صفحه نخست

سیاسی

جامعه و فرهنگ

اقتصادی

ورزشی

گوناگون

عکس

تاریخ

فیلم

صفحات داخلی

چهارشنبه ۱۶ آذر ۱۴۰۱ - 2022 December 07
کد خبر: ۲۷۲۱۱۷
تاریخ انتشار: ۱۲:۰۷ - ۰۳ مرداد ۱۴۰۰

جنگ یا صلح؟ زمان تصمیم گیری ایران و آمریکا برای برجام

تعویق مذاکرات وین وضعیت مبهم و پیچیده‌ای را پیش روی واشنگتن و تهران قرار داده، وضعیت مطلوب تندرو‌ها و مخالفین برجام که تمام تلاش خود را برای از بین بردن توافق به کار بسته اند.

رویداد۲۴ با گرفتن فرصت توافق بین تهران و واشنگتن و لغو تحریم‌ها از دولت دوازدهم، وضعیت مذاکرات وین در حالی که اوضاع به گونه‌ای مطلوب پیش می‌رفت پیچیده‌تر شده است و مشخص نیست ادامه روند با روی کار آمدن دولت جدید در تهران به کدام سمت و سو خواهد رفت. کارشناسان هشدار می‌دهند که این وضعیت همان چیزی است که تندرو‌ها در آمریکا و اسرائیل به منظور نابودی برجام به دنبال آن هستند که می‌تواند التهاب و تنش‌ها را بین ایران و آمریکا افزایش دهد. پل پیلار تحلیلگر سابق آژانس مرکزی اطلاعاتی آمریکا طی مقاله‌ای با عنوان "فریبکاری مخالفت در توافق هسته‌ای ایران" در پایگاه ریسپانسیبل استیت کرفت به موضوع وقفه در مذاکرات وین و تلاش‌های مخالفین و تندرو‌ها برای از بین بردن برجام اشاره می‌کند.

استدلال‌ها علیه برجام تنها زمانی قابل فهم می‌شوند که این درک به وجود آید هدف مخالفین عدم اشاعه سلاح‌های هسته‌ای نیست. مذاکرات فعلی در حال وقفه برای بازگشت به تعهدات، استدلال‌های مخالفتی کهنه و منسوخ را آشکار ساخته است. بسیاری از این استدلال‌ها نه تنها از کمبود منطق رنج می‌برند، بلکه آنچه که اکنون یک ثبت تجربی قابل توجه از آنچه که با برجام و یا بدون برجام اتفاق می‌افتد را نادیده می‌گیرد. این سابقه همان چیزی است که دانشمندان علوم اجتماعی آن را یک آزمایش طبیعی می‌نامند.

عواقب نداشتن برجام هم با آنچه در سال‌های منتهی به مذاکره و اجرای برجام اتفاق می‌افتاد و هم از زمان انصراف دولت ترامپ از توافق در سال ۲۰۱۸ نشان داده شده است. قبل از توافق، غنی سازی اورانیوم در ایران تا حدی پیش رفته بود که بیشترین برآورد گریز هسته‌ای برای ساخت سلاح هسته‌ای برای ایران در صورت تصمیم به انجام این کار، فقط چند ماه کاهش یافت.

در برابر این شواهد ـ شواهد محکم و حاصل از تجربه واقعی، نه گمانه زنی یا سناریو‌های خیالی ـ آن‌هایی که مصرانه به دنبال نابودی برجام هستند، به هر شکل و نوعی که شده از برجام بدگویی می‌کنند تا شاهد به ثمر نشستن تلاش هایشان باشند. برخی از استدلال‌های آن‌ها کاملا آن چیزی بود که سال‌ها قبل آن را تکرار می‌کردند، زمانی که مذاکره بر سر برجام و توافق اولیه صورت می‌گرفت، آن هم در حالی که سابقه جذاب سال‌های مداخله را نادیده می‌گرفتند.

نویسنده در ادامه با اشاره به موثر بودن برجام در کنترل برنامه‌ای هسته‌ای ایران و نظارت‌های موثر آژانس اشاره کرد که پس از سه سال از تصویب برجام ایران آن‌ها را رعایت کرد و حتی پس از یکسال از کارشکنی برجامی ترامپ تهران به تعهداتش ادامه داد.

