رویداد۲۴ یکدست شدن حاکمیت اتفاقی بود که با نتیجه انتخابات سیزدهمین دوره ریاست جمهوری در روز ۲۸ خرداد ۱۴۰۰ حاصل شد. گروهی این اتفاق را تهدیدی جدی و دستهای دیگر هم همسویی قوا را عاملی برای پیشبرد هرچه بهتر اهداف تلقی میکنند.
عباس سلیمینمین، مدیر دفتر مطالعات و تدوین تاریخ ایران، در گفتگو با اعتمادآنلاین میگوید: دولت رئیسی چه از نظرات اصلاحطلبان استفاده کند چه نکند، باید این پیام را جدی بگیریم که کسی قرار نیست در مسیر حذف واقع شود؛ یعنی اراده بر همفکری و همنشینی است. مشروح این گفتگو را در ادامه میخوانید.
*یکدست شدن نظام تصمیمگیری چه فایدهها و هزینههایی میتواند داشته باشد؟
آنچه در ارتباط با بحث همسو شدن مسئولان طراز اول کشور باید در نظر گرفت این است که چنین اتفاقی هم درست است هم درست نیست. درست از این جهت که همه قوا در یک طیف سیاسی قرار دارند، اما قطعاً سلایقشان با هم در تضاد است. البته اینکه با هم رقیب نیستند پس دنبال تخریب هم نخواهند بود یک موهبت است. موهبتی که باعث میشود همه نیروی خود را در مسیر حل مشکلات مردم بگذارند. در چنین وضعیتی از تلاش برای تخریب یکدیگر و دعواهای شکننده خبری نمیشود که طبیعتاً این موهبتی بسیار مهم و اثرگذار است چراکه قطعاً موجب خواهد شد مصائب مردم در کانون توجه واقع شود و دستگاهها از مشکلات عمومی غفلت نکنند.
به هر حال در گذشته شاهد بودیم که بخش مهمی از انرژیها در مسیر خنثیسازی توانمندیهای فعالان سیاسی به هدر میرفت. خوشبختانه آقایان در تلاشاند تا فضای شکنندهای را که بین جریانهای سیاسی بود تعدیل کنند. همین تماسهایی را که با کارشناسان از جانب قوه مجریه و قوه قضائیه برای همفکری گرفته شد باید کاری بسیار ارزشمند به شمار آوریم که حتماً فایدههای زیادی خواهد داشت. ما تاکنون نسبت به این همفکری غفلت کرده بودیم، اما امروز قدم زدن در این مسیر همنشینی امیدواریها را افزایش داده است.
*من به عنوان یک روزنامهنگار چقدر میتوانم تماس دفتر آقای رئیسی با چهرهای، چون احمد زیدآبادی را جدی تلقی کنم؟
حتی این تماسها جدی نباشد و نمایش باشد، باز هم به رسمیت شناختن رقیب است. حتی اگر بدبینانه به این مساله نگاه کنیم، باز هم جای خوشحالی دارد، چراکه برخی گرایشها در درون جریان اصولگرایی اصلاً رقیب را به رسمیت نمیشناسد و اساساً قائل به این هستند که اصلاحطلبان از دایره دلسوزان کشور حذف شوند. این توضیح نشان میدهد تماسهای اخیر را باید اصلاح قلمداد کنیم، آن هم اصلاحی چشمگیر. زیرا گرایش حذف رقیب هم در جمع اصولگرایان و هم در دسته اصلاحطلبان، اصلی بود که جدی گرفته میشد. به همین دلیل دولتها وقتی روی کار میآمدند حذف رقیب را در دستور کار قرار میدادند و وجود رقیب را مخرب میدانستند.
حالا با این حرکت جدید، در درون اصلاحطلبان این ذهنیت که «قرار است ما را نابود کنند» از بین میرود. حالا در دولت رئیسی چه از نظرات اصلاحطلبان استفاده کند چه نکند، باید این پیام را جدی بگیریم که کسی قرار نیست در مسیر حذف واقع شود؛ یعنی اراده بر همفکری و همنشینی است تا با به رسمیت شناختن تمام کسانی که دغدغه ایران دارند، انرژی همه آزاد شود و خط بطلانی به صرف انرژی در مسیر حذف یکدیگر کشیده شود.
از این به بعد دیگر طیفهای سیاسی این احساس را ندارند که قرار است از میدان به در شوند. در چنین حالتی به جای اینکه بسیاری از انرژیها در مسیر تخریب قرار گیرد، صرف سازندگی و کار برای مردم میشود؛ بنابراین نگرانی درباره یکدست شدن نگرانیای بیموردی است. این اتفاق حتی میتواند امیدبخش هم باشد. البته باید گفت، این اصلاح ناشی از پیامی است که از انتخابات گرفته شده است.
*همسو بودن میتواند مضر هم باشد؛ مثلاً چشمپوشیهای احتمالی از ایراد دولتِ همسلیقه!
این احتمال حتماً واقعی است. اینجاست که باید سطح توقع را از رسانهها بالا برد؛ یعنی رسانهها باید تحولی در خود ایجاد کنند و با صراحت و صداقت دنبال عیوب باشند و با انعکاس آنها به دستاندرکاران مقدمات را برای اصلاح امور فراهم کنند. این توضیح لازم است که شخصیتهای مسئول نباید در حلقههای بسته بمانند و فقط با نظر و اطلاعات مشاوران خود از شرایط مطلع شوند.
امروز برای صداوسیما و سایر رسانهها واجب است با واقعبینی هر آنچه را در کشور رخ میدهد به اطلاع تصمیمگیران برسانند تا آنها مسائل مبرم را کمرنگ نبینند؛ یعنی وقتی آقای رئیسی مساله اصلی کشور را اقتصاد میداند، رسانهها باید همه پیچ و خمهای اقتصادی را بازتاب بدهند و اگر اینطور نباشد، یکسری اطرافیان و مشاوران به دلیل برخی ملاحظهکاریهای توجیهناپذیر اطلاعات غلط میدهند، که حل مشکل در این صورت بعید میشود. در کل مسئولان نباید در حلقهای بسته محصور شوند.
*امکان دارد افراط در همسویی مثلاً در رأی اعتماد به دولت به تصمیمی غلط از سوی مجلسیها منجر شود؟
درباره مجلس نه تنها اینطور نیست، بلکه من نگرانم برعکس این مساله اتفاق بیفتد؛ یعنی شاید نمایندگان دنبال سهمخواهی باشند و ۲۰۰ نمایندهای که برای تقویت رئیسی امضا جمع کردند حالا بیایند و هر کدام به زعم خود سهمی طلب کنند.
*دولت فراجناحی تحققپذیر است؟
ببینید، دولت میتواند شأن و منزلت خود را با ارتباطاتی که با افکار و سلیقههای مختلف برقرار میکند فراتر ببرد و بکوشد از منازعات نازل دوری کند، البته منوط به اینکه افراد شایستهتری را به کار گیرد.
چکیده گفتگو با عباس سلیمینمین
-بعد از انتخابات ۱۴۰۰ همه قوا در یک طیف سیاسی قرار دارند، اما قطعاً سلایقشان با هم در تضاد است
-برخی گرایشها در درون جریان اصولگرایی اصلاً رقیب را به رسمیت نمیشناسند و اساساً قائل به این هستند که اصلاحطلبان از دایره دلسوزان کشور حذف شوند
-از این به بعد دیگر طیفهای سیاسی این احساس را ندارند که قرار است از میدان به در شوند
-اصلاح در رویه دولت جدید برای عدم حذف رقیب ناشی از پیامی است که از انتخابات گرفته شده است
-رسانهها با صراحت و صداقت مقدمات را برای اصلاح امور فراهم کنند
-مسئولان نباید در حلقهای بسته محصور شوند