این دو کشف، اساس ارتباطات بصری امروزبه شمار میآید، اما بطورکلی، مسئله پیام رسانی از طریق تصویر، به نقاشیهای دیوار غارها در دوران ماقبل تاریخ بر میگردد. کلمات از حروف الفبائی تشکیل میشود که در مراحل اولیه به صورت تصویر بودهاند. از این دیدگاه، هنرمندان بزرگی مانند هوگارت، گویا و دومیر را میتوان ژورنالیست دانست.
جمله (چیزی که من دیدم)، در پای تابلوهای پرهیبت گویا ، از صحنه های جنگ بین مدافعان اسپانیائی و سربازان ناپلئون در سال ۱۸۸۰ دیده می شود . مطمئنا گزارش تصویری، عمری به درازای سعی و کوشش انسان برای انتقال پیام از طریق تصویر دارد. استفاده از دوربین ، تنها بیان تصویری را موثرتر ، سریع تر و همگانی تر کرده است.
به گزارش رویداد۲۴ امروزه فتوژورنالیسم، فرآیند جریانی است که از سال ۱۸۳۹، یعنی زمانی که داگر جزئیات روش خود را اعلام کرد، آغاز شد. استفاده از روش داگر برای تهیه پرتره، وسیلهای عالی را برای ایجاد تصاویر شبیه به اصل به وجود آورد. با اعلام این روش نقاشانی که به کار تهیه پرتره اشتغال داشتند بیکار شدند و عکاسان جای آنهارا گرفتند.
یکی از اولین نمونههای برجسته تاثیرعکاسی در جامعه، پرتره ماتیوبی برادی از آبراهام لینکلن بود. چاپ و انتشار پرتره مزبور قبل از انتخاب وی به ریاست جمهوری در سال ۱۸۶۰ باعث شد که تصور عموم از او بعنوان شخصیتی خشن، ناهنجارو غیرمتمدن از میان برود. چهره جدی، متفکر و متین لینکلن در آن پرتره، و نیزانتشار آن در سطحی وسیع باعث شد که او خود را به خاطر انتخاب به ریاست جمهوری مدیون برادی بداند.
عامل اصلی پیشرفت فتوژورنالیسم را باید در این حقیقت و وجود این استنباط در اذهان عمومی بدانیم که دوربین، وسیله ای صادق برای ثبت رویدادهاست ؛ علاوه بر آن دوربین و عکاس آگاه ، ب مثابه شاهدان وقایعند.
از زمانی که راجرفنتون در سال ۱۸۵۵ جنگ کریمه را به تصویرکشید، سرگذشت طولانی حضور فتوژونالیستها در متن رویدادهای تاریخ سازآغازشد. عکسهای فنتون، در آن زمان در مقایسه با آثارحکاکی روی چوب، که در همان هنگام از بعضی از صحنههای جنگ تهیه شده و در نشریه ایلستریتد لندن نیوز منتشر شده بود، نمیتوانست منتشر شود، زیرا حساسیت کم روش کلودیونتر قابلیت نشان دادن تحرک جنگ را نداشت. اما در همین عکسها نیز، حتی در تصاویر محو صحنههای نبرد، احساسی از واقعیت که پیش ازآن در عکاسی سابقه نداشت به چشم میخورد.
با توجه به روشهای ابتدائی متداول آن زمان، «کارمتیوبرادی» در ثبت صحنههای جنگ داخلی آمریکا قابل توجه بود. برادی و گروه او طبق فهرست موجود هفت هزارعکس با شیشه مرطوب از صحنههای درگیری بطورواقعی تهیه کردند. آن عکسها که اینک در کتابخانه آمریکا نگهداری میشود، حتی تا امروز نیز عکاسان جنگ را تحت تاثیر قرار میدهد.
عکسهای مزبور برای اولین بار کیفیت ویژه عکاسی گرایش به سوی واقعیت و حقیقت و نیز مشارکت عکاس را در متن رویدادها بعنوان شاهد وقایع نشان داد.
از زمان برادی تا کنون تکنیکهای پیشرفته ترعکاسی و شیوههای سریع ترانتقال و ارسال عکس، اهمیت عکاسی را افزایش داده و عکاس را بعنوان شاهد وقایع در معرض خطرات بیشتری قرار داده است.
عکاس همواره مجبور بوده است که برای تهیه عکسهای مهیجتر تا حد ممکن و گاه حتی بیش از سربازان خود را در معرض خطر قرار دهد. در زمان حاضر فتوژورنالیست برجستهای که به روش برادی عمل کرد رابرت کاپا بود که در جنگ هند و چین در یک منطقه مین گذاری شده با مرگی دلخراش روبرو شد.
کاپا کار خود را با جنگ داخلی اسپانیا در سال۱۹۳۵ آغاز کرد و صحنههای جنگهای زمان خود را طی مدت ۲۰ سال به تصویر کشید. مرگ او نهایت خلوص و صداقت یک فتوژورنالیست است که بطور روشنی تداوم روحیه فداکاری را در طول تاریخ عکاسی نشان میدهد.
عکاسان مستند، همواره نقشی اساسی در فتوژورنالیسم داشته اند. زیرا عکسهای دستکاری نشده همیشه بعنوان مدرک و سند رویداها، میتواند مورد پذیرش باشد. واژه مستند بیشتر به عکسی اطلاق میشود که نه تنها گویای واقعیت است، بلکه آن را تعبیرو تفسیر نیز میکند. موثرترین عکسهای مستند عکسهائی است که بینندگان خود را در برابر حقیقت برانگیزد و به واکنش وا دارد. یکی از اولین نمونههای چنین انگیزشی عکسهای ویلیام هنری جکسون بود که در سال ۱۸۷۰ عجایب غرب آمریکا را به تصویر کشید. عکسهای جکسون از منطقه یلواستون کنگره آمریکارا به اهمیت حفاظت منطقه واقف کرد و این مسئله به ایجاد اولین پارک ملی منجر شد.
در سال ۱۸۹۰ «جاکوب ریس» یکی از اولین کسانی که از پودر منیزیم بعنوان فلاش استفاده کرده، محلههای کثیف و پست نیویورک را به تصویر کشید و عکسهای مزبور را برای دستیابی به اهداف نهضت اصطلاحات داخلی خود مورد استفاده قرار داد.
در ابتدای سالهای دهه ۱۹۰۰ یکی دیگر از کسانی که دوربین را بطورموثری بعنوان وسیلهای برای تفسیر وقایع به کار گرفت، «لوئیس هاین» بود، که برای اولین بار عکاسی را بمثابه یک وسیله ژورنالیستی برای تهیه گزارشهای مصور به کاربرد. عکسهای او و عناوین آنها در مورد کارگران خردسال (کودکان کار)، مهاجران و معدنچیان ذغال سنگ تاثیر شدیدی بر قانونگزاران برای رفع بی عدالتیهای اجتماعی باقی گذاشت.
نیم قرن بعد، بدنبال تشویق و ترغیب ری استرایکر، پروژه عکاسی سازمان حمایت کشاورزی آمریکا، دوربین را بطور گستردهای برای کمک موثر به اصلاحات اجتماعی به کار گرفت.
از سال ۱۹۳۵ تا۱۹۴۲ عکسهائی که توسط عکاسان این سازمان از اوضاع کشاورزی آمریکا تهیه شد، بطور وسیعی در روزنامهها و مجلات وقت منتشر گردید و مردم را از لزوم سر و سامان بخشیدن به آن اوضاع آگاه ساخت. علاوه بر آن هزاران عکسی که در آن سازمان تهیه شد و اینک در کتابخانه کنگره نگهداری میشود، نشان دهنده ترکیبی از بهترین روشهای عکاسی جدید است و در کار بسیاری از فتوژورنالیستهای امروز نیزموثر واقع شده است.
استفاده دقیق و بلاواسطه از عکاسی تاکید بر بسیاری از ویژگیهای درونی جزئیات و رنگمایههای خاکستری بخشی از شیوه کار ادواردوستون بود، اما مهمترین خصیصه او بعنوان یک فتوژورنالیست پافشاری او در تجسم عکس نهائی قبل از فشردن دکمه دوربین بود. هر چند وستون از یک دوربین ۱۰×۸ اینچ استفاده میکرد، اما روش کار او یعنی توجه بسیار زیاد به عکس نهائی در هنگام عکس گرفتن، یادآور کار یکی دیگر از فتوژورنالیستهای معاصر یعنی هنری کارتیه برسون است که با دوربین سی و پنج میلیمتری کار میکند.
عکاسان تحت تاثیر پیشرفتهای تکنیکی نیز قرارمی گیرند. عکاسان امروز بیش از صد سال پس از ماتیوبرادی که شیشههای خود را قبل از عکسبرداری در خود صحنه جنگ حساس میکرد حرکت میکنند.