پیلار در ادامه نوشت: سوء برداشت‌ها در خصوص برجام شامل اتهاماتی از سوی مخالفان است که توافق "منقضی می‌شود"، اما منقضی نمی‌شود. چندین مورد از مهمترین آن دائمی هستند، به ویژه نظارت بسیار سرزده توسط بازرسان بین المللی.

برخی از محدودیت‌های این توافق نامه، مقررات بند‌های غروب را در بر می‌گیرد، اما اینجاست که موضع مخالفان غیر منطقی می‌شود. با شکایت از چگونگی پایان محدودیت‌های مشخص در فعالیت‌های هسته‌ای ایران در هشت سال، ده سال و یا بیشتر. مخالفان در حال بحث برای یک گزینه دیگر هستند ـ خلاص شدن از برجام ـ که به معنای پایان دادن به همان محدودیت‌ها در حال حاضر است.

واضح است که این استدلال‌های مخالفین برجام معنایی ندارد. موضع آن‌ها فقط وقتی قابل درک می‌شود که درک کنند که منع گسترش سلاح‌های هسته‌ای هدف آن‌ها نیست.

همچنین هدف اصلی آن‌ها به برخی از موضوعات دیگر مربوط نمی‌شود که به طور قانونی می‌توانند در رابطه با مذاکرات برجام مطرح شوند، اما مخالفان به همان اندازه نسبت به سوابق تجربی بی توجه هستند. یکی از این موضوعات مربوط به فعالیت‌های منطقه‌ای ایران است. آنقدر مهم نیست، احتمالا بیشتر، آنچه که ایران در منطقه انجام می‌دهد واکنشی است به آنچه که کشور‌های دیگر انجام می‌دهند. این واقعیت را نیز کنار بگذارید که ایران دیگر در خاورمیانه بیش از چندین کشور دیگر پرخاشگر و مداخله جو نیست.

آزمایش طبیعی چند سال گذشته به هیچ وجه ادعای مخالفان مبنی بر اینکه برجام و تخفیف تحریم‌های مرتبط به گونه‌ای رفتار تهاجمی ایران را تشویق یا تسهیل می‌کند، پشتیبانی نمی‌کند. هر چه زمان بیشتری از زمان خروج دولت ترامپ از توافق هسته‌ای می‌گذرد، هرگونه سرزنش علیه این توافق و در مورد رویداد‌هایی که هنگام اجرای کامل تحریم‌ها و برجام انجام نشده است، بی اساس‌تر می‌شود. نمونه بارز این موضوع حمله به تأسیسات نفتی عربستان در سپتامبر ۲۰۱۹ است - پس از اینکه دولت ترامپ جنگ اقتصادی نامحدودی را علیه ایران آغاز کرد.

سیاست داخلی و وضعیت حقوق بشر در ایران نیز همین است. سیاست‌های ایران از زمان اجرای سیاست‌های ترامپ با قاطعیت بیشتری به سمت یک خط سخت حرکت کرده است. تحریم ها، انزوا و رد دیپلماسی با تهران فقط وضعیت حقوق بشر در ایران را وخیم‌تر کرده است و نه بهتر.

یکی از اهداف واقعی مخالفان برجام، مخالفت با هرگونه موفقیت قابل توجه رئیس جمهور دموکرات باراک اوباما، از نخستین روز‌های توافق نامه بود. همانطور که رهبران جمهوری اذعان به مخالفت با دستاورد‌های جو بایدن داشته اند.

یکی دیگر از اهداف نیز ارتباط چندانی با آنچه که ایران واقعاً انجام می‌دهد ندارد ـ هدف این است که برای همیشه ایران را غیر قابل تحمل تلقی کنیم که تقریباً همه چیز‌های بد در خاورمیانه را می‌توان سرزنش کرد. این هدف نمونه‌ای از چگونگی بازی تندرو‌ها در کشور‌های مختلف برای سود سیاسی متقابل آن‌ها است. به همین دلیل است که تندرو‌های آمریکایی، معمولاً ضمنی، اما گاهی حتی صریح، از انتخاب ابراهیم رئیسی برای ریاست جمهوری ایران استقبال می‌کنند.


