رویداد۲۴ انتخابات ۱۴۰۰ از بعضی جهات با ادوار دیگر انتخابات تفاوت اساسی داشت. یکی از این تفاوتها، قهر اهل سنت با اصلاح طلبان یا به عبارت روشنتر، قهر اهل سنت با نامزدهای باقی مانده اصلاح طلبان در صحنه بود.
در جریان پیروزی انقلاب، عبدالعزیز ملازاده در نجف دیداری با امام داشت و علمای دیگر هم به اشکال مختلف با نیروهای انقلاب در ارتباط بودند؛ مثل سیّد عبدالعزیز ساداتی که در زمان تبعید آیت الله خامنهای به ایرانشهر با ایشان در ارتباط بود. بعد از پیروزی انقلاب هم اهل سنت در رفراندوم رای به جمهوری اسلامی حضور پررنگ داشتند. بعد از آن در انتخابات خبرگان قانون اساسی هم نمایندگانی داشتند. عبدالعزیز ملازاده و میرمراد زهی که وکیل دادگستری بود در مجلس تصویب قانون اساسی انتخاب شدند. در همان زمان بحثهای انتخاباتی حضور این نیروها موثر بود و مثلا در تدوین قانون اساسی، بندی برای انتخاب ریاست جمهوری آمده بود که شرایط ریاست جمهوری را مسلمان بودن و مذهب تشیع عنوان کرده بود. نمایندگان اهل سنت به این بند اعتراض داشتند و معتقد بودند که الزام اعتقاد به تشیع حذف شود.
سال ۷۶ اتفاق مهمی افتاد و جریانهایی شکل گرفت و با توجه به شعارهای «ایران برای همه ایرانیان»، ائتلافی قدرتمند میان اهل سنت و اصلاحطلبان برقرار شد و مولوی عبدالحمید که بعد از وفات مولوی عبدالعزیز جانشین او شده بود، در سطح ملی و استانی به عنوان یک چهره کاریزماتیک شناخته میشد.
مولوی عبدالحمید در شورای مشورتی، چهرههای موثر بلوچ و کُرد و علما و متنفذین را جمع کرد و با مشاوره آن افراد، به همراهی با جبهه اصلاحات و حمایت از سیدمحمد خاتمی اقدام کرد. البته احزاب اصلاح طلب تا حدی تلاش کردند این حمایت را بدون پاسخ نگذارند. در بسیاری از احزاب موثر جریان اصلاح طلب مثل جبهه مشارکت، کارگزاران سازندگی، اعتماد ملی، سازمان مجاهدین انقلاب و حزب اراده ملت، نیروهای اهل سنت به عنوان اعضای موثر شورای مرکزی حضور دارند. جلال جلالی زاده، مرحوم بهاءالدین ادب، معروف صمدی، رئوف قادری، هاشم هدایتی، حنظله هدایتی، عبدالکریم حسین زاده، جلیل رحیمی جهان آبادی و... از جمله چهرههای شاخص اهل سنت بودند که در ربع قرن گذشته در مجموعههای مختلف اصلاح طلبان حضور داشتند.
اصلاح طلبان در مجلس ششم و در هیات رئیسه موقت مجلس دهم، توانستند برای برخی چهرههای شاخص اهل سنت رای بگیرند، اما دولت خاتمی و روحانی در سپردن یک وزارتخانه یا استانداری به نیروهای اهل سنت موفق نبود. البته تاسیس شوراهای شهر و روستا نیز تا حدی توانست اختیارات مدیریت محلی را به نیروهای اهل سنت واگذار کند که همین هم از دستاوردهای اصلاح طلبان به شمار میرود، اما عدم حضور یک چهره موثر در میان مدیران دولتی همزمان با تداوم وضعیت تبعیض آمیز باعث شد نگاه نیروهای اهل سنت به دولتهای اصلاح طلب، تغییرات اساسی داشته باشد.
سیستان و بلوچستان نه تنها در انتخابات سال ۱۳۷۶ جزو استانهای نخست ایران از نظر میزان رای به سیدمحمد خاتمی بود، که در سال ۱۳۸۰ هم، با وجود کم شدن درصد آرای رئیس جمهور وقت در بسیاری از استانها، با اکثریتی بالاتر از چهار سال قبل به کاندیدای اصلاح طلبان رای داد.
در انتخابات سال ۸۴ نامزدهای اصلاح طلب در تمامی مناطق اهل سنت رای بالایی آوردند. مصطفی معین در سیستان و بلوچستان رای اول را به دست آورد و رای کُردها به مهدی کروبی بود. در انتخابات ۸۸ به استناد آمار وزارت کشور احمدی نژاد، میرحسین موسوی در سیستان و بلوچستان و آذربایجان غربی رای اول را به دست آورده بود که در هر دو استان آرای اهل سنت قابل توجه است.
بیشتر بخوانید: آمار شکننده رئیس جمهور هشتم/ تحلیلی بر میزان مشارکت در انتخابات ۱۴۰۰
به گزارش رویداد۲۴ انتخابات سال ۱۴۰۰ را میتوان انتخابات گسستها نامید. از یک طرف اهل سنت از اصلاح طلبان جدا شدند و از طرف دیگر، اهل سنت سیستان و بلوچستان (به رهبری معنوی مولوی عبدالحمید) راه خود را از اهل سنت گلستان و کردستان جدا کردند.
