رویداد۲۴ شادی مکی: از عصر روز جمعه تا هم اکنون جنگلهای زنده و حیاتبخش سردشت واقع در استان آذربایجان غربی در شعلههای طمع، فقدان تجهیزات و امکانات، فقدان نیروی امدادی متخصص و در یک کلام بیتدبیری و بیبرنامگی سازمانهایی که نام حفاظت از جنگل، محیط زیست یا منابع طبیعی را دارند میسوزند. البته سالهاست که اراضی جنگلی و مرتعها در نقاط مختلف کشور و بهویژه در منطقه زاگرس طعمه حریق میشوند. سال گذشته همین آتشسوزیها جان تعدادی از فعالان محیط زیست را که به جای نیروهای متخصص برای اطفاء حریق در منطقه حضور داشتند گرفت و خانوادههای این افراد را در سوگ عزیرانی نشاند که تنها علت مرگشان عشق آنها به طبیعت و فقدان امکانات بود.
از سوی دیگر گونههای مختلف جانوری و گیاهی حاضر در این مناطق کوچک و بزرگ زنده زنده در آتش سوختند و ذغال شدند تا سازمانهای متولی در پایتخت همچنان دست روی دست گذاشته و بودجه سالانه خود را صرف مواردی کنند که قطعا حفاظت از حیات وحش و محیط زیست را شامل نمیشود.
در پی آتشسوزی جنگلهای سردشت رئیس اداره منابع طبیعی و آبخیزداری گفته بود: همه ساله بر اثر بی احتیاطی شاهد آتش سوزی در مناطق جنگلی و مراتع هستیم، به دلیل وزش باد و سخت گذر بودن منطقه و وجود علفهای خشک، حریق هر لحظه در حال افزایش و شعله ورشدن بیشتر بوده و عملیات اطفای حریق را با مشکلاتی مواجه کرده است.
از سوی دیگر نماینده مردم سردشت و پیرانشهر در مجلس شورای اسلامی نیز عنوان کرده بود: ما نیازمند ارسال تجهیزات لازم، تلاش گسترده مسئولان و مشارکت همهجانبه نیروهای مردمی، سازمانهای مردمنهاد، ستاد بحران و دیگر نیروهای حاضر در منطقه هستیم تا ضمن مهار فوری آتش، از خسارت و پیشروی بیشتر جلوگیری به عمل آید. به همین دلیل هم در تماس تلفنی با معاونت وزیر جهاد کشاورزی، معاون پارلمانی وزیر کشور، رئیس سازمان جنگلها و رئیس هلالاحمر استان خواستار اعزام نیروهای امدادی برای خاموش کردن این حریق شدهایم.
به گزارش جامعه۲۴ انتقادی که هر ساله متوجه سازمان محیط زیست بوده، اما عیسی کلانتری به آن توجهی نمیکند عدم وجود امکانات و تجهیزات از جمله بالگردهای مخصوص اطفاء حریق در جنگلهاست، موضوعی که از نظر رئیس سازمان محیط زیست صرفه اقتصادی ندارد!
از سوی دیگر برخی از مردم محلی سردشت این سوال را مطرح کردهاند که چرا باید نماینده شهر برای تامین تجهیزات و امکانات اطفاء آتشسوزی در جنگل دست به خواهش و درخواستهای تلفنی و غیر تلفنی بزند وقتی که حضور و وجود این تجهیزات در تمامی سازمانهای مرتبط امری ضروری و اجتناب ناپذیر است از سوی دیگر با توجه به کمبود نیرو و تجهیزات و گستردگی آتش چرا هیچیک از نیروهای نظامی که معمولا در زمان وقوع بلایا و حوادث طبیعی در محل حادثه حاضر میشوند در این ماجرا ورود نکرده و کمکی به فعالان محیط زیست نکردهاند.
رئوف آذری، فعال محیط زیست در سردشت به جامعه ۲۴ میگوید: روز جمعه عصر متوجه شدیم جنگلهای سردشت دچار حریق شدهاند. همراه با جمعی از فعالان محیط زیست و یگان حفاظت محیط زیست و اداره منابع طبیعی به محل حادثه رفتیم. نام منطقه محل حادثه داره زرد است که در حدفاصل بین روستاهای زیره میرگ، کولسه، شلماش وچومهل واقع شده و دارای درختانی تنومند است. آتش از داره زرد شروع شد و نزدیکی روستاها و رودخانه زاب و حتی دشت سردشت هم رسید.