بیشتر بخوانید: گره مذاکرات هسته‌ای کجاست؟


این هدف دوم به ویژه توسط دولت‌های تندرو و راست گرای اسرائیل به وضوح به نمایش گذاشته شده است، ترجیح به روی کار بودن روسای جمهور تندرو در ایران که به آسانی از آمریکایی‌ها و دیگران متنفر شوند. هدف اول نیز عاملی برای اسرائیل بوده است تا آنجا که نخست وزیر پیشین بنیامین نتانیاهو آشکارا از جمهوری خواهان حمایت کرد و به خرابکاری سیاست‌های دموکرات‌ها پرداخت. هیچ یک از این‌ها را نباید با پیشبرد منافع امنیتی اسرائیل اشتباه گرفت، همانطور که بسیاری از مقامات امنیتی سابق اسرائیل معتقدند محدودیت‌های برجام برای کنترل برنامه هسته‌ای ایران موثرتر از نبود آن است.

پیلار در ادامه نوشت: علاوه بر اینکه هر نوع منافع سیاسی و داخلی اسرائیل توسط لفاظی‌های نتانیاهو علیه ایران تامین می‌شود، انزوا و بیزاری همیشگی از ایران نیز یکی دیگر از اهداف دولت اسرائیل است. این یک رقیب بالقوه منطقه‌ای را ضعیف می‌کند، توجه بین المللی را از سیاست‌ها و اقدامات اسرائیل منحرف می‌کند، و هرگونه سرزنش از درگیری و بی ثباتی در خاورمیانه را از اسرائیل دور می‌کند.

جای تعجب نیست که طرفداران سیاست در ایالات متحده که مواضع آن‌ها مطابقت بیشتری با ترجیحات دولت اسرائیل دارد نیز از فعال‌ترین مخالفان برجام بوده اند.

چالش مخالفان برای سال‌ها با مضامین مورد علاقه خود باعث یک سو تفاهم عمومی شده است، نه تنها در مورد برجام بلکه به طور گسترده‌تر از علل درگیری و ناامنی در خاورمیانه. در دوران سیاست پساحقیقت که متأسفانه آمریکایی‌ها خود را در آن می‌بینند، تکرار محض ادعا‌های غیر منطقی که بر خلاف سوابق تجربی اخیر باشد، می‌تواند معتقدان را به دست آورد. افشای فریبکاری مبارزات مخالفان و اشاره به اهداف واقعی آن‌ها ممکن است به کاهش آسیب به درک عمومی کمک کند.

جنگ یا صلح؟ برای ایران و ایالات متحده زمان تصمیم گیری است

دایان رندال دبیر کل کمیته دوستان در قانونگذاری ملی (یک لابی ملی و غیرحزبی کوکر برای صلح، عدالت و محیط زیست) در یادداشتی با "عنوان جنگ یا صلح؟ برای ایران و ایالات متحده زمان تصمیم گیری است" برای روزنامه واشنگتن پست به وضعیت شکننده روابط ایران و آمریکا در پی تعویق مذاکرات وین می‌پردازد. وی نوشت: هنگامی که دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا در سال ۲۰۱۸ از توافق هسته‌ای ایران خارج شد، انجمن مذهبی دوستان - می‌دانست که این تصمیم چقدر خطرناک است. کوکر‌ها به عنوان یک جامعه اعتقادی با سنتی طولانی برای جلوگیری از جنگ هسته‌ای و سلاح‌های هسته‌ای تلاش می‌کردند ارزش فوق العاده‌ای را که این پیمان ارائه می‌داد درک کنند.

برجام توافقی بی عیب نبود ـ به گونه‌ای طراحی نشده بود ـ که به تمام نقاط اختلاف بین ایالات متحده و ایران بپردازد. اما این مسیر ایران را برای تولید سلاح هسته‌ای مسدود کرد و در عین حال خطر جنگ مجدد در خاورمیانه را کاهش داد. از همه مهمتر، طبق نظر ناظران سازمان ملل، ایران از تعهدات خود در این توافقنامه حمایت کرد.

پس از آن خروج رئیس جمهور ترامپ از توافق صورت گرفت. از آن لحظه به بعد، تنش‌ها با ایران به طور خطرناکی افزایش می‌یابد. در اوایل سال ۲۰۲۰، ایالات متحده ژنرال ایرانی قاسم سلیمانی را ترور کرد، که اقدامی مغایر با قوانین بین المللی تلقی شده و منجر به تبادل آتش می‌شود که خطر قرار گرفتن دو کشور در جنگ را در پی دارد. آخرین خشونت‌ها در اواخر ماه ژوئن زمانی آغاز شد که ایالات متحده حملات هوایی علیه شبه نظامیان مورد حمایت ایران را در سوریه و عراق آغاز کرد.

