رویداد۲۴ حدود یک سال قبل خبر قتل مردی جوان در خانهای در جنوب تهران به پلیس گزارش شد. وقتی تیم جنایی برای بررسی این جنایت به خانه مورد نظر رفتند با جسد مردی جوان رو به ر و شدند که با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسیده بود.همسر مقتول به مأموران گفت: در خانهای که ما زندگی میکنیم چند اتاق وجود دارد که مالک هر اتاق را به یک خانواده اجاره داده است، شوهرم را همسایه اتاق رو به رویی کشت. او مردی جوان و شهرستانی بهنام مهدی بود که از چند ماه قبل یک اتاق در این خانه کرایه کرده و تنها زندگی میکرد.
روز قبل از قتل من و شوهرم میخواستیم برای گردش و تفریح بیرون از شهر برویم به همین خاطر به مهدی گفتم فلاسک چایاش را به ما قرض بدهد او هم قبول کرد و فلاسک را به من داد وقتی داشتم به اتاقم برمیگشتم زن همسایه مرا دید و با تعجب گفت این فلاسک را از کی گرفتی؟ گفتم از مهدی. اما او با ناراحتی گفت این فلاسک مال او بوده که مدتی قبل گم شده بود و حالا فهمیده که مهدی آن را سرقت کرده است. بعد هم به سراغ پسر جوان رفت و با او دعوا کرد و گفت تو دزدی.
مهدی که ناراحت شده بود منکر سرقت شد و گفت فلاسک مال خودش است بعد هم با عصبانیت آن را از دست من گرفت و به اتاقش رفت.
شب که شوهرم از سرکار برگشت من هم ماجرا را برایش تعریف کردم و گفتم مهدی چه رفتاری با من داشته است شوهرم وقتی فهمید مهدی با من دعوا کرده با عصبانیت به سراغ او رفت و با هم درگیر شدند اما مهدی با چاقو شوهرم را کشت و فرار کرد.
با توجه به اظهارات زن جوان، ردیابیها برای یافتن متهم آغاز شد و از آنجا که وی اهل یکی از شهرهای استان لرستان بود کارآگاهان با این احتمال که وی به شهرش برگشته باشد به شهرستان محل زندگی او رفتند اما آنجا هم نتوانستند متهم را پیدا کنند. با این حال ردیابیها برای یافتن سرنخی از متهم ادامه داشت تا اینکه روز گذشته راز این جنایت قدیمی با اظهارات یک مرد معتاد فاش شد.
این مرد معتاد که در طرح جمعآوری معتادان متجاهر از سوی پلیس دستگیر شده و در بازداشتگاه بود خودش را به یکی از مأموران رساند و گفت: یک قاتل در میان ما مخفی شده است.وی در توضیح ماجرا گفت: این مرد جوان که اسمش اشکان است دیشب وقتی کنار هم نشسته بودیم و خاطره تعریف میکردیم به من گفت یک سال قبل همسایهاش را کشته است.
بدین ترتیب مأموران پلیس به تحقیق از اشکان 30 ساله پرداختند و مشخص شد وی همان مهدی است که از یک سال قبل به اتهام قتل تحت تعقیب قرار داشته و اسم مستعار اشکان را برای خودش انتخاب کرده است.
با شروع بازجوییهای تخصصی از متهم وی لب به اعتراف گشود و ضمن تشریح ماجرای قتل گفت: حدود سه سال قبل از شهرستان به تهران آمدم تا کار کنم. اینجا بهعنوان کارگر ساختمانی کار میکردم و اتاقی هم در یک خانه در جنوب تهران اجاره کردم. اما بعد معتاد شدم و حال و روز خوبی نداشتم. وقتی آن روز زن همسایه به من تهمت دزدی زد خیلی عصبانی شدم چون فلاسک مال خودم بود اما همان شب وقتی شوهر زن همسایه به سراغم آمد چون حال خوبی نداشتم و مواد مصرف کرده بودم با او درگیر شدم و با چاقو چند ضربه زدم و بعد هم از ترس فرار کردم.
در این مدت آواره و سرگردان بودم با اسم مستعار و هویت جعلی در ساختمانهای نیمه ساز کارگری میکردم اما همیشه ترس و عذاب وجدان داشتم تا اینکه وقتی در طرح پلیس بهعنوان معتاد خیابانی دستگیر شدم برای یکی از معتادان درد دل کرده و رازم را فاش کردم. او هم میخواست از من اخاذی کند میگفت اگر میخواهی تو را به پلیس لو ندهم باید به من پول بدهی اما من که پولی نداشتم گفتم نمیتوانم بهت پول بدهم او هم مرا لو داد.
بدین ترتیب متهم به دستور بازپرس محمد وهابی از شعبه دوم دادسرای جنایی تهران بازداشت و برای تحقیقات بیشتر در اختیار کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی قرار گرفت.