در سیستان و بلوچستان ابراهیم رئیسی ۵۵ درصد آرا را به خود اختصاص داد و ۵۴۰ هزار رای کسب کرد. حدود ۲۰۰ هزار رای بیشتر از رای سال ۹۶. اهمیت این عدد وقتی بیشتر درک میشود که بدانیم اگر درسال ۹۲ همین رای به قالیباف داده میشد، روحانی نمیتوانست در مرحله اول پیروز انتخابات لقب بگیرد.
مولوی عبدالحمید در انتخابات ۹۶ با وجود دیدارهایی که با نزدیکان رئیسی داشت، در نهایت از حسن روحانی حمایت کرد، اما علیرغم این حمایت، وضعیت اهل سنت بهبود نیافت. در نهایت شماری از جمعیت اهل سنت ایران از حسن روحانی به خاطر عدم اجرای وعدههای انتخاباتی او مبنی بر تامین حقوق مربوط به ادیان، اقوام و مذاهب به دیوان عالی کشور شکایت بردند.
سال ۹۹ نیز مولوی عبدالحمید امام جمعه اهل سنت زاهدان در مراسم نماز عید قربان اهل سنت زاهدان از دولت روحانی انتقاد کرد و گفت دولت تدبیر و امید نتوانسته است رضایت اهل سنت را جلب کند.
آن زمان مولوی عبدالحمید گفته بود «در هیچ جای قانون اساسی مطرح نشده که اهل سنت نمیتواند وزیر، معاون وزیر، معاون رئیس جمهور یا استاندار و سفیر باشد. از نگاه قانون اساسی سایر مسئولیتها برای اهل سنت منعی ندارند، اما متاسفانه در طول این چهل سال از شایستگان اهل سنت استفاده نشده است.»
عبدالحمید همچنین با اشاره به دستور رهبری پرسیده بود «چرا به این فرمان در مجموعۀ دولت و حتی کل حاکمیت عمل نشد و اثر آن در جایی دیده نشد؟»
اشاره عبدالحمید به نامهنگاری وی با رهبر انقلاب در تابستان ۹۶ است. زمانی که سلسله حوادثی باعث برخی نارضایتیها شد؛ مثل اینکه در مراسم تنفیذ و تحلیف حسن روحانی، مولوی عبدالحمید حضور نداشت و در نهایت در کابینه دوم او هم از نیروهای اهل سنت استفاده نشده بود.
در آن زمان مولوی عبدالحمید در نامهای به رهبری خواستار توجه بیشتر به حقوق اقلیتهای مذهبی در کشور شده بود که در پاسخ نامه وی، محمدی گلپایگانی رئیس دفتر رهبری اینگونه پاسخ داد که «نامه به استحضار ایشان رسید، معظمله از اظهار علاقمندی شما به نظام مقدس جمهوری اسلامی و جانبداری و حمایت و دفاع از کشور و آرمانهای والای انقلاب اسلامی قدردانی کردند و فرمودند همه ارکان جمهوری اسلامی موظفند براساس معارف دینی و قانون اساسی هیچگونه تبعیض و نابرابری بین ایرانیان از هر قوم و نژاد و مذهبی روا ندارند. ما هم به جد معتقدیم همه باید با هم در کنار هم و در صفوف فشرده و واحدی به سربلندی و عزت ایران اسلامی بیندیشند و در راه آن تلاش کنند و اجازه ندهند دشمنان این مرز و بوم و خناسان وابسته به این و آن در این صف واحد تفرقه افکنده و کارشکنی کنند.»
در نهایت این گلایهها به این منتهی شد که دفتر مولوی عبدالحمید در اطلاعیهای حمایت از «جمعبندی و بیانیه شورای هماندیشی اهل سنت» را تایید کرد. گرچه این حمایت با انتقاد تند بعضی چهرههای اهل سنت در کردستان و گلستان مواجه شد که تمایلی به حضور در انتخابات نداشتند و کدورتهایی میان اهل سنت ایجاد کرد.
در واقع به نظر میرسد همانطور که جامعتین نقش خود را در بسیاری از مناطق ایران از دست دادهاند و اصولگرایان تقریبا بدون جلب نظر آنها تصمیمگیری میکنند، نهادهای مذهبی اهل سنت هم در مجاب کردن هموطنان همکیش ساکن کردستان موفق نبودهاند.
سایر شهروندان اهل سنت هم رفتاری میان این دو گروه داشتهاند. کردهای آذربایجان غربی و کرمانشاه هم مشارکت جدی در انتخابات نداشتند. گرچه امام جمعه اهل سنت شهرستان پاوه با دعوت از مردم اهل سنت و ساکنان مناطق کُردنشین برای حضور حداکثری در انتخابات از حجت الاسلام رئیسی اعلام حمایت کرده بود. ترکمنهای ساکن گلستان بیشتر تحریمی بودند و رای ابراهیم رئیسی در شهرهای سنی نشین خراسان جنوبی بالاتر بود. ابراهیم رئیسی در هیچ استانی به جز خراسان جنوبی نتوانسته رای ۵۰ درصد واجدان رای را به دست بیاورد. (قسمتی از آرای استان خراسان جنوبی، به خاطر پیوندهای خانوادگی رئیسی بوده است) بعد از خراسان جنوبی با ۶۱ درصد، استان قم با ۴۱ درصد قرار میگیرد که به نسبت رقم بسیار پایینی است.