رویداد۲۴ پیش از انتخابات ریاست جمهوری، گمانههای زیادی درباره کابینه احتمالی نامزدهای مختلف منتشر میشد. از جمله درباره کابینه احتمالی ابراهیم رئیسی و تحلیلگران اسامی زیادی را برای کابینه معرفی میکردند. برخی چهرههای کابینه به ذهن هیچکس خطور نمیکرد و معلوم نیست با چه فرآیندی به عنوان وزیر انتخاب شدهاند؛ برخی دیگر نیز توسط برخی محافل اصولگرا حمایت میشدند؛ همچون مسعود میرکاظمی برای وزارت نفت. این حمایت البته بیش از آنکه به خاطر سابقه خاص و درخشان او باشد، به خاطر منافعی بود که از حضور او در دولت به دست میآمد. در اتفاقی عجیب میرکاظمی به وزارت نفت نرفت و به عنوان رئیس سازمان برنامه و بودجه منصوب شد و این سوال مطرح شد که سابقه و تجربه میرکاظمی در برنامهنویسی و بودجهریزی چه بوده است؟ و مهمتر از آن اینکه اگر میرکاظمی خوب بوده، چرا در همان وزارت نفت به کار گرفته نشده و به قلب دولت آورده شده است؟
معرفی میرکاظمی برای سازمان برنامه و بودجه عجیب بود. این جایگاه نیاز به یک نیروی اقتصادی قوی داشت. اگر او اقتصاددانی کارآمد و باتجربه بود، عجیب نبود که در هر دولتی او را روی دست ببرند اما معلوم نشد که چه ارتباطاتی باعث شده در شرایطی که ظاهر او نیز نشان میدهد به لحاظ جسمانی مشکلاتی دارد، در چنین پست حساسی منصوب شود. تصاویری که در روز تودیع و معارفه میرکاظمی مخابره شد، به سرعت دست به دست میشد و برخی نوشتند که سر تراشیده و محاسن کوتاه میرکاظمی اثرات شیمی درمانی است بنابراین برای منصبی با حساسیتهای فراوان چندان مناسب نیست، به هر حال او پس از احمدی نژاد، این بار اعتماد رئیس جدید خود را جلب کرده و بر یکی از حیاتیترین مناصب دولت تکیه زده است.
مسعود میرکاظمی در مراسم معارفه خود به عنوان رئیس جدید سازمان برنامه و بودجه که با حضور معاون اول رئیس جمهور در این سازمان برگزار شد، نشان داد درک درستی از برنامهریزی ندارد: «حدود ۵ هزار شاغل در معاونتها و این سازمان وجود دارد، در حالیکه با ۵۰ نفر بودجه را میتوان جمع کرد و اتفاق خاصی نمیافتد. در این سازمان باید از فرهیختگان کشور استفاده کرد و ریل را عوض کرد چراکه این ریل درستی نیست، ما یک سازمان انقلابی در تراز انقلاب باید داشته باشیم تا بتوانیم جلوی ناملایماتی که در آینده اتفاق میافتد را بگیریم.»
برخی این اظهارات را مقدمه اخراجهای مشابه دوران وزارت نفت میدانند. برخی دیگر آن را مقدمه انحلال دوباره سازمان برنامه و بودجه میدانند. سال ۱۳۸۶ با ادغام با چند معاونت ریاستجمهوری، به دو معاونت رئیسجمهوری یعنی معاونت برنامه ریزی و نظارت راهبردی و معاونت توسعه مدیریت و سرمایه انسانی تبدیل شدند. در آن زمان این اقدام، به انحلال سازمان برنامه و بودجه منجر شد. رویهای که با انتقادات فراونی رو به رو شد. هر چند در دولت یازدهم، سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور مجدداً به دو سازمان جداگانه برنامه و بودجه و سازمان امور استخدامی تبدیل شد، اما رویکرد جدید دولت رئیسی و اظهارات میرکاظمی ممکن است در راستای همان دیدگاه دولت احمدی نژاد یا دستکم در راستای کوچک کردن آن باشد.
نام مسعود میرکاظمی نخستین بار در دولت محمود احمدی نژاد شنیده شد؛ زمانی که شهریور ۱۳۸۴ به عنوان وزیر بازرگانی رای اعتماد گرفت و شهریور ۴ سال بعد که این بار به عنوان وزیر نفت از مجلس رای اعتماد گرفت. همین سابقه نشان میر کاظمی چهرهای مورد تایید طیفهای مختلف جریان اصولگرا بوده است. البته مسعود میرکاظمی با کسب ۱۴۷ رأی، از مجموع ۲۸۶ رأی موجود در مجلس، کمترین رأی اعتماد در میان سایر وزرای دولت دهم را به خود اختصاص داده بود در دولت دوم احمدی نژاد چند بار هم تا پای استیضاح پیش رفت، اما سرانجام این احمدی نژاد بود که او را عزل کرد و سال ۹۲ رستم قاسمی را به جای او معرفی کرد اما همان سابقه ۶ ساله کافی بود تا او به عنوان مدیر ارشد جمهوری اسلامی به سایر اصولگرایان معرفی شود؛ از این جهت محمود احمدی نژاد حق زیادی بر گردن اصولگرایان دارد؛ چه آنکه نیمی از مدیران کنونی دولت رئیسی همان مدیران درجه دومی هستند که زمانی در دولت احمدی نژاد به نظام معرفی شدند و امروز قرار است وزیر شوند.
