رویداد۲۴ در آخرین فصل حضور علی دایی روی نیمکت پرسپولیس و در روزهای تلخ حضور حمید سیاسی و حمید درخشان و ... نسل جدیدی از بازیکنان آینده دار به ترکیب این تیم تزریق شد. در میان خیل بازیکنان ناشناخته ترکیب پرسپولیس، هافبک طراحی و جنگندهای به نام احمد نوراللهی در ترکیب این تیم ظهور کرد و از اوایل سال ۹۴ و با ورود برانکو به رختکن این تیم، با شماره ۲۸ درخشش خود را پرسپولیس آغاز کرد.
به جز یک فصل حضور ناخواسته در رختکن تراکتور بابت گذراندن خدمت سربازی با آن وداع احساسی که اشک برانکو و هوادار و همه را درآورد، ردپای احمد نور در شاید طلاییترین دوران تاریخ باشگاه پرسپولیس دیده میشود. ستاره خوش اخلاق و آرام پرسپولیس به خصوص در آخرین فصل حضور خود در این باشگاه بی تردید مهمترین عامل در تکرار پنجمین قهرمانی متوالی بود و بارها با به ثمر رساندن گلهای مهم مسیر پرسپولیس را برای بالا بردن جام هموار کرد.
اما جدایی احمد نور مطابق انتظار شیرین نبود. او در نامه خداحافظی خود تقلا کرده رابطه خوب خود با هواداران را حفظ کند، اما خشم جامعه مجازی در ۲۴ ساعت اخیر این بازیکن بی حاشیه را نیز به صلابه کشیده است؛ آنهم برای بازیکنی که در سالهای اخیر ارقامی بسیار پایینتر از بازیکنانی دریافت کرد که شاید نصف او هم کیفیت فنی ندشتند.
هر چقدر هم فوتبال را با نریشنهای احساسی، خداحافظیهای درماتیک و اشک و گریههای هواداری تزئین کنیم، این ورزش تبدیل به یک صعنت اقتصادی شده است. فراموش نکنیم؛ بازی کردن شغل، حرفه و روش درآمدزایی یک بازیکن است.
در دنیایی زندگی میکنیم که حتی اتفاقات غیرمنتظرهای مانند جدایی لیونل مسی از بارسلونا هم رقم میخورد و سرخیو راموس، کاپیتان معتصب رئال مادرید نیز فقط و فقط به علت عدم توافق بر سر ابعاد قرارداد از این تیم جدا میشود. اما شاید تبعات جدایی چنین فوق ستارههای بزرگی نیز به اندازه روزهای دشواری که برای بازیکنان تیمهای محبوب خودمان رقم میزنیم نیست.
اینقدر بازیکن را تحت فشار احساسی قرار میدهیم که یکی دو هفته تمام دغدغه اش تنها آن نامهای میشود که قرار است با انتشارش با هواداران وداع کند. در واقع حالا یکی از دغدغههای بازیکنان پرسپولیس و استقلال هنگام تصمیم گیری در مورد آینده، به جز مسائل مالی و پیشرت فوتیالی و خانواده و ... اعلام خبر جدایی از تیم مذکور شده است.
بیشتر بخوانید: پرسپولیس باید برای تمدیدها عجله کند/ چرخه دلالیسم هنوز وجود دارد
موافقید یک بار رابطه هوادار - بازیکن یا حتی باشگاه - بازیکن را بررسی کنیم تا ببینیم دلیلی بابت این همه طلبکاری وجود دارد یا نه؟ فهرست وار جلو میرویم؛ حضور در یک باشگاه بزرگ برای یک بازیکن شهرت، رزومه، شانس درآمدزایی و راهیابی به تیمهای بزرگتر را به ارمغان میآورد. در سوی مقابل درخشش یک بازیکن نیز منج به کسب عنوان و افتخار، درآمدزایی و افزایش محبوبیت باشگاه میشود. پس در واقع این رابطه برد- برد به سود دو طرف بوده و در وسط این معامله صرفا اقتصادی، کسی به کسی بدهکار نیست.
اما در بسیاری از موارد جامعه هواداری خود را بابت حمایتهای بی شائبه محق میداند. اما همین خیل عظیم هواداران نیز رابطه خود با بازیکن را منوط به درخشش او میدانند، وگرنه بارها شاهد شدیدترین حملات به یک بازیکن بابت تنها یک اشتباه هم بوده ایم؛ چرا راه دور برویم؟ همین احمد نور با سابقه هشت سال درخشش مستمر، چه روزهای تلخی را بعد از دادن پنالتی در فینال آسیا و موقعیت سوزی در دربی رفت که تجربه نکرد.
