رویداد۲۴ زینب غبیشاوی: رابطه نزدیک ایران و طالبان در دولت روحانی آغاز شد و تا مذاکرات دوجانبه و چندجانبه نیز پیش رفت. اصولگرایانی که منتظر پایان دولت روحانی هستند، نیز منتظرند زمان آغاز به کار رئیسی فرا برسد و آنها نیز همین مسیر و البته با ارتباطی نزدیکتر را در پیش بگیرند.
در روزهای گذشته روزنامه اصولگرای کیهان نوشته طالبان با طالبان گذشته تفاوت دارد و ایران باید با آن ارتباط برقرار کند. بهمن سال گذشته هم عبدالله گنجی در سرمقاله روزنامه جوان نوشته بود «طالبان بر خلاف داعش و القاعده اهل مذاکره است و این نشان میدهد به قدرتخواهی در جغرافیای افغانستان (نه جهان اسلام) یا شراکت در قدرت در آنجا معتقد است، در غیر اینصورت مذاکره نمیکرد. اگر ارتباط با آنان داعش را زمینگیر، سلامت شیعیان را تضمین و خواب راحت را از امریکاییها میگیرد، ارتباط لازم است و دولت باید این موضوع را باز بگذارد.»
احمد نادری نماینده اصولگرای تهران نیز معتقد است «طالبان یکی از جنبشهای اصیل منطقه و با زمینه قوم پشتون است. حضور در سفارت جمهوری اسلامی ایران در دوحه را بایستی به فال نیک گرفت. همکاری با آنان میتواند به گسترش ثبات در جامعه افغانستان و جلوگیری از نفوذ گروههایی همچون داعش منجر شود.»
برخی از جریانهای سیاسی در ایران به شدت موافق مذاکره و ارتباط نزدیک با طالبان هستند و معتقدند این ارتباط به سود جمهوری اسلامی است. پیرمحمد ملازهی کارشناس مسائل افغانستان و پاکستان در گفتوگو با رویداد۲۴ بررسی کرده که ارتباط ایران و طالبان چه دستاورد و هزینه-فایدهای دارد. او میگوید: طالبان به لحاظ نظامی نسبت به امنیت مرکزی افغانستان برتری نظامی پیدا کرده و بحث این است در شرایط کنونی افغانستان، ایران هم برای امنیت خود هم باید تلاش کند.
او میگوید: درباره اینکه ایران باید در شرایط فعلی در قبال طالبان چه سیاستی را اتخاد کند، دیدگاههای متفاوتی وجود دارد. یک دیدگاه این است که با طالبان که در آینده بخشی از قدرت را در اختیار خواهد گرفت، تعامل داشته باشد و از این منظر یک مصونیت را برای خودمان در منطقه شرق ایجاد کنیم.
از ملازهی پرسیدیم قرارداد ایران و چین و تلاش ایران برای ارتباط با چین از طریق افغانستان چقدر در رابطه ایران و طالبان اثرگذار است. او پاسخ داده قرارداد ایران و چین به آن بحثی که در ارتباط با جاده ابریشم جدید است، برمیگردد که در واقع بخشی از آن جاده کریدور اقتصادی پاکستان و چین است. این کریدور دو بندر دارد، یکی بندر چابهار و دیگری بندر گوادر است. بندر چابهار در ایران و بندر گوادر در بخش شرقی سیستان است که متعلق به پاکستان است.
او میگوید: چینیها طرحی دارند که برای دسترسی به انرژی حوزه خلیج فارس و دیگری بازارهای منطقه است. در واقع چین میخواهد با ایران به تفاهم برسد و حدود ۴۰۰ میلیارد دلار در صنایع بالا دستی اکتشاف و استخراج و راههای انتقال آن به گوادر سرمایهگذاری کند که آنهم به جاده کمربندی که وجود دارد برمیگرد. اگر از این زاویه نگاه کنیم، ارتباط جناحهای حکومتی در ایران با طالبان چندان ارتباطی به این موضوع ندارد. چرا که طالبان در افغانستان است و آن پروژه از مناطق قبایلی پاکستان و ایالات بلوچستان عبور میکند، بنابراین در این بحث به نظر میرسد باید احتیاط کرد.
ملازهی میگوید: آن چیزی که اهمیت دارد این است که ایران نگران است اگر تحولاتی در افغانستان ایجاد شود و طالبان مناطق شمالی را تصرف کند، یک موج جدیدی از مهاجرین روبرو خواهد و در شریط تحریمی و اقتصادی که ایران در آن حضور دارد، این حجم از مهاجر یک بار اقتصادی سنگینی به همراه دارد. به خصوص اینکه این تردید هم وجود دارد که در میان این مهاجرین، افرادی که واقعا مهاجر نیستند هم وارد کشور شوند و امنیت ایران را به خطر بیاندازند.
