رویداد۲۴ مدیرانی که بیش از یک دهه برای این شهر تصمیم گرفتند و تهران امروز با انبوهی از چالشهایش، حاصل فعالیتهای آنهاست. با این حال اما این روزها به اعتقاد آنها مدیران کنونی شهر تهران تنها در این سالها فعالیتهای آنها را زیر سؤال برده و کارنامهای عملی برای شهروندان ندارند.
یکی از معاونان سابق شهرداری بهتازگی گفته است که دلیل تخریب کارنامه مورد تصدیق مردم ازسوی اعضای شورای شهر، بیعملی آنهاست. کارنامهای که او به آن اشاره کرده ساخت بزرگراه امام علی (ع)، تونل توحید و پل طبقاتی صدر است؛ پروژههایی که البته همیشه مورد انتقاد کارشناسان حوزه شهری بودهاند.
اما آنچه یادآوریاش برای مدیران سابق و منتقدان کنونی بد نیست، روزهای پس از اعلام نتایج انتخابات شورای شهر دوره پنجم در سال 96 است؛ صحن علنی شورای شهر در روز دوم خرداد ماه آن سال، جلسهای پرحادثه داشت؛ از آشتیکنان دوباره عباس جدیدی و علیرضا دبیر که در صحن غیرعلنی درگیری سختی داشتند تا اعلام غیررسمی استعفای عیسی شریفی که پس از انتخابات پا به ساختمان شهرداری نگذاشته بود.
احمد حکیمیپور عضوی بود که به غیبت معاونان شهردار اعتراض کرد. در پاسخ به این تذکر بیآنکه به اسم معاون اشاره شود، گفته شد که او به دلیل بیماری دخترش استعفا داده است؛ استعفایی که بخشی از اعضای شورای شهر از آن بیاطلاع بودند. هرچند بعدها دلیل واقعی این استعفا و خداحافظی ناگهانی و سفر به خارج از کشور این معاون روشن شد.
در این جلسه دو، سه عضو رأینیاورده شورای شهر تهران نسبت به نتیجه انتخابات و عدم رسیدگی به شکایتشان از سوی فرمانداری شاکی بودند. مهدی چمران، رئیس وقت شورا ناامید و گلایهمند گفت: «اصلا بحث گلایه و پیگیری ما درخصوص بودن یا نبودنمان در شورا نیست، چراکه شورا از حضور ما اشباع شده و حتی در و دیوار شورا نیز ما را زیاد دیدهاند، آنچه مورد تأکید ما است رعایت مرّ قانون است».
چمران که تجربه شورای دوم، سوم و چهارم را داشت پس از این شکست و رأی بالای شهروندان تهرانی به منتخبان پنجم به این نتیجه رسیده بود که در و دیوار شورا هم از حضور آنها اشباع شده است. نکته جالب آنکه در این جلسه به یکی از واگذاریهای زمینهای شهرداری هم اشاره شده بود، باشگاه سوارکاری در خیابان دماوند که شهرداری قصد داشت بابت بدهیهایش به یکی از پیمانکاران آن را واگذار کند. قیمت پیشنهادی این واگذاری از سوی شهرداری به شورا ارائه نشده بود. احمد حکیمیپور، عضو منتقد از سیستمهای غیررسمی متوجه این واگذاری شده بود، لایحه و درخواست مجوزی به شورا نیامده بود. همچنین در دوم خرداد پرحادثه سال 96 طرح صیانت و حفاظت از باغات نیز مسکوت ماند.
اگر مرور این جلسه به یادمان نیاورد که حالا مصوبه برجباغ لغو شده، برای فروش املاک شهر نیاز به مجوز شورای شهر است حتما به خاطر میآوریم که مردم به شیوه ادارهکردن شهر در آن زمان نه گفتهاند. موضوعی که نظرسنجی شهرداری تهران که توسط پژوهشگاه فرهنگ هنر و ارتباطات وزارت ارشاد اسلامی در شهریور ۹۶ تهیه شده بود، هم آن را تأیید میکند.
