رویداد۲۴ الکاظمی بالاخره به ریاض رسید. پس از کنسل شدن سفر اول در ماههای گذشته بالاخره فرصتی پیدا شد تا نخست وزیر عراق با شاه سعودی دیدار کند. در حالی که مقامات سعودی علاقه زیادی دارند تا روابط ویژهای را با بغداد برقرار کنند، اما تا کنون هر آنچه که رشته بودند به دلیل بدعهدی خودشان و موانع موجود پنبه شده است. درسفر دو روزه الکاظمی به ریاض دو طرف بر سر صندوق سرمایه گذاری سه میلیارد دلاری توافق کرده اند و به نظر میرسد که طرحهایی در زمینه گسترش همکاریها بر سر مساله انرژی ایحاد شده. اما شواهد میگوید در ریاض نزدیک شدن به بغداد هیچ وقت آنطور که باید جدی گرفته نمیشود و عراق هم میداند که بر روی دیوار سعودیها نمیتواند یادگاری بنویسد. در همین باره رضا میرابیان کارشناس مسائل عراق و عربستان با خبرآنلاین گفتگویی داشته است که در ادامه میخوانیم:
سفر الکاظمی در حالی اتفاق افتاده که به نظر میرسد او به عنوان نخست وزیر عراق به دنبال روابط نزدیکتر با محور عربی است. تحلیل شما از سفر جنجالی نخست وزیر عراق چیست.
سفری که الکاظمی هفته گذشته به ریاض داشت قرار بود سال قبل و همزمان با آمدن او به ایران انجام شود. اما خود سعودیها به بهانه مریضی ملک سلمان آن را عقب انداختند. یک احتمالش هم این بود که سعودیها مایل نبودند که سفر الکاظمی به عربستان تحت الشعاع سفر او به تهران قرار بگیرد.
الان سعودیها هستند که نیاز به بهبود روابط خود با بغداد دارند. این علاقه هم دلایل متفاوتی دارد.
اول اینکه سعودیها در داخل و در سطح منطقه و جهان هم اکنون در یک انزوای شدید قرار دارند. بعد از موضعی که بایدن گرفت و بن سلمان را متهم به قتل خاشقچی کرد، میشود گفت که او چه ولیعهد باشد و چه پادشاه شود هم در داخل کشور حالتی غیرمشروع دارد و هم در سطح منطقه منزوی است. با این وضعیت امکان سفر و تحرک در خارج از کشور برای او وجود ندارد.
مساله دوم این است که یک پیمان سه جانبه در زمان صدام وجود داشته بین اردن، مصر و عراق که این وقتی عراق اشغال شد فراموش شد. در سالهای اخیر با نزدیکی این کشورها با یکدیگر این پیمان تا اندازهای زنده شد و تا الان دو سه اجلاس سران بین اردن و عراق در اردن و مصر ایجاد شده. عربستان تمایلی به این پیمان ندارد و فکر میکند شکل گیری و ادامه آن موقعیت منطقهای سعودیها را تحت تاثیر قرار میدهد و آن را تضعیف میکند.
مطلب سوم، بالاخره سعودیها از ابتدا و قبل و بعد از اشغال عراق نگران حضور ایران بودند. فکر میکردند که حضور ایران مانع از آن است که در عراق آن طور که میخواهند عمل کنند پس این هم یکی از تلاشهای اصلی ریاض است تا بتوانند مانع نفوذ ایران در عراق شوند.
علت چهارم، خیلی به وعدههای عربستان که برروی کاغذ اورده میشود مثل بازگشایی مرز عربستان و عراق؛ از بین بردن صحرهای غرب عراق مثل الانبار و... که قول داده اند آنها را زیر کشت ببرند. تشکیل صندوق سه میلیارد دلاری سرمایه گذاری برای کمک به سرمایه گذاری در عراق را نباید رویشان زیاد حساب کرد. آنها علیرغم قراردادهایی که امضا کرده اند عملکردی نداشته اند.
روابط عراق با دیگر کشورها تنها در دست نخست وزیر نیست. گروههای سیاسی که پارلمان را تشکیل داده اند و آنها هستند که تصمیم گیری میکنند و تعیین کننده سیاست خارجی این کشور با دیگر کشورها هستند.. این عراق نیست که با شتاب به سمت عربستان میرود. این سعودیها هستند که تلاش میکنند تا به عراق نزدیک شوند و این تاثیری هم در روابط با جمهوری اسلامی ایران ندارد. روابط عراق و ایران روابط دوستانه است و الکاظمی هم تمامی توافقاتی که امضا شده را تلاش میکند تا اجرا کند و روابط دوستانهای برقرار است.
