رویداد۲۴ «از تلاش برای رسیدن به منصب وزارت یا پستهای اجرایی پرهیز کنید.» یک ماه از روزی که رهبر انقلاب این جمله را خطاب به نمایندگان مجلس یازدهم فرمودند میگذرد، همان روزهایی که از لیست نمایندگان علاقمند به رئیس جمهور شدن تنها نام امیرحسین قاضی زاده هاشمی و علیرضا زاکانی در جمع تایید صلاحیت شدگان آمده بود، اما آنها بعد از این توصیه رهبری بازهم در میدان رقابت باقی ماندند.
در این یک ماه، اما تکلیف رئیس جمهور بعدی مشخص شده است و نتیجه انتخابات همانطور که میشد حدس زد به نفع راست گرایان رقم خورد تا ۲ سال بعد از پیروزی در انتخابات مجلس، دوباره فضای نشاط و سرخوشی سیاسی به اردوگاه اصولگرایان بازگردد.
پیروزی رئیسی بسیاری از نمایندگانی که در ایام انتخابات علم حمایت از رئیسی را برداشته بودند یا در ستاد او فعال بوده اند را به هوس انداخته که رخت پارلمانی را از تن به در کرده و همراه با رئیسی راهی پاستور شوند. آنهم درست یک ماه بعد از آنکه رهبری آن توصیه مهم به مجلسیها را داشتند. به نظر میرسد فصل کوچ از بهارستان به پاستور برای برخی نمایندگان آغاز شده است.
در گوشه و کنار پارلمان زمزمههای کوچ و خروج از بهارستان به گوش میرسد، یکی از معاون اولی نیکزاد میگوید و دیگری از وزیر شدن قاضی زاده هاشمی. نام پایداریهای مجلس، چون نبویان و ذوالنوری هم شنیده میشود. برخی وزرای احمدی نژادهم در لیست گمانه زنیها برای کابینه روحانی قرار گرفته اند.
علیرضا زاکانی که در میان شگفتی همگان با تایید صلاحیت شورای نگهبان روبرو شد، از ابتدا خود را در قدوقامت یک کاندیدای پوششی نشان داد. گرچه در مناظرات چندین بار از اینکه پوششی و سوپرپوششی خوانده شد عصبانی شد، اما انصرافش در نهایت ثابت کرد او هدفی جزء ایفای نقش کاندیدای پوششی نداشته است. اما پاداش این انصراف دادن چیست؟ وزارت یا معاونت؟
رصد تحرکات سیاسی زاکانی طی سالهای اخیر نشان میدهد او قدمهای سیاسی اش را با سهم گرفتن و سهم خواستن برمی دارد.
رفتار زاکانی چه آن زمانی که به جای تهران از قم کاندیدای نمایندگی مجلس شد و در لیست جبهه پایداری قرار گرفت و چه زمانی که تلاش کرد به ریاست مرکز پژوهشهای مجلس یازدهم برسد و به این خواسته خود رسید، همواره رنگ و بوی سهمخواهی و گروکشی داشته است. در انتخابات اخیر هم به نظر میرسد که این سهمخواهی او ادامه داشته و فرو رفتن در نقش پوششی رئیسی، قرار است برای زاکانی منصب مهمی در دولت سیزدهم را به ارمغان بیاورد.
از طرفی در کابینه احتمالی رئیسی که در برخی رسانهها و فضای مجازی به عنوان گمانهزنی مطرح شده نام قاضیزادههاشمی هم دیده میشود. البته قاضیزاده برخلاف زاکانی به نفع رئیسی از انتخابات کنار نرفت، اما نوع رفتار او به خصوص در مناظره سوم نشان داد که او هم تلاش میکند به عنوان کاندیدای پوششی رئیسی، به حملات همتی و مهرعلیزاده پاسخ دهد.
