رویداد۲۴سرنوشت برجام همچنان مبهم است. ایران و آمریکا همچنان نتوانستند به یک نقطه مشترک در زمینه احیای برجام دست پیدا کنند و علی رغم همه امیدواری هایی که در این حوزه وجود داشت، هرچه به انتخابات ریاست جمهوری ایران نزدیک می شویم، امکان احیای برجام و برداشته شده تحریم های آمریکا علیه ایران نیز دور از دسترستر به نظر میرسد. اما چه مسیری پیش روی تهران و واشنکتن برای رسیدن به یک تفاهم مشترک وجود دارد.
هادی خسرو شاهین کارشناس مسائل سیاست خارجی در گفتگو با رویداد۲۴ با اشاره به وضعیت برجام پس از روی کار آمدن جو بایدن، گفت: در ابتدای روی کار آمدن دولت بایدن یک نگاه خوشبینانهای وجود داشت که علمی و مبتنی بر امر واقعیت نبود. پیش از استقرار دولت بایدن، برخی از موسسات موجود در آمریکا مانند اوراسیا، برآوردشان این بود که در ۶ ماه اول دولت بایدن اتفاقات مهمی در خصوص برجام رخ نخواهد داد. زیرا معتقد بودند استراتژی دولت ترامپ و اوباما در قبال ایران شکست خورده بود. یعنی استراتژی اوباما حل گام به گام مسائل ایران بود و بعد در گامهای بعدی میخواستند وارد موضوعات دیگر شوند. تجربه دولت اوباما باعث شد دولت ترامپ استراتژی حل معمای گام به گام را کنار بگذارد و سیاست حل یکپارچه برجام را به کار بگیرد. از برجام خارج شد و کمپین فشار حداکثری را ایجاد کردند تا ایران را پای میز مذاکره بیاورند و همه مسائل مورد مناقشه را حل و فصل کنند.
وی ادامه داد: در دوره ریاست جو بایدن، یک استراتژی جدیدی ایجاد شد. در بازه زمانی که دولت بایدن شروع به کار کرد، اولا اختلاف نظر و اختلاف دیدگاههایی فی مابین طرفین برای شروع مذاکرات وجود داشت. ایران از یک سو معتقد بود که اگر پای میز مذاکره با آمریکا بیاید، آمریکا موضوعاتی به جز هستهای را مطرح خواهد کرد، از جمله برنامه موشکی و نقش منطقهای ایران. از سوی دیگر ایالات متحده امریکا نیز تصور میکرد اگر تحریمها را پیش از مذاکرات بردارد، احتمالا ایران موضوعات دیگری را مانند دریافت غرامت، حذف مکانیزم ماشه و تحریمهای غیرهستهای را مطرح کند. همین موارد باعث شد که دو طرف در خصوص برجام نتوانند به نقطه تعادلی و توازنی برسند.
بیشتر بخوانید:آمریکا به دنبال برجام جدیدی است/ ایران باید به سمت بیاثر یا کماثر کردن تحریمها برود
این کارشناس مسائل سیاسی با بیان اینکه طرفین به احیای برجام و بازگشت به آن نیازمند هستند، تصریح کرد: ایران به لحاظ اقتصادی در تنگنا قرار دارد، آمریکا هم نگرانی عمدهای در رابطه با سلاحهای غیرمتعارف و پیمان npt همچنین نزدیک شدن ایران به ساخت سلاح هستهای دارد و خب این شرایط را به شدت بحرانی میکند. با توجه به عدم آمادگی لازم از سوی طرفین برای انجام مذاکره، آمریکا به دنبال راههای جایگزین است که بتواند از سوی کشورهای ثالث، مانند اتحادیه اروپا یا کشورهای منطقه، مانند هند و ژاپن، این مسیر را پیش ببرد.
خسروشاهین با تاکید بر اینکه، در آمریکا با سه جریان در دولت بایدن مواجه هستیم، گفت: یک جریان معتقد است که باید به سرعت به برجام بازگردیم. در این جریان عقیده بر این است از آنجایی که آمریکا به صورت یک طرفه از برجام خارج شد، آمریکا ابتدا اعلامیه رسمی برای بازگشت به برجام را صادر کند اما بحث برداشتن تحریمها منوط به مذاکره باشد و طرفین براساس اقدامات متقابل کار را پیش ببرند.
وی ادامه داد: دیدگاه دوم بر این باور است که باید فشارهای تحریمی را تا زمانی که ایران پای میز مذاکره بیایید ادامه دهیم و مکانیزم اسنپ بک و سابقه اعمال تحریمهای یک جانبه ضمانت اجرایی را در اختیار آمریکا قرار میدهد که مذاکرات را پیش ببرند. دیدگاه سوم معتقد است اساسا شرایط منطقه دچار تحول شده است و براین اساس آمریکا نباید تمام اهرمهای فشار را از دست بدهد. بر این اساس به نظر میرسد که در آینده نزدیک، مذاکرات جدی پیرامون برجام رخ ندهد. از سوی دیگر نیز ما شاهد اختلاف نظر در این خصوص در ایران هستیم و به دلیل نزدیکی به انتخابات ریاست جمهوری، این موضوع به یکی از مسائل مهم جناحی تبدیل شده و موجب تعلل در تصمیم گیریهای بنیادین در این خصوص شده است.
خسرو شاهین ادامه داد: برخی در دولت بایدن معتقدند که مذاکرات برجامی باید پیش از انتخابات ریاست جمهوری در ایران صورت بگیرد، زیرا هم مذاکره با دولت فعلی و محمد جواد ظریف راحتتر و منطقیتر پیش خواهد رفت و هم این اتفاق میتواند بر روی آرایش سیاسی نیروها و موضع جناح پراگماتیسم را تقویت کند.