بیشتر بخوانید: عربستان در کودتای اردن نقش دارد؟
ما میبینیم که الکاظمی رفتار متفاوتی را در نوع سیاست ورزی خود با تهران دارد. این به چه معناست؟
اقای الکاظمی عبداالمهدی یا اقای جعفری نیست. او درچارچوب احزاب سیاسی که به دولت و درپارلمان به او رای داده اند عمل میکند. چه تکنوکرات باشد و چه لاییک یا هر چیز دیگری نمیتواند فراتر از این عمل کند. گفته میشود که هم عربستان و هم عراق علاقه دارند که بین امارات و عربستان و عراق یک همرهی ایجاد شود. چیزی که سالیان سال وجود نداشته است. عراق هیچ وقت راه رابطه خود را با این کشورها نبسته است.
آنها بودند که مایل به بهبود روابط با بغداد نبوده اند. بعد از سقوط صدام، سالها بود که عربستان سفارتی داخل عراق نداشت و بغداد بارها از آنها خواسته بود که سفارت باز کنند. اما سعودیها مایل نبوده اند. اما در مجموع روابط امارات و عراق بهتر از ریاض و بغداد بوده است. اماراتیها اغلب پیشقدم بوده اند تا روابط بین کشورها را برقرار کنند.
سعودیها علاقهمند هستند تا در زمینه انرژی با عراق همکاری کنند. فروش انرژی در اختیار ایران است و همزمان بغداد بدهی به ایران هم دارد. با شتابی که عربستان برای حضور در بازار انرژی عراق نشان میدهد اینده این همکاریها به کدام سو پیش خواهد رفت؟
سعودیها و کویتیها و... تلاش دارند که به نحوی گاز به عراق بدهند تا کارخانههای برق را که با سوخت گاز عمل میکنند را تامین کنند. نظر به اینکه تنها این توافقات و تمایل نمیتواند حلال مشکلات باشد. مناطق غربی عراق و هم مرز با اردن و کویت و... بسیار هزینه بر و طولانی است و عراق هم تمایلی ندارد و آنها هم تمایل به سرمایه گذاری نیستند. این که گاز ایران و برق آن سریع وصل میشود به دلیل تمرکز جمعیت در شرق عراق و غرب ایران است؛ لذا جایگزین کردن ایران سالهای سال طول میکشد. امریکا خیلی تلاش کرده تا این اتفاق بیفتد، اما کشورها علاقهای نشان نمیدهند، چون مطمئن نیستند که سرمایه هایشان بازگردد و این طرح جزو ارزوها و آمال به حساب میآید. مشخص نیست که چقدر زمان ببرد. ممکن است پنج یا شش سال بگذرد تا چنین چیزی بتواند مورد نظر قرار بگیرد. در افق نزدیک چنین اتفاقی نمیافتد.
در داخل عراق جمعیتی هم نظر به نزدیکی بین بغداد و ریاض دارند. ایا قراردادهایی که بسته شده باعث تمایل بیشتر آنها به سعودیها نمیشود؟
در عراق طرفداران سعودی اندکند. به فرض هم که زیاد باشند آنکه تعیین میکند احزابی هستند که در پارلمان حضور دارند و موقعیتی که در آنجا دارند. طرفداران ریاض در پارلمان زیاد نیستند. آنها بعد از سرنگونی صدام نقش زیادی را در ناامن کردن عراق بازی کردند. در زمان داعش بسیاری از تروریستها به عربستان نزدیک بودند.
موضوع دیگری که مطرح میشود این است که در عربستان میل به نزدیکی به بغداد وجود دارد. پیش از این هم قراردادها و وعدههایی وجود داشته که عملی نشده اند. چرا سعودیها با وجود انکه قول میدهند عمل نمیکنند؟
سعودیها جدی نیستند. به عراق و آینده آن اطمینان ندارند و به همین خاطر هم نمیتوانند قراردادها را عملی و اجرایی کنند و بخش خصوصی هم تمایلی به حضور در عراق ندارد. بخش خصوصی تردید دارد و اطمینان ندارد و خود دولت عربستان هم در اقداماتی که در خصوص عراق در موردش قول میدهد، جدی نیست.