او در این برنامه، مقابل رامبد جوان نشست و در گفت‌و‌گو با او از خاطرات سال‌ها خوانندگی‌اش گفت و البته از برنامه‌های آینده خود نیز خبر دارد.
در ابتدا، صادقی در پاسخ رامبد جوان که از او پرسید قدیمی‌ترین خاطره‌ای که در حیطه خوانندگی در ذهن دارد چیست، گفت: «در 14 یا 15 سالگی، جایی در بندرعباس بود به نام کلوپ دلفین که من آخر هفته آن‌جا می‌خواندم. سال 74 بود و کلوپ دلفین استیج کوچکی داشت و من کیبوردم را آن جا می‌گذاشتم. یکی از روزهایی که شروع به خواندن کردم، شش یا هفت نفر آن جا بودند. آهنگ اول که تمام شد، چهار نفرشان بیرون رفتند. در آن دوره بیشتر موسیقی شیش‌و‌هشت مد بود من غمگین و آرام می‌خواندم. آهنگ دوم و سوم را که تمام کردم، هنوز آن چهار نفر آن جا نشسته بودندکه ماندنشان را به حساب لذت بردن از صدایم گذاشتم، اما بعد متوجه شدم آن‌ها منتظر آماده شدن ساندویچ‌های‌شان بوده‌اند! سه نفر از آن‌ها ساندویچ‌شان را که گرفتند، بیرون رفتند و نفر چهارم رو به من گفت می‌شود یک ساعت ساکت شوم تا ساندویچم را بخورد!؟»
این خواننده سرشناس پاپ در ادامه در پاسخ به این سوال که آرزویش برای 10 سال آینده چیست، گفت: «من 10 سال دیگر گل فروشی بزرگی خواهم داشت که در آن کنسرت هم می‌دهم. دوست دارم مخاطب از لحظه ورود به آن مکان تا لحظه خروج همه چیز به چشمش قشنگ بیاید.»
صادقی در واکنش به این سوال رامبد جوان که عادت بدی داشته است که آن را ترک کرده باشد، گفت: «قلیان زیاد می‌کشیدم و الان نمی‌کشم. در واقع از دخترم خجالت کشیدم. روزی با همسرم و دخترم بیرون شهر رفته بودیم و جایی نشسته بودیم که هم هوا خوب بود و هم حال ما. من سفارش قلیان دادم. قلیان را که آوردند تیارا با همان لحن کودکانه‌اش گفت خجالت نمی‌کشی بابا؟! از همان موقع بود که دیگر قلیان نکشیدم.»
خواننده مشکی پوش در این برنامه، آهنگ‌های «وایسا دنیا» و «آشنا» (تو با منی، واست دلم واست تنم) را خواند.