تجربه شورای پنجم شهر تهران را باید تجربهای متفاوت از دورههای پیشین حتی دوره اول شورای شهر که در اختیار اصلاحطلبان بود، قلمداد کرد. اعضای شورای پنجم بهرغم اینکه از نمایندگان احزاب تشکیل شده بود، اما احزاب تلاش کرده بودند نیروهای متخصص خود را برای عضویت در شورای شهر برگزینند و افراد معرفی شده صرفا افراد سیاسی نباشند. همین امر موجب شد که شورای پنجم بهرغم اینکه در شعارهای سیاسی خود برای محاکمه مدیران سابق شهری یا برکشیدن نامزدی برای انتخابات ریاستجمهوری ۱۴۰۰ موفق نباشد، اما در زمینههای تخصصی شهرسازی و محیط زیست و فسادستیزی و شفافیت و ... کارنامه موفقی از خود به جا بگذارد. بدنه اجتماعی اصلاحطلبان و رایدهندگان به این لیست شاید صرفا از این عملکرد تخصصی رضایت کافی نداشته باشند، آنان انتظار داشتند که این شورای شهر بتواند فسادهای دورههای پیشین شهرداری را افشا و متخلفان را به محاکمه بکشاند، اما باید در نظر گرفت که این موضوع در حوزه اختیارات شورای شهر نیست و برای چنین امری نیاز به همراهی قوه قضاییه هست. شورای شهر پنجم دستکم در زمینه تحقیق و تفحص دقیق و شناسایی و معرفی این تخلفات به رسانهها و افکار عمومی و متخصصان شهری به درستی عمل کرد و همچنین با تصویب مصوبات و مقررات خوب در زمینه فسادستیزی و شفافیت زمینه تخلفات در این دوره و دورههای آینده را نیز از بین برد. با هوشمندسازی و سیستماتیک شدن بسیاری از فرآیندهای شهرسازی و صدور پروانه امکان تخلفات خرد در شهرداری بسیار کاهش یافته و با الزام انتشار قراردادهای شهرداری امکان تخلفات کلان نیز به صفر رسیده است. دوره آینده شورای شهر میتواند با قدم گذاشتن در مسیر تکمیل و بهرهگیری از تجربه دورههای پیشین بهخصوص دوره پنجم در مسیر گسترش و تعمیق سیاست راهبردی انسان محوری در مدیریت شهری پیش برود و با محور قرار دادن منافع و اولویتهای شهروندان به سوی شهری با نشاطتر حرکت کند. یکی از چالشهای دوره پنجم مدیریت شهری کاهش درآمدهای شهرداری با سیاست ممانعت از تراکمفروشی بود. شورای پنجم نتوانست جایگزین قابل توجهی برای کاهش درآمدها پیدا کند و هر چند بر موضوع درآمدهای پایدار تاکید کرد، اما در این زمینه موفقیت عمدهای کسب نکرد و شاید همهگیری ویروس کرونا از سال ۹۸ یکی از عوامل موثر در این زمینه باشد، اما به هر حال باید در نظر داشت که تغییر مسیر درآمدزایی در مدیریت شهری فرآیندی زمانبر و سخت است و قطعا دوره ششم شورای شهر مسیری پر فراز و نشیب در این زمینه پیشرو دارد. شهر تهران که به عنوان پایتخت ایران صاحب ۲۱ تا ۲۵ درصد تولید ناخالص داخلی کشورمان است، نتوانسته از این فرصت برای سرمایهگذاری در حوزه مدیریت شهری بهره کافی را ببرد. بدون شک معرفی تهران به عنوان یکی از مقاصد گردشگری و سرمایهگذاری، یکی از اصلیترین فرصتهای مغفول است که مدیریت شهری در دوره ششم میتواند روی آن تمرکز کند. برای درک اهمیت این موضوع میتوان آمار بازدید ۲۷ میلیون گردشگر از لندن یا بازدید ۳۰ میلیون گردشگر از شهر پاریس را در نظر گرفت و شهر تهران با برخورداری از نزدیک هزار جاذبه گردشگری تاریخی و فرهنگی و طبیعی حتی اگر بتواند یکدهم چنین رقمی را گردشگر جذب کند، خواهد توانست تحولی بزرگ در حوزه اقتصادی خود رقم بزند.