رویداد۲۴ میثم سعادت: اخیرا گروهی از جوانان اصلاح طلب، در تحلیلی خود را جریان سوم میان اصلاح طلبان معرفی کردهاند. این گروه از جوانان، اولین گروهی نیستند که داعیه جریان سوم بودن دارند. به طور مشخص چند سال قبل حزب ندا هم مدعی جریان سوم بود و حتی جبهه مشارکت هم در بدو تاسیس، خود را جریان سوم معرفی میکرد. به صورت کلی، بعضی جریانهای سیاسی خود را در شکافها بین دو جریان تعریف میکنند. در گرافی که از طرف این جوانان مطرح شده، بیشتر از اینکه بتواند جریانهای اصلی کشور را نمایندگی کند، در بهترین حالت میتواند معرف جریانی جدید باشد که در این مورد اخیر، حتی این اتفاق هم به خوبی رخ نداده است.
قرار دادن همه گروهها در دو دسته و تعریف یک دسته سوم از چند جوان ولو خوشفکر، یک تقسیم بندی صحیح نیست و بیشتر تلاشی برای مطرح شدن است. همچنین تعریف جدید برای دادخواهی، ظلم در حق اصلاح طلبان عدالتخواه و برابری خواهی است که سالها برای رسیدن به عدالت و آزادی، تلاش کردهاند. در این یادداشت تلاش میشود تعریفی از جریان اصلاحات ارائه شود و جریانهای موثر آن معرفی شوند.
به طور کلی میتوان جریان اصلاحات را به سه دسته تقسیم کرد. سنت گراها، بروکراتها و دموکراتها. سنت گرایان، همان افرادی هستند که در ادبیات سیاسی به عنوان چپ خط امام از آنها یاد میشود. مهدی کروبی بهترین مثال برای این جریان سیاسی است.
اصلاح طلبان بروکرات افراد توسعه گرایی هستند که معتقدند اصلاحات با حضور در بدنه دولت ایجاد میشود. مرحوم هاشمی رفسنجانی نماد این جریان بود و اصلاح طلبان دموکراسی خواه هم جریانی هستند که مشکل کشور را خودکامگی میدانند و به دنبال دموکراتیک کردن ساختار هستند و البته دو گروه دیگر را اصلاح طلب، نمیدانند. از نظر گروه سوم، اصلاح طلبی یعنی تلاش برای بهبود وضع موجود به سمت دموکراسی با هر روش بدون خشونت.
در ادامه ۶ گروه از اصلاحطلبان خشونت پرهیز معرفی میشوند که البته ممکن است افراد یا جریانهای سیاسی، ناچار زیر یک یا دو گروه از این مجموعهها، معرفی شوند.
بیشتر بخوانید: ماموریت احمدی نژاد حذف اصلاح طلبان از حاکمیت بود/ اصولگرایان از میرحسین احساس خطر نمیکردند
به گزارش رویداد۲۴ اگر اصلاح طلبی را به معنای کنش خشونت پرهیز در نظر بگیریم، بسیاری از فعالان همچون کیوان صمیمی و لطف الله میثمی گرفته تا جوانانی مثل مهدی حاجتی در این دسته قرار میگیرند. آنها در عرصه اندیشه از افرادی مثل یوسف اباذری و مراد ثقفی و مرحوم عزت الله سحابی بهره میبرند. در چند سال اخیر، برخی جریانهای جعلی سعی کردند داعیه نمایندگی از این جریان باشند. از خانه کارگر گرفته تا جنبش عدالتخواه دانشجویی. اما به خاطر همین جعلی بودن، مطالبات و شعارهای عدالتخواهانه در جریان اصلاحات به مرور به حاشیه رفته است.
اگر جریان اول معتقد به مالیات بیشتر و بهبود وضعیت اقشار آسیبپذیر است این جریان منشی متفاوت دارد و به دنبال آزادیهای سیاسی و اجتماعی و اقتصادی است. از مرحوم مهندس بازرگان و سایر چهرههای نهضت آزادی در این دستهبندی قرار میگیرند. همانطور که جریان عدالتخواه تکثر داشت، در جریان آزادیخواه هم میتوان این تکثر اندیشهها را دید. چهرههایی مثل پدرام سلطانی و حسین مرعشی و سعید لیلاز افرادی هستند که هر کدام قسمتی از جریان آزادیخواه را نمایندگی میکنند و البته در زمینههای اقتصادی، اختلاف نظر شدیدی با جریان اول دارند.