این در حالی است که هم قاضیزاده و هم زاکانی علاوه بر نمایندگی مجلس، پستهای خوبی هم در پارلمان داشتهاند. زاکانی رئیس مرکز پژوهشهای مجلس است و قاضیزاده نایبرئیس مجلس بود که البته در انتخابات خرداد ۱۴۰۰ هیئت رئیسه، جای خود را به عبدالرضا مصری داده است. با این وجود به نظر میرسد این دو، هوای حضور در کابینه سیزدهم را در سر دارند که خود را در انتخابات فدای رئیسی کردند.
اما قاضی زاده و نیکزاد تنها نمایندگانی که سودای حضور در پاستور را دارند نیستند، گویی صندلی نمایندگی برای برخی نمایندگان تنگ آمده است که عمر مجلس به دوسال نرسیده درتکاپو برای فرار از بهارستان هستند.
علی نیکزاد که از قضا او نیز سمتی بالا در مجلس دارد، گویا صندلی نایب رئیسی را برای خود کوچک میبیند. او که روزگاری وزیر احمدی نژاد بود در انتخابات ۱۴۰۰ به مثابه انتخابات ۹۶ نقشی پررنگ در ستاد انتخاباتی رئیسی ایفا کرد و این روزها یکی از گزینههای جدی معاونت اولی او محسوب میشود. او نیز یک صندلی در کابینه سیزدهم را حق خود میداند و حاضر است نایبرئیسی در مجلس را با معاونت اول دولت سیزدهم یا وزارت معاوضه کند
از صندلی نایب رئیسی که پایین بیاییم برخی دیگر از نمایندگان نیز لابیها برای حضورشان در کابینه رئیسی را از مدتها قبل کلید زده اند.
مجتبی ذوالنور رئیس پیشین کمیسیون امنیت ملی که اخیرا شکست در ریاست کمیسیون امنیت ملی را تجربه کرد و جای خود را به وحید جلالزاده است، از جمله این نمایندگان است. اما او به چه سمتی در دولت آینده خواهد رسید که صندلی نمایندگی را رها کرده و راهی پاستور شود؟ برخی او را گزینه وزارت اطلاعات میدانند.
سید محمود نبویان نماینده عضوجبهه پایداری که خط مشی تند و تیز دارد و نصرالله پژمانفر دیگر عضو جبهه پایداری بدشان نمیآید که مجلس انقلابی را به شوق حضور در دولت انقلابی رها کنند. احمد امیرآبادیفراهانی از دیگر اعضای این جبهه نیز که در هیئت رئیسه سال اول مجلس یازدهم حضور داشت به عنوان گزینه معاونت پارلمانی دولت سیزدهم نام برده میشود.
اما وزرای احمدی نژاد در ایام انتخابات در اطراف رئیسی پررنگ حضور داشتند، جدا از نیکزاد که رئیس ستاد او بود، برخی وزرای دیگر او نیز برای پیروزی رئیسی تبلیغات میکردند و شاید این روزها منتظر گرفتن مزد خود هستند. عبدالرضا مصری نایبرئیس دوم مجلس و وزیر دولت احمدینژاد و محمد مهدی زاهدی از جمله این نمایندگان هستند که بدشان نمیآید پارلمان را رها کرده و ساکن پاستور شوند. از شمس الدین حسینی نیز به عنوان یکی از گزینههای حضور در کابینه آینده صحبت میشود.
محمدرضا پورابراهیمی رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس را نیز باید به لیست این نمایندگان اضافه کرد. او نیز در زمره گمانه زنیها برای ریاست بر وزارت اقتصاد قرار دارد.
گویی بسیاری از نمایندگان مجلس که نام انقلابی را هم روی خود میگذارند، برخلاف توصیههای رهبری، نمایندگی را فرصتی برای خدمت به مردم حوزههای انتخابیه خود و کل مردم ایران نمیدانند و به آن به عنوان سکوی پرتابی برای حضور در دولت و مناصب اجرایی و وزارت مینگرند. با این وجود آیا از چنین نمایندگانی میتوان انتظار توجه به مطالبات مردم را داشت؟