۱۵۰ تومان سال ۹۲ افول کرده و پول بیجان شده است.
البته او به یارانهها نیز که در فصل نزدیک به انتخابات دغدغه دیگر کاندیداهاست نیز پرداخته و گفته: پول ملی ما، حیثیت ماست. نباید این بلا را بر سر پول ملی ما میآوردند. تنها چیزی که افزایش نیافته است، یارانه است. همه چیز ده برابر شد به جز یارانه. این قابل قبول نیست.
او حتی اخیرا در ادعایی عجیب گفته است اگر رئیس جمهور شود حتی یک نفر هم بیکار نخواهد ماند.
با آنکه برادر محسن میخواهد همان کت و شلوار اقتصاددانی را برتن داشته باشد، اما گویا خود را آماده کرده است که در انتخابات ریاست جمهوری خود را با پیراهن یقه دیپلماتیک هم نشان دهد. او طی یک سال اخیر با دو لایحه مرتبط با FATF به شدت مخالفت کرده و محبوب دلواپسان شده است.
رضایی این روزها سیاست خارجی دولت را به نقد و انتقاد بسته است. برای نمونه در توئیتی نوشته: «اگر دیپلماسی رسمی ما با محور قرار دادن منافع ملی بر ۱۵ کشور همسایه و ۲۵ کشور دیگر منطقه متمرکز شده بود و به جای سراب ۵+۱ واقعیت ۲۵+۱ را دنبال میکردیم امروز با به میدان آوردن فعالان بخش خصوصی کشورمان، بیاثر شدن تحریمهای ظالمانه را شاهد بودیم.»
دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام، اما در در گفت و گویی جنجالی با فاینشنال تایمز پا را فراتر گذاشته و میگوید «ایران آماده است که به مذاکرات هستهای با آمریکا و دیگر قدرتهای جهان باز گردد اگر طرفهای مقابل سیگنال واضحی بفرستند که تحریمها تا یکسال آینده برداشته میشود. آنها باید به ما اعلام و اطمینان خاطر دهند که تحریمهای اعمال شده بعد از برجام در عرض یک سال برداشته میشوند.» این اظهارات، اما با واکنش سعید خطیب زاده سخنگوی وزارت خارجه شد. خطیب زاده این سخنان را اظهار نظر شخصی محسن رضایی خواند و گفت: کلیه امور مرتبط با حوزه سیاست خارجی صرفا از طریق وزارت خارجه و به صورت نهادی و از مجاری رسمی خودش منتقل میشود. وزیر خارجه نیز واکنشی کنایه آمیز به این ادعای محسن رضایی داشت تا آنجا که برادر محسن مجبور به عقب نشینی از مواضع جنجالی اش شد.
اما چرا انتخابات ۱۴۰۰ آخرین شانس محسن رضایی است؟ محسن رضایی در تاریخ ۱۸ شهریور ۱۳۳۳ به دنیا آمد. او در روز انتخابات ۶۶ ساله است و اگر این بار شکست بخورد شاید دیگر نتواند هوس قمار سیاسی دیگری کند. او در انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۴ رسما از مرزهای میان سالی عبور کرده و جزو سیاستمداران سالخوره به حساب میآید.
گذشته از آنکه تا کنون انتخاب نشدن رئیس جمهور مستقر برای دوره دوم سابقه نداشته است، تفاوت محسن رضایی سالخوردهای که در ۱۴۰۴ کاندیدا میشود آن است که دیگران در زندگی سیاسی خود فراز و نشیبهایی تجربه کرده اند، اما کارنامه محسن رضایی پر از شکست انتخاباتی خواهد بود.
در مرداد ۱۴۰۸ هم که رئیس جمهور بعدی باید کابینه خود را تحویل نفر بعد دهد به ۷۵ سالگی نزدیک میشود و احتمال تایید صلاحیت او نیز به حداقل خواهد رسید. به هرحال در انتخابات سال ۹۲ که مرحوم هاشمی رفسنجانی ردصلاحیت شد استدلال شورای نگهبان سن بالای او بود! و اختلاف سن هاشمی رفسنجانیِ ۹۲ با محسن رضاییِ ۱۴۰۸ فقط چهار سال خواهد بود.
با وجود آنکه انتخابات ۱۴۰۰ تا اینجا تقریبا برای همه تحلیلگران غیرقابل پیشبینی است، با نگاهی به دورههای گذشته ریاست جمهوری میتوان آینده محسن رضایی را تصور کرد. از زمان حضور نظامیان در انتخابات ریاست جمهوری که در همان اولین انتخابات ریاست جمهوری ۵۸ با حضور احمد مدنی عضو نیروی دریایی اتفاق افتاد، هیچ کاندیدایی که لباس نظامی بر تن کرده باشد نتوانسته پیروز ریاست جمهوری شود. (اینجا) این موضوع برای محسن رضایی سختتر است، چرا که هیچ کاندیدایی که در گذشته سابقه شکست در ریاست جمهوری داشته نیز نتوانسته شانس بالایی به دست آورد.
با وجود آنکه گفتمان حضور نامزد نظامی برای انتخابات آتی در اردوگاه اصولگرایان مطرح شده برخی اصولگرایان با این ایده به شدت مخالفند. با این حال حتی اگر موافقان حضور کاندیدای نظامی در جناح راست دست بالا را داشته باشد بعید به نظر میرسد محسن رضایی این گزینه باشد. به جز طیف محسن رضایی هیچ یک از گروههای اصولگرا زمانی که او کاندیدای انتخابات شده بود از او حمایت نکردهاند. در سال ۹۶ هم زمانی که جمنا ساز و کار ائتلافی اصولگرایان میخواست کاندیداهای رسمی خود را اعلام کند از بین افراد معرفی شده محسن رضایی نفر دهم شد.
علاوه بر موارد بالا باید به روحیه محسن رضایی اشاره کرد. محسن رضایی برای انتخابات فقط نام نظامیها را با خود حمل میکند و از روحیه آنها بهرهای ندارد. معمولا وقتی نظامیها قبل از انجام هر عملیاتی با بهترین روحیه حاضر میشوند و حتی اگر پیروزی در روحیهشان موج نمیزند ظاهر خود را حفظ میکنند. اما محسن رضایی اکنون فردی دستپاچه به نظر میرسد. او این بار همه داشتههای خود در کاندیداتوریهای قبلیاش را با خود به میدان میآورد. اما دستپاچگی او در ناهمخوانی شعارهای اخیر او با مواضع قبلی او قابل مشاهده است.
درست است که او در برههای از زمان یکی از بابرنامهترین کاندیداهای انتخابات ریاست جمهوری بوده، اما اکنون شعارهایی میدهد که با ژستهای قبلی او منافات دارد و رنگ و بوی پوپولیستی گرفته است. اینکه با ریاست جمهوری او یک نفر هم بیکار نمیماند! آیا او نمیداند این شعار شدنی به این سادگیها شدنی نیست یا آنکه میداند و میخواهد به نوعی بازی پوپولیستی به راه بیندازد؟ گفتن افزایش پیدا نکردن یارانهها هم از جمله همین تناقضات است. این دستپاچگی نه از سر احساس تکلیف بلکه از علم به آن است که ۱۴۰۰ آخرین شانس سیاسی سردار است.