رویداد۲۴ رایان حسینی: اعتراضات مردم خوزستان آنقدر بالا گرفت و شدت یافت که بالاخره اسحاق نماینده دولت به خوزستان سفر کرد؛ البته این سفر در هشتمین روز اعتراضات انجام شد و بسیار دیرهنگام بود؛ چه آنکه تا آن زمان تعدادی از معترضان کشته و تعدادی دیگر زخمی شدند و هزینه بسیاری به خاطر سوءمدیریت بر کشور و مردم تحمیل شد.
سفر اسحاق جهانگیری به خوزستان در حالی انجام شد که بدون اغراق دستاورد خاصی نداشت و احتمالا فقط در توصیف این سفر میتوان گفت دهها میلیون از بودجه بیت المال هزینه انجام کاری شد که نه خروجی مشخصی داشت نه حتی در آینده میتوان منتظر نتایج آن بود. اما چرا؟ این گزارش را بخوانید.
۱) نخستین سوالی که باید از اسحاق جهانگیری پرسید این است که عملکرد دولت در هشت ساله گذشته در خوزستان چه بوده که او این چنین وعده میدهد که در این سفر مشکلات حل خواهد شد؟
اسحاق جهانگیری در بدو سفر انتقاداتی زیادی علیه مسئولان مطرح کرده و آنچنان از مشکلات مدیریتی در استان خوزستان صحبت کرده که هر که نداند گمان میکند او نه معاون اول رئیس جمهور، بلکه یک منتقد سفت و سخت سیاستهای دولت بوده که چنین از مشکلات میگوید! اگر جهانگیری اینگونه از مشکلات مدیریتی آگاه است، تا کنون چه میکرده و چرا چند روز مانده به پایان دولت تازه یادش افتاده چنین نقدهایی را مطرح کند؟ اگر بنا به صحبت کردن باشد که فعالان اجتماعی منطقه خیلی بهتر از او از مشکلات اطلاع دارند و نیازی نبوده برای بیان واضحات اینهمه خرج روی دست بیت المال بیندازد و به خوزستان برود.
۲) اگر به اخبار چند ساله گذشته در خوزستان نگاه کنیم، بیشترین حجم اعتراضات مردمی در این استان انجام شده؛ از اعتراضات کارگران هفت تپه گرفته تا اعتراضات کارگران شهرداری اهواز، اعتراضات فولاد خوزستان، اعتراضات کارگران کوت عبدالله، اعتراضات غیزانیه و دهها و ده اعتراض دیگر همگی در استان خوزستان رخ داده و البته هنوز هیچکدام حل نشده و در این شرایط که سختی زندگی به بالاترین حد خود رسیده، اسحاق جهانگیری خود را در نقش سوپرمنی دیده که وعده حل دو هفتهای مشکلات را میدهد.
بیشتر بخوانید: استاندار ناکارآمد در سازمان ملی استاندارد/ غلامرضا شریعتی با خوزستان چه کرد؟
۳) در منطقیترین نتیجهگیری درباره عملکرد ۸ ساله دولت باید گفت که حاصل این اقدامات در خوزستان به جز افزایش اعتراضات مردم، چیزی در پی نداشته است. چرا اسحاق جهانگیری و حسن روحانی پاسخگوی عملکرد خود در خوزستان نیستند؟ چرا آنقدر از غلامرضا شریعتی در خوزستان حمایت شد تا کار به بحرانیترین شرایط برسد و پس از آن هم نه فردی با مدیریت بهتر، بلکه معاون شریعتی را جایگزین خودش کردند تا همان شیوه مدیریت در خوزستان ادامه یابد؟ چگونه در استان گلستان به خاطر بروز سیل استاندار برکنار شد، اما در خوزستان با عظیمترین مشکلات هم کسی حاضر نشد دست از حمایت از شریعتی بکشد؟
۴) سوال مهمتر از اسحاق جهانگیری این است که بودجه خوزستان تا کنون چگونه هزینه شده است؟ در جدول تخصیص بودجه به استانهای کشور، خوزستان چندین سال است که بالاترین رقم بودجه را دریافت کرده است، اما این بودجهها چگونه و در کجا هزینه میشود که مشکلات خوزستان حل نمیشود؟
