رویداد۲۴ این مرد افغانستانی متهم است با واردکردن ضربات چاقو به همسرش به نام طلا او را کشته و مادرزنش را هم تا آستانه مرگ برده است.
مأموران پلیس با گزارش بیمارستان در جریان این پرونده قرار گرفتند. آنها متوجه شدند دو زن که با ضربات چاقو مجروح شدهاند، در بیمارستان هستند. وقتی پلیس به بیمارستان رسید، پرستاران خبر دادند زن جوانتر جانش را دست داده است، اما مادر طلا به نام طلعت همچنان در بیمارستان در کما بود. مدتی بعد طلعت بهطور معجزهآسایی از مرگ نجات پیدا کرد و به هوش آمد. در تحقیقاتی که مأموران انجام دادند مشخص شد عامل این درگیری خونین داماد خانواده به نام محمد بوده است.
با بازداشت محمد، او به قتل همسرش و مجروحکردن مادرزنش اعتراف کرد و مدعی شد دخالتهای مادرزنش در زندگیاش باعث این اتفاق شد.
محمد به مأموران گفت: من وقتی به ایران آمدم با همسرم آشنا شدم و ازدواج کردم. در این مدت ما صاحب یک دختر و پسر شدیم. من کارگر بودم. گاهی کار داشتم و گاهی هم نداشتم به همین خاطر وضع زندگی ما خیلی خوب نبود. از طرفی خانواده همسرم با من بدرفتاری میکردند.
آنها مدام غر میزدند و همسرم را علیه من تحریک میکردند. من خیلی ناراحت بودم چون موضوع فقط این نبود که من را تحقیر میکردند، خانواده زنم باعث شدند تا همسرم طلا قهر کند و از خانه برود و بچهها را هم با خود ببرد. به خانه پدرزنم رفتم و از آنها خواستم بگذارند همسر و بچههایم برگردند، اما پدرزنم اجازه نداد و گفت تو که پول نداری بهتر است بچهها اینجا بمانند، برو و هر وقت پول داشتی برگرد.
متهم گفت: دلم برای بچههایم تنگ شده بود. چند روز بعد دوباره برگشتم و به زنم گفتم وسایلش را جمع کند به خانه برگردیم. گفتم برمیگردیم افغانستان و آنجا زندگی میکنیم و راحتتر پول درمیآوریم، اما زنم عصبانی شد و گفت او نمیخواهد به افغانستان برگردد. خیلی عصبانی بود و رفتار عجیبی میکرد.
او پسرم را بهشدت کتک زد و حتی میخواست دخترم را از بالای پلهها به پایین پرت کند، به من گفت اگر میخواهی بچهها را بردار و خودت به افغانستان برو من برنمیگردم و در ایران میمانم. وقتی زنم بچهها را کتک زد مادرزنم در حمایت از او وارد شد و من خیلی ناراحت شدم. آنقدر عصبی بودم که نتوانستم خودم را کنترل کنم با چاقو به همسرم حمله کردم. البته چاقویی با خودم نبرده بودم و چاقو را از آشپزخانه برداشتم.
متهم در ادامه اظهاراتش گفت: همسرم را زدم. بعد مادرزنم جلو آمد و او را هم زدم. من قصدم کشتن نبود، هدفم حمایت از بچههایم بود. طلا حق نداشت بچههای من را بزند، او میدانست من روی کتکزدن بچهها خیلی حساس هستم و هر وقت که میخواست من را ناراحت و عصبی کند، بچهها را کتک میزد. من وقتی در این شرایط قرار میگرفتم و حال بچهها را میدیدم واقعا کنترل خودم را از دست میدادم.
بعد از گفتههای متهم از طلعت بازجویی شد. او گفت: دامادم همیشه بیکار بود و نمیتوانست خرجی بچهها را بدهد، ما خیلی ناراحت بودیم. دخترم را حمایت میکردیم و خرجی بچهها را هم میدادیم، اما دخترم از این وضعیت ناراضی بود. روز حادثه وقتی دامادم گفت میخواهد به افغانستان برود، دخترم ناراحت شد و درگیری آنها بالا گرفت. محمد میخواست دخترم را بکشد من واسطه شدم که این اتفاق نیفتد، اما هم من را زد و هم دخترم را به قتل رساند. من و همسرم برای متهم درخواست قصاص داریم. من همچنین درباره خودم هم درخواست مجازات برای متهم دارم.
با توجه به اینکه متهم دو کودک صغیر دارد که اولیای دم مادرشان هستند و قیمی هم در ایران ندارند، به این ترتیب رئیس قوه قضائیه از سوی آنها درخواست دیه را مطرح کرد.
با تکمیل تحقیقات و صدور کیفرخواست برای متهم و اصرار پدر و مادر مقتول بر قصاص دامادشان، پرونده برای رسیدگی به دادگاه کیفری استان تهران ارسال شد و متهم بهزودی پای میز محاکمه میرود.