آنها پنجاه سال بعد از جا کوب ریس قرار دارند که برای نور پردازی در محلههای پست نیویورک از پودرمنیزیم بعنوان فلاش استفاده مینمودند. فقط بیست پنج سال قبل بود که لنز سنگین بیگ برتا به وزن سی پاوند، روی دوربین ۷×۵ اینچ گرافلکس برای عکسبرداری از صحنههای بازیهای فوتبال و بیس بال و نیز مجامع سیاسی به کار میرفت.
در واقع دوربینهای ۳۵ میلیمتری یکی از پدیدههای فتوژورنالیسم یعنی پاپارازی را به وجود آورد. پاپارازیها عکاسان زیرکی هستند که درگرفتن اشخاص معروف بطور مخفیانه مهارت دارند. این نام از نام یکی ازشخصیتهای یکی از فیلمهای فدریکوفلینی به نام (la dlce vita گرفته شده است؛ که در نقش عکاسی به نام پاپارازو از اشخاص مختلف در شرایط پنهان عکس میگرفت. این کلمه به کلمه ایتالیائی که به معنای نوعی حشره زیان آور و مزاحم نزدیک است.
معروفترین عکاس پاپارازو «رن گاللا» است که ژاگلین کندی اوناسیس او را به خاطر تجاوز به حریم خصوصی خود تحت پیگرد قانونی قرار داد.
معمولا شخصیتهای معروفی نظیرسیاستمداران، هنر پیشهها و دیگر شخصیتهای شناخته شده مورد توجه عکاسان قرار دارند. یکی از معروفترین عکسهای مخفیانه در سال۱۹۲۸ از صحنه اعدام روت اشنایدر با صندلی الکتریکی در زندان سینگ سینگ گرفته شد.
برای تهیه عکس این اعدام، نشریه نیویورک دیلی نیوز عکاسی بنام تام هوارد را که در روزنامه شیکاگوتریبیون کار میکرد مامورنمود. وی با یک دوربین بسیار کوچک که با یک بند به قوزک پایش بسته بود فقط با استفاده از یک شیشه و پنج ثانیه نوردهی حرکات بدن اعدامی را در اخلال لحظات اعدام ثبت کرد چاپ عکس مزبور در صفحه اول آن نشریه، در روز جمعه ۱۳ ژانویه آن سال سر صدای زیادی به راه انداخت.
با وجود تمام شگردهای تکنیکی فتوژورنالیسم عکاس هنوز ناچار است در متن حوادث حضور یافته و با مهارت و فراست عمل نماید. همیشه به اینصورت که عکسهای معروف گرفته میشود.
در جنگ دوم جهانی در خلال روزهای سخت درگیری در اقیانوس اطلس، یک عکس، بر روحیه اکثریت مردم ایالات متحده، تاثیرشدیدی گذاشت.
عکاسی بنام جوروزنتال از خبرگزاری آسوشیتدپرس، همراه سربازان نیروی دریائی آمریکا در جزیره ایووجیما پیاده شد. او جنگی را که در جزیره جریان داشت به تصویر کشید و بمنظور عکسبرداری از صحنه برافراشتن پرچم پیروزی پس از کشته شدن شش هزارو هشتصدو بیست و یک نفر آمریکائی به همراه سربازان به قله کوه سوریباچی صعود کرد.
عکس مزبور عکسی واقعی، بدیع و طبیعی بود جوروزنتال، طبق گفته خود درست در لحظه اوج عملیات که حتی از دست دادن یک لحظه با از دست دادن آن عکس مصادف میشد، دکمه دوربین را فشرد. وی در سال ۱۹۴۵ به خاطر آن عکس جایزه پولیتزر گرفت. آن عکس بعدا بعنوان یک اثر تاریخی بر روی برنز حک شد که اینک در واشنگتن دی سی نگهداری میشود.
جنگها و پی آمدهای آن باعث شده است که تعدادی از معروفترین عکسهای تاریخی توسط فتوژورنالیستها تهیه شود؛ در سال ۱۹۳۷ هواپیماهای ژاپنی ایستگاه راه آهن شانگهای را در حالیکه هزارو هشتصد نفر آوارگان که اکثریت آنها را زنان وکودکان تشکیل میدادند در آنجا در انتظار انتقال به مکان امن تری بودند بمباران کردند. «اچ، اس نیوزریل وونگ» این تراژدی را به تصویر کشید. عکس او از گریه کودکی درویرانههای ایستگاه دنیا را به هیجان و جنبش وا داشت.
تاثیرآن عکس و انعکاس جهانی آن چنان بود که ژاپنیها ادعا کردند عکس مزبور ساختگی است، و متعاقب آن ونگ را به مرگ تهدید کردند؛ تا جائیکه وی ناچار شد با خانواده اش به هنگ کنگ بگریزد.
در جنگ کره در سال ۱۹۵۰ماکس دسفر عکاس خبرگزاری آسوشیتدپرس با چتر نجات در کره شمالی فرود آمد و از عقب نشینی نیروهای متحد عکسبرداری کرد. او در پیونگ یانگ از منظره حیرت انگیزمهاجرت هزاران آواره از روی اسکلت یک پل بمباران شده عکسی گرفت که بطور زندهای آرزوی آن مردم را که از انجا گریخته و پراکنده میشدند برای ماندن در سرزمین خود نشان میداد.
از جنگ جنوب شرقی آسیا تصاویری بیادماندنی زیادی در خاطرها مانده است. در سال ۱۹۶۳عکس مالکولم براون از خودسوزی یک راهب بودائی دنیا را به هراس انداخت و در سقوط رژیم دیم موثر واقع شد.
در سال ۱۹۶۸ رئیس پلیس ویتنام جنوبی ژنرال لون یک ویت کنگ مظنون را بلافاصله پس از دستگیری در یکی از خیابانهای سایگون اعدام کرد. ادی آدامز از صحنه این اعدام عکسی گرفت که باعث شد مردم ایلات متحده با تنفر و انزجار درمقابل چنین اقداماتی از خود واکنش نشان دهند. در نتیجه آن عکس این پرسش را برای مردم آمریکا مطرح شد که آیا آن دموکراسی و آزادی که ما به خاطر آن در جنوب شرقی آسیا میجنگیم اینست؟
اعدام یک ویت کنگ توسط رئیس پلیس ویتنام عکاس : ادی آدامز
چهار سال بعد نیز نیک آت عکسی از کودک برهنهای گرفت که از حمله هوائی ناپالم میگریخت. در آن عکس وحشت جنگ آنچنان به تصویر در آمد که درتغییرعقیده عمومی مردم آمریکا درباره حضور ایلات متحده در ویتنام جنوبی موثر واقع شد.
هم مصائب طبیعی و هم مصائبی که خود انسانها به وجود میآورند عکس هائی را باعث میشوند که بعدها یاد آور این حوادثند. نمونه قابل ذکری از این موضوع عکس نویسنده این مطلب (آرتورروتشتاین) از توفان شن در سیمارون کانتی، اوکلاهما در سال ۱۹۳۶ میباشد عکس مزبور کشاورزی را با دوپسرش در مزرعه نابود شده شان و نیزمصیبتی طبیعی و تاثیر آن بر روی انسانها نشان میداد.
چاپ و نشر آن عکس در سطحی گسترده احساس همدردی مردم را با کشاورزان برانگیخت. مردم آمریکا پس از انتشار آن عکس از خود پرسیدند که چرا کشاورزان از کالیفرنیا مهاجرت میکنند؟ و چرا وزش تند بادهای شدید در شرق آمریکا آسمان را تیره و تار میکند؟
زلزله و آتش سوزی مهیبی که در سال۱۹۰۶ سانفرانسیسکو را در کام خود کشید، عکاسانی از مجلات کال، کرونیکل و واگزاماینر به تصویر کشیده شده به ویژه عکس آرنولدجنت ازصحنه مزبور عکسی مهیج بود. عکسهای این حادثه دریک شماره ضمیمه نشریه اکلاند تریبیون به چاپ رسید.
در سال ۱۹۳۷ بالون آلمانی هیندنبرگ زمانی که به پایگاه خود واقع در لیک هارست نزدیک میشد منفجر گردید و آتش گرفت. این حادثه درحالی اتفاق افتاد که بالون در حالی اتمام سی و نهمین پرواز خود از فراز اقیانوس اطلس بود. سام شر از مجله اینترنشنال نیوزفتوز درست در لحظه اوج انفجار با دوربین اسپید گرافیک خود از واقعه عکس گرفت.
