رویداد۲۴ از این که همواره مورد سوءاستفاده شیادان هوسران قرار گرفته ام و رفتارهای گناه آلودی را مرتکب شده ام شرمنده هستم و میخواهم از این دنیای زشت و لجنزار گناه بیرون بیایم چرا که ...
زن ۳۰ ساله با بیان این که همه این ماجراها به خاطر سادگی خودم و ضعف ایمان و اعتقاداتم رخ داده است و اکنون حتی روی توبه کردن هم ندارم به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری گلشهر مشهد گفت: حدود دو سال قبل زمانی که پا به دانشگاه گذاشتم احساس میکردم باید دختری آزاد باشم و از رفتارهای غربی تقلید کنم.
ضعف در ایمان و اعتقادات دینی و مذهبی مرا به گرداب این اندیشه خطرناک کشاند تا جایی که خیلی زود در منجلاب فساد و رفتارهای غیراخلاقی گرفتار شدم. هر چه زمان بیشتر میگذشت من هم بیشتر در این مرداب متعفن فرو میرفتم.
آن قدر شرم و حیا را زیر پا گذاشتم که دیگر به حرفهای اطرافیانم هیچ توجهی نمیکردم. خانواده ام با ناامیدی هر چه تلاش میکردند مرا از این دنیای خودخواسته کثیف نجات بدهند فایدهای نداشت.
نصیحتم کردند، کتکم زدند، زندانی شدم، گوشی تلفنم را گرفتند، ولی من به دنبال دنیایی ایده آل و آزاد با فرهنگ غربی بودم.
حالا پاتوقها و لانههای فساد را میشناختم و دوشادوش مردان هوسران و هرزه خیابان گردی میکردم، اما از یک سال قبل با جوانی آشنا شدم که احساس کردم به او دل باختهام و او هم مرا دوست دارد، اما تصور دوست داشتن برایم کلمه عجیبی بود چرا که بیان این کلمات و جملات در میان مردان هوسران جز سوءاستفاده و خوش گذرانی کاربرد دیگری ندارد.
با این حال او خودش را عاشق سینه سوخته من نشان میداد در حالی که من نمیدانستم نقشه شومی را در سر میپروراند. خلاصه من که در فضاهای مجازی با «متین» آشنا شده بودم به این عشق و علاقه پایبند ماندم و تنها با او در کوچه و خیابان پرسه میزدم یا به پاتوق هایش میرفتم غافل از این که او برای اخاذی و سوءاستفاده از من فقط به دنبال گوشی تلفن همراهم بود.
بالاخره چند روز قبل گوشی تلفنم را درون خودروی او فراموش کردم و به خانه رفتم. وقتی با متین تماس گرفتم و از او خواستم گوشیام را به من بازگرداند با تعجب ادعا کرد گوشی نزد او نیست، اما مدتی بعد و در حالی که وانمود میکرد برای یافتن گوشی همراهم تلاش میکند با من تماس گرفت و ادعا کرد یک گوشی با مشخصات گوشی گمشده من را در دست مرد شیادی دیده است، اما آن جوان شیاد حاضر نیست در قبال دریافت کمتر از ۵۰۰ هزار تومان گوشی را تحویل بدهد.
خلاصه آن روز شوم بر ترک موتورسیکلت «متین» نشستم تا مرا نزد آن فرد شیاد ببرد. بالاخره پس از عبور از کوچه و خیابانهای حاشیه شهر به سولهای متروکه رسیدیم. دو نفر درون سوله نشسته بودند و گوشی را نشانم دادند، اما وقتی فهمیدند من پولی به همراه ندارم تا به آنها بدهم مرا مورد آزار و اذیت قرار دادند اگرچه بعد فهمیدم همه اینها نقشه شوم متین بوده است و من به خاطر سادگیام در دامی خود ساخته افتاده ام.
همه وجودم لرزید به گونهای که دیگر حتی از نفس کشیدن هایم در این دنیای گناه آلود شرم دارم. از این که حیا، عفت و پاکدامنی را فدای تفکرات هوس آلود فرهنگ غربی کرده ام خجالت میکشم به طوری که حتی اشک هایم نیز برای توبه نزد خدا شرمگین از دیدههایم فرو میریزد.
اکنون شرمسار از این همه زشتی و آلودگی به کلانتری آمده ام تا کمکم کنند و...
شایان ذکر است این زن جوان که اشک ریزان به دامان قانون پناه آورده بود با تدابیر سرگرد شجاعی (رئیس کلانتری گلشهر مشهد) مورد حمایتهای مشاورهای و روان شناختی قرار گرفت تا مسیر درست زندگی را با تقویت ایمان و اعتقادات پیدا کند چرا که خداوند توبه پذیر است و از گناهان بندگانش چشم پوشی میکند.
ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی