در پسزمینه این بحث باید به مهمترین رخداد چند دهه اخیر در روابط ایران و آمریکا توجه کرد یعنی توافق اتمی که یک سال قبل به امضا رسید. کسانی که با این توافق مخالف بودند هم اکنون مدعیاند که آمریکا در پشت پرده ، مجوز برخی فعالیتهای اتمی را به ایران داده است! با تساهل و تسامح به مدارا باایران میپردازد.
اما شواهد و قراین حاکی از آن است که هیچ کدام از این ادعاها ریشه در واقعیت ندارند. گزارشات آژانس بینالمللی انرژی اتمی که با دقت تمام فعالیتهای اتمی ایران را تحت نظر دارد، نشان میدهد که ایران کاملاً در چارچوب توافق هستهای گام برداشته است و هیچ اثری از تخلف از جانب ایران وجود ندارد. این ایرادات و سؤالات طبیعی است و معمولاً پس از هر توافق بزرگی از سوی مخالفان آن توافق مطرح میشود، اما سؤال اصلی که در اینجا وجود دارد این است که آمریکا و غرب به تعهدات خود در قبال ایران تا چه حد پای بند بودهاند؟ آیا آنها در راستای لغو کامل تحریمها و جلوگیری از آسیب بیشتر به اقتصاد ایران گام برداشتهاند؟
علیرغم عملکرد مثبت ایران و عدم تخطی این کشور از توافق اتمی، در آمریکا جریانی وجود دارد که خواهان بر هم زدن این توافق به هر قیمتی است و تاکنون توانسته است لوایحی را در راستای اهداف خود در کنگره به تصویب برساند، بدون توجه به اینکه آیا این کار به سود آمریکاست یا خیر، چرا که حامیان چنین لوایحی با سوءاستفاده از جو حاکم، قصد دارند خود را بهعنوان دشمن ایران معرفی کرده و از آب گلآلود ماهی بگیرند.
بهطور مثال اخیراً طرحی از سوی یکی از نمایندگان به نام ران دسانتیس برای تحریم برخی شرکتهای ایرانی مطرح شد که اساساً هیچ ارتباطی با نیروهای نظامی و دولت ایران ندارند و خصوصی محسوب میشوند. بنابراین به نظر میرسد این چنین طرحهایی صرفاً برای تأمین منافع عده محدودی تنظیم شده است که از تحریم ایران سود بیشتری عایدشان میشود. چنین اقداماتی میتواند موجب دور شدن سرمایهگذاران خارجی شود که قصد دارند در ایران سرمایهگذاری کنند و از سویی میتواند آمریکا را به عدم رعایت مفاد برجام محکوم کند.
یکی دیگر از نمونههای اخیر مصاحبه دنیس راس است که ایران به حمایت از داعش محکوم میکند! وی متعلق به جریانی است که معتقدند باید به هر نحو که ممکن است باید در برابر ایران ایستاد. وی میگوید ایران در کنار آمریکا با داعش مبارزه نمیکند بلکه با کمک به بشار اسد در جهت تقویت داعش گام برمیدارد! در آمریکا ترس عمیقی از تکفیریهای سنی وجود دارد اما چنین افرادی نمیتوانند درک کنند که ایران بزرگترین دشمن بنیادگرایی و جریانهای تکفیری در جهان اسلام است.
باید توجه داشت که افرادی همچون دنیس راس باعث میشوند تا در ایران کسانی قدرت بگیرند که رویکردهای جنگطلبانه دارند و افرادی همچون حسن روحانی که خواهان تعامل و صلح هستند ضعیف و منزوی شوند و در نهایت شکست بخورند .
واضح است که چنین چیزی در نهایت به سود و پیروزی برخی کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس و اسرائیل تمام خواهد شد.تحولات اخیر در کشور میانمار و سیاستهایی که آمریکا در قبال آن اعمال کرد میتواند نمونهای دیگر از کشورهایی باشد که نیروهای اصلاحطلب با دیگراان درگیر هستند.
نشنال اینترست در پایان نوشت: از سوی دیگر به نظر میرسد که چنین رویکردهایی با حمایت اسرائیل صورت میگیرد که خواهان منزوی شدن ایران در خاورمیانه است و برای رسیدن به اهدافش اهرمی بهتر از بهرهبرداری از برخی نیروها در ایران ندارد تا بتواند موی دماغ کسانی شود که در صورت قدرت گرفتن آنها، ایران به قدرتی بزرگ در منطقه تبدیل خواهد شد.