تا پیش از معرفی کابینه، حامیان رستم قاسمی در پیجهای وابسته به خود از دخالت میثم نیلی در چینش کابینه مینوشتند و مدعی بودند که او وزارت نفت را سهم خود در کابینه میداند و میرکاظمی سهمیه همین دخالت در دولت ابراهیم رئیسی است اما حالا ظاهرا حامیان رستم قاسمی اشتباه محاسباتی داشتند؛ چه آنکه به نظر میرسد قدرت نیلی بیشتر از وزارت نفت است و توانسته میرکاظمی را به سازمان برنامه و بودجه برساند!
بیشتر بخوانید: دولت بهار یا دولت انقلابی؟/ سهم بالای احمدی نژاد در کابینه رئیسی +جدول
به گزارش رویداد۲۴ سیدمسعود میر کاظمی متولد ۱۳۳۹ در شهر اردستان استان اصفهان است و از چهرههایی است که با سابقه کار در نهادهای نظامی، وارد سیاست و اقتصاد شده است. میرکاظمی مدیرعامل اتکا متعلق به وزارت دفاع و پشتیبانی نیروهای مسلح از سال ۱۳۷۶ تا ۱۳۸۰ بوده است و با روی کار آمدن احمدی نژاد به کابینه او پیوست. اما هرگز یکی از وزیران موفق کابینه احمدی نژاد نبود.
میرکاظمی به لحاظ سیاسی به جبهه پایداری نزدیک است و در مجلس نهم نیز حضور داشت و نقش مهمی در استیضاح فرجی دانا وزیر علوم حسن روحانی داشت. در دولت روحانی جبهه پایداری چندان مجال عرض اندام در ساختار قدرت نداشت و به همین دلیل با پایان دوره نمایندگی به تیم رئیسی نزدیک شد و مدتی ریاست هیات مدیره سازمان اقتصادی رضوی را بر عهده داشت و به حلقه یاران رئیسی پیوست. با این حال هنوز مهمترین سابقهای که از او در ذهن متبادر میشود، مربوط به دوران وزارت نفت اوست؛ دورانی که چند وکیل دادگستری به خاطر پرونده بنزین آلوده از میرکاظمی شکایت کردند.
پرونده بنزینهای آلوده که مسعود میرکاظمی، وزیر نفت دولت احمدی نژاد، خردادماه سال ۹۳ در ارتباط با آن، با شکایت سه وکیل دادگستری، پیمان حاج محمود عطار و علیرضا دقیقی، به دادسرای کارکنان دولت احضار شد، با ارائه مدارکی از سوی سازمان حفاظت از محیط زیست، به مدت یکسال در جریان بود. این سه وکیل در این پرونده که سازمان حفاظت از محیط زیست نیز به عنوان مطلع پرونده مدارکی را به نفع شکات پرونده ارائه کرده بود، میرکاظمی را به تولید بنزین آلوده در زمان وزارتش متهم کردند. عنوان این اتهام، «اقدام علیه بهداشت عمومی و سلامت مردم» بود.
انتقادات از مسعود میرکاظمی در دوره وزارتش محدود به بنزین آلوده بود؛ منتقدان او میگفتند در یک مورد میرکاظمی خواستار افزایش تولید سریع نفت در مناطق نفتخیر جنوب شد اما مدیران این شرکت تاکید داشتند که از نظر فنی امکان افزایش در کوتاهمدت نیست و همین موضوع به برکناری مدیرعامل وقت مناطق نفتخیز شده تا آن دستور اجرایی شود.
در جریان این انتقادها همچنین به تشکیل یک کمیته در دوره میرکاظمی اشاره شده که ظاهرا به اسفندیار رحیم مشایی نزدیک بوده و عمده تغییرات دوره میرکاظمی در وزارت نفت که به عزل مدیران فنی و غیرسیاسی وزارتخانه منجر شده، توسط همین کمیته انجام شده است.
از دیگر نقدهایی که در این اختلاف علیه میرکاظمی مطرح شده، ماجرای سوآپ بوده که مسعود میرکاظمی در دوره وزارتش به دلیل پایینبودن نرخ آن، دستور توقف عملیات سوآپ نفت خام صادر میکند و همین تصمیم غیرتخصصی جریمه ۵/۵ میلیوندلاری ایران در محاکم جهانی را به همراه آورده است.
آغاز واگذاریهای پتروشیمیها نیز از دیگر انتقاداتی است که علیه میرکاظمی مطرح شده است؛ مثل نحوه واگذاری «شرکت بازرگانی پتروشیمی» به عنوان قدیمیترین و معتبرترین برند پتروشیمی که مسئولیت صادرات کل محصولات پتروشیمی کشور را در آن زمان دارا بود، اشاره شده که گویا با ناچیزترین قیمت ممکن واگذار شده است.
میرکاظمی با این سابقه درخشان فعلا نبض دولت را در اختیار گرفته و با توجه به پیشینه او و سخنانی که مطرح رده، احتمالا یا سازمان برنامه و بودجه منحل کند یا آنکه برای بار دیگر این سازمان را به شکل قجری اداره کند؛ آنگونه که بدون هیچ برنامهریزی رئیس دستش را در کیسه طلا کند و بیدغدغه و نظارت، به هر جا که دلش خواست، خلعتی بدهد!