وی ادامه میدهد: از روز جمعه تا یکشنبه ۶ بار آتش را اطفا کردیم و هر بار دوباره آتش شعلهور میشد تا اینکه یکشنبه عصر برای هفتمین بار آتشسوزی آغاز شد و ما بار دیگر راهی اطفا حریق شدیم، تا ساعت ۲۳ شب گذشته آتش در بالادست مهار شد، اما در پایین دست دره همچنان آتش شعلهور بود، اما، چون به سمت آب بود، کمی اطمینان خاطر داشتیم با اینحال در بالادست باز هم احتمال شعلهور شدن آتش وجود دارد
این فعال محیط زیستی عنوان میکند: در این آتشسوزی در حال حاضر ۱۰۰ هکتار زمین جنگلی در آتش سوخته است و صبح امروز دوشنبه هم فعالان محیط زیست دوباره راهی مناطق شعله ور شدند تا درختهایی را که از درون میسوزند خاموش کنند. با توجه به گستردگی محل آتشسوزی اگر حریق ادامه یابد احتمالا بر میزان زمینهای سوخته اضافه میشود، زیرا بعد از هر بار اطفای حریق تنها یک جرقه کافی بوده که ما دوباره شاهد آتشسوزی در جنگل باشیم.
این فعال محیط زیست خاطرنشان میکند: گونههای حیوانی از قبیل سگ، گراز وحشی، گربه، سنجاب و انواع پرندگانی که در این محیط لانه داشتند و همچنین خزندگان منطقه در آتشسوزی تلف شدند، ما تصاویر زیادی داشتیم که نشان از مرگ این گونههای جانوری داشت. این درحالی است که بسیاری از این حیوانات همچون پرندهها میتوانستند به گردهافشانی کمک کنند یا گزار در منطقه نقشی پررنگ داشته و میتواند به شخمزنی در طبیعت و انتقال بذرها کمک کند. خزندگان نقش بیبدیلی در ایجاد جریان هوا در دل خاک دارند. همچنین برخی از گونههای گیاهی نابود شده گیاه دارویی بودند، همه درختانی که در منطقه حریق بودند بیش از ۵۰ سال عمر داشتند قدمت برخی از آنها به ۳۰۰ سال هم میرسید.
آذری با اشاره به اینکه در یک شب حداقل ۲ هزار درخت چند صد ساله تلف شدند، توضیح میدهد: این ضایعهای بزرگ و غیرقابل جبران است. در نبود درختان هر جریان آبی که در بالادست رخ دهد میتواند سیلابی بزرگ را ایجاد کند. این درختان میتوانند چند میلیون لیتر آب را ذخیره کرده و چشمههای آب را جوشان کنند. در نبود این درختان آبی هم نیست در این بحران بیآبی تلف شدن یا قطع هر درخت یعنی قطع یک چشمه و از بین بردن چشمههای آب.
وی درباره علت آتشسوزی در این جنگلها اظهار میکند: هنوز عامل اصلی این آتشسوزی مشخص نیست، اما تا حدود زیادی حدس میزنیم که عامل این حریقها انسانی است، به عنوان مثال گاهی وقتی چوپانها آتش روشن میکنند آن را خاموش نمیکنند که این مساله باعث ایجاد حریق میشود، اما این مورد معمولا کمتر رخ میدهد و تعداد بسیار زیادی از آتشسوزیها در اثر تصرف و دستدرازی کشاوران و زمینداران پیرامون این جنگلهاست که در شرایط نبود نظارت بر اجرای درست قوانین به راحتی زمینهای این جنگلها را به آتش میکشند. سال بعد هم این زمینها را شخم زده و تبدیل به زمین کشاورزی میکنند و برای آن سند هم میگیرند. چنانکه با وجود صعب العبور بودن این منطقه، اما اطراف آن باغهای انگور و سماق بود که به دنبال آتشسوزی این باغات هم طعمه حریق شده و نابود شدند.
