رویداد۲۴امیرحسین عالمی: با غیر رقابتی شدن انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ با یک عقبگرد سیاسی و فنی در حوزه تبلیغات سیاسی مواجه هستیم. کمپینهای سیاسی که در بیست سال گذشته به شکل مدرن و حرفهای خود نزدیک شده بودند، حالا تبدیل به کانون عجایبی شدهاند که نمونه آن فیلم مستند تبلیغاتی قاضی زاده هاشمی است.
دوشنبه شب اولین مستند تبلیغاتی کاندیداهای سیزدهمین دوره ریاست جمهوری ایران از تلویزیون جمهوری اسلامی ایران پخش شد. مردی با موهای مشکی و ریشی سفید بهسان آمیتا باچان محبوبترین بازیگر جهان در قاب تلویزیون وارد میشود. از اولین سکانس متوجه میشوی که فیلم دوست داشته یک شبه مستند (Fake Fiction) باشد. از دیالوگها گرفته تا سناریو، تصویربرداری، تدوین و نورپردازی ضعیف است. مخاطب به سختی می تواند باور کند که این نسخه کاریکاتور از آمیتا باچان، نامزد احراز صلاحیت شده شورای نگهبان است و قرار است رئیسجمهور کشوری ۸۰ میلیونی بشود که یکی از پرافتخارترین کشورهای منطقه و جهان در عرصه هنر و خصوصاً هنر سینما و تصویر است.
مدام این سؤال به ذهن مخاطب متبادر میشود که چطور داعیهدار دومین مقام مهم کشور نتوانسته یک تیم حداقلی برای تولید مستند تبلیغاتی قابلدیدن دست و پا کند. مطمئناً جمعی از دانشجویان سال اول و دوم سینما یا هنرهای نمایشی با بودجهای بین ۵ تا ۱۰ میلیون تومان، اثری به مراتب فاخرتر از مستند تبلیغاتی امیرحسین قاضی زاده هاشمی روی آنتن صدا و سیما میبردند. اما گویا کاندیدای این دوره از رقابتهای ریاست جمهوری ترجیح داده با نزدیکان خود کار کند و در نهایت به احتمال زیاد سودای دیده شدن و احتمالاً تملق همیشگی جاری در این جریان سیاسی باعث شده که از حلقه نزدیکان کسی جرات نکند به قاضی زاده گوشزد کند که «پادشاه لباسی به تن ندارد!»
بیشتر بخوانید: فیلمسازی به سبک ایرج ملکی/ گافهای فیلم تبلیغاتی قاضی زاده هاشمی
با یک جستجوی ساده یا نگاهی به مستندات تبلیغاتی در جهان و حتی در ایران خودمان میبینیم که این آثار اکثراً از جنس مستند پرتره یا مستند نیوزریل هستند. اینکه مستند تبلیغاتی برای این هدف سیاسی تبدیل به یک شبه مستند شود؛ قمار بزرگی است؛ که البته در ایران یکبار بیش از این تکرار شد. مستند «در دل لعل» ساخته کمال تبریزی برای آیتالله هاشمی رفسنجانی در سال ۸۴ با ایده و تهیهکنندگی منوچهر محمدی ساخته شد. این اثر اولین شبه مستندی بود که در مبارزات انتخاباتی بهعنوان فیلم تبلیغاتی ساخته میشود.
روایت گیرای هاشمی رفسنجانی بهعنوان شخصیتی که روزمرگی نویسی او در میان مردم و خواص شهرت دارد؛ کاملاً به ساختار فیلم نشسته بود. راشهای روزمره هاشمی تصنعی نیست و از شخصیت نخواستهاند بازی کند؛ جز در سکانس نهایی و اختتامیه کار که دیالوگ مرحوم هاشمی با دختربچه مصنوعی است و اتفاقاً همین پلان نقطهضعف جدی و بدترین پلان کار است؛ که محوریت ایده اصلی مستند دیشب همین بود یعنی تبدیل شخصیت سیاسی به بازیگر و اصرار بر بازی گرفتن از او و ساخت صحنههای زننده و مصنوعی.
فیلمهای مستند تبلیغاتی بیش از سال ۸۴ اکثراً به شکل تیزرهای تبلیغاتی بودند و شکل مستند به خود نگرفته بودند. هرچقدر رقابتهای انتخاباتی در کشور حرفهایتر شد و کمپینهای سیاسی به شکل مدرن در کشور شکل گرفتند این مستندها هم جدیتر و قویتر شدند. سال ۸۴ مستند پرتره از احمدینژاد ساخته شمقدری موردتوجه مردم قرار گرفت و همینطور باقی کاندیداها هم به همین شکل به ساخت آثار قابلقبول و حرفهای دست زدند.
سال ۸۸ هم فیلمسازان حرفهای و چهرههای مؤثر سینما وارد کارزارها شدند و آثاری مهم ساخته شد. مستند تلفیقی بهروز شعیبی در سال ۹۲ برای قالیباف اثر قابلتوجهی بود همینطور مستند پرتره حسن روحانی که توسط حسین دهباشی ساخته شد هم جملاتی کلیدی و همینطور پلانهای گیرایی داشت. در سال ۹۶ هم فیلمسازان در دو جناح مستندهای پرتره قوی و قابلتوجهی برای قالیباف، رئیسی، روحانی و جهانگیری ساختند.
با کمرنگ شدن رقابت در انتخابات سال جاری شاهد این امر هستیم که کمپینهای انتخاباتی و تبلیغات سیاسی هم در این دوره افول چشمگیری داشته است. خبری از تبلیغات حرفهای در محیط دیجیتال یا غیر دیجیتال و محتواهای تبلیغاتی نیست و از این تنور سرد انتخابات باید منتظر شاهکارهای بیشتری در عرصه تبلیغات سیاسی باشیم.
(کارشناس رسانههای جمعی)