به عنوان مثال محمد انصاری در روزهای محرومیت پرسپولیس از خرید بازیکن جدید پیشنهادی هنگفت از لیگ چین را رد کرده و چندی بعد صدای پاره شدن رباط صلیبی او در دیدار برابر کاشیما در فینال لیگ قهرمانان آسیا حتی در هیاهوی حضور ۱۰۰ هزار هوادار در استادیوم آزادی نیز شنیده شد.
از آن روز تلخ در آبان سال ۹۷ دیگر کمتر نامیاز محمد انصاری شنیدیم. بعد از دو سال، او از پرسپولیس جدا شد و حالا کمتر اسمیاز این بازیکن به زعم هواداران "با معرفت"، حتی در شبکههای مجازی هم شنیده میشود. بی تردید پنج سال بعد دیگر کمتر از حاج ممد نامیبرده خواهد شد و شاید هواداران دو نسل بعد پرسپولیس حتی چنین بازیکنی را نشناسند.
البته تا قبل از ظهور فضای مجازی، شرایط برای بازیکنان و در ابعاد بزرگتر سلبریتیها بدین شکل نبود. شاید هواداران نسل جدیدتر در ذهن نداشته باشند، اما چهار دهه قبل شاهرخ بیانی از حیث محبوبیت در استقلال بی رقیب بود. اما اینهافبک باکیفیت دهه ۶۰ به دلایلی راهی پرسپولیس شده، در مقابل استقلال موفق به گلزنی شد، جشن شادی خود را با بالاترین میزان شدت برگزار کرد، به استقلال بازگشت و نقش مهمیدر قهرمانی این تیم در آسیا ایفا کرد. اما حالا یک لوگو بوسیدن شجاع خلیل زاده چه مصیبتهایی را برای او که رقم نمیزند.
تعصب دهه ۶۰ و از این قبیل حرفها؟ خواهشا افسانه سازی نکنید! فرشاد پیوس، ناصر محمد خانی، حمید درخشان، محمد پنجعلی، امیر قلعه نویی، مجید نامجو، سیروس قایقران، جواد زرینچه و. تقریبا هر بازیکنی که پیشنهاد خوبی داشت حداقل مقطعی به دنبال درآمدزایی رفت. آن کسی هم که نرفت پیشنهادی نداشت (شاید فقط جز مجتبی)
میتوان داستان را سادهتر هم بررسی کرد؛ احمد نوراللهی در دوران حضور در پرسپولیس تقریبا همیشه فوق العاده بود. این ستاره محجوب و آرام در تمام موفقیتهای این باشگاه در هفت سال اخیر نقش آفرینی کرد و البته نکته بسیار مهم؛ بارها از پیشنهادهای مالی هنگفت نیز چشم پوشی کرد.
بالاخره یک جا نوبت بازیکن نیز درآمدزایی و تلاش برای ساختن آیندهای مرفه برای خود و خانواده فرا میرسد. همیشه هم که "شرایط حساس" کنونی در فوتبال ما حاکم است و تقریبا هر مقطعی یک بازیکن جدا شود از نظر گروهی از هواداران خیانت کرده است.
عینیتر و بی تعارف به ماجرا نگاه کنیم؛ پس احمد نور پس چه زمانی از پرسپولیس جدا میشد و به دنبال درآمدزایی میرفت به نظر شما بی معرفت نبود؟ سال ۹۷ که پنجره بسته بود، ۹۸ که میگفتید برانکو رفته و تیم وارد بحران میشود، ۹۹ که فینال آسیا در پیش بود و حالا هم که باز رقابتهاهای آسیایی. به هر حال یا شرایط بد است که یک جور و یا مثل الان خوب و قهرمانی و اینها که جور دیگر.
تفاوت ارقام بین پیشنهادات به حدی است که دست و دل هر بازیکنی که هیچ، من و شما هوادار متعصب هم میلرزد. باورش آسان نیست، اما همین امروز یک بازیکن متوسط پرسپولیس خواهان ۱۰ میلیارد برای ماندن شده و یک دروازه بان پراشتباه فصل قبل شش میلیارد گرفته است.
داستان را یک بار همینقدر ساده مرور کنید؛ احمد نوراللهی سالها در ترکیب قرمزپوشان درخشید و حالا نیز به دنبال درآمدزایی رفت. پیراهن پرسپولیس در چمدانش باشد یا نه، این جدایی و ساختن آینده حق او بود و شماتت احمد نور بابت این جدایی، تنها واژه "ناسپاسی" را بابت گذشتن از قراردادهای هنگفت قبلی در ذهن متبادر میکند؛ همین.
نه اینکه عذاب بدد