آذری اضافه میکند: همچنین بر اساس آنچه در طول دوره کرونا شاهد بودیم هر کشاورزی که در کنار باغ، زمین کشاورزی یا خانه باغش زمینهای جنگلی وجود داشته است به راحتی و به صورت شبانه درختها را از جا درآورده و زمین آن را بعد از مدتی تبدیل به زمین کشاورزی با باغ ویلایی کرده و بعد هم برای زمینها سند گرفته است. نهایتا اداره منابع طبیعی شکوائیهای تنظیم و به دادگستری ارسال میکند که این شکوائیه در پیچ و خمهای دادگستری گم میشود. در این بین واسطههای زیادی وجود دارند که با گرفتن اندکی پول شرایط را برای متخلف تسهیل میکنند. مثلا فردی چند هکتار زمین را تصرف کرده و با دادن ۱۰۰ میلیون تومان سند زمین را تحویل میگیرد. ما در طول دوران کرونا صدها هکتار زمین را به همین صورت از دست دادهایم. ما میتوانیم آدرس بدهیم که کجا چه اتفاقی رخ داده است.
او تصریح میکند: اگر پیشگیری را مقدم بر درمان قرار داده و سند چشمانداز ۱۴۰۴ مبنی بر بهرهمندی از محیط زیست مطلوب را مطمع نظر داشتیم همچنین اصول ۴۵، ۴۸ و ۵۰ قانون اساسی و توصیههای رهبری مبنی بر احترام به محیط زیست را در دستور کار قرار داده و اقدام به پیشگیری از آتشسوزی در این منطقه میکردیم امروز شاهد چنین صحنههایی نبودیم.
وی میگوید: به عنوان فردی که ربع قرن کنشگر حوزه محیط زیست بوده است معتقدم باید مدیریت بومی مقدم بر مدیریت زنگزده بروکراسی محور باشد. این نوع مدیریت نمیتواند مقدماتی را برای حفاظت از محیط زیست ایجاد کند، زیرا نه تنها اراده، توان و سازماندهی مورد نیاز را ندارد که عاملی موثر در تخریب محیط زیست است. به عنوان مثال در سطح شهرستان مسئول یا کارشناس متخصص و متعهد سعی میکند از درختان و طبیعت در مقابل سودجویان محافظت کند، اما افرادی که در ادارات مربوطه در سایه هستند مداخله کرده و هکتارها زمین به اشخاص خصوصی منتقل میشود. این مدیریت زنگ زده هم نمیتواند در این رابطه کاری کرده و از محیط زیست محافظت کند.
این فعال محیط زیست با بیان اینکه سیستم حفاظت محیط زیست در برابر تخریبگران محیط زیست مستاصل شده و هیچ کاری از آنها ساخته نیست، عنوان میکند: علت این موضوع هم حمایت قدرتهای در سایه از این تخریبگران است. سوءاستفاده گران و اختلاسگران حامی این افراد هستند، یک کارشناس در یک نقطهای که میتواند اثرگذار باشد با گرفتن یک وجه به راحتی چندین هکتار جنگل و منابع طبیعی را از منابع ملی خارج کرده و تبدیل به یک زمین شخصی میکند.
وی با اشاره به اینکه اگر قرار است به حال محیط زیست فکری شود باید توسط متخصص انجام شود، میافزاید: ما مدیرانی داریم که متاسفانه تخصص مدیریتی ندارند و اگر مدتی هم در دانشگاه در رشته مدیریت تحصیل کردهاند باز هم توسط اشخاصی به کار گمارده شده و سفارشی بودهاند برای این دستورات قدرتهای در سایه را اجرا کنند تا بتوانند به راحتی زمینها و اسناد را جا به جا کنند. ما با مشکل ناکارآمدی ساختاری و بحران جدی در مدیریت بحران شهرستان مواجهیم.
آذری عنوان میکند: ما شاهد هستیم که مدیریت بحران در کشور ما در بحران قرار دارد. در شهرستان ما هم قدرتهای اختلاسگر و برخی رسانهها شرایطی را فراهم میکنند که مدیران نتوانند به شیوهای یکسان بحران را مدیریت کنند و تصمیم درست و منطقی هم در این راستا بگیرند. حتی جریان رسانهای که برخی ایجاد میکنند باعث میشود که مسیر انحرافی در مدیریت بحران حاصل شود.