میوری بکر عکاس خبرگزاری آسوشیتدپرس نیز با خونسردی تمام سه حلقه فیلم را در مدت ۵ ثانیه صرف عکسبرداری مداوم از این صحنه کرد. همچنین جری شیدی عکاس مجله نیویورک میرور با فیلم کداک کروم ۳۵ میلیمتری از این صحنه عکسبرداری نمود. این عکاسان شاهد نابودی بالون بودند و توانستند به بهترین نحو آن واقعه را به تصویر در آورند.
مرکز مالیه ایالات متحده در سال ۱۹۲۰ وال استریت بود یک روز ظهر در مقابل ساختمان خزانه داری کل انفجار یک دلیجان باعث مجروح شدن چهارصد نفر و کشته شدن سی نه نفر گردید، این انفجار شدیدترین انفجار در تاریخ نیویورک بود.
دفتر نشریه دیلی نیوز در پارک پلیس در نزدیکی محل انفجار قرار داشت. جرج اشمید عکاس نشریه با شنیدن صدای انفجار بلافاصله برای عکسبرداری از آن فاجعه خود را به محل انفجار رساند.
از نظر میزان خسارات مالی و جانی فاجعه تکزاس سیتی در سال ۱۹۴۷ یکی از بدترین حوادث بود در این حادثه یک محموله مواد شیمیائی در حال بارگیری در یک کشتی فرانسوی آتش گرفت و منفجر شد. در این حادثه بیش از هفتصد و پنجاه نفرکشته و سه هزار نفر مجروح شدند و ساختمانها تا شعاع یک مایلی از محل انفجار ویران گردید. عکاس بیست و دوسالهای بنام کارولین والنتا از نشریه هوستون پست با عجله خودرا به بندرگاه رساند و از منظره بیرون کشیدن اجساد سوخته از میان مخروبهها عکسی مهیج گرفت.
زنان فتوژورنالیست همواره نقشی با اهمیت در این رشته داشته اند دیکی چاپل در جنوب شرقی آسیا در جنگ کشته شد. لیزالارسون عکاس مجله لایف و کارلوت بروکس نیز عکاس مجله لوک بود. شاید معروفترین زنان فتوژورنالیست مارگارت بورک وایت بود که اولین ماموریت خود را برای مجله لایف در سال ۱۹۳۶ با عکسبرداری ازعملیات ترمیم سد فورت پک در مونتانا انجام داد.
کارهای بورک وایت شامل جنگ جهانی دوم در ایتالیا بازداشتگاه اسرای جنگی در آلمان، آوارگی در هند و تبعیض نژادی در آفریقای جنوبی است. خود بورک وایت عقیده داشت «هر عنصری در تصویر باید در خدمت بیان موثر موضوع باشد عکاسی خوب یعنی آراستن عناصر که خود مبین انتخابی سخت گیرانه است.»
انتخاب لحظه قطعی اهمیت خودرا در بسیاری از عکسهای خبری معروف مربوط به ترورها از سال ۱۹۱۰که «مابرگی نور» در نیویورک کشته شد تا سال۱۹۶۰ که «اینه جیرو آسانوما» سوسیالیست ژاپنی در توکیو با ضربات کارد به قتل رسید، بخوبی نشان میدهد وقتی که جک روبی، لی هاردی اسوالد پرزیدنت کندی رئیس جمهورسابق آمریکا را به قتل رساند باب جکسون عکاس نشریه دالاس تایمزهرالد در لحظهای که گلوله از اسلحه جک رویی خارج شد دکمه دوربین را فشرد عکس او در سال۱۹۶۴برنده جایزه پولیترز شد.
ترور آینه جیرو آسانوما عکاس : یاساشی ناگااو
سردبیران آگاه از قدرت عکس نیز همواره در پیشرفت فتوژورنالیسم سهیم بوده اند یکی از چنین سردبیرانی استفن لورانت بود که در اروپا هم آلمان و هم انگلستان بعنوان پیشرو ترکیب عکس و نوشته بمنظور القاء بهتر مفهوم بشمار میرود او بسیاری از عکاسان از جمله اریک سالمون اولین عکاس کاندید را که در بازداشتگاه اسرای جنگی نازی درگذشت در کار خود تشویق کرد؛ و از مهارتهای آنان برای حصول به نتیجه بهتراستفاده نمود ویلسون هیکس سردبیر عکس خبر گزاری آسوشیتد پرس که بعدا سردبیر اجرائی مجله لایف شد نیز از جمله سردبیرانی بود که این خصوصیت را داشت. او یکی از بزرگترین گروههای مستعد عکاسی را در تاریخ فتوژورنالیسم به وجود آورد.
دن مایک سردبیر مجله لوک اصول و اساسی ترکیب عکس و نوشته را در کتاب خود به نام تکنیک گزارش مصورتشریح کرد. او یکی ازاولین کسانی بود که به عکاس و نویسنده بطور مساوی ارج نهاد.
امروزه فتوژورنالیسم در ایالات متحده آمریکا از قدر و منزلت فراوانی برخورداراست.طبق اظهارنظر دیمتری بالترمانتز از گروه نووستی شوروی سابق از این نظر ۲۰ سال از آمریکا عقب تر است.
بیل استرود رئیس سابق انجمن ملی عکاسان مطبوعات می گوید « فتوژونالیست ها اینکه با مسائل مهمی دست به گریبانند خوانندگان مطبوعات آنچه را که آنها می بینند باور نمیکنند بعضی ها مدعی اند که مطبوعات تحت کنترل دولت ها هستند . بسیار از وقایع ساختگی است . گروهی از متخصصین روابط عمومی در دستگاههای دولتی و صنایع در این مسئله نقش دارند.»
عده ای در کتابها و مقالات خود مدعی هستند که تعدادی از عکسهای تاریخی ساختگی هستند و اعتبار عکس معروف لحظه مرگ رابرت کاپا ازسرباز اسپانیائی را زیر سوال برده اند. مقاله ای در یک خبر نامه چنین عنوان کرده است که عکس جوروزنتال از صحنه برافراشتن پرچم پیروزی در ایووجیما یک عکس ساختگی بود ، این ادعاها که در جهت تامین هدف های تبلیغاتی نویسندگان این مطالب طرح ریزی شده برای فتوژورنالیسم زیان بار است این موضوع بر ضرورت فوری و ترویج حقیقت ، صداقت و با هدف کار کردن در عکاسی تاکید می کند.بسیاری از فتوژورنالیست ها تصور می کنند که تلویزیون بعنوان یک وسیله ارتباط بصری عالی می تواند جایگزین مطبوعات شود. زیرا مطمئنا این دستگاه بهترین وسیله اعلام رسمی و زنده اخبار مهم است .
ولی باید توجه داشت که عکس برخلاف تصاویرتلویزیونی قابل نگهداری، راحت، مناسب و بطور نامحدودی قابل تکثیر است عکس میتواند در اندازه و به تعداد دلخواه و به دفعات چاپ شده و در ترکیب با نوشته با یک صفحه آرائی هنرمندانه به چیزی فراتر از سند یک واقعه تبدیل شود. عکس میتواند آگاه کنندهتر، تحلیل گرانهتر و پرمحتواتر از تصاویر الکترونیکی تلویزیونی باشد که از راههای دور ارسال میشود.
شیوههای تکنیکی امروز در ارتباطات الکترونیکی تغییرات سودمندی را در روشهای انتشار عکس به وجود آورده است. یکی از این تغییرات مفید و با ارزش سرعت انتقال و ارسال عکس است در حال حاضر شبکه همکاری خبرگزاریها و اتحادیههای صنفی ژورنالیستها میتوانند در عرض یکساعت از طریق مخابره تلفنی، رادیوئی و ماهوارهای هر عکسی را به هر نقطه جهان ارسال نمایند. استفاده از سیستمهای جدید مخابره عکس کاهش کیفیت تصویر را در حین مخابره به حداقل میرساند.
در نتیجه رویاروئی گسترده با شاخههای مختلف عکاسی نسل امروز به پیچیدگی و آگاهی فراوانی دست یافته است. عکاسی نزدیکترین زبان به یک زبان جهانی است. امروزه مردم خواهان عکسهائی هستند که به سرعت و بطور مختصر و مفید حاوی اطلاعات باشد. بهمین علت فتوژورنالیستها برای برقراری ارتباط موثر باید بتوانند به سرعت و با صراحت و سادگی پیام خود را بیننده ابلاغ نمایند وقت بیننده عکس و نیز سرمایهای که به صورت کاغذ، فیلم و یا چاپ مصرف شده است بیهوده نباید هدر رود بنابراین در دنیای امروز هر عکس باید دارای ارزش و اهمیت باشد.
منبع: yphc