فرهادی درباره علل انتخاب نمایشنامه «مرگ فروشنده» در مرکز داستان فیلمش توضیح داد: این برای من خیلی مهم است، وقتی مخاطبان این فیلم را چه در داخل و چه در خارج از ایران تماشا میکنند چه نوعی ارتباطی با آن برقرار میکنند.
او یادآور شد: پیش از این که وارد سینما شوم تئاتر میخواندم و در آن فعال بودم و تئاتر جایگاه بسیار بزرگی در دنیای من داشت. همیشه به این فکر میکردم که فیلمی بسازم که در آن تئاتر نقش مهمی داشته باشد و این مرا به خاطراتی برمیگرداند که از زمان تئاتر داشتم. وقتی دو شخصیت اصلی داستان فیلم «فروشنده» بازیگر شدند دنبال نمایشنامهای گشتم که در آن بازیگران در فیلم در حال بازی آن باشند.
نمایشنامههای زیادی از «سارتر»، «پینتر» و «یونسکو» خواندم اما زمانی که به «مرگ فروشنده» اثر «آرتور میلر» رسیدیم فکر کردم این نمایشنامه بهترین انتخاب است، چرا که احساس کردم ارتباطات زیادی بین داستان و فیلم من وجود دارد.
وقتی نگارش قصه تمام شد و نسخه اول آن را نوشتم، یک بار دیگر آن را خواندم تا ببینم واقعا درباره چه چیزی حرف میزند و به این رسیدم که مهمترین مضمون داستان حریم خصوصی افراد است و اگر این حریم نقض شود چه چیزهایی میتواند از هم بپاشد و چگونه محیط پیرامون، شخصیت داستان را وادار به بروز خشنونت میکند، در حالی که خودش مایل به آن خشونت نیست.
این نوع رابطه با فیلم برای من خیلی مهمتر از جوایزی است که فیلم کسب میکند، بویژه وقتی شما روی یک داستان خیلی ایرانی و لوکال کارمیکنی بسیار حائز اهمیت است که بدانید مخاطبان خارجی چه دریافتی از فیلم خواهند داشت.
فیلم «فروشنده» اولین نمایش خود را در بخش رقابتی شصتونهمین جشنواره فیلم کن تجربهدکرد و دو جایزه بهترین بازیگر مرد (شهاب حسینی) و بهترین فیلمنامه (اصغر فرهادی) را از این رویداد سینمایی کسب کرد، سپس در بخش نمایشهای ویژه جشنواره فیلم تورنتوی کانادا نیز به روی پرده رفت.