این فعال سیاسی با بیان اینکه آمریکا نمیخواهد دو بحث موشکی و منطقهای را وارد مسئله برجام کند، خاطرنشان کرد: این اجماع نظر وجود دارد که پروندههای فی مابین ایران و ایالات متحده آمریکا پروندههای سنگینی هستند. مثلا در مورد برجام مذاکرات از ۹۲ تا ۹۴ به طول انجامید، بنابراین مذاکرات در سایر موضوعات مانند موشکی، از نظر آمریکاییها میتواند طولانیتر باشد. آنها معتقدند نمیتواند این مسائل را به صورت یکجا پیش برد؛ بنابراین آنچه که اهمیت دارد مسئله برجام و اصلاح آن است. آمریکاییها میخواهند یک برجام به روز شده را به تصویب برسانند و اگر نشد همین برجام را احیا کنند. فراموش نکنیم طبق برجام ۳۲۲۱، اکسپایر شدن و زمان انقضای تعهدات ایران بین سالهای ۲۰۲۳ و ۲۰۲۵ به اتمام میرسد؛ بنابراین اصلاح برجام برای آمریکاییها بسیار حائز اهمیت است.
وی ادامه داد: به نظر میرسد در آینده نزدیک گفتگوهای نزدیکی بین تهران و واشنگتن نخواهیم داشت و آمریکا هم تازمانی که پای میز مذاکره برنگردد، حاضر به کاهش عمده تحریمها نیست. ممکن است با میانجیگری برخی از کشورهای ثالث، آمریکا برخی از تحریمها را در موضوعات محدود کاهش دهد اما تا زمانی که ایران به میز مذاکره برنگردد حل و فصل مسائل دور از ذهن به نظر میرسد. این موضوع میتواند طولانیتر هم شود زیرا در ایران مسئله انتخابات را در پیش داریم و این مساله امکان دارد احتمال مذاکره را از میان بردارد. از همین رو اگر استارت مذاکرات مجدد تا ماه ژوئن نخورد، مذاکرات به دولت آتی موکول خواهد شد و اگر این اتفاق رخ دهد ما تازه شاهد روندهای پیچیده و بلندمدت خواهیم بود و ممکن است در نیمه دوم سال آتی مذاکراتی ایجاد شود که منجر به اتفاقاتی هم شود. اگر این دو کشور نتوانند به توافق دست پیدا کنند ممکن است باعث سقوط کامل برجام شود.
امریکا حدود هشت دهه با کمک کشورها و سازمانهای هوچی گر به دروغ وجهه یک ابرقدرت اتمی را به خود گرفته بود و در ظاهر بعضی از کشورها با امریکا دشمنی می کردند تا بتوانند با ایجاد جنگهای مصنوعی و کنترل شده ان طور که می خواهند دنیا را مهندسی و هدایت نمایند و در سایه این جنگها هر رقیب یا مخالفی را می خواستند حذف می کردند.
کاملا" مشخص است که امریکا یک ابر قدرت واقعی و حقیقی نیست وتا به حال به دروغ وجهه یک ابرقدرت را به خود گرفته بوده است.
کشورهای روسیه , چین و هندوستان تا زمانی می توانند حکومتشان را حفظ کنند که امریکا در ظاهر نقش یک ابرقدرت اتمی را بازی کند و این کشورها نیز نقش رقیب اتمی امریکا را بازی کنند.
به همین دلیل می گویند که تحت هر شرایطی برجام را حفظ می کنند.
چین , روسیه و هندوستان که به دروغ مدعی داشتن سلاح اتمی هستند نگران لو رفتن این موضوع می باشند و روند تحولات امریکا انها را نگران کرده است. اتحادیه اروپا نیز در این میان احساس بلاتکلیفی می کند و سعی می کند هم با امریکا و هم کشورهای یاد شده خود را مطابقت دهد. همه این کشورها نگران این هستند که با لو رفتن دروغ سلاح اتمی دچار فروپاشی شوند.
روانشناسی چهره نیز نگرانی خاصی را در چهره مفامات روسی مخصوصا" اقایان لاوروف و اولیانوف نشان می دهد.
و هیچکس در طی این مدت به اندازه اقای لاوروف تلاش نکرد که برجام حفظ شود.
چیز ی که تایید کننده نظر بنده می باشد این است که ترامپ رییس جمهور امریکا اعلام کرد روسیه به این دلیل از برجام خارج نمی شود چون برای روسیه توافق خوبیست. این حرف جای کلی بررسی و تفسیر دارد و بیشتر نشان می دهد
که به نوعی ترامپ به این حقیقت اشاره می کند که روسیه برای حفظ قدرت و اعتبارش از هر نظر ( سیاسی، اقتصادی و حتی نظامی ) کاملا” به امریکا وابسته است و از خود قدرتی ندارد.
شما چی فکر می کنید .
ایا واقعا" موضوعی مثل برجام برای ایجاد بحران در کل منطقه خاور میانه ابداع نشده است تا وقت و انرژی و سرمایه مردم این منطقه تلف شود و چند دهه دیگر با شرایط جنگی و
اضطراب و فقر و فلاکت زندگی کنند.
ایا برجام در ارتباط با معامله بزرگ قرن نیست.
ایا معنی واقعی برجام این نیست:
دولتها توافق کرده اند که در موضوعات اساسی توافق نکنند.