رویداد۲۴ رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی مجلس ششم با اشاره به یکدست شدن قوای سه گانه گفت: اصولگرایان دیگر هیچ بهانهای ندارند و اگر در جهت رفاه مردم حرکت کردند ما اصلاح طلبان هم آنها را دعا میکنیم و میگوییم الحمدلله که یکدست شدید و بعضی از مشکلات کشور را حل کردید؛ اما نه با تبلیغات. مرتب از واکسن رونمایی میکنند، ولی از واکسن هیچ خبری نیست و مردم گرفتار هستند و روزی ۴۰۰ نفر هم از دنیا میروند و برخیها در فکر تبلیغات هستند.
مشروح گفتگو با ناصر قوامی را در ادامه میخوانید.
*با توجه به اینکه در آغاز کار دولت سیزدهم کشور با مشکلات داخلی از جمله تورم، گرانی، بیکاری و مسائلی شبیه خوزستان دست و پنجه نرم میکند و همچنین مسائل بین المللی نظیر برجام و FATF در تعلیق مانده اند، به نظر شما اولویت این دولت باید در چه حوزههایی باشد؟
الان اصولگرایان هم مجلس و هم دولت را در اختیار دارند و قوه قضائیه هم در اختیار آنها بوده و هست. حتی شورای شهرهای بزرگ و مراکز استانها را از آن خودشان کرده اند. الآن دیگر هیچ بهانهای برای خدمت به مردم و رفع مشکلات آنها ندارند. در این مدت هشت سال مدام اصلاح طلبان را بمباران تبلیغاتی کردند که شما آقای روحانی را آوردید و این مشکلات را درست کرده اید و اگر آقای جلیلی یا آقای رئیسی میآمدند مشکلات را حل میکردند.
الان کس دیگری را ندارند که مشکلات کشور را گردن او بیندازند و به ناچار چند کار باید انجام دهند. یکی از کارها این است که به هر صورت با جامعه بین المللی کنار بیایند. الآن تبلیغات هم دست خودشان است و میتوانند بگویند آمریکا را شکست دادیم. جامعه جهانی را آرام کنند و با جامعه جهانی همراه شوند و مسأله برجام را حل کنند. اگر امتیازاتی هم بدهند رسانهای نیست که به آنها بگوید چرا امتیاز داده اید.
دومین مشکل این است که به هر صورت کشور را از حالت امنیتی بیرون بیاورند. مسأله خوزستان را نباید امنیتی و با دستگیری، زندان و برخورد فیزیکی آرام کنند، چون این نوع برخورد هیچ وقت جواب نداده است. مسأله بعدی «سرمایه گذاری» با استفاده از امکانات داخلی یا خارجی است. به هر جهت الآن بخش مهمی از جوانان بیکار هستند و دلیل اینکه به خیابانها میآیند این است که چیزی برای از دست دادن ندارند. لازمه سرمایه گذاری هم این است که داخل کشور ما امنیتی نباشد.
الان پولدارهای فراوان ایرانی در خارج از کشور هستند که میتوانند داخل ایران سرمایه گذاری کنند، اما هیچ اعتمادی ندارند که اگر وارد فرودگاه شدند دستگیر نشوند و زندان نروند و بعضا زندان طویل المدت که معلوم نیست سرنوشتشان چه میشود. باید امنیت اینها را تأمین کنند تا ایرانیان سرمایه گذاری کنند و مشکلات حل و با این سرمایه گذاریها پول ملی هم تقویت. شغل برای مردم ایجاد شود.
در هر صورت اصولگرایان دیگر هیچ بهانهای ندارند و اگر در جهت رفاه مردم حرکت کردند ما اصلاح طلبان هم آنها را دعا میکنیم و میگوییم الحمدلله که یکدست شدید و بعضی از مشکلات کشور را حل کردید؛ اما نه با تبلیغات. مرتب از واکسن رونمایی میکنند، ولی از واکسن هیچ خبری نیست و مردم گرفتار هستند و روزی ۴۰۰ نفر هم از دنیا میروند و برخیها در فکر تبلیغات هستند.
بیشتر بخوانید: این همه تشریفات در شرایطی که مردم جان میدهند جای سوال دارد
*شما اشاره داشتید که دولت سیزدهم باید مسائل بین المللی از جمله برجام را حل کند. اما اصولگرایان که حامیان اصلی آقای رئیسی به حساب میآیند این روزها به دنبال بستن یا محدود کردن فضای مجازی، به عنوان ابتداییترین ابزار ارتباطات بین المللی، هستند...
اگر تندروها قدرتی داشته باشند ما دیگر نیاز به دشمن نداریم و خود آنها مملکت را خراب میکنند. البته اینها قدرتی ندارند و مسلم این است که رهبری، سپاه و شورای عالی امنیت ملی در این موارد تصمیم میگیرند. این مجلس اگر تصمیم بگیرد در ۱۰ دقیقه هر چیزی را تصویب میکند.
