موضوعی که شاید عموم تحلیلگران سیاسی به آن اذعان كردهاند؛ اما به هر دلیلی بر زبان نیاوده بودند. سلیمینمین در یادداشتی نوشته است: «از آن نامه بوی معامله به مشام میرسد تا توبه». او سپس در توضیح این معامله با نوعی پیچیدهگویی چنین نوشته است: «از جمله تجربیاتی که در چند سال گذشته به آن، بیتوجهی توجیهناپذيري شده، موقعیتدادن به افراد فاقد مبانی اندیشهای و رفتاری در جایگاههای مهم است.
جریانات سیاسی در سنوات پشتسر گذاشتهشده بدون توجه به نتایج حاصله بهکارگیری چنین افرادی، صرفا برای تسریع در نیل به اهدافشان، خطای رقبای خود را در زمان درقدرتبودن تکرار کردهاند؛ حال آنکه معاملهگری با هرکه در قدرت باشد و مباحدانستن توسل به هر شیوه و وسیلهای در انجام وظایف در نهایت جز بدنامی به بار نخواهد آورد. متأسفانه سهلطلبی حاکم بر فضای رقابتهای سیاسی موجب میشود چنین افرادی عمدتا بر شخصیتهای پایبند بر اصول و مبانی رجحان داده شوند».
سلیمینمین در ادامه یادداشت خود آورده است: «از آنجا که صاحب این قلم بر این باور است که در آستانه انتخابات ریاستجمهوری جریاناتی بهدنبال زندهکردن تلخیهای ناشی از کلیدخوردن قانونگریزی در سال ۸۸ برآمدهاند و بر این اساس حتی از بیانیه آقای مرتضوی بوی نوعی معاملهگری استشمام ميكنند و نه ابراز ندامت از خطاهای خود، در مسیر این خواسته سیاسی قرار نمیگیرند».
مرتضوی به هر طرف میغلتد معامله جدید شکل میگیرد
سلیمینمین ادامه
داده است: «متأسفانه حضور افرادی چون آقای مرتضوی در جایگاه دادستانی
بهانههای جدیدی در اختیار سیاستمداران زیادهخواه قرار داد که تحریک
احساسات جوانان از طریق القای تقلب در برابر آن رنگ میباخت. هرچند تخلفات
آقای مرتضوی مؤخر بر طغیان سیاستمداران زیادهخواه در برابر قانون بود؛
اما کارکرد جناب دادستان سابق روند تبلیغات نیروهای داخلی و خارجی را با
یکدیگر در یک مسیر قرار داد، زیرا قبل از آن بیگانگان «تا حدی» میتوانستند
دخالت خود را در رقابتهای سیاسی داخلی ایران موجه جلوهگر سازند. بر همین
اساس برخی از صاحبنظران معتقدند مرتضوی فردی است که به هر طرف میغلتد
معامله جدید شکل میگیرد و لذا از نامه اخیر وی نیز معامله دیگری را
استنباط میکنند. چرا باید در این نامه از تعابیری استفاده شود که ماهیت
جرم را یکسره پاک و ماهیت مجازات را یکسره پررنگ میکند».
سلیمینمین در این یادداشت، نامه را بیانیه سیاسی خوانده و در ادامه نوشته است: «این فرد ظاهرا حقوقدان میتوانست در زمینه عدم تطبیق جرم و رفتار بازدارنده قضائی با کسانی که در صحنه جرم دستگیر شده بودند، اعتراف به خطا کند؛ اما این بیانیه سیاسی کمک شایان توجهی به جریانی ميكند که تلاش ميكردند جنایت را با تقلب جایگزین کنند. قطعا فراموش نخواهد شد چگونه در چارچوب معاملهگری دیگری، کسانی که در آستانه انتخابات مجلس ششم «عالیجناب سرخپوش» را نوشتند متنبه شدند». ا
و در ادامه با کنایه به تیتری که روزنامه «شرق» درباره واکنشها به نامه مرتضوی انتخاب کرده بود، مدعی شده است: «همچنین فراموش نخواهد شد که چگونه براساس ادامه این نوع معاملهگریها پروندههای فروش سؤالات آزمون علوم پزشکی دانشگاه آزاد برای مدتی مفقود شد تا خیانت کسانی که طی چهار سال سؤالات را در سراسر ایران به فروش رسانده بودند، مکتوم بماند. آنچه توسط این دادستان سابق در این زمینه صورت گرفت، چرا نباید دستکم در حد کشتهشدن سه نفر بازداشتی در کهریزک مورد توجه و عنایت قرار گیرد؟ مطبوعاتی که امروز با تیتر درشت در واکنش به درخواست بخشش نسبت به قصوری که درمورد این سه نفر صورت گرفته، میگویند: «نمیبخشیم»، چرا در برابر معاملهگری درباره پرونده فروش سؤالات علوم پزشکی دانشگاه آزاد همواره سکوت کردهاند؟ آیا این بازیکردن با جان انسانها نیست؟ امید آنکه با کارکرد افراد فاقد مبنای فکری و رفتاری مقابله جدی کنیم؛ چه معاملهگری آنان در راستای منافع حزبی و گروهی ما باشد یا مغایر با آن».