رویداد۲۴ سال ۱۴۰۰ آغاز شده و کمتر از سه ماه به برگزاری سیزدهمین انتخابات ریاست جمهوری مانده است. در روزهای پایانی سال ۹۹ بازار کاندیداتوری در دو جبهه اصلاح طلب و اصولگرا داغ شده بود هرچند مرتضی طلایی، چهره سیاسی اصولگرا معتقد است «هنوز میدان انتخابات کاندیداهای خود را نشناخته است و باید تا زمان ثبت نامها صبر کرد.»
او در عین حال برخلاف برخی قبول ندارد که اصولگرایان در برخی ادوار انتخابات بدون رقیب بودند و می گوید: «هیچ انتخاباتی در ایران، خالی از رقیب برای هیچ جریانی نبوده و در میدانی که تصمیم گیرنده، مردماند، صحنه رقابت همواره متناسب با خواست و نظر ملت اداره خواهد شد.»
طبق تحلیل طلایی،عضو پیشین شورای شهر تهران دلزدگی از سیاست بازیها، بیعملی و انفعال و گره زدن همه امور کشور به فراسوی مرزها، به حسی مشترک تبدیل شده و اقبال به سوی عملگرایی، پرهیز از سیاست بازی و تمایل به نیروهایی است که فارغ از گرایش سیاسی به کار و خدمت بپردازند.
آنچه در ادامه میخوانید مشروح گفتوگو با مرتضی طلایی از چهره سیاسی نزدیک به قالیباف است.
*آقای طلایی! برخی طیفهای منتسب به جریان اصولگرا مدتیست از کلیدواژه جریان انقلابی به جای جریان اصولگرایی استفاده می کنند و معتقدند دوران اصولگرایی به پایان رسیده است، شما این مرزبندی ها و تفکیک ها را چقدر قبول دارید؟ مگر اصولگرایی را جدا از جریان انقلابی می توان تعریف کرد؟
استفاده از واژهها، نباید محل نزاع قرار گیرد. انقلاب و انقلابی یک چتر فراگیر بر سر همه جریانهایی است که به ارزشها و باورهای یک ملت اعتقاد دارند. قطعاً هیچ تفکیک و مرزی بین این دو واژه وجود نداشته و ندارد.
*به نظر می رسد طیف هایی از درون جریان راست در حال ایجاد انحراف در اصولگرایی هستند، این را می پذیرید؟ میتوانند خطری برای جریان اصولگرا باشند؟
به طور طبیعی در هر جریان سیاسی اختلاف نظرها و تفاوتهای دیدگاهی وجود دارد ولی وقتی یک وحدت گفتمانی و اعتقادی بر سر اصول وجود داشته باشد، فاصله گروهها، جریانها و اهداف، به نسبت آن اصول سنجیده میشود.
*فکر می کنید اصولگرایی به نقطه تغییر و بازسازی رسیده است؟ خصوصا با تغییر نسلی که در این جریان صورت گرفته است و نسل اولی که برخی فوت کرده و برخی نیز کنار رفته یا کنار زده شدند؟
هر جریان سیاسی باید مسیر نوسازی و تطابق با ضرورتهای زمان را طی کند. تغییر افراد، چهرهها، ورود جوانان و مسائل دیگر، تابعی از همین ضرورت خواهد بود.
* بحران رهبری در جریان اصولگرا چقدر جدی است و اگر قائل به بازسازی هستید رهبری جریان اصولگرا به چه سمت و مدلی باید پیش برود.
جریان نیروهای انقلاب در درون خود، ظرفیت جریانهای اصیل و ریشهداری مانند جامعتین را در اختیار دارد که میتوانند رهبری جریان و گفتمان سازی را بر عهده بگیرند. مساله اصلی، تعریف اصول و گفتمانی است که میبایست محور وحدت همه باورمندان به اصول انقلاب شود.