در مجلس قبل همین اتفاق سابقه دارد که وقتی مجلس میخواست تصمیم مهمی بگیرد نامهای از یک نهاد میرسید و روی تصمیم مجلس تأثیر میگذاشت. نمونه آن قضیه بنزین است؛ بنابراین اقدامات مجلس و حرفهایی که برخی اصولگرایان در خارج از مجلس میزنند را به عنوان سیاست خارجی در نظر نگیرید. سیاست خارجی در دست حاکمیت است. اینها در جلسات حرفهایی میزنند که بعضیها خوششان بیاید، ولی کارهای نیستند.
*نکته دیگری که در خصوص روابط بین المللی هست اینکه مذاکرات احیای برجام نیمه کاره مانده و گفته شده که ادامه مذاکرات را دولت سیزدهم انجام خواهد داد. به نظر شما با تفکری که از این آقایان سراغ داریم میتوانند مذاکرات برجام را ادامه بدهند و به نتیجه مطلوب مردم ایران که همان رفع تحریمها و چالشهای بین المللی است منجر شود؟
بستگی دارد به اینکه حاکمیت و رأس حاکمیت چه تصمیمی داشته باشد. جایی که بدانند اروپاییها و آمریکاییها مقاومت میکنند و امتیازی نمیدهند، با آنها معامله میکنند. مثلا مدتهای زیادی امام قطعنامه ۵۹۸ را قبول نمیکرد، ولی سرانجام طوری شد که مجبور شد قطعنامه قبول کند و جنگ تمام شود. اینجا هم تصمیم گیران باید تصمیم بگیرند و ممکن است آقای رئیسی هم یکی از آنها باشد.
اگر تصمیم گیران به این نتیجه برسند که ادامه این وضعیت ممکن نیست آن وقت امکان دارد تصمیم بگیرند و امتیازاتی بدهند و امتیازاتی بگیرند. روابط بین الملل هم بر مبنای امتیاز دادن و امتیاز گرفتن است. این که کسی بگوید من پیروز شده ام، در روابط بین الملل معنا و جایگاهی ندارد.
*آقای رئیسی در نخستین روزهای بعد از انتخابات با افراد سیاسی جناحهای مختلف تماس داشتند و نظرخواهی کردند. به نظر شما این تماسها و نظرخواهیها از جناحها و آدمهای مختلف چه طور میتواند به حل مشکلات کشور کمک کند؟
به نظر من این که با چند نفر اصلاح طلب دیدار کند و یا به آنها بگوید مشورت بدهید ملاک نیست و باید دید چه کسانی را به عنوان معاون یا وزیر مخصوصا وزیران مهمی کشور، اطلاعات و وزارت خارجه انتخاب میشوند که اینها در جهت گرفتن مشورت از شخصیتهای تأثیرگذار در کشور نظر مثبت داشته باشند.
در ستاد اجرایی فرمان امام حدود یک سال روزهای چهارشنبه با هم جلسه داشتیم و عضو هیأت امنای ستاد اجرایی فرمان امام بودیم. الآن رابطه ما کم شده، ولی من حدود ۱۲ سال با آقای رئیسی همکار بوده ام. خود آقای رئیسی ممکن است آدم ملایمی باشد و بخواهد با ملایمت رفتار کند، ولی باید دید چه کسی از وزیران را بر او تحمیل میکنند و یا اینکه خودش چگونه انتخاب میکند.
*آقای محمدرضا باهنر در مصاحبهای تأکید داشت که هیچ کدام از دولتهای گذشته نباید برای آقای رئیسی خط قرمز باشد و اگر نیروی کارآمدی در هرکدام از این دولتها سراغ داشت در کابینه سیزدهم میتواند از آنها استفاده کند. نظر شما در این خصوص چیست؟
من فکر میکنم لیست وزرا توسط عدهای تنظیم میشود که آقای رئیسی یکی از آنها است. یعنی این طوری نیست که آقای رئیسی به تنهایی تصمیم بگیرد چه کسی وزیر شود. باید ببینیم طیفی که لیست را تنظیم میکنند چه تصمیمی دارند و آنها باید تصمیم بگیرند که وزرای دولتهای گذشته برای آنها خط قرمز نباشد و همان طور که گفتم آقای رئیسی هم یکی از تصمیم گیران است.
من برای آقای رئیسی دعا میکنم که ان شاء الله موفق شود، اما خیلی امیدواری ندارم؛ به لحاظ اینکه طایفه اصولگرایان فقط شعار بلد هستند و تبلیغات آنها خوب است؛ نه عملشان. اگر جادهای از روستاها آسفالت شده در دولت آقای خاتمی بوده است. یعنی نه در دولت احمدی نژاد و نه در دولت روحانی هیچ جادهای روستاها آسفالت نشده است. شاهدش در منطقه طارم و الموت است و من حاضرم نشان بدهم جادههایی که آسفالت شده زمان مدیران آقای خاتمی بوده که مدیران، استانداران و فرمانداران بسیار با کفایت و شایسته بدون تبلیغات و هیاهو کار میکردند.