بیشتربخوانید: استقبال اصولگرایان از جنبشهای اصیل منطقه!/ محافظهکاران ایران درباره طالبان چه میگویند؟
او ادامه داد: مسئله دوم موضوع قاچاق مواد مخدر است که آنهم برای ایران بسیار مهم است، زیرا ایران یکی از راههای ترانزیت مواد مخدر به بازارهای جهانی است و در این سالها مشکلات جدی برای ایران ایجاد کرده است و بیش از ۳ هزار نفراز نیروهای ایران در درگیری با قاچاقچیان مواد مخدر کشته شدهاند. اگر طالبان در افغانستان مسلط شود، خصوصا در هلمند که بیشترین مواد مخدر در آنجا تولید میشود، میتواند ایران را با مشکلات جدی تری مواجه کند.
این کارشناس خاورمیانه میگوید: بحث دیگری که ایرانیها از بابت آن نگرانی دارند، این است که در برخی از گروههای رادیکال برخی از ایرانیها هم در آن حضور دارند. ایران فکر میکند که اگر به طالبان نزدیک شود میتواند امنیت و مصونیت برای خود و خصوصا مردم شرق ایران به وجود بیاورد.
ملازهی گفت: طالبان گروهی نیست که ایران بتواند از آن استفاده کند. طالبان به لحاظ ایدئولوژیک گروهی است که به عربستان نزدیک است و به لحاظ سیاسی و تدارکاتی و نظامی پاکستان از آن حمایت میکند. اگر رقابتهای ایران و عربستان را در نظر بگیرید که رقابتهای ایدئولوژیک است و اگر رقابتهای ایران و پاکستان را در نظر بگیرید که رقابتهای سیاسی است، در آن صورت بسیار است که بگوییم که طالبان از ایران حرف شنوی خواهد داشت! واقعیت این است که طالبان از پشتونها هستند و پشتونها یک غرور ملی دارند و اجازه نمیدهند که کسی در کار آنها دخالت کنند، از همین رو نزدیکی ایران به طالبان برای استفاده از آنها منتفی است.
وی ادامه داد: تغییر نگاه به طالبان تازه نیست و اکنون چندین سال است که نهادهای نظامی ایران به طالبان نزدیک شده است. حتی اجلاس اسلامی که در ایران برگزار شد، ملا برادر از طالبان در آن حضور داشت. اکنون این ارتباطات با طالبان علنیتر شده است. بعد از آنکه آقای بهرامی سفیر ایران در کابل تایید کند که با طالبان همکاری داریم، ارتباط با طالبان علنی شد. ضمن اینکه ایران فکر میکند طالبان میتواند کمکهایی به ایران انجام دهد، شاید مهمترین دلیل این باشد که ایران نسبت به گروههای رادیکال مانند القاعده و داعش نگرانی دارند که امنیت شرق ایران را از بین نبرند. ایران شاید امیدوار است که طالبان بتواند به ایران کمک کند و مراقب مرزهای ایران باشد و از این طریق نتواند.
ملازهی میگوید: دو گروه از نزدیکان و همپیمانان ایران یعنی شیعیان هزاره و فارسزبانان هرات، از نزدیکی ایران به طالبان ناراضی هستند و برایشان سوال است که چرا ایران باید به سمت گروهی برود که مردم و دختران را در مدارس میکشد. یک حساسیتهایی وجود دارد و اگر زمانی که طالبان در مناطقی که همجوار با ایران است مسلط شود، بعید است که به تعهدات خود با ایران پایبند بمانند.
ملازهی همچنین با بیان اینکه طالبان با آ.اس.آی پاکستان همکاری دارد، تصریح کرد: طالبان تمام امکانات را از پاکستان میگیرد. اما طالب به دو بخش تقسیم میشوند. یکی «طالب پاکستانی» که با پاکستانیها میجنگد و دیگری طالبی است که در جهت منافع پاکستان و افغانستان میجنگد. اما سیاست پاکستان دو گانه است و در همان حال که اعلام میکند که به دنبال صلح هستیم و با دولت مرکزی مذاکره میکنیم، در همان حال هم به طالبان سلاح میدهد. آنها از آمریکاییها برای مبارزه با طالبان پول میگرفتند، ولی آن پول را خرج تقویت طالبان میکردند.
این کارشناس مسائل شبهقاره با اشاره به اینکه سیاست ایران نسبت به طالبان را نه اصولگرایان و نه اصلاحطلبان مشخص میکنند، گفت: تعیین سیاستها به مراجع بالاتر برمیگردد و این دولتها هستند که دستورها را اجرا میکنند. سیاست اصلی در جای دیگری تعیین و مشخص میشود و وزارت خارجه و دولتها عملا فقط مجری این سیاستها و دستورها هستند.
ملازهی با بیان اینکه حمایت ایران از طالبان نمیتواند تاثیری در امنیت ایران و ایجاد ثبات در افغانستان داشته باشد، گفت: معتقدم این حمایت نمیتواند تاثیری داشته باشد، زیرا طالبان اکنون در افغانستان احساس قدرت دارد و میتواند عملیات نظامی انجام دهند و بخشی از افغانستان خصوصا مناطق عشایری و روستایی را در اختیار دارند و بیش از ۶۰ درصد از افغانستان در اختیار طاللان است. به نظر میرسد که با توجه به نزدیکی طالبان به عربستان به لحاظ ایدئولوژیکی، فضا برای ایران چندان باز نیست که بتواند مانور بدهد.