نهضت آزادی بهترین تصویر از این جریان سیاسی است گرچه همه این جریان در نهضت آزادی خلاصه نمیشود و چنانچه گفته شد جریانهایی مثل اتاق بازرگانی با شعار رفع انحصارهای دولتی و الگو گرفتن از اقتصاد آمریکایی، میتوانند نماینده این جریان باشند.
این افراد دموکراسی خواهی و مبارزه با خودکامگی را اولویت اصلی کنشگری فعالیت خود قرار دادهاند. از احمد زیدآبادی تا مصطفی تاجزاده در این طیف قرار میگیرند، گرچه بارها یکدیگر را به چالش کشیده باشند. جریان جنبش دانشجویی و رهبران آن مثل عبدالله مومنی را هم میتوان در همین جریان دسته بندی کرد. در این جریان هم تکثر در روشها وجود دارد چنانچه فردی مثل زید آبادی از ۸۸ به این سو اعتقادی به صندوقهای رای ندارد، اما سعید حجاریان همچنان به صندوق رای معتقد است.
اصلاح طلبان مذهبی، افرادی بودند که به برداشتهای دموکراتیک از متون مقدس باور داشتند. مرحوم آیت الله منتظری بهترین نمود این افراد بود، اما چهرههایی مثل هادی قابل، عمادالدین باقی و.. این جریان را نمایندگی میکنند. سید محمد خاتمی را نیز میتوان در همین دسته اصلاح طلبان قرار داد. این گروه از اصلاح طلبان، اگرچه به خاطر حرکت جامعه به سمت سکولاریسم، مثل گذشته مورد توجه نیستند، اما همچنان گفتار آنها برای هسته سخت قدرت آزاردهنده است
در ده سال اخیر، جریانی بین اصلاح طلبان به وجود آمده است که مرتب به ارتباط با نهادهای امنیتی متهم میشود. جریانی که حضور نهادهای نظامی را برای حفظ امنیت ایران ضروری میداند و در عین حال، به دنبال اصلاحات دموکراتیک هم هست. حمزه غالبی رئیس ستاد جوانان میرحسین موسوی یکی از رهبران فکری این جوانان است
مصطفی کواکبیان، محمد علیزاده (معروف به علیز) و مجید فراهانی را میتوان دیگر چهرههای شاخص این خط فکری نام برد. جریانی که به خصوص در شبکه اجتماعی توییتر، فعالیت جدی علیه گروهای برانداز دارد. این افراد به خاطر اینکه امنیت را به دموکراسی مقدم میشمارند، گاه در تقابل جدی با سایر نحلههای اصلاح طلب قرار میگیرند
دسته ششم افرادی هستند که برای حقوق شهروندی اهمیت بیشتری قائلند و به خصوص برای حقوق اقلیتهای دینی و مذهبی مثل بهاییها با کنشگران سیاسی و مدنی تلاش میکنند. از مرحوم بهمن کشاورز گرفته تا سایر اعضای کانون وکلا، بسیاری از فعالان حقوق زنان و... در این دسته قرار میگیرند.
به این شش گروه، میتوان دسته هفتمی هم اضافه کرد. اصلاح طلبان ضد سانسور، متشکل از نویسندگان و شاعران و فیلمسازان و خوانندههایی که به خاطر سانسور منافع مالی آنها آسیب میبیند و به خاطر نوع اجرای هنر خود، تمایل یا امکان همکاری با صدا و سیما را ندارند. اینها در یک ائتلاف نانوشته، با اصلاح طلبان همکاری میکنند، اما به خاطر شهرت، گاهی نفش اصلی در پیشبرد برنامههای تبلیغی این جریان را دارند. نتایج یک تحقیق دانشگاهی نشان میداد، ترانه علیدوستی مشهورترین نمونه این گروه در اینستاگرام است.
منتسب هستند.البته گریزی هم به بقیه خط فکری ها میزنند.