احتمال دیپلماسی و صلح همچنان وجود دارد ـ، اما آن‌ها در وضعیت متزلزلی قرار دارند. اگر ایالات متحده واقعاً قصد دستیابی به صلح با ایران را دارد، بازگشت سریع به توافق هسته‌ای نقطه آغاز است. اما کنگره نباید موانع جدیدی ایجاد کند. تا زمانی که هیچ توافقی صورت نگیرد، ما در مسیری برای جنگ و رویارویی هسته‌ای باقی می‌مانیم.

رئیس جمهور جو بایدن نیز به نوبه خود گفته است که می‌خواهد با تغییراتی به این پیمان بپیوندد. طرف‌های برجامی نیز با امید به احیای توافق نامه در وین دیدار کرده اند. در این بین پیشرفت فزاینده‌ای حاصل شده است، اما مقامات هشدار داده اند که گفتگو‌ها نمی‌تواند به طور نامحدود ادامه داشته باشد.

وضعیت شکننده این گفتگو‌ها با شرایط دیگری نیز همراه شده است. در کنگره، توده حزب دموکرات رسماً بازگشت به توافق هسته‌ای ایران را تأیید می‌کند. با این حال چند قانونگذار تأثیرگذار از بایدن خواسته اند که در صورتی به برجام بپیوندد که توافق گسترش یابد و تعدادی از موضوعات غیر هسته‌ای از جمله نقض حقوق بشر وعدم حمایت از نیرو‌های غیر دولتی در منطقه را در بر بگیرد.

این‌ها مواردی مهمی هستند، اما با تعیین حد و مرز‌های جدید ایالات متحده می‌تواند سر از جایی در بیاورد که هیچ توافقی در کار نباشد. هدف برجام همیشه این بود که آغاز یک فصل جدید باشد، یک نقطه ورود به دیپلماسی با ایران که حرکت خود را به سمت سلاح هسته‌ای متوقف می‌کند. نمی‌توانیم به راحتی همه چیز را به یک باره متوقف کنیم.

بعلاوه، کمپین فشار حداکثری دولت قبلی که پس از کناره گیری از توافق به کار گرفته شد، عواقب وحشتناکی را برای ایرانیان به همراه داشته است. اعمال تحریم‌های گسترده و تشدید شده توسط ایالات متحده با از بین بردن اقتصاد ایران و تضعیف شدید توانایی ایران در پاسخگویی به بیماری کووید ۱۹، باعث شده ایران رنج‌های عظیم انسانی را متحمل شود.

حقیقت مسلم این است که ثابت شده کارزار فشار حداکثری، حداکثر شکست است. بازگشت سریع به برجام بهترین و تنها گزینه ما برای معامله با ایران است.

در سال ۲۰۱۹، در میان افزایش تنش ها، به گروهی از رهبران مسیحی در نیویورک پیوستم تا با محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران ملاقات کنم. در سال ۲۰۰۷، سلف من جو ولک به عنوان دبیر کل FCNL (کمیته دوستان در قانونگذاری ملی)، به ایران سفر کرد تا با محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت ایران دیدار کند و در مورد لزوم روابط صلح آمیز بین دو کشور صحبت کند. کمیته دوستان در قانونگذاری ملی این اقدامات را انجام داد، زیرا ما می‌دانیم صلح چقدر ارزشمند است ـ و چقدر برای ما مهم است که در زمان‌های نامشخص صدای خود را بلند کنیم.

اکنون، با مذاکره در یک دوراهی، ما یکبار دیگر مجبور به بلند کردن صدای خود هستیم. ما از رئیس جمهور بایدن می‌خواهیم دیپلماسی را نسبت به لفاظی‌های سختگیرانه و فشار حداکثری اولویت قرار دهد و امیدواریم نمایندگان در کنگره نیز صدای ما باشند.

سلاح‌های هسته‌ای تهدیدی برای کل بشریت است - مهم نیست که کدام کشور آن‌ها را در اختیار داشته باشد. صلح چیزی بیشتر از نبود جنگ است. هر روز، کار سخت و سخت کوشی می‌خواهد. فرار از این امر دعوت از خشونت و عدم اطمینان بیشتر به یک فضای بین المللی از قبل پرتنش است.

منابع: پایگاه ریسپانسیبل استیت کرفت و روزنامه واشنگتن پست

نظرات شما