*آقای طلایی! انتخابات ۱۴۰۰ جزو معدود انتخاباتی است که پیش بینی روند آن برای تحلیلگران دشوار شده است، پیش بینی خود شما از این انتخابات در بُعد مشارکت از یک سو و جناح پیروز از سوی دیگر چیست؟
باور دارم که مهمترین موضوع در هر انتخابات و فارغ از نتیجه، مشارکت و حضور مردم است و جریان نیروهای انقلاب در طول این سالیان اثبات کرده که به تمام معنا تابع رای و نظر مردم است. پیروز یک انتخابات پرشور، همه جریانهای درون خانواده انقلاب هستند.
در گام دوم و در خصوص جریان پیروز نیز به طور اخص، آنچه که از درون جامعه به دست میآید، دلزدگی از سیاست بازیها، بیعملی و انفعال و گره زدن همه امور کشور به فراسوی مرزها، به حسی مشترک تبدیل شده و اقبال به سوی عملگرایی، پرهیز از سیاست بازی و تمایل به نیروهایی است که فارغ از گرایش سیاسی به کار و خدمت بپردازند.
*می توان پیروزی در انتخابات مجلس را مبنای پیروزی در ۱۴۰۰ گرفت یا خوش خیالی سیاسی است؟
مردم ایران نشان دادهاند که از درک و بلوغ بالای سیاسی برخوردارند و در هر دوره و هر مقطع، متناسب با شرایط به تصمیم گیری مناسب دست میزنند.
*اصولگرایان هربار رقیب ضعیف بوده یا در صحنه نبوده به رقابت درون جریانی رو آورده اند، فکر می کنید ۱۴۰۰ صحنه رقابت اصولگرا با اصولگرا باشد یا ...؟
با فرض شما موافق نیستم. اولاً هیچ انتخاباتی در ایران، خالی از رقیب برای هیچ جریانی نبوده و در میدانی که تصمیم گیرنده، مردماند، صحنه رقابت همواره متناسب با خواست و نظر ملت اداره خواهد شد.
*چرا بازار کاندیداتوری در جریان اصولگرا انقدر شلوغ شده است؟ واقعا همه این افراد در قدوقامت ریاست جمهوری هستند؟
تا این لحظه علیرغم شایعات فراوان اما تعداد اعلام رسمی نامزدی، چندان زیاد نبوده اما باور دارم، افرادی باید خود را در معرض آزمون سخت ریاست جمهوری، به ویژه در این مقطع قرار دهند که سابقه مدیریت کلان و موفق را داشته و آماده این میدان صعب و دشوار باشند.
*از بین کاندیداهای موجود کدامیک بهترین انتخاب است؟ کدامیک خیرالموجودین است؟ و اینکه روسای دو قوه مقننه و قضاییه در صدر گمانه ها هستند به معنای قحط الرجالی در جریان اصولگراست؟
در حال حاضر هنوز میدان انتخابات، کاندیداهای خود را نشناخته است. به نظر باید تا زمان ثبت نامها صبر کرد.
*موقعیت آقای قالیباف را چطور ارزیابی می کنید؟ فکر می کنید اجماعی حول اسم او صورت گیرد یا طیف های نزدیک به پایداری و ...حاضر به حمایت از او نخواهند شد؟
تا این لحظه آقای قالیباف، هیچ نشانه رسمی از فعالیت در انتخابات ریاست جمهوری بروز نداده اند. عمیقاً باور دارم که گمانه زنیهای بدون قرینه روشن، کار ناصحیحی است.
*موقعیت رقیبتان (اصلاح طلب) را چطور می بینید؟ شانس پیروزی دارند یا ممکن است با یک پدیده انتخاباتی روبرو شویم؟
اعتقاد دارم که انتخابات ۱۴۰۰ ظرفیت ورود و ظهور یک پدیده را دارد البته این موضوع، تابع اتفاقات آتی انتخابات خواهد بود.