براساس نتایج این نظرسنجی، میانگین نمره شهروندان تهرانی به عملکرد ۱۲ساله قالیباف از صفر تا بیست نمره ۱۳ بوده است. ۳۶.۸ درصد پاسخگویان مایل بودند قالیباف باز هم شهردار تهران بماند اما ۴۴.۵ درصد با این امر مخالف بودند. در این نظرسنجی از ۳۲.۳ درصد از پاسخگویانی که تجربه مراجعه به شهرداری در یک سال گذشته را داشتند اعلام کرده بودند که برای انجام کارهایشان از آنها درخواست رشوه شده بود.
در این نظرسنجی از مردم درباره شاخصهای یک شهردار خوب پرسش شده بود که از نگاه پاسخدهندگان یک شهردار خوب باید مدیریت قوی، مبارزه با فساد، حمایتگری از فقرا و محلات فقیرنشین و ارتباط خوب با دولت داشته باشد.
آن زمان بسیاری چندان به بهبود وضعیت تهران در پنج سال آینده امیدوار نبودند. در این نظرسنجی ۲۳.۷ درصد از پاسخگویان معتقد بودند با رویکارآمدن مدیریت جدید شهری تهران وضعیت زندگی در پنج سال آینده بهتر میشود. ۲۲.۱ درصد فکر میکردند شرایط بدتر و ۲۴.۸ درصد هم تصور میکردند شرایط فرقی نخواهد کرد.
چرا پیشبینی آینده بهتر با وجود نگاه متفاوت مدیران شهری دشوار بود؟ میراث بزرگی از بدهی، وامهای پرداختنشده، پروژههای نیمهکاره و ساختار فربه شهرداری کار را بسیار دشوار کرده بود. ابراهیم امین، نایبرئیس شورای شهر تهران، درباره مشکلات و چالشهای این دوره از مدیریت شهری که مانع رسیدن به برخی از اهداف مدیران شهری این دوره شده است، به طنز میگوید: «دفترچه قسط دوره گذشته به ما رسیده است».
بسیاری از کارشناسان شهری پیشبینی کرده بودند که مدیران آینده شهر در باتلاق مالی ناشی از پروژههای نیمهتمام و انباشت بدهی سالهای گذشته پیمانکاران گرفتار خواهد شد. در این سالها شهروندان و مدیریت شهری تاوان بزرگنمایی فعالیتهای 12ساله شهرداری پایتخت را که با سودای برگزیدهشدن در انتخاباتی دیگر بود، پرداختند. آخرین صورتحساب پروژه صدر و بزرگراه امام علی نشان میدهد که مدیران کنونی تا سال 98 همچنان درگیر پرداخت اقساط فایناسهای این پروژهها بودند.
یکی دیگر از چالشهای این سالهای شهرداری نیروی انسانی و حقوق و دستمزد آنها بوده است. به گفته محسن هاشمی، رئیس شورای شهر تهران، در این دوره از فربهشدن بدنه شهرداری جلوگیری شد و تعداد پرسنلی که در گذشته همواره افزایش مییافت در این دوره از ۷۰ هزار به کمتر از ۶۰ هزار نفر رسید و تا پایان دوره به حدود ۵۵ هزار نفر میرسد و در کنار آن پرسنل پیمانکار شهرداری که بخشی از آن صوری بودند نیز کاهش قابل توجهی یافته است. به تازگی یکی از معاونان سابق که در انتخابات شوراها یکی از فعالترین ستادهای انتخاباتی را دارد، این انتقادها را تخریب کارکنان شهرداری توصیف کرده است. هرچند یک مرور کلی از انتخاباتهای دوره گذشته به یادمان میآورد که در رقابتهای گذشته انتخاباتی، حتی رأی کارکنان شهرداری هم به صندوق آنها ریخته نشده بود.
انتقادها، تخریبها و پاسخها نشان میدهد که ادبیات گذشته در حال جانگرفتن است. اینکه کارنامه موفق یک شهردار ساخت بزرگراه و پل طبقاتی است یا نه پرسشی است که از حسین ایمانیجاجرمی، جامعهشناس و عضو هیئت علمی دانشگاه تهران میپرسم. اینکه چرا مدیران کنونی با همان ادبیات به دنبال کارنامهسازی هستند و برای زندگی راحتتر در این شهر، به کدام سبک مدیریت نیاز داریم؟
او میگوید: «دعواهای سیاسی همیشه وجود دارد و جناح مقابل جریان حاکم برای پیروزی نقدهایی را مطرح میکنند. به نظر میآید راهکار مقابله با این نوع تخریبها دادن سهم به احزاب گوناگون است. یعنی همه در اداره شهر نقشی داشته باشند و همه متناسب با مسئولیتشان پاسخگو باشند. درصورتیکه یک جناح برنده باشد، با سلیقه خود شهر را اداره میکند و جناح بازنده نیز عملکرد او را نقد خواهد کرد و منازعات بیپایان سیاسی را شاهد خواهیم بود».
جاجرمی ساختار فعلی شورای شهر تهران را برای نظارت ناکارآمد میداند و معتقد است که 21 عضو نمیتوانند بر شهری هشت میلیونی نظارت داشته باشند و نیاز است که شوراهای منطقهای قوی شکل بگیرد و شخصیتهای متخصص کمصدا نه چهرههای سیاسی در مقیاس محله به حل مشکلات و چالشهای شهروندان بپردازند.
او ادامه میدهد: «خواسته یا ناخواسته مدیریت کنونی شهری به دنبال پروژههای بزرگمقیاس که در دوره گذشته تعریف شده بود و اغلب نیز انتخاباتی بود، نرفته است و با پروژههای محلهمحور بیشتر به خواست مردم نزدیک شده است. پل طبقاتی صدر عملا زندگی افرادی را که در همسایگی این پل زندگی میکردند، از بین برد و بسیاری را خانهخراب کرد».
این جامعهشناس شهری از دو نوع نظرسنجی برای کسب رضایت شهروندان از عملکرد مدیریت شهری نام میبرد؛ نخست در سطح محلی و دیگری در سطح شهر. ممکن است یک پروژه برای شهروندان یک شهر رضایتبخش باشد اما ساکنان آن محله را دچار مشکل کرده و کیفیت زندگی آنها را کاهش دهد.
برای مثال مرکز تجاری اکباتان که اهالی از آن ناراضی هستند اما ممکن است شهروندانی که گاهی به این مال بزرگ سر میزنند، از ایجاد آن رضایت داشته باشند. دیگر در شهری مانند تهران مدل «پول، پروژه» جواب نمیدهد، این مدل زمان رضاشاه خوب بود و جواب داد، اما درحالحاضر این مدل اداره شهر نمیتواند چالشهای شهر را حل کند. او صداقت را مهمترین ویژگی حاکمان شهری میداند که باعث افزایش مشارکتپذیری شهروندان در حوزه شهری هم میشود. جاجرمی تأکید میکند: «مدیریت شهری نمیتواند در قامت ابرقهرمان مشکلات قدیمی شهر تهران مانند ترافیک و آلودگی هوا را حل کند.
در حال حاضر نیز برای حل مشکلات تهران نیاز به همکاری و مشارکت بخشهای مختلف و از جمله مردم است، حاکمان صادق که واقعیتها را به شهروندان بگویند میتوانند در جلب مشارکت موفقتر عمل کنند که تا کسب این اعتماد فاصله زیادی است». هنوز زمان طولانی نگذشته است برای اینکه فراموش کنیم مشکلات این روزهای تهران حاصل تصمیمگیریهای چه کسانی است. تهران را چه کسانی بینفس کردهاند و این ریل کج را که با هیچ شگردی راست نمیشود، چه کسانی پایهگذاری کردهاند.