این فعال محیط زیست درباره کمبود تجهیزات برای اطفای این حریق میگوید: در جلسهای که با معاونت سازمان جنگلها داشتیم، مشخص بود که سازمان منابع طبیعی و سازمان محیط زیست نه یگان و نیروی آماده و متخصص و سازماندهی شده دارند و نه تجهیزات لازم را. برای اطفاء حریقی به وسعت ۶۰ هکتار تنها ۵ عدد فلاسک بک داشتیم که کار میکرد که آنها هم روی دوش فعالان محیط زیست بود و از آن استفاده میشد. حتی یک تانکر آب هم وجود نداشت که بتوانیم این فلاسک بکها را بعد از خالی شدن دوباره پر از آب کنیم. همچنین تنها دستگاه دمندهای که این روزها در اختیار ما قرار داشت اهدایی انجمن نذر طبیعت قم بود. در مناطق صعبالعبوری مانند سردشت با چنین امکانات ابتدایی هم توان اطفا حریق را نداشتیم که البته همین امکانات ابتدایی هم در دست نیروها و فعالان محیط زیست نبود. بنده حداقل ۳ بار تحربه سقوط حین اطفا حریق را داشتم. دوستان دیگرم هم به دفعات این حادثه را تجربه کردند.
آذری خاطرنشان میکند: تنها راهکار این است که یک پایگاه هلیبورد داشته باشیم که بتوانیم به صورت هوایی و با استفاده از بالگرد به عملیات اطفاء حریق در مناطق صعبالعبور بپردازیم. همچنین به نیروهای امدادی متخصص نیاز داریم که بتوانند به راحتی در چنین صحنههایی حاضر شوند. کل اداره منابع طبیعی شهرستان ما ۵ نفر یگان حفاظتی دارد با این تعداد در چنین شرایطی چه میشود کرد. اگر فعالان محیط زیست که از نقاط مختلفی مانند ارومیه، نقده، اشنویه و ... به کمک ما آمدند و نیروهای داوطلب (که البته آنها نیز بدون آموزش همکاری میکنند) نباشند هیچ کاری پیش نمیرفت، یعنی تمام دفعاتی که ما آتش را اطفا کردیم و دوباره روشن شد به کمک نیروهای داوطلب بوده و یگانهای منابع طبیعی واقعا کاری ازشان ساخته نیست.
او با اشاره به حضور صرفا نمایشی برخی از ارگانهایی که میتوانستند به یاری اطفاءگران بیایند، میگوید: در پی درخواست نماینده سردشت در مجلس از رئیس سازمان جنگلها قرار بود عملیات امداد هوایی با هلی برد اعزامی از کرمانشاه انجام شود، اما تا شب گذشته هم چنین کاری انجام نشد. هلال احمر هم برای پشتیبانی حضور داشت. خودرو سازمان محیط زیست هم در گوشهای پارک کرده بود و هیچ کاری نمیکرد و گویا تنها میخواست بگوید در صحنه حاضر بودهام. چند نفر از نیروهای نظامی هم را مشاهده کردیم، اما در عملیات اطفاء آنها را ندیدیم مگر اینکه در نقطه ای دیگر بوده باشند و ما متوجه نشده باشیم. در کل نیروی نظاره گر، بیش از نیروی کار بود و معمولا آب و خوراک هم بیشتر به نظاره گران میرسید. البته میتوان گفت به دلیل نبود امکانات هیچ کاری از کسی برنمیآید. رئیس یکی از ادارات متولی میگفت پول ماشین را از جیب پرداخت میکنم و به من باز نمیگردد.
آذری با بیان اینکه مشکلات در حوزه حفاظت از محیط زیست و طبیعی بسیار زیاد است، تصریح میکند: هم ضعف و خلا در قوانین مربوطه را شاهد هستیم هم در نظارت قانون ضعف داریم، هم اینکه ضعف در اجرا و نظارت بر اجرای قانون داریم. همچنین در آرایی که قضات برای متخلفین صادر میکنند هم مشکل داریم.
این فعال محیط زیست میگوید: ضروری است متولیان امر از نادیده گرفتن کنشگران و فعالان محیط زیست و گوش نسپردن به خواستها و نیازهای بومیان دست برداشته و از خود محوری پرهیز کنند. به عنوان مثال فرماندار سردشت در این چند روز حریق ایجاد شده تنها یک بار به صورت نمایشی در منطقه حاضر شد گشتی زد و رفت. در واقع کمرنگترین نقش را در مدیریت بحران شهرستان ما همین فرد داراست، لذا ضروری است این رویهها اصلاح شود.
منبع: جامعه24