علاوه بر بودجههای سالانه، فقط در یک فقره در سال گذشته با دستور رهبری با بودجه ۵۰ میلیون یورویی از محل صندوق ذخیره ارزی برای حل مشکل آب و فاضلاب خوزستان موافقت شده بود. این بودجه چه شده و چقدر از آن تخصیص یافته و تا کنون چه اقداماتی با آن انجام شده است؟
۵) سوال دیگر اینکه هدف از بازدید میدانی از سدهای خوزستان چیست؟ میزان حجم سد و ذخیره آبی و خروجی آن هم مشخص است، آیا با قدم زدن در عرشه و دریچه انتقال مشکلی حل میشود؟ آیا این اقدام فقط اقدامی نمایشی نبوده که تصاویری از اسحاق جهانگیری در کنار آبهای پشت سد ثبت شود تا اینگونه القا شود که خوزستان مشکل بیآبی ندارد؟ چرا دولت روحانی با چنین اقداماتی نمک بر زخم مردم میریزد. اتفاقا این همان کاری است که هم صداوسیما و هم رسانههای اصولگرا انجام دادند و به محض بروز اعتراضات مردمی تصاویری قدیمی از آببازی بچهها در هور منتشر کردند و تیتر زدند مشکل خوزستان حل شده است. آیا چنین نمایشهایی بازی با احساسات مردم و معترضان محسوب نمیشود؟
۶) پرسش دیگر از دولت روحانی این است که هدف جهانگیری از بازدید منطقه با هلیکوپتر چه بود؟ آیا جهانگیری میخواست از بالا محیط را ببینید تا وضعیت منطقه را بهتر درک کند؟ احتمالا این سفر هوایی هم بخشی از همان شوآف بوده است؛ چه آنکه فیلمهای منتشر شده از جهانگیری در هلیکوپتر حاکی از موضوع دیگری است: چند فیلم و عکس از جهانگیری در بازدید هوایی منتشر شد که در تمام آنها جهانگیری در حال نگریستن به نقشههاست و استاندار و وزیر در حال ارائه گزارش به او هستند! اگر هدف ارائه گزارش بود، چه نیازی بود که جهانگیری آن بازدید هوایی را انجام دهد.
ماجرا وقتی عجیب میشود که در همان فیلم وزیر نیرو که در حال ارائه گزارش در هلیکوپتر است و گوشی به سر است دارد، برای معاون اول بدون گوشی و آن حجم از صدا در هلیکوپتر توضیح میدهد که ماجرا چه بوده و چه رخ داده است.
۷) سخنان جهانگیری در خوزستان هم ابهامات فراوانی داشت و هم نکات کلیدی. جهانگیری توضیح داد که آب خروجی که همزمان با سفر او رها شده، ذخیره آب استراتژیک و برای کشت پائیزه بوده و دولت اقدام به آزادسازی بیش از برنامه آب سدها به ویژه آب سد کرخه کرده است؛ این در حالی است که سد کرخه به عنوان بزرگترین سد مخزنی کشور با ظرفیت ۵/۹ میلیارد متر مکعب تنها ۰/۷۶ میلیارد متر مکعب ذخیره قابل استفاده دارد و ۸۷ درصد از ظرفیت این سد خالی و غیر قابل استفاده است.
این جمله یعنی دولت روحانی عملا برای رفع مسئله فقط یکی دو ماه زمان را خریده است و بحران را با بحرانی دیگر حل کرده است، زیرا راهکار دولت روحانی این بوده که از ذخیره آب پاییز استفاده کند و به این ترتیب در پاییز امسال باید منتظر اعتراضات بعدی مردمی باشیم که آب ندارند. در سادهترین تعریف میتوان گفت که دولت در مدیریت بحران صرفا به دنبال زمان است و میخواهد زمان بحران را از این دولت به دولت بعدی منتقل کند.
اگر چنین اتفاقی رخ داد، در ماههای بعد اعتراضات مردمی همچنان گستردهتر خواهد شد و این بار نیز سرکوب آن شدیدتر خواهد بود؛ این در حالی است که مسئولان جمهوری اسلامی باید هم به صورت جدیتر به فکر مشکلات باشند و هم آنکه دغدغه حل آن را داشته باشند، اما از بد حادثه فعلا بدترین نحوه مواجهه با مشکلات انتخاب شده است؛ سرکوب معترضان.
فیاض زاهد استاد تاریخ و فعال سیاسی چندی پیش در گفتوگویی با رویداد۲۴ پیشبینی کرده بود که نوع برخورد حاکمیت به گونهای است که باعث افزایش اعتراضات عمومی مردم خواهد شد؛ آن پیشبینی خیلی زودتر از آنچه تصور میشد محقق شده است.
زاهد در تحلیل این شرایط گفته بود: «مدلی که جمهوری اسلامی تا کنون خود را با آن اداره میکند، دارای ایراداتی است و و تغییر صوری مدیران و مسئولان نه تنها مشکلات را حل نمیکند بلکه شرایط را پیچیدهتر میکند بنابراین نیازمند بازنگری در سیاستهایی هستیم که نظام در سالهای گذشته در پیشرو گرفته است.»
۸) اسحاق جهانگیری یکسال پیش و در دوره استانداری غلامرضا شریعتی به خوزستان رفته بود. او سال گذشته گفته بود: «پاسخگویی به مطالبات مردم آبادان و خرمشهر از مهمترین وظایف دولت است. باید کاری کنیم تا شکوه بندرهای خرمشهر و آبادان به دوران پیش از زمان دفاع مقدس برگردانده شود.»
اسحاق جهانگیری و دولت روحانی در یکسال گذشته برای بازگرداندن شکوه خوزستان چه کردهاند؟ چرا این بازگرداندن شکوه همواره با اعتراضات شدید مردم به خاطر مشکلات شدید روبرو بوده است؟ جهانگیری دستکم پیگیریهای دولت در همین یکسال اخیر را توضیح دهد و سپس وعده حل یکماهه مشکلات را بدهد.
۹) اسحاق جهانگیری در این سفر با سران قبایل نیز دیدار کرد و در نشست مشترک ستاد بحران، شورای آب و کشاورزی و قرارگاه آبرسانی استان خوزستان نیز حاضر شد. طی همین جلسات انتقادهای تندی از او شد و پاسخ داد که «تحمل هر انتقادی که در جلسات مطرح میشود را دارم و بعد از پایان جلسه تمامی سخنان تند را فراموش میکنم.»
نکتهای که جهانگیری فراموش کرده، این است که کار او دقیقا همین است که سخنان تند را فراموش نکند، نه اینکه آنها را از یاد ببرد. اتفاقا او و دیگر مسئولان باید مدام تندترین نقدها و شعارها و فحشها را با خود تکرار کنند؛ شاید دغدغهای در آنها ایجاد شود که به خاطر آن به فکر حل مشکلات مردم باشند.
۱۰) نکته آخر اینکه در جریان اعتراضات مردمی، تعدادی از معترضان با شلیک مستقیم کشته و زخمی شدند، اما عجیب آنکه جهانگیری حتی حاضر نشد یادی از جانباختگان بکند و برای همدردی با مردم ستمدیده هم که شده با مصیبهای آنها همدلی کند؛ اما این تنها نکتهای بود که برای آنها اهمیتی ندارد.
در جریان زلزله کرمانشاه وقتی اسحاق جهانگیری با کفش به چادر یکی از زلزلهزدگان وارد شد و انتقادهای زیادی به او شد، با خود اینگونه فکر میکردیم که از هر ۱۰ میلیون ایرانی شاید فقط به تعداد انگشتان یک دست چنین رفتار نادرستی انجام دهند و از اقبال ما ایرانیان این شده اتفاقا که همان چند نفر هم